جستجو در مقالات منتشر شده


۲۴ نتیجه برای زارع

کیوان بصیری، محمد زارع، سعید خسروی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۸۲ )
چکیده

مقدمه : رفلکس چشمک از تست های جدید الکترودیاگنوستیک است که توسط یک قوس رفلکسی که شاخه آوران آن عصب V و شاخه وابران آن عصب VII کرانیال است ایجاد می شود. پاسخ های این رفلکس بصورت امواج R۱ و R۲ و R۲C است. محل آناتومیک مراکز این رفلکس در مغز هنوز بطور کامل مشخص نشده است و در مطالعات مختلف نتایج متفاوتی گزارش شده است؛ از جمله در استروک های نیمکره ای، اختلال در جزء R۲ به تنهایی و یا اختلال در هر دو جزء R۱ و R۲ (هم بصورت یک طرفی و هم بصورت دو طرفی) گزارش شده است . هدف از انجام این مطالعه، بررسی مسیر آناتومیک قوس رفلکس چشمک بود. مواد و روشها : در این مطالعه ، بیست بیمار مبتلا به سکته مغزی نیمکره ای در طول ۵/۱ سال مورد بررسی قرار گرفتند و با ۱۴ بیمار کنترل سالم( با سن و جنس مشابه) مقایسه شدند. رفلکس چشمک با روشی که بوسیله هوکیمررا توصیه شده با استفاده از یک دستگاه Toennis multilinear، اندازه گیری شد.در هر دو گروه رفلکس چشمک با شرایط مشابه انجام شد و نتایج آنها با یکدیگر مقایسه گردید. یافته ها : رفلکس چشمک در ۱۹ مورد غیرطبیعی و در یک مورد نرمال بود. پاسخ R۱ در ۱۸ بیمار طبیعی و در ۲ مورد طولانی بود. پاسخ R۲ در ۱۸ مورد بدست نیامد و یا طولانی بود که در ۱۵ مورد بصورت دوطرفی مختل بود. در دو مورد پاسخ R۲ طبیعی بود. شایعترین ریسک فاکتور در بیماران مورد مطالعه هیپرتانسیون و بعد از آن دیابت ملیتوس بود. نتیجه گیری : رفلکس چشمک در ۹۵% بیماران غیرطبیعی بود و اختلال جزء‌ R۲ در ۹۰% بیماران مشاهده گردید که در ۷۵% بصورت دوطرفی بود. نتیجه گیری نهایی این بود که اگر چه در بیماران مبتلا به سکته های نیمکره ای ممکن است اختلال رفلکس چشمک هم در موج R۱ و هم در موج R۲ مشاهده شود؛ ولی بیشترین الگوی اختلال، بدست نیامدن یا طولانی شدن موج R۲ بصورت دو طرفی می باشد.
احسان اله غزنوی راد، رضا زارعی، ابوالفضل جعفری، محمد رضا پالیزوان، علی جورابچی، لطیف معینی، محمد رفیعی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۸۴ )
چکیده

مقدمه: موراکسلاکاتارالیس دیبلوکوک گرم منفی است که می‌تواند عامل عفونتهای تنفسی تحتانی مانند برونشیت، پنومونی و عفونتهای تنفسی فوقانی بخصوص عفونت حاد گوش میانی و سینوزیت باشد. با مراجعه به آزمایشگاههای سطح شهرستان اراک مواردی از جداسازی و انجام آنتی بیوگرام این باکتری مشاهده نگردید. بنابراین دلایل، این تحقیق پایه ریزی گردید تا ضمن آشنایی همکاران بالینی و آزمایشگاهی با این باکتری, بتوان با عمل آنتی بیوگرام گامی مؤثر در جهت درمان سریع و مناسب بیماران مبتلا به این نوع عفونت‌ها برداشت. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی از شهریور لغایت اسفند ۱۳۸۲ و بر روی ۲۰۰ بیمار مراجعه کننده به بیمارستانهای ولیعصر و امیرکبیر اراک صورت گرفت. نمونه ها بعد از بررسی مستقیم و کشت توسط روشهای میکروبیولوژیک مورد تایید قرار گرفته سپس حساسیت و مقاومت آنها نسبت به آنتی بیوتیکها ارزیابی گردید و نوع مقاومت به پنی سیلین نیز مشخص شد. نتیجه گیری: با استناد به یافته‌های این تحقیق موراکسلاکاتارالیس باکتری پاتوژنی است که در عفونتهای تنفسی تحتانی (بخصوص افراد مبتلا به بیماری انسدادی مزمن ریه و مسن) و در عفونتهای تنفسی فوقانی (عفونت حاد گوش میانی و سینوزیت) می بایستی همواره مد نظر قرار گیرد و جهت مقابله صحیح با عفونتهای این باکتری و جلوگیری از افزایش مقاومت آنتی بیوتیکی باید در هر ناحیه جغرافیایی مطالعه کامل صورت پذیرد و استراتژی صحیح بر خورد با آن تدوین گردد. یافته ها: از ۲۰۰ بیمار مورد بررسی در مجموع ۱۷ مورد(۵/۸%) موراکسلاکاتارالیس ایزوله گردید، بطوریکه از ۱۲۳ بیمار مبتلا به عفونت تنفسی تحتانی ۱۱ مورد (۹/۸%) و از ۴۲ بیمار مبتلا به عفونت حاد گوش میانی ۴ مورد (۵/۹%) و در عفونت سینوزیت از ۳۵ نمونه ۲ مورد (۷/۵%) باکتری ایزوله گردید.
سپیده وهابی، محمودرضا مرادخانی، بهروز فرزان، فرشاد زارعی، ژابیز اخلاقی،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( یافته ۱۳۸۷ )
چکیده

مقدمه: مطالعات جدید نشان داده که ترامادول علاوه بر اثرات ضد درد اثر بی حس کنندگی موضعی هم دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات بیحس کنندگی موضعی ترامادول در مقایسه با لیدوکائین طراحی شد این پدیده که ترامادول اثرات بی حس کنندگی و بی دردی در استفاده بصورت زیر جلدی ایجاد کند خود می تواند انقلاب جدیدی در فصل بی حس کننده های موضعی باشد.

