جستجو در مقالات منتشر شده



داود کردستانی، آزاده قمری،
دوره ۱۹، شماره ۵ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: امروزه بیماری‌های قلبی عروقی به عنوان مهم‌ترین عامل مرگ‌ ومیر در جهان شناخته شده است. پژوهش حاضر با مقایسه تاب‌ آوری روانی، سبک زندگی و کیفیت زندگی در بین بیماران قلبی- عروقی و افراد سالم انجام شده است.
مواد و روش­ ها: پژوهش حاضر از نوع علتی- مقایسه‌ ای است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه افراد دارای بیماری قلبی- عروقی بیمارستان شهید مدنی خرم‌آباد بودند. ۱۹۶ نفر بیماران قلبی- عروقی با استفاده از روش نمونه‌ گیری در دسترس انتخاب و با ۱۹۶ نفر افراد سالم همتاسازی شده، مقایسه گردیدند. برای اندازه‌گیری متغیرهای پژوهش از آزمون‌های تاب‌آوری روانی (کونور و دیویدسون، ۲۰۰۳)، سبک زندگی (لعلی و همکاران، ۱۳۹۱) و کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، ۱۹۹۶) استفاده شد. داده‌ها توسط آزمون یومان ویتنی و با سطح اطمینان ۹۵% و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ­ها: بین سبک زندگی و مؤلفه‌های آن، همچنین بین کیفیت زندگی و مؤلفه وضعیت کلی سلامتی، حیطه سلامت جسمانی، حیطه روانشناختی، حیطه محیط زندگی و تاب‌ آوری روانی در بیماران قلبی- عروقی و افراد سالم تفاوت معناداری وجود داشت.
بحث و نتیجه­ گیری: با توجه به اینکه بیماران قلبی- عروقی نمرات پایین‌تری را نسبت به افراد سالم در شاخص‌های تاب‌آوری، سبک زندگی و کیفیت زندگی به دست آوردند، به نظر می‌رسد که احتمالاً تاب‌آوری و سبک زندگی خاص و کیفیت زندگی ویژه آنها در زمینه سازی بیماری یا حفظ علائم مؤثر می‌باشد و در زمان درمان بیماران می‌تواند مورد توجه قرار گیرد.


احمد محمدی مقدم، وحید تأدیبی، ناصر بهپور، افشین نظری،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: فعالیت بدنی و ورزش به عنوان یک درمان و پیشگیری کننده­ی غیردارویی برای بیماری­ های غیرواگیر عمل می­کند. بدین منظور یکی از ابزارهای پرکاربرد تمرینات استقامتی هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی آثار پیش درمان یک دوره تمرین استقامتی تداومی و تناوبی بر میزان بیان ژن استئوپونتین بافت قلب رت­ های نر ویستار آنفارکتوس شده صورت گرفت.
مواد و روش­ ها: در پژوهش حاضر در نهایت ۳۲ سر رت تحت شرایط استاندارد نگهداری و به چهار گروه (گروه شاهد سالم، گروه شاهد ایسکمی، گروه تمرین تداومی و گروه تمرین تناوبی) تقسیم شدند. گروه شاهد سالم بدون القای آنفارکتوس و گروه شاهد ایسکمی پس از هشت هفته به آنفارکتوس قلبی مبتلا شدند. گروه­ های تمرینی نیز به مدت هشت هفته به تمرینات استقامتی بر روی تردمیل پرداختند و پس از ۴۸ ساعت استراحت به آنفارکتوس قلبی مبتلا شدند. یک هفته پس از القا و اطمینان از ایجاد ایسکمی، قلب رت­ ها جدا و جهت  اندازه گیری بیان ژن OPN قلبی از روش qRT-PCR استفاده گردید.
یافته ­ها: یافته­ های پژوهش حاضر نشان داد بیان ژن OPN در بافت قلب رت­ های نر ویستار پس از القای آنفارکتوس قلبی نسبت به گروه شاهد سالم افزایش معناداری پیدا کرد (۰۵/۰p<). همچنین بیان نسبی ژن مذکور در گروه شاهد ایسکمی به طور معناداری بالاتر از هر دو گروه­ های تمرینی بود (۰۵/۰p<). در مقایسه دو نوع تمرین، میزان نسبی بیان ژن OPN در گروه تداومی کمتر بود (۰۵/۰p<).
بحث و نتیجه­ گیری:  ابتلا به آنفارکتوس باعث افزایش فاکتورهای خطرزای قلبی عروقی و فیبروز قلب می­گردد. تمرینات استقامتی به ویژه تمرین تداومی منظم می­تواند افزایش این فاکتورها را تعدیل کند.


سمیه عابدزاده، فرشاد غزالیان، حسین عابدنظری، حجت الله نیک بخت، ماندانا غلامی،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: پپتید ناتریورتیک مغزی غیرفعال (NT-proBNP) به طور گسترده به عنوان نشانگر تشخیصی و برای میزان خطر ابتلا بیماران مبتلا به نارسایی قلبی استفاده می شود. نقش آن در ارزیابی بیماران مبتلا به فشار خون کمتر روشن است. هدف تحقیق حاضر اثر ۱۲ هفته ای تمرین هوازی بر روی NT-proBNP در زنان مبتلا به فشارخون بالا بود.
مواد و روش ­ها: ۳۵ زن میانسال مبتلا به فشارخون به طور تصادفی به دو گروه تمرین هوازی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های گروه هوازی ۱۲ هفته تمرین را به صورت ۳ جلسه در هفته و با ۳۵ تا ۶۰ درصد حداکثر ضربان قلب انجام دادند. میزان نشانگر NT-proBNP سرم با روش Elecsys تعیین و مقدار پنج میلی لیتر خون از ورید بازویی گرفته شد.
یافته­ ها: نتایج نشان داد که ۱۲ هفته فعالیت هوازی بر روی غلظت NT-proBNP در بیماران مبتلا به فشار خون بالا تأثیر مثبت و معناداری دارد(۰۵/۰>p).
بحث و نتیجه ­گیری:  به طور کلی به نظر می رسد ۱۲ هفته تمرین هوازی در بیماران مبتلا به فشار خون بالا مفید بوده و موجب بهبود عملکرد عضله قلبی شده است. با این حال، انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه پیشنهاد می شود.