مواد و روش‌ها: این مطالعه بصورت کارآزمایی بالینی تصادفی دو سویه کور روی ۷۰ بیمار ۵۰-۲۰ ساله ASA class I ,II کاندید اعمال جراحی کوچک تحت بلوک زیرجلدی انجام شد. گروه T با ترامادول ۲mg/kg و گروه L با لیدوکائین mg/kg ۱ بلوک زیرجلدی شدند.

میانگین شدت درد زمان تزریق، برش جراحی و سپس هر ۱۵ دقیقه در دقایق ۱۵ و۳۰ و۴۵ و سپس هر ۲ ساعت تا ۶ ساعت بعد از عمل بر اساس VAS (Visual Analuge Scale) ثبت شد. در طی جراحی اگر بود mg/kg ۵/۰ از داروی مورد مطالعه مجدداً تزریق می شد. دربخش نیز در صورت استامینوفن mg۳۲۵ به بیماران تجویز شد. اطلاعات با استفاده از روش تکرار مکرر و کای اسکوار انالیز گردید.

یافته‌ها: بین دو گروه تفاوتی در متوسط نمره درد بر اساس VAS درمقاطع زمانی مختلف بررسی وجود نداشت
(۱۸۱/ ۰ =
p ) همچنین از نظر درجه واکنش موضعی پوستی و درجه خونریزی و دریافت داروی اضافی و میزان بروز استفراغ تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد. تهوع به طور بارزی در گروه ترامادول(۸/۲۲%) نسبت به گروه لیدوکائین (۵%) بیشتر بود (۰۰۲ / ۰= p ) ۱/۱۷% در گروه L و ۶/۸% در گروه T به نیاز به دوز اضافی بیحس کننده در طی عمل داشتند (۴۸/۰= p ). میزان نیاز به استامینوفن بعد از عمل در گروه لیدوکائین بیشتر بود .

بحث و نتیجه‌گیری: در جراحیهای کوچک و در استفاده زیرجلدی، ترامادول mg/kg ۲ دارای اثرات بیحس کننده موضعی و ضددرد مشابه mg/kg ۱ لیدوکائین است و می تواند به صورت جایگزین آن بکار رود و میزان مصرف مسکن بعد از عمل را در بیماران کاهش دهد.


مرضیه اکبرزاده، راحله مجربیان، محمد ابراهیم پارسانژاد، طاهره کشاورز، نجف زارع،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( یافته ۱۳۸۷ )
چکیده

.‏ مقدمه: سندرم تخمدان پلی سیستیک شایع‌ترین اختلال هیپرآندروژنیک در سنین باروری می‌باشد. میزان شیوع آن ‏تقریباً ۱۰-۵ درصد خانمها در سنین باروری است. هدف این پژوهش بررسی میزان تحمل غیرطبیعی گلوکز، مقاومت به ‏انسولین عوامل خطرزای مؤثر بر بروز دیابت تیپ ۲ در بیماران مبتلا به سندرم تخمدان پلی سیستیک و بررسی تحمل غیر ‏طبیعی گلوکز ومقاومت به انسولین می باشد.‏ ‏ ‏.‏ مواد و روش‌ها: پژوهش یک مطالعه توصیفی – تحلیلی است که به منظوربررسی تحمل غیر طبیعی گلوکز ومقاومت به ‏انسولین و بروز دیابت تیپ در بیماران مبتلا به سندرم تخمدان پلی سیستیک انجام شده است. نمونه‌های این مطالعه را ۱۵۰ نفر ‏از بیماران واجدشرایط پژوهش تشکیل داده‌اند که با روش نمونه‌گیری آسان مبتنی بر هدف انتخاب شدند. از بین نمونه‌ها ۱۲۵ نفر ‏آزمایشات را انجام دادند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه، ترازو، متر، آزمایش گلوکز ناشتا، انسولین ناشتا و تحمل ‏گلوکز با ۷۵ گرم گلوکز خوراکی بوده است. جواب آزمایشهای قندخون براساس معیارهای ۱۹۹۹ سازمان بهداشت جهانی ‏سنجیده شده است. ‏ ‏ ‏.‏ یافته‌ها: ۳/۶۵%جامعه پژوهش در گروه سنی ۲۹-۲۰ سال قرار داشته است. اکثریت واحد ها (۴۲%) دارای تحصیلات ‏ابتدایی و راهنمایی بوده،۲۲% دارای سابقه دیابت و ۳/۷۱% تا کنون حاملگی را تجربه نکرده بودند. میانگین BMI‏ در افراد ‏مورد پژوهش ۳۴/۲۷با انحراف معیار ۶/۵۱ بود.نتایج نشان داد که ۴/۱۴ درصد افراد، اختلال گلوکز ناشتا (‏IGF‏) و در ۴درصد، ‏دیابت شیرین دارند(‏mg/dl‏ ۱۲۶≤‏FBS‏). نتایج قند خون دو ساعت بعددر ۲/۷موارد مختل بود(‏mg/dl‏ ۱۹۹-۱۴۰) همچنین ‏‏۸/۰%افراد دیابت شیرین (‏mg/dl‏ ۱۲۶≤۲۰۰).‏ .‏ بحث و نتیجه‌گیری: عوارض حاصل از هیپرآندروژنیسم و هیپراسولینیسم در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی ‏سیستیک سلامت بیماران را تحت تأثیر قرار می‌دهد، آنها را در معرض بیماری‌های دیابت وقلبی و عروقی قرار می‌دهد. لذا ‏غلظت انسولین ناشتا و نسبت گلوکز ناشتا به انسولین ناشتا، مارکرهای مناسب برای تعیین مقاومت به انسولین در سندرم ‏سندرم تخمدان پلی سیستیک است. به همین دلیل انجمن دیابت آمریکا غربالگری اختلال تحمل گلوکز و دیابت تیپ ۲ را در ‏مبتلایان به سندرم تخمدان پلی سیستیک توصیه کرده است.‏ ‏ ‏.‏