حسنعلی کلانتری، لطفعلی بلبلی، معرفت سیاه کوهیان،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: هدف از این پژوهش، مقایسه پاسخ های هورمونی و متابولیکی  به سه نوع تمرین مقاومتی در مردان جوان غیر ورزشکار بود.
مواد و روش ­ها: ۴۰ آزمودنی با میانگین سنی ۵۰/۱±۵۶/۲۲ سال و شاخص توده بدنی ۵۵/±۷۵/۲۳ کیلوگرم بر مترمربع به طور تصادفی در چهار گروه مساوی قرار گرفتند ۱-  تمرین مقاومتی شدت پایین (۲۰ %یک تکرار بیشینه) با محدودیت جریان خون تداومی ۲ - تمرین مقاومتی شدت پایین (۲۰ %یک تکرار بیشینه) با محدودیت جریان خون تناوبی  ۳- تمرین مقاومتی سنتی (۸۰ %یک تکرار بیشینه) بدون انسداد ۴- گروه کنترل. آزمودنی ها حرکت جلو بازو با هالتر را در۴ نوبت تا حد خستگی و با فاصله ۱ دقیقه استراحت بین ست ها انجام دادند. نمونه گیری خونی قبل و یک ساعت بعد از جلسه تمرین انجام شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تی وابسته (مقایسه ی درون گروهی) و تحلیل واریانس یک طرفه (مقایسه ی بین گروهی) استفاده شد (۰۵/۰P≤).
یافته ­ها: میزان هورمون رشد و لاکتات در هر سه گروه تجربی نسبت به حالت پایه، افزایش معنی داری را نشان داد (۰۰۱/۰P)،  در حالی که فاکتور رشد شبه انسولین در هیچ یک از گروه ها افزایش معنی داری نداشت. نتایج بین گروهی نشان داد که بعد از یک جلسه تمرین، مقادیر هورمون رشد و لاکتات در بین سه گروه تجربی تفاوت معنی داری نمی کند.  
بحث و نتیجه­ گیری:  به نظر می رسد تمرینات مقاومتی کم شدت همراه با محدودیت جریان خون تداومی و تناوبی از لحاظ تغییرات    هورمونی و متابولیکی مشابه تمرین مقاومتی سنتی اثر بخش هستند.

مصطفی ستم دیده، کمال عزیزبیگی، ظاهر اعتماد، خالید محمد زاده،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی اثر شدت تمرین ورزشی هوازی بر بیان ژن های درگیر در هایپرتروفی فیزیولوژیک قلب صورت گرفت.
مواد و روش­ ها: روش تحقیق تجربی بوده و به همین منظور تعداد ۲۴ سر رت نر نژاد ویستار با محدوده وزنی ۲۰±۲۰۰ گرم و سن هشت هفته، تهیه و به ‌صورت تصادفی به سه گروه کنترل (۸=n)، تمرین تناوبی شدید (۸=n) و تمرین تداومی زیر بیشینه (۸=n) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی تناوبی شدید؛ ۳۰ دقیقه دویدن تناوبی (هر تناوب شامل ۴ دقیقه دویدن با شدت ۹۰-۸۵ درصد VO۲max و ۲ دقیقه بازیافت فعال با شدت ۶۰-۵۰ درصد VO۲max سه روز در هفته و به مدت ۸ هفته اجرا شد. همچنین گروه تمرین تداومی زیر بیشینه (۳۰ تا ۶۰ دقیقه) نیز شدت فعالیتی معادل ۵۰ تا ۵۵ درصد حداکثر اکسیژن مصرفی موش‌ها بود. بیان ژن متغیرهای مورد نظر اندازه گیری شد.
یافته ­ها: بین هشت هفته اجرای تمرین تناوبی شدید و تداومی زیر بیشینه به نسبت گروه کنترل در میزان تغییرات بیان ژن در هر سه متغیر (TGF-ß۱، TIMPو MMP-I) تفاوت معناداری مشاهده شد (p<۰,۰۵). هر دو شیوه تمرینی منجر به افزایش معنادار بیان ژن TGF-ß۱ و TIMP در قلب رت‌های نر نژاد ویستار شد. اما تغییرات MMP-I در گروه تناوبی نسبت به گروه کنترل معنادار نمی باشد.
بحث و نتیجه ­گیری: به نظر می رسد تمرین ورزشی، منجر به بهبود عوامل درگیر در هایپرتروفی فیزیولوژیک قلب می شود. لذا یافته های پژوهش حاضر نیز با احتیاط بیان شده است و نیاز به تحقیقات بیشتری در آینده می باشد.

رستگار حسینی، زهرا حسینی،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: طی دهه­ های اخیر، فعالیت ورزشی عامل اصلی کنترل­ کننده­ بسیاری از بیماری­ ها عنوان شده است. هدف مطالعه حاضر، مرور اثرات فیزیولوژیکی تمرینات مقاومتی بر برخی ویژگی­های ساختاری و عملکردی بطن چپ در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی مزمن می باشد. در این مطالعه، پژوهش­ های طولی و کارآزمایی­ های بالینی تصادفی که به تأثیر تمرینات مقاومتی بر ویژگی­های ساختاری و عملکردی بطن چپ و ارتباط فعالیت ورزشی با بیماری قلبی-عروقی ­می ­پردازند، بررسی شدند. مطالعات شامل جمعی ت­های گوناگون قومی از جمله مردان و زنان و چندین گروه سنی (مثلاً نوجوانان، افراد میانسال و سالمندان) بود. مطالعه حاضر با جستجو در پایگاه ­های PubMed، Medline، Irandoc، SID، Google Scholar و Magiran صورت گرفت. پس از مطالعه ۱۵۰ چکیده، ۸۳ مقاله مرتبط برای بررسی انتخاب شدند. بر اساس نتایج مطالعات، تمرینات مقاومتی همسو با تغییرات ساختاری و عملکردی در بطن چپ متناسب با تغییرات ژنی، زمینه را برای بهبود کارآیی عملکرد قلب فراهم می­کند. بنابراین، مطالعه مروری حاضر از این دیدگاه حمایت می­کند که انجام تمرینات مقاومتی با رعایت ملاحظات خاص را می­توان به عنوان راهکار پیشگیرانه به بیماران مبتلا به نارسایی قلبی مزمن توصیه نمود.

عبداله باقری، احمد همت فر، مهدی روزبهانی، ناصر بهپور،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر پیش آماده ­سازی قلبی با تمرین تناوبی شدید بر آنزیم ­های MDA ،SOD   و  GPX به دنبال سکته قلبی حاد در موش­ های صحرایی نر است.
مواد و روش ­ها: بر اساس این هدف، ۲۰ سر موش ۸ هفته ­ای نر با نژاد ویستار (با میانگین وزنی ۱/۵ ± ۴۱/۲۲۴ گرم) به ۴ گروه کنترل، تمرین، سکته و سکته-تمرین تقسیم شدند. گروه­ های تمرینی به دو هفته تمرین تناوبی شدید در چهار بخش پرداختند. بخش اول، سه روز تمرین هر روز دو جلسه و هر جلسه شامل ۴ تناوب شدید دو دقیقه­ ای با سرعت ۳۵ تا ۴۰ متر بر دقیقه  که بین هر تناوب، یک وهله استراحت فعال ۲ دقیقه ­ای در نظر گرفته شد. در بخش دوم، دو روز تمرین، هر روز دو جلسه تمرینی حاوی ۴ تناوب فعالیت شدید ۲ دقیقه­ ای  و ۳ تناوب استراحت فعال ۲ دقیقه ­ای بود. بخش سوم، در سه روز تمرینی شامل ۵ تناوب شدید  و ۴ تناوب استراحت فعال  بود. بخش چهارم، شامل دو روز تمرینی  با شدتی مشابه بخش سوم، امّا با افزایش یک تناوب فعالیت و استراحت فعال در هر جلسه همراه بود.
یافته­ ها: آزمون تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که دو هفته تمرین تناوبی شدید اگرچه موجب کاهش ناحیه انفارکته قلب موش ­ها می­ شود، امّا تغییرات معنی­داری در MDA، SOD و GPx به دنبال انفارکتوس میوکارد حاد بین گروه­های سکته-تمرین و سکته ایجاد نمی­کند.
بحث و نتیجه­ گیری:  تمرینات ورزشی تناوبی شدید موجب کاهش آسیب بافتی قلب در انفارکتوس می­شود و این کاهش مستقل از  تغییرات عوامل  اکسایشی و ضد اکسایشی اتفاق می­افتد.

مهرنوش صدیقی، مصطفی چراغی، پژمان هاشم زاده،
دوره ۲۳، شماره ۰ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: اﻣﺮوزه ﺑﺎ وﺟﻮد اﻳﻦ ﻛﻪ آﮔﺎﻫﻲ ﻣﺮدم در ﻣﻮرد ﻛﻨﺘﺮل بیماریهای دیابت و قلبی عروقی اﻓﺰاﻳﺶ ﻳﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ،  ولی هنوز از ﻋوﺎﻣﻞ ﻋﻤﺪه ی ﺑﻴﻤﺎری و ﻣﺮگ و  میر در ﺟﺎﻣﻌﻪ هستند. ﺑﺮای درﻣﺎن و ﻛﻨﺘـﺮل دیابت و بیماریهای قلبی می توان از روش های دارویی و غیر دارویی کمک گرفت. هدف از انجام این مطالعه ی مروری معرفی عوامل خطر ساز متعددی در بیماران دیابتی که باعث افزایش شانس درگیری های قلبی عروقی می شود است.
مواد و روش ها: در این مطالعه مروری جهت جستجوی مقالات، از پایگاه های اطلاعات, Pubmed, ISI و Scopus طی سال های ۱۹۷۹ تا ۲۰۲۰ استفاده شد. و از واژگان کلیدی فشار خون، استرس اکسیداتیو، چاقی، دیس لیپیدمی، عملکرد اندوتلیال و عوامل التهابی استفاده شد.
نتایج: شیوع دیابت در سراسر جهان و ایجاد عوارض جدی و خطرناک بر ارگان های بدن، این بیماری را به یک مشکل عمده بهداشتی در کلیه جوامع تبدیل کرده است و عامل اصلی ابتلا به بیماری های قلبی عروقی می باشد. مطالعه ما نشان داد  بیماری های قلبی عروقی شایع ترین علت مرگ و میر را در بیماران دیابتی تشکیل می دهند. عواملی که با دیابت و بیماریهای قلب و عروق در ارتباطند می توان فشار خون، استرس اکسیداتیو، چاقی، دیس لیپیدمی، عملکرد اندوتلیال و عوامل التهابی را نام برد.
نتیجه گیری کلی: دیابت عامل اصلی ابتلا به بیماری های قلبی عروقی می باشد. همچنین بیماری های قلبی عروقی شایع ترین علت مرگ و میر را در بیماران دیابتی تشکیل می دهند
 دیابت، بیماریهای قلبی عروقی، مکانیسم های مولکولی