هدایت نظری، ماندانا ساکی، معصومه زارعی دهنو ، مهدی بیرجندی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: سوءمصرف مواد و اعتیاد امروزه یک معضل اجتماعی و درمانی است که تبعات آن در جامعه بسیار سنگین است . برنامه‌های مختلفی جهت درمان و بازتوانی بیماران وابسته به مواد افیونی وجود دارد. تحقیقات انجام شده نشان داده اند که روش اجتماع درمان‌مدار شیوه مناسبی برای بازگرداندن افراد معتاد به جامعه می‌باشد . در مطالعه حاضر بر آن شدیم تا تاثیر برنامه‌های درمانی اجتماع درمان‌مدار (TC) را در ویژگی‌های شخصیتی افراد وابسته به مواد مورد ارزیابی قرار دهیم . مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر یک مطالعه مداخله‌ای است . جامعه مورد مطالعه شامل کلیه معتادان مرد است که دوره سم زدائی در آنها به پایان رسیده است. نمونه ها به روش تصادفی ساده ازبین افراد مراجعه کننده به مرکز TC انتخاب و در مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. در ابتدای ورود به مطالعه پرسشنامه SCL ۹۰ توسط روانشناس حهت کلیه واحدهای مورد پژوهش تکمیل گردید . نمونه ها بر اساس فرمول حجم نمونه به تعداد ۶۰ انتخاب شدند .بیماران به مدت سه ماه، هر روز به غیر از روزهای جمعه دردو شیفت صبح و عصر تحت برنامه های آموزشی TC قرار گرفتند . در پایان دوره سه ماهه مجددا آزمون SCL ۹۰ جهت کلیه نمونه ها اجرا و اطلاعات پس از جمع آوری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . بحث و نتیجه‌گیری: همچنان که در یافته‌های تحقیق ذکر شد انجام مداخلات TC بطور معنی‌داری در نمرات اختلالات شخصیت موثر بود . پیشنهاد می‌گردد متولیان، دست اندرکاران و سیاست گزاران مبارزه با اعتیاد کشور با تقویت مراکز اجتماع درمان‌مدار در دست یافتن به زندگی بدون مواد و درمان اختلالات شخصیت در معتادان اهتمام ورزند . یافته‌ها: نتایج بررسی بیماران قبل از ورود به مطالعه نشان داد ۷/۱۶ % سالم ، ۴۰ % اختلال شخصیت در حد مرزی ، ۳۰ % بیمار و ۴/۱۳ % به شدت بیمار و بعد از انجام مداخلات TC ۲۵ % سالم ، ۷/۶۶ % اختلال شخصیت در حد مرزی و ۳/۸ % بیمار بودند . هیچ یک از بیماران بعد از انجام برنامه های TC به شدت بیمار نبودند .میانگین نمرات اختلال شخصیت قبل از مداخلات TC ۹۲/۰ ± ۴۰/۲ و بعد از انجام مداخلات TC ۵۶/۰ ± ۸۳/۱ بود. آزمون رتبه ای ویلکاکسون تفاوت معنی داری بین شدت اختلالات شخصیتی قبل و بعد از انجام مداخلات TC نشان داد(۰۰۱/۰ >p).
آریا حجازی ، محمد زارع نژاد ، اردشیر شیخ آزادی، مریم ولی‌ئی،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: معاینه تخصصی پرده بکارت آثار متعدد فردی، خانوادگی، اجتماعی و قانونی به همراه دارد؛ لذا شناخت همه گیرشناسی آن برای پزشکان و ماماها ضروری است. مواد و روش‌ها: در یک مطالعه مقطعی - تحلیلی زنان مراجعه کننده به بخش معاینات زنان مرکز پزشکی قانونی شیراز در طی یک سال از نظر سلامت یا ازاله، زمان حدوث پارگی، نوع صدمه فیزیکی، محل آناتومیک، علت مراجعه و سایر موارد معاینه تخصصی شدند. بحث و نتیجه‌گیری: شکل تشریحی پرده بکارت تنوع فراوانی داشته و افتراق یافته های طبیعی از یافته های غیرطبیعی در معاینه بکارت اهمیت خاص خود را دارد. یافته‌ها: در مجموع ۸۲۳ نمونه و با میانگین سنی ۹۸/۲± ۷۸/۲۱ سال و با بیشترین فراوانی رده سنی ۲۰-۱۶ سال وارد مطالعه گردیدند. ۵۸/۵۳% پرده‌ها غیرقابل اتساع و ۱۷/۴۶% پرده‌ها قابل اتساع و دو مورد بدون منفذ بودند. از نظر نوع پرده، بیشترین فراوانی برابر ۹۹/۸۶ درصد پرده حلقوی با لبه صاف و بیشترین فراوانی زمان حدوث ازاله بکارت برابر ۲۳/۸۰ درصد بیش از سه هفته قبل از مراجعه بود. میان وضعیت پرده بکارت از نظر سلامت یا ازاله و گروه های سنی مراجعین و هم چنین میان سن مراجعین و زمان حدوث ازاله پرده بکارت رابطه معنی دار(۰۰۱/۰=p)مشاهده گردید.
حسین زارع، کبری مرادی، شیرین قاضی، نوش آفرین صفری، راضیه لطفی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: با توجه به اینکه ما نمی توانیم همه اطلاعات را پردازش کنیم، باید بتوانیم اطلاعاتی را انتخاب کنیم که بیشترین اهمیت را برای ما دارند. ظاهراً بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی، به صورت انتخابی به محرک هایی که مرتبط با آن اختلال هاست توجه می کنند و از توجه به سایر اطلاعات غافل می مانند. به همین دلیل هدف این پژوهش بررسی مقایسه توجه انتخابی بین بیماران افسرده، وسواسی، اضطرابی و افراد عادی می باشد. بحث و نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج به دست آمده و با توجه به اهمیت و کاربرد توجه انتخابی در زندگی روزمره توصیه می‌شود برای افزایش توجه انتخابی در این بیماران نهایت تلاش به کار گرفته شود. یافته‌ها: نتایج نشان داد که افراد افسرده در زمان واکنش سرعت عمل کندتری در مقایسه با سه گروه دیگر دارد. همچنین افراد اضطرابی و افراد وسواسی در مقایسه با افراد عادی، سرعت عمل کندتری دارند، اما سریعتر از افراد افسرده واکنش نشان می‌دهند. در زمینه تعداد خطا، نتایج نشان داد افراد افسرده در مقایسه با افراد عادی تعداد خطاهای بیشتری دارند، اما بین سایر گروهها در این زمینه تفاوت معناداری مشاهده نشد. مواد و روش‌ها: در این پژوهش از روش علی مقایسه ای استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمام افراد عادی و تمام بیماران افسرده، اضطرابی و وسواس فکری - عملی می باشد که در سال ۹۱ به کلینیک روانی دانشگاه علوم پزشکی لرستان مراجعه کرده اند و توسط روان پزشک تشخیص داده شده اند. برای بررسی هدف پژوهشی از بین جامعه آماری گروه نمونه ای به اندازه ۱۲۰ نفر (۳۰ افسرده، ۳۰ اضطرابی، ۳۰ وسواس فکری عملی و ۳۰ نفر عادی) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده‌های این پژوهش، آزمون استروپ ( آزمون رنگ – واژه) به منظور اندازه گیری توجه انتخابی مورد استفاده قرار گرفت. در این تحقیق از نشانگرهای توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد) و از آزمون استنباطی روش تحلیل چند متغیره و آزمون شفه استفاده شد
علی قربانی رنجبری، شهریار ناجی، عبداله زارعی، نازنین قربانی رنجبری،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده

 مقدمه : سالمونلاها اجرام میله ای کوتاه، گرم منفی، فاقد کپسول، هوازی و بی هوازی اختیاری هستند که در انسان سبب ایجاد مسمومیت غذایی می شود. در انتقال این بیماری، مواد غذایی خام با منشاء دامی به ویژه گوشت و تخم پرندگان حائز اهمیت فراوانی هستند. با توجه به اهمیت تخم اردک و بوقلمون در انتقال سالمونلوزیس و مصرف تخم اردک و بوقلمون های محلی و غیر صنعتی در منطقه، همچنین  پی بردن به میزان آلودگی سالمونلایی مطالعه حاضر صورت پذیرفت.
 مواد و روش ها: به منظور مطاله حاضر، ۳۰۰عدد تخم اردک و بوقلمون های بومی جمع آوری و به آزمایشگاه منتقل گردید؛ درآزمایشگاه پس از نمونه گیری از سطح تخم های مورد برسی، پوسته آنها با اتانول۸۰ درصد ضد عفونی و محتویات هر ۵ عدد تخم اردک و بوقلمون به صورت جداگانه در یک بشر مخلوط گشته و پس از۲۴ ساعت انکوباسیون در دمای C‏ °۳۷ با سوآب در آبگوشت سلنیت- F تلقیح گردید. نمونه از محیط سلنیت-F به آگار سالمونلا- شیگلا منتقل شد و پس از انکوباسون در C °۳۷  ازنظر کلنی های مشکوک به سالمونلا بررسی شدند. کلنی های مشکوک در محیط های TSI و لیزین دکربوکسیلاز تلقیح و باکتری هایی که دارای واکنش های مربوط به سالمونلا بودند بوسیله آزمایش PCR با پرایمرهای اختصاصی برای سالمونلاها و سروتیپ های سالمونلا انتریتیدیس و سالمونلا تیفی موریوم مورد بررسی قرارگرفتند.
 یافته ها: از مجموع ۳۰۰ تخم اردک و بوقلمون مورد بررسی پوسته ۷ مورد (۲/۳ درصد) آلوده به سالمونلا بود. از ۷ مورد آلودگی ۱ مورد پوسته تخم بو قلمون  آلوده به سالمونلا تیفی موریوم بود. از طرفی ۶ مورد آلودگی مربوط به پوسته تخم اردک های مورد مطالعه بود که همگی از سروتیپ سالمونلا تیفی موریوم بودند.
 بحث و نتیجه گیری: با توجه به مطالعه حاضر و تحقیق سایرمحققین در مجموع می توان نتیجه گرفت میزان عفونت سالمونلا در تخم اردک و بو قلمون نسبت به تخم ماکیان کمتر بوده و به نظر می رسد انتقال عمودی سالمونلا در بوقلمون و اردک کمتر از ماکیان باشد.


محمدرضا ناظر، مسلم شاهیوند، سودابه زارع،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: با وجود برنامه های گسترده کنترل جهانی بیماری سل، شیوع این بیماری در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه همچنان بالاست. همچنین تعیین شیوع عفونت سل نهفته در کارکنان بیمارستان ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بحث و نتیجه‌گیری: از بین ۲۲۳ نفر شرکت کننده ۴۰ نفر (۱۸%) مبتلا به سل نهفته بودند که با توجه به تعداد بالای بیماران اسمیر مثبت بستری در این بیمارستان نشان دهنده نیاز جدی به اقدامات و برنامه های آموزشی فراگیرتر در جهت پیشگیری از ابتلا به این عفونت می باشد. یافته‌ها: تعداد ۱۶۰ زن (۷/۷۱%)، ۶۳ مرد (۳/۲۸%) در این مطالعه شرکت کردند که در این میان ۱۷۲ نفر (۱/۷۷%) اندازه اندوراسیون کمتر از ۵ میلی متر، ۱۱ نفر (۹/۴%) اندازه اندوراسیون ۵ تا کمتر از ۱۰ میلی متر، ۲۰ نفر (۹%) اندوراسیون ۱۰ تا ۱۵ میلی متر و ۲۰ نفر (۹%) نیز اندوراسیون بالای ۱۵ میلی متر داشتند. در این مطالعه بین جنس، سن، سابقه تماس با بیمار سل، سابقه کار و سل نهفته رابطه معناداری یافت نشد اما بین بخش فعالیتی، شغل کارکنان و سل نهفته رابطه معناداری وجود داشت. مواد و روش‌ها: طی یک مطالعه تحلیلی-توصیفی که در سال ۱۳۹۴ در بیمارستان عشایر خرم آباد بر روی کارکنان انجام شد، پس از اخذ شرح حال و کسب رضایت از کارکنان، تست پوستی توبرکولین (TST) انجام گرفته و نتایج آن ۷۲-۴۸ ساعت بعد قرائت و ثبت گردید. جهت بررسی اثر بوستر در افراد با نتایج TSTمنفی، تست یک هفته بعد تکرار گردید. معیار تشخیص سل نهفته تست توبرکولین با اندوراسیون بیشتر مساوی ۱۰ میلی متر بود.