آرش امین، مرتضی امرائی، نصرالله مرادی فر،
دوره ۲۳، شماره ۰ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: از شــیوع بیمــاری کرونــا و تبــدیل آن بــه پانــدمی دیرزمانی نمی گذرد. در گذر از اواخر دسامبر ۲۰۱۹ تا کنون بررسی ها نشان می دهد که بیماری‌های همراه قلبی-عروقی در بیماران مبتلا به کووید-۱۹ شایع هستند و این بیماران در معرض خطر بیشتری برای عوارض و مرگ و میر قرار دارند؛ اگرچه هنوز مشخص نیست که آیا بیماری‌های زمینه‌ای قلبی عروقی خطر جداگانه‌ای را مطرح می‌کنند و یا این که با عوامل دیگر به عنوان مثال سن و جنس دخیل هستند. هدف از مطالعه حاضر مروری بر بیماری‌های زمینه‌ای قلبی عروقی در طول بیماری ابتلا به بیماری کوید-۱۹ می باشد. برای این کار مقالات مروری و اصلی با استفاده از کلید واژگانی از جمله COVID-۱۹ ، Coronavirus،SARS-CoV-۲ ، Cardiovascular diseases، Myocarditis، Acute coronary syndromes، Heart failure، Ischemic heart disease از پایگا ه های داده ای PubMed ، Scopus ، Google Scholar،  Web of Scienceو دیگر پایگا ه های داده ای معتبر گردآوری شد. نتایج نشان داد که آسیب میوکارد در بیش از ۲۵ % از موارد بحرانی وجود دارد و در ۲ الگو ظاهر می‌شود: آسیب حاد میوکارد و اختلال عملکرد در زمان پرزنتاسیون و آسیب میوکارد که با تشدید شدت بیماری ایجاد می‌شود. استمرار داروهای مهارکننده آنزیم مبدل آنژیوتانسین و مهارکننده های گیرنده آنژیوتانسین بر اساس شواهد موجود در این زمان توصیه می‌شود. تعدادی از درمان‌های امیدوار کننده در دست بررسی است، اما کارآیی بالینی هیچ کدام تا به امروز به اثبات نرسیده است. مطالعه حاضر، بیانگر آن است که در زمان پاندمی کرونا می بایست توجه بیشتر به افراد مبتلا به بیماری های قلبی عروقی شود و درمان های موثر و برای آنها براساس مطالعات جدید به کار گرفته شود.

زیبا شوریده، علی اصغر رواسی، رضا نوری، امیر رشید لمیر،
دوره ۲۳، شماره ۴ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: هدف از مطالعه حاضر تعیین تأثیر تمرین های ورزشی مختلف بر عوامل درگیر در انتقال معکوس کلسترول در بیماران در بیماران جراحی بای پس عروق کرونری (CABG) بود.
مواد و روش ­ها: ۴۵ بیمار CABG در سه گروه کنترل (۱۲نفر)، تمرین هوازی (۱۵نفر) و تمرین مقاومتی تقسیم شدند. برنامه تمرین هوازی و مقاومتی به مدت هشت هفته با تواتر سه جلسه در هفته انجام شد. متغیرهای های تن سنجی و بیان ژن ABCG۴ و سطوح سرمی Apo-A و Apo-B قبل و بعد از دوره تمرینی اندازه‌گیری شدند. تجزیه‌ و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌های مکرر انجام شد و نیز سطح معنا‌داری ۰۵/۰> P در نظر گرفته شد.
یافته­ ها: تمرین هوازی و مقاومتی به طور معنا داری سبب افزایش بیان ژن ABCG۴ نسبت به گروه کنترل شد(۰۰۱/۰=p)، اما بین دو گروه تمرینی اختلاف معنا دار نبود (۰۲۱/۰=p). اختلاف معنا دار در سطوح سرمی Apo-A و Apo-B در هر دو گروه تمرین هوازی و مقاومتی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (۰۰۱/۰=p). با این حال اختلاف بین گروه تمرین هوازی و مقاومتی برای Apo-A معنا دار (۰۰۱/۰=p)، اما برای Apo-B معنا دار نبود (۰۰۰/۱=p). همچنین نسبت Apo-A به Apo-B برای گروه تمرین مقاومتی نسبت به گروه کنترل اختلاف معنا دار (۰۰۱/۰=p)، اما برای گروه تمرین هوازی معنا دار نبود (۰۰۰/۱=p).
بحث و نتیجه­ گیری: تمرین مقاومتی نسبت به تمرین هوازی، به طور مؤثرتری سبب بهبود تنظیم کننده های انتقال معکوس کلسترول می شود و انجام تمرین مقاومتی برای تنظیم انتقال معکوس کلسترول توصیه می شود.

گلبانو بلوری، مهران قهرمانی، ایرج گرامی نیا، مهدیه نصیری اوانکی،
دوره ۲۳، شماره ۴ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه دو شیوه تمرین تداومی و تناوبی به مدت هشت هفته بر آپلین ۱۳ و فاکتور رشد فیبرو بلاستی در رت های سالمند بود.
مواد و روش ­ها: در این تحقیق تعداد ۳۰ موش نر سالمند، که به طور تصادفی در سه گروه تمرین تداومی (۱۰ سر)، تمرین تناوبی (۱۰ سر) و گروه کنترل (۱۰ سر) قرار گرفتند. مداخلات به مدت ۸ هفته انجام شد. جهت بررسی متغیرهای تحقیق (آپلین ۱۳ و  فاکتور رشد فیبروبلاستی) ۷۲ ساعت قبل و بعد از آخرین جلسه پروتکل ۳ میلی لیتر خون از دم موش های نر سالمند خون گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از تحلیل واریانس یک راهه ANOVA و آزمون تعقیبی توکی برای همگن بودن واریانس گروه ها استفاده شد و انجام آزمون­ های آماری از نرم افزار ۱۷ SPSS در سطح معنی‌داری ۰۵/۰= Pاستفاده شد.
یافته­ ها: آپلین ۱۳ در گروه تمرین تداومی افزایش معنی داری داشت (۰۵/۰P<). فاکتور رشد فیبرو بلاستی در گروه تمرین تداومی افزایش معنی داری داشت (۰۵/۰P<). آپلین ۱۳ در گروه تمرین تناوبی افزایش معنی داری داشت (۰۵/۰P<). فاکتور رشد فیبروبلاستی در گروه تمرین تناوبی افزایش معنی داری داشت (۰۵/۰P<). درگروه کنترل تغییر معنی داری مشاهده نشد.
بحث و نتیجه­ گیری: نتایج این تحقیق نشان داد هشت هفته تمرین تداومی و تناوبی باعث افزایش معنی داری در سطوح آپلین ۱۳ و فاکتور رشد فیبرو بلاستی آنژیوژنز موش های نر سالمند شد. بنابراین می توان از این تمرینات و به ویژه تمرین تناوبی به عنوان روشی مناسب برای افزایش رگزایی در سالمندان استفاده کرد.

مهدیه پیری، محمدرضا باتوانی، محسن غفرانی، امید محمد دوست،
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده

مقدمه: ریباند ترامپولین ورزش‌های جذاب و نوین سال های اخیر می­باشد، بنابراین هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر ۶ هفته تمرینات ریباند ترامپولین بر شاخص­های قلبی عروقی، ‏شاخص توده بدنی ‏و نیمرخ لیپیدی زنان چاق و دارای اضافه‌وزن است.
مواد و روش ­ها: جامعه آماری پژوهش تجربی حاضر ۲۰ نفر از زنان چاق و دارای اضافه‌وزن شهر زاهدان ‏(‏kg/m۲‏۵/۲۷≤‏BMI‏) ‏بودند، که در ۲ گروه تمرین (۱۰ نفر) و کنترل (۱۰ نفر) تقسیم­ و شرکت ­کنندگان گروه تمرین ۶ هفته ۴ جلسه‌ای و هر جلسه ۵/۱ ساعت با استفاده از تشک ترامپولین تمرین کردند. شاخص­های فیزیولوژیکی، توده بدنی و لیپیدی در دو مرحله پیش‌آزمون و پس‌آزمون اندازه­ گیری ­شد. برای آنالیز داده ­ها از روش­ آماری t وابسته و مستقل و آزمون آنکوا با کمک نرم‌افزار spss-۲۱ استفاده شد و سطح معنی ­داری نیز ۰۵/۰ P در نظر گرفته ­شد.
یافته­ها: نتایج کاهش معنی ­داری را در مقادیر LDL (از ۵۲/۱ ± ۹۰/۹۲ به ۸۱/۳ ± ۱۰/۷۳)، کلسترول (از ۹۶/۱ ± ۱۰/۱۸۲ به ۳۲/۶ ± ۳۰/۱۶۶)، تری ­گلیسرید (از ۳۳/۱ ± ۳۰/۱۰۸ به۳۵/۵ ± ۳۰/۹۵) و شاخص توده­ بدنی (از ۰۷/۱ ± ۴۴/۲۹ به ۰۲/۱ ± ۳۸/۲۷) و افزایش معنی ­داری در مقادیر HDL (از ۷۵/۲ ± ۶۰/۵۹ به ۰۹/۳ ± ۰۰/۷۷) و حداکثر اکسیژن مصرفی‏ (از ۳۱/۱ ± ۵۰/۴۵ به ۳۱/۱ ± ۸۰/۵۷) را در پس‌آزمون گروه تمرینی نسبت به مقادیر پیش‌آزمون خود نشان داد (۰۵/۰> P). همچنین این تغییرات در گروه تجربی نسبت به مقادیر پس‌آزمون گروه کنترل نیز وجود داشت (۰۵/۰> P).
بحث و نتیجه ­گیری: ۶ هفته تمرین ریباند ترامپولین بر کنترل نیمرخ لیپیدی، شاخص­ های قلبی عروقی و شاخص توده ­بدنی زنان چاق دارای اضافه‌وزن تاثیرات سودمندی داشت؛ احتمالاً بتوان این پروتکل تمرینی را برای بهبود این شاخص‌ها در گروه‌های هم‌جنس مبتلا به چاقی و اضافه‌وزن بویژه جهت تنوع تمرین، پیشنهاد کرد.