یوسف امیدی خانی آبادی، غلامرضا گودرزی، رجب رشیدی، سودابه زارع، هوشنگ آرمین، مهدی جوروند،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: با توجه به کاربرد سوخت مازوت در فصل زمستان به عنوان سوخت کوره در کارخانه سیمان دورود و شرایط پایداری هوا و اینورژن دمایی در این فصل، شاهد افزایش غلظت آلاینده ها در اتمسفر این شهر هستیم. بنابراین نیاز به تعیین غلظت این آلاینده ها احساس می گردد. هدف از این پژوهش بررسی پراکنش آلاینده هایNOX ،  SO۲و ذرات معلق منتشر شده از دودکش کارخانه  سیمان دورود در پایین دست جهت باد و در فصل زمستان، تا فاصله ۵۰۰۰ متری از منبع انتشار و مقایسه با استاندارد هوای پاک کشور و استاندارد ملی کیفیت هوای آزد (NAAQS) می باشد
مواد و روش ها: در این مطالعه، نمونه برداری گازها با استفاده از دستگاه Testo مدل XL ۳۵۰ و اندازه گیری ذرات خروجی از دودکش کارخانه سیمان نیز توسط دستگاه Westech انجام گرفت. از مدل نرم افزاری SCREEN۳ برای بررسی کیفیت هوای محیط و نحوه پراکنش آلاینده های NOX،  SO۲و PM استفاده گردید. ورودی مدل شامل میزان غلظت و انتشار گازهای آلاینده، فاکتورهای فیزیکی مرتبط با دودکش کارخانه سیمان، ارتفاع، طول و پهنای ساختمان های در مسیر باد، کلاس پایداری و سرعت باد در ارتفاع ۱۰ متری سطح زمین می باشند.
یافته ها:  نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که حداکثر غلظت پیش بینی شده گازهایNOX ، SO۲ و PM توسط نرم افزار SCREEN۳ در شرایط خنثی(D) و سرعت باد ۶ متر بر ثانیه در فاصله ۱۰۸۴ متری دودکش کارخانه سیمان برابر با g/m۳µ ۴۸/۲۶۵، g/m۳µ ۳۹/۱۶۸و g/m۳µ ۵۶/۵۶ مشاهده گردیده است. همچنین در شرایط پایدار (F) و سرعت باد ۴ متر بر ثانیه، در فاصله ۲۶۴۷ متری دودکش حداکثر میزان غلظت این آلاینده ها به ترتیبg/m۳µ ۷۱/۱۹۵،g/m۳µ ۵۴/۳۰۸ وg/m۳µ ۷۳/۶۵ پیش بینی گردیده است.
بحث و نتیجه گیری: به منظور دستیابی به استاندارد های هوای پاک، نیاز به پایش مستمر و استفاده از یک سیستم ارتقا یافته جهت کنترل آلاینده های خروجی از دودکش کارخانه سیمان می باشد.


سعید فروغی، فاطمه الحانی، انوشیروان کاظم نژاد، آرمین زارعیان،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۵ )
چکیده

 مقدمه: شناخت ارزش‌ها در‌ بین پرستاران به دلیل نقش اساسی که بر سلامتی و حیات انسان‌ها دارند اهمیت زیادی دارد زیرا کیفیت رفتار و عملکرد حرفه‌ای آنان را شکل می‌دهند. مطالعه حاضر با‌هدف کشف ارزش‌های مؤثر بر مراقبت اخلاق حرفه‌ای پرستاران ایرانی انجام شد.

مواد و روش­ ها: تجارب ۲۳ مشارکت‌کننده پرستار، سرپرستار، پزشک، مددجو و همراه بیمار از اسفند ۱۳۹۱ تا مرداد ۱۳۹۳ در مطالعه‌ا‌ی کیفی با رویکرد استقرایی، به روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بررسی شد. با کسب رضایت مشارکت‌کنندگان مصاحبه‌ها ضبط، بازنویسی شده و با ‌روش تحلیل درون‌مایه‌ای براون و کلرک تجزیه‌وتحلیل شد. دقت و استحکام داده‌ها با معیارهای لینکلن و گوبا موردبررسی قرار گرفت.

یافته ­ها: درنهایت یک درون‌مایه سایه‌بانی با عنوان باورهای مؤثر بر مراقبت اخلاق حرفه‌ای پرستاری شکل گرفت که حاصل تلفیق دو درون‌مایه فرعی بود. درون‌مایه‌ فرعی ارزش‌های عام را پنج درون‌مایه اولیه (عقیده به کرامت ذاتی مددجو، عاطفه و علاقه به انسان‌ها، احساس نگرش و رفتار با بیمار مانند اعضای خانواده خود، باورهای اخلاقی معنوی مؤثر بر مراقبت و وجدان و تعهد حرفه‌ای پرستار) و درون‌مایه فرعی ارزش‌های خاص را سه درون‌مایه‌ اولیه (شناخت حفظ و حمایت از حقوق بیمار، تنگناهای اخلاقی موجود در حرفه، پرهیز از روابط غیرحرفه‌ای و سوء‌استفاده از مددجو) پدید آوردند.

بحث و نتیجه­ گیری: نتایج با مطالعات مشابه داخل و خارج کشور همخوانی‌های کلی داشت. پیشنهاد می‌شود برای عملی شدن ارزش‌ها در مراقبت‌های پرستاری در بالین سازوکارهای سنجش و نظارت مداوم فراهم گردد.


مهناز مردانی، حدیث مجیدی مهر، سمیرا حاجتی، سودابه زارع، اعظم محسن زاده، شادی عبدی بسطامی،
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: مهم‌ترین عوامل تأثیر گذار بر وضعیت تغذیه‌­ای کودک و بهبود آن کودک آگاهی، نگرش و عملکرد مادر در مورد تغذیه صحیح کودک خود است. این پژوهش به‌منظور سنجش میزان آگاهی، نگرش و عملکرد مادران دارای کودکان ۳۶-۶ ماهه تحت پوشش مراکز بهداشت شهر خرم آباد در مورد نحوه تغذیه صحیح کودکان خود انجام گرفت.

مواد و روش ­ها: در این مطالعه مقطعی توصیفی-تحلیلی اطلاعات مربوط به ۳۰۲ مادر دارای کودک ۳۶-۶ ماهه مراجعه کننده  به مراکز بهداشتی درمانی شهر خرم آباد از طریق پرونده‌های بهداشتی مادران و روش مصاحبه جمع آوری گردید و داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS۲۱ و آزمون استقلال مجذور کای و ضریب همبستگی اسپیرمن و پیرسن مورد بررسی قرار گرفتند.

یافته ­ها: بر اساس یافته‌ها و امتیازات کسب شده توسط مادران ۹/۶۹% زنان دارای آگاهی خوب ۹/۶۹% دارای نگرش خوب و ۶/۶۴% دارای عملکرد خوب در مورد تغذیه صحیح کودکان خود بودند. بین سطح نگرش و تحصیلات مادر، تحصیلات همسر، شغل مادر ارتباط معنی دار وجود داشت. بین سطح عملکرد و تحصیلات همسر، شغل همسر، تعداد فرزند، رتبه تولد ارتباط معنی دار وجود داشت. رابطه معنی داری بین میزان توجه به رسانه‌های گروهی با نمره آگاهی و نگرش وجود نداشت اما با عملکرد ارتباط معناداری داشت. بین سطح آگاهی و تحصیلات مادر، تحصیلات همسر، شغل مادر، شغل همسر، درآمد، تعداد فرزند و رتبه تولد ارتباط معنی دار وجود نداشت.

بحث و نتیجه­ گیری: با توجه به نتایج مطالعه مذکور، میزان آگاهی، نگرش و عملکرد مادران در سطح خوبی است ولی با توجه به نقش بالقوه پدر خانواده در عملکرد مادر لزوم اجرای برنامه‌های آموزشی با محوریت خانواده در مراکز بهداشتی درمانی، بیمارستان‌ها و رسانه‌های گروهی است.


فاطمه جعفری پور، طاهره طولابی، حلیمه خاتون زارع علمی، صباح خوشنود، سمیه ریاحی، حدیث کوگانی نژاد،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ویژه نامه پدافند غیر عامل ۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: بیماری ویروسی ابولا (EVD) به عنوان تب خونریزی دهنده، بیماری شدید و اغلب کشنده در بین انسان ها شناخته شده است. این ویروس از طریق تماس با خون یا مایعات بدن فرد مبتلا، اشیاء آلوده مانند سوزن، حیوانات آلوده یا گوشت حیوانات وحشی انتقال می یابد. تاریخچه میزان مرگ و میر این عفونت بیشتر از ۸۰  درصد بوده اما اقدامات مدرن پزشکی و بهداشت عمومی تا حدی قادر به کاهش این رقم و تأثیر ابولا بر افراد و جوامع بوده است. در حال حاضر هیچ درمان استانداردی برای ابولا وجود ندارد، لذا پیشگیری از عفونت و جلوگیری از گسترش بیشتر ویروس مهم است. با توجه به این که میزان مرگ و میر ناشی از این عفونت بالا بوده و درمان اختصاصی برای آن وجود ندارد و همچنین امکان استفاده از آن به عنوان سلاح بیولوژیک در جنگ ها مطرح می باشد لذا مروری بر اپیدمیولوژی، علائم بالینی و آزمایشگاهی و مدیریت این بیماری به عنوان اولین گام جهت تشخیص صحیح و سریع و عکس العمل به موقع ضرورت دارد. در این راستا مقاله مروری حاضر با استفاده از کلید واژه­های بیماری ویروسی ابولا، اپیدمیولوژی، تشخیص، درمان، پیشگیری و بیوتروریسم در پایگاه­های داده­ای Pubmed، Elsevier، Google Scholar، SID، Google و سایر وب سایت ها انجام شد. 

عاطفه بهرامی نژاد، افسانه بیرانوند، سودابه زارع، معصومه ارنواز،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: هوش هیجانی نوعی پردازش هیجانی اطلاعات است که می تواند باعث محافظت فرد در برابر مصرف مواد شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین هوش هیجانی و گرایش به اعتیاد در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی لرستان انجام شد.  
مواد و روش‌ها: در این پژوهش توصیفی–تحلیلی تعداد ۲۲۳ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی لرستان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند.اطلاعات از طریق پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک ، گرایش به اعتیاد (APS) و هوش هیجانی  (berry-graves)جمع آوری و با استفاده از آزمون های آنالیز واریانس، آزمون t و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
یافته ­ها: میانگین امتیاز گرایش به مصرف مواد در دانشجویان ۴۷/۲۸  و میانگین امتیاز هوش هیجانی ۷۲/۸۱ بود.یافته های این پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی و گرایش به اعتیاد ارتباط منفی معناداری وجود دارد(۰۵/۰P<).  همچنین بر اساس نتایج پیرسون، بین گرایش به اعتیاد و خرده آزمون های خودآگاهی ،خود مدیریتی ،آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه ،ارتباط معناداری وجود دارد(۰۵/۰P<).
بحث و نتیجه ­گیری: افراد با هوش هیجانی پایین تر ،تمایل بیشتری به سوء مصرف مواد دارند. برنامه های آموزش هوش هیجانی می تواند عامل پیش گیرنده در اعتیاد محسوب شود.