سیروس چوبینه، سیده الهام حسینی، رحمان سوری، آمنه پوررحیم،
دوره ۲۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده

مقدمه:  کمبود انرژی و انسولین بدن را به سمت کاتابولیسم سوق می­دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین ترکیبی همراه مصرف مکمل تورین بر برخی شاخص­های آتروفی قلب در رت­های دیابتی شده بود.
مواد و روش ­ها: تعداد ۴۰ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار ۱۰ هفته­ای در محدوده وزنی ۲۰۰ تا ۲۵۰ گرم تهیه شد. حیوانات به­ طور تصادفی به پنج گروه ۸ تایی شامل گروه ­های تمرین (T)، تمرین و مکمل(T+S)، مکمل (S)، کنترل دیابت (C) و کنترل سالم (CH) تقسیم شدند و رت­های گروه­ های دیابتی قبل از شروع تمرین با تزریق تک دوز استرپتوزتوسین (۳۵میلی­گرم/وزن) و قند بالای (۲۵۰میلی­گرم/دسی­لیتر) دیابتی در نظر گرفته شد. رت­ها ۲۴ ساعت پس از آخرین روز پروتکل(هشت هفته تمرین ترکیبی: قدرتی و استقامتی) تمرینی با تزریق درون صفاقی ترکیبی از کتامین و زایلازین بی­هوش شدند. روش آزمایشگاهی وسترن بلات جهت بررسی تغییرات ایجاد شده و تحلیل واریانس یکطرفه در سطح معناداری ۰۵/۰ مورد  استفاده قرار گرفت.
یافته ­ها: نتایج نشان داد پروتئین FOXO۳a در گروه­ تمرین + مکمل، در مقایسه با گروه­ های کنترل دیابتی و گروه تمرین ترکیبی کاهش یافته است (۰۰۱/۰>P)؛ همچنین مکمل تورین، تمرین ترکیبی و تمرین ترکیبی + مکمل تورین تغییر معنی­ داری در میزان بیان پروتئین MURF-۱ ایجاد می­کند (۰۰۱/۰>P) .
بحث و نتیجه ­گیری: چنین به نظر می ­رسد که ترکیب مکمل تورین و تمرین ترکیبی می­تواند به واسطه کاهش FOXO۳a بر شاخص­ های مربوط به آتروفی قلبی ناشی از دیابت موثر باشد و مصرف مکمل تورین همراه تمرین برای افراد دیابتی توصیه می­ شود.

کتایون صحرانشین، عباس صارمی، محمد ملکی پویا،
دوره ۲۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: ورزش یک رویه درمانی در افراد معتاد است، هر چند سازوکارهای فیزیولوژیک آن به خوبی روشن نیست. هدف تحقیق حاضر بررسی اثر ۸ هفته تمرین استقامتی بر سطوح فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و اندوستاتین در بافت قلب موش‌های صحرایی نر همراه با سندروم ترک مورفین بود.
مواد و روش­ها: در این مطالعه تجربی از ۳۲ سر موش صحرایی نر استفاده شد که به صورت تصادفی در ۴ گروه ۸ تایی: کنترل سالم (HC)، تمرین استقامتی (ET)، کنترل مورفین (CM) و مورفین+ تمرین استقامتی (M.ET) تقسیم شدند. دو گروه ترک مورفین توسط مورفین سولفات ۴/۰ میلی‌گرم/میلی‌لیتر به مدت ۲۱ روز معتاد شدند. گروه‌های تمرین ۸ هفته دویدن روی نوارگردان را اجرا نمودند. در پایان مطالعه همه موش‌ها کشته و بافت قلب آنها خارج گردید. سطوح پروتئین شاخص‌های این مطالعه توسط کیت‌های الایزا اندازه‌گیری شد. داده‌ها توسط آزمون تحلیل واریانس یک طرفه آنالیز شدند.
یافته ­ها: نتایج این مطالعه به طور معنی‌دار کاهش سطوح VEGF (۰۰۱/۰P<) و افزایش ES (۰۰۱/۰P<) را در گروه مورفین در مقایسه با گروه کنترل سالم نشان داد. همچنین افزایش سطوح VEGF (۰۱۴/۰ (P= و کاهش ES (۰۲۶/۰P=) در گروه مورفین تمرین در مقایسه با گروه کنترل مورفین تفاوت معنی‌داری را نشان می دهد.
بحث و نتیجه ­گیری: تمرین استقامتی ممکن است در جلوگیری از تغییرات منفی در پارامترهای آنژیوژنز و متابولیکی مربوط به مورفین مفید باشد که در بازتوانی افراد معتاد باید در نظر گرفته شود.

باقر سهیلی، سید علی حسینی، احمد همت فر،
دوره ۲۵، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: سالمندی می‌تواند منجر به کاهش عملکرد قلبی و افزایش استرس اکسیداتیو در قلب گردد که منجر به پیری سلولی از طریق اختلال عملکرد میتوکندریایی می‌شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات آنتی‌اکسیدانی تمرین تناوبی شدید و مصرف جنستئین در بافت قلب موش‌های صحرایی سالمند بود.
مواد و روش­ ها: در این مطالعه تجربی ۳۰ سر موش صحرایی ماده ۱۸ تا ۲۴ ماهه نژاد اسپراگ­داولی انتخاب و در پنج گروه ۶ سری شامل گروه ۱ HIIT، گروه ۲ جنستئین، گروه ۳ HIIT همراه با مصرف جنستئین، گروه ۴ کنترل سالم و گروه ۵ شم قرار گرفتند. در مدت ۸ هفته گروه‌های ۲ و ۳ روزانه به میزان ۶۰ mg/kg از وزن بدن جنستئین حل‌شده در DMSO و همچنین گره ۵ روزانه ۶۰ mg/kg از وزن بدن DMSO به‌صورت داخل صفاقی دریافت می‌کردند همچنین گروه‌های ۱ و ۳ به میزان ۳ جلسه در هفته روی نوارگردان می‌دویدند. جهت تجزیه‌وتحلیل یافته‌ها از آزمون‌های آماری شاپیروویلک، t مستقل، آنالیز واریانس یک‌طرفه همراه با آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.
یافته­ ها: HIIT اثر معنی‌داری بر افزایش GPx و MDA داشت (۰۵/۰>PGe منجر به کاهش معنی‌دار SOD شد (۰۵/۰>P با این‌ وجود HIIT همراه با Ge اثرات تعاملی بر بهبود SOD، GPx و MDA نداشت (۰۵/۰<P).
بحث و نتیجه ­گیری: به نظر می‌رسد سیستم اکسیدان آنتی‌اکسیدانی به‌ شدت تمرین و دوز مکمل دهی جنستئین وابسته است. لذا HIIT همراه با Ge با دوز موردمطالعه در تحقیق حاضر دارای اثر تعاملی بر سیستم اکسیدان-آنتی‌اکسیدانی در قلب موش‌های صحرایی سالمند نیست.