مسعود فلاح رجب پور زارع، کامران رخشان، ناهید ابوطالب، فرناز نیکبخت، مرتضی بخشش، یاسر عزیزی،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: دوکسوروبیسین در درمان بدخیمی­هایی شامل لنفوما، لوکمیا و سرطان پستان استفاده می­شود. سمیت قلبی، عارضه جانبی اصلی این دارو است. آپی­ژنین یک فلاونوئید دارای خواص آنتی­اکسیدانی، ضد التهابی و ضد توموری است. هدف این مطالعه بررسی اثرات آپی­ژنین بر سمیت قلبی ناشی از دوکسوروبیسین است.
مواد و روش ­ها: ۶۰ سر موش صحرایی نر ویستار در ۶ گروه تقسیم شدند. سمیت قلبی با تزریق ۶ نوبت دوکسوروبیسین         (mg/kg, ip۲) در ۱۲ روز ایجاد گردید. گروه­های تحت درمان همزمان با القای مدل سمیت قلبی، آپی­ژنین را با دوزهای mg/kg ۲۵، ۵۰ و ۷۵ به صورت خوراکی به مدت ۱۲ روز دریافت کردند.
یافته­ ها: EF و FS در گروه آپی‌ژنین (mg/kg ۲۵) نسبت به گروه سمیت قلبی افزایش معنی­دار (۰۵/۰>P) و LVEDs، LDH و CK-MB در گروه آپی‌ژنین (mg/kg ۲۵) نسبت به گروه سمیت قلبی کاهش معنی­دار نشان داد (۰۵/۰>P).
بحث و نتیجه­ گیری: آپی­ژنین مانع افزایش LDH و CK-MB، جلوگیری از کاهش میزان EF و FS و بهبود تغییرات بافتی قلب شده و باعث کاهش آسیب ناشی از سمیت قلبی توسط دوکسوروبیسین می­ گردد.

رسول شهروز، مونس مولودی تپه، مزدک رازی، لیلا زارعی، وحید محمدی،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: بوسولفان یک داروی شیمی درمانی برای درمان سرطان بوده که عوارضی را به واسطه رادیکال‌های آزاد در اندام‌های مختلف از جمله دستگاه تناسلی ایجاد می کند. حفظ سیستم تولیدمثل و باروری  با داروها و مکمل‌های آنتی‌اکسیدانتی در این بیماران ضروری به نظر می‌رسد.
مواد و روش­ ها: از ۳۲ قطعه موش صحرایی نر نژاد ویستار بالغ، در ۴ گروه ۸ تایی استفاده گردید. برای گروه کنترل، حلال بوسولفان (شاملDMSO+PBS) به حجم ۱/۰ میلی‌لیتر و برای گروه بوسولفان، به صورت تک دوز ۱۰ میلی‌گرم به ازای کیلوگرم وزن به صورت داخل صفاقی تزریق شد. گروه درمان (بوسولفان+ کوآنزیمQ۱۰) بمیزان ۱۰ میلی‌گرم به ازای کیلوگرم وزن روزانه در حجم ۱/۰ میلی‌لیتر داخل صفاقی به مدت ۳۵ روز دریافت کردند. همچنین گروه کنترل مثبت، فقط Q۱۰ به میزان گروه درمانی دریافت نمودند.
 در پایان دوره، سرم حیوانات یرای اندازه‌گیری سنجش ظرفیت آنتی اکسیدانتی، پراکسیداسیون چربی‌ها و سوپراکسیددیسموتاز جمع‌آوری و پس از اندازه‌گیری نسبت وزن بیضه به بدن، بیضه ها دو قسمت شده و  مورد ارزیابی بیان ژن‌های Bax, Bcl-۲ و Caspase-۳ و رنگ‌آمیزی ایمنوهیستوشیمی قرار گرفتند.
یافته ­ها: نتایج نشان داد در سرم موش‌های درمان شده با بوسولفان، استرس اکسیداتیو در طی ۳۵ روز افزایش یافته و گروه دریافت کننده کوآنزیم Q۱۰  توانسته است استرس اکسیداتیو را به صورت معنی‌داری (p<۰,۰۰۵)کاهش دهد. ارزیابی RT-PCR  نشان داد که میزان mRNA، Caspase ۳ وBcl-۲  در گروهی که بوسولفان را به‌تنهایی دریافت کرده بود به طور چشمگیری (p<۰,۰۰۵) کاهش داشت.
بحث و نتیجه­ گیری:  استفاده از مکمل کوآنزیمQ۱۰ می‌تواند باعث تجدید فرآیند اسپرماتوژنز به واسطه کاهش استرس اکسیداتیو و تاثیر بر روند آپوپتوز در موش‌های درمان شده با بوسولفان شود.

لیلا زارعی، مهری کوهکن، رحیم محمدی، امیر بلوری،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: التیام زخم حاصل برهم کنش پیچیده­ای از وقایع سلولی و بیوشیمیایی می­ باشد که منجر به بازیابی انسجام بافتی و قدرت کششی آن می­گردد. دیابت در انسان یک عامل موثر در تاخیر ترمیم زخم می‏ باشد. تحقیقات انجام شده بر روی آلکالوئیدهای پیرولیزیدین موید خواص آنتی اکسیدانی آنها می باشدکه سبب تسهیل روند التیام زخم می شوند. . هدف ارزیابی کاربرد ترکیب سنتزی جدید (متیل'۲- متیل-۱,۳-دی اکسو -۱'٬۱'٬۲'٬۳'٬۵'٬۶'٬۷'a۷ -اکتا هیدرو اسپایرو] ایندن-'۲٬۳-پیرولیزیدین-'۲[ ۲- کربوکسیلات (ترکیب ۶) بر روی التیام زخم های برداشتی تمام ضخامت پوست در موش صحرایی دیابت بود.
مواد و روش ­ها: ۶۰ سر موش صحرایی  نر نژاد ویستار پس از ایجاد زخم به سه گروه ۲۰ تایی تقسیم­بندی شدند. گروه ۱: کنترل سالم، گروه ۲: کنترل دیابتی ( القای دیابت در موش ­ها و ایجاد زخم باز و تزریق داخل صفاقی ۱۰۰ میکرولیتر DMSO ۲۵/۰ درصد به مدت ۱ هفته )، گروه ۳: گروه درمان (القای دیابت در موش ­ها و ایجاد زخم باز همراه با تزریق ۱۰۰ میکرولیتر داخل صفاقی ترکیب (۶) به مدت ۱ هفته با دوز ۶۰ میکروگرم/ کیلوگرم که در DMSO ۲۵/۰ درصد حل شده بود. مطالعات بافت شناسی در روزهای ۷، ۱۴ و ۲۱ و درصد کاهش سطح زخم در روزهای ۳، ۶، ۹، ۱۲، ۱۵، ۱۸ و ۲۱ انجام گرفت.
یافته­ ها: مطالعات بافت شناسی بیانگر کاهش معنی­ دار سلول­ های التهابی و افزایش معنی ­دار فیبروبلاست­ها در گروه درمان در مقایسه با گروه کنترل دیابتی بود (P<۰,۰۵). درصد سطح زخم در گروه درمان نسبت به گروه کنترل دیابتی کاهش معنی داری نشان داد (P<۰,۰۵).
بحث و نتیجه­ گیری:  درمان با ترکیب جدید (۶) سبب افزایش سرعت ترمیم زخم برداشتی در موش­های صحرایی دیابتی گردید.