علیرضا نظامی، سمانه طهماسبی قرابی، نیلوفر کهنی، مهدی بیرجندی، آرین کریمی روزبهانی،
دوره ۲۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: با توجه به عوارض احتمالی مجرای شریانی پایدار (PDA)، درمان PDA با توجه به نظر پزشک معالج ضروری خواهد بود. می‌توان از درمان دارویی یا جراحی استفاده کرد. در سال‌های اخیر، استامینوفن به عنوان دارویی با عوارض جانبی بالقوه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این مطالعه بررسی مقایسه اثر استامینوفن با ایبوپروفن در مجرای شریانی باز در نوزادان بستری در بیمارستان‌های آموزشی شهر خرم آباد بود.
مواد و روش ­ها: در مطالعه همگروهی گذشته ­نگر ۲۸ نوزاد وارد مطالعه شدند. داده‌های مورد نیاز با مطالعه پرونده بیماران جمع آوری شد. PDA در نوزادان با اکوکاردیوگرافی اولیه توسط پزشک معالج تشخیص داده شد. ۱۲ نوزاد با ایبوپروفن و ۱۶ نوزاد با استامینوفن درمان شدند. پس از اتمام دوره درمان، پزشک متخصص اکوکاردیوگرافی برای بررسی بسته شدن PDA انجام داد. داده ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS ۲۴ و شاخص‌های توصیفی میانگین، انحراف معیار، فراوانی و درصد، آزمون دقیق فیشر و من-ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ­ها: در این مطالعه فراوانی نوزادان پسر مبتلا با نوزادان دختر مبتلا یکسان و در هر گروه معادل ۱۴ مورد (۵۰ درصد) بوده است. در گروه استامینوفن میانگین وزن نوزادان ۴۹/۹۱۸ ±۲۵/۲۸۳۱ گرم و در گروه ایبوپروفن ۹/۸۶۸ ±۵/۲۲۴۱ گرم بود. تمامی نوزادان هر دو گروه تحت درمان قرار گرفتند و ۲۳ نوزاد با درمان ۳ روزه و ۵ نوزاد با درمان ۵ روزه بهبود یافتند. هیچ عارضه قابل توجهی در بین بیماران مشاهده نشد.
بحث و نتیجه ­گیری: اثر استامینوفن بر بسته شدن PDA مشابه اثر ایبوپروفن بود. نیاز به درمان ۵ روزه در گروه استامینوفن بیشتر بود، اما عوارض جانبی قابل توجهی در هیچ یک از نوزادان گزارش نشد. طبق این مطالعه، استامینوفن می‌تواند جایگزین خوبی برای ایبوپروفن در درمان PDA باشد.

محسن قیاسی، عبدالرضا دیانی،
دوره ۲۷، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۴۰۴ )
چکیده

مقدمه: بیماری‌های قلبی عروقی عامل اصلی مرگ و میر در جهان محسوب می‌شوند. بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی، در سال ۲۰۲۲ این بیماری‌ها موجب مرگ نزدیک به ۸/۱۹ میلیون نفر در سراسر جهان شده است. یکی از اصلی‌ترین چالش‌های پیش رو در مدیریت این بیماری‌ها تشخیص زود هنگام و درمان به موقع این بیماری‌ها است. به طور کلی برخی از نشانگرهای مورد استفاده در حال حاضر اختصاصیت چندانی ندارند، لذا نیاز به نشانگرهای اختصاصی‌تری در این بیماری‌ها به شدت احساس می‌گردد. اگزوزوم‌ها، به عنوان یکی از ویزیکول‌های خارج سلولی تقریباً در تمامی سلول‌های یوکاریوتی تولید می‌شوند. این میکرووزیکول‌ها با یک غشای دولایه فسفولیپیدی پوشیده شده‌اند و پروتئین ها، اسیدهای نوکلئیک، لیپیدها و... را حمل می‌کنند.
مواد و روش­ ها: مطالعات انجام شده در این زمینه از طریق یک مقاله مرور روایی مورد بررسی قرار گرفتند و مقالات موجود در پایگاه‌های بین‌المللی PubMed، Scopus و Web of Science را در بر می‌گیرد.
یافته­ ها: عوامل متعددی از جمله استرس، آسیب سلولی، داروها و سموم بر تولید و ترشح اگزوزوم‌ها تأثیر می‌گذارند. اگزوزوم‌ها نقش مهمی در ارتباطات بین سلولی ایفا می‌کنند و می‌توانند به عنوان نشانگرهای زیستی برای استراتژی‌های تشخیصی و پیش آگهی عمل کنند. همچنین اگزوزوم‌ها دارای پتانسیل درمانی هستند و به عنوان ناقل‌های زیستی برای ارائه داروها به شیوه هدفمند به قلب عمل می‌کنند.
بحث و نتیجه ­گیری: استفاده از اگزوزوم‌ها در تشخیص و درمان بیماری‌های قلبی عروقی می‌تواند به مدیریت بهتر این بیماری‌ها کمک کند، اما این کاربرد با چالش‌هایی در زمینه بالینی مواجه است. این مقاله به بررسی پتانسیل اگزوزوم‌ها به عنوان ابزاری نوین در این زمینه می‌پردازد.

وحید ساری صرّاف، جواد وکیلی، مرجان فخری کلیبر،
دوره ۲۷، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۴۰۴ )
چکیده

مقدمه: نقش پیش‌بینی‌کننده شاخص‌های خونی میانگین حجم پلاکت (MPV) و پهنای توزیع گلبول‌های قرمز (RDW) در بیماری‌های قلبی_عروقی ثابت شده است. تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT) یک روش پایدار و مؤثر برای بهبود آمادگی قلبی_تنفسی است؛ لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر ۸ هفته HIIT بر MPV ، RDWدر زنان غیرفعال دارای وزن طبیعی و چاق بود.
مواد و روش­ ها: در تحقیق نیمه‌تجربی از میان جامعه زنان چاق و با وزن طبیعی سالم غیرفعال در دامنه سنی ۳۰ تا ۴۵ سال، ۲۴ نفر انتخاب و در دو گروه آزمایشی ۱۲ نفری (با وزن طبیعی و چاق) قرار گرفتند. هر دو گروه به مدت ۸ هفته در یک پروتکل HIIT ایستگاهی، سه جلسه در هفته با شدت ۹۰%Hrmax  شرکت کردند. خونگیری در پیش و پس‌آزمون پس از ۱۲ ساعت ناشتایی، ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی انجام شد. از آزمون آماری تحلیل کوواریانس (ANCOVA) برای تحلیل متغیرها در سطح معناداری ۰۵/۰> P استفاده گردید.
یافته­ ها: نتایج این مطالعه نشان داد که بین دو گروه چاق و با وزن طبیعی از نظر متوسط کاهش MPV (۰۴۵/۰P=)، متوسط کاهش RDW (۰۰۱/۰P=) و متوسط افزایش HDL (۰۴۵/۰P=) اختلاف آماری معناداری وجود دارد.
بحث و نتیجه ­گیری: تمرینات با شدت بالا احتمالاً باعث تعدیل شاخص‌ MPV و دیگر شاخص‌های خطر بیماری‌های قلبی_عروقی مانند شاخص توده بدنی بالا و درصد چربی بدن بالا در زنان میان‌سال شده و به عنوان یک روش غیردارویی کارآمد، ارزان و در دسترس برای کاهش خطر بیماری‌های قلبی_عروقی پیشنهاد گردد.

مریم محمدیان، امین اله بهاءالدینی، محمدرضا نام آور،
دوره ۲۷، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۴۰۴ )
چکیده

مقدمه: ناهنجاری‌های الکتروکاردیوگرام و آریتمی‌های قلبی بعد از سکته مغزی بسیار رایج هستند. این مطالعه به بررسی اثر IC۸۷۲۰۱، یک مولکول مؤثر بر مسیر سیگنالینگ درون‌سلولی گیرنده NMDA، بر کاهش طولانی شدن فاصله QT، به‌عنوان شایع‌ترین تغییر الکتروکاردیوگرام پس از ایسکمی مغزی، در موش‌های صحرایی نر پرداخته است.
مواد و روش ­ها: در این مطالعه، ۱۵ سر موش صحرایی نر بالغ به‌ طور تصادفی به سه گروه MCAO، MCAO+DXM (دکسترومتورفان هیدروبروماید مونوهیدرات، آنتاگونیست گیرنده NMDA)، و MCAO+IC۸۷۲۰۱ تقسیم شدند (۵n=). دو ساعت پس از ایسکمی، در این سه گروه به ترتیب حلال، DXM و IC۸۷۲۰۱ به‌ صورت داخل صفاقی تزریق شد. امتیاز رفتاری پیش از ایسکمی و چهار و چهل‌ و هشت ساعت پس‌ از آن با استفاده از آزمون نقص عصبی (NDS) سنجیده شد. تفاوت‌های آماری با استفاده از آنالیز واریانس با مقادیر تکراری (ANOVA repeated measures) بررسی شد (۰۵/۰P<).
یافته­ ها: فاصله QT به‌ طور قابل‌ توجهی پس از ایسکمی طولانی شد. تجویز IC۸۷۲۰۱ این فاصله را به‌طور معنی‌داری کاهش داد، در حالی‌ که DXM چنین اثری نداشت. نسبت LF/HF، به‌ عنوان شاخص تعادل سیستم عصبی خودمختار بر عملکرد قلبی، چهل‌ و هشت ساعت پس از ایسکمی افزایش معنی‌دار یافت. این عدم تعادل چهل‌ و هشت ساعت پس از تزریق هر دو ترکیب IC۸۷۲۰۱ و DXM بهبود یافت.
بحث و نتیجه­ گیری: نتایج نشان می‌دهند که ایسکمی مغزی می‌تواند باعث افزایش فعالیت سیستم سمپاتیک و در پی آن طولانی شدن فاصله QT شود. تجویز IC۸۷۲۰۱ ممکن است با کاهش این فاصله در بهبود آن مؤثر باشد؛ بنابراین، IC۸۷۲۰۱ احتمالاً می‌تواند به‌ عنوان یک گزینه مناسب برای کاهش عوارض قلبی پس از سکته مغزی در نظر گرفته شود.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به یافته می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Yafteh

Designed & Developed by : Yektaweb