 

زهرا زارع دمیرچی، جبار بشیری، محمد نریمانی راد، حمداله هادی،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: چاقی بزرگ­ترین چالش بهداشت عمومی در قرن حاضر است و بخش سلامت اکثر کشورهای دنیا درگیر مسائل و عوارض ناشی از بروز فزاینده چاقی و شناخت سازوکارهای درگیر هستند. از این رو هدف از انجام این تحقیق تعیین تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی و مکمل‌سازی روغن زیتون بر مقدار IL-۱ و NLRP۳ در موش‌های صحرایی نر چاق بود.
مواد و روش­ ها: در تحقیقی تجربی، ۲۴ سر موش صحرایی نر دو ماهه به مدت ۸ هفته با غذای پرچرب تغذیه شدند تا به میانگین وزنی ۳۰±۳۲۰ رسیدند. سپس به صورت تصادفی به چهار گروه ۶ تایی (گروه کنترل، گروه تمرین استقامتی، گروه مکمل‌سازی روغن زیتون و گروه تمرین استقامتی همراه با مکمل‌سازی روغن زیتون) تقسیم شدند. مکمل‌گیری روغن زیتون و تمرین استقامتی به مدت هشت هفته (با شدت ۸۰% اکسیژن مصرفی بیشینه) انجام شد. مقدار ßIL-۱ و NLRP۳ با استفاده از روش الایزا بررسی گردید. تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه در سطح معنی­داری p< ۰,۰۵ انجام شد.
یافته ­ها: نتایج نشان داد تمرین استقامتی، مصرف روغن زیتون و اثر توأم تمرین استقامتی و مصرف روغن زیتون باعت کاهش IL-۱ß شدند و مقدار اثر گروه تمرین و گروه تمرین همراه با مصرف روغن زیتون بهتر از مصرف روغن زیتون بود (P<۰,۰۵). به علاوه فقط در گروه ترکیبی تمرین و روغن زیتون NLRP۳ کاهش یافت (P<۰,۰۵) و مصرف مکمل روغن زیتون و تمرین به تنهایی اثری بر کاهش NLRP۳ نداشتند.
بحث و نتیجه­ گیری: تمرین توأم با مصرف روغن زیتون می‌تواند در کاهش التهاب افراد چاق مفید باشند، ولی به دلیل کمبود شواهد و محدودیت‌های تحقیق هم­چنان نیاز به تحقیقات بیشتر است.

محبوبه اکبری زارع،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: استفاده از دودهای طبی در بیش از ۵۰ کشور دنیا رایج است و مصرف آن در طب سنتی و بین عموم مردم پذیرفته‌شده است. در فرهنگ بومی ایران، طبق نظر پزشکان قدیم چون ابن‌سینا و زکریای رازی استفاده از دود موادی چون اسپند و سرگین الاغ ماده به‌عنوان ترکیبی دارویی برای رفع عفونت زخم‌ها به‌ویژه زخم‌های حاصل از سوختگی، عفونت سینوس‌ها و چشم، عفونت مقعد و عفونت‌های اندام تناسلی زنان مرسوم است. هدف از این مطالعه بررسی اثرات آنتی باکتریال دود حاصل از سوختن سرگین الاغ ماده (عنبرنسارا) بر تعدادی از باکتری‌های جدا شده از عفونت‌های زخم و ادرار بیماران است.
مواد و روش ­ها: دود حاصل از سوزاندن سرگین الاغ ماده در متانول ۵۰% جمع‌آوری شد. اثرات آنتی باکتریال غلظت‌های mg/ml ۱۰۰- ۲/۳ دوده جمع‌آوری‌شده، با روش انتشار در دیسک بر ۶ باکتری استاندارد و ۸ باکتری جدا شده از عفونت‌ بیماران بررسی شد.
یافته­ها: بزرگ‌ترین هاله مهاری در غلظت mg/ml ۱۰۰ با قطر هاله ۱۲ میلی‌متردر سویه استاندارد Micrococcus luteus و قطر ۱۸ میلی‌متر در سویه استاندارد Klebsiella pneumoniae بود. در همین غلظت در میان باکتری‌های گرم‌مثبت جدا شده از بیماران، بیشترین قطر مهاری با ۲۱ میلی­متردر S. epidermidis و در بین باکتری‌های گرم‌منفی جدا شده از بیماران بزرگ‌ترین هاله مهاری با قطر ۱۷ میلی­متر در سویه Proteus mirabilis مشاهده شد.
بحث و نتیجه ­گیری: با توجه به اثرات آنتی‌باکتریال مشاهده ‌شده از دود حاصل از سوختن سرگین الاغ ماده در سویه‌های مورد مطالعه‌ که جدا شده از  عفونت‌های زخم و ادرار بیماران هستند و اغلب در ایجاد عفونت‌های چشم و سینوس نیز دخالت دارند، می‌توان بر طبق نظرات پزشکان قدیمی از این ترکیب برای رفع این عفونت‌ها استفاده کرد.

فرهاد فتحی پور، لیلا زارعی، رحیم محمدی،
دوره ۲۳، شماره ۰ - ( ویژه نامه ۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی عملکردی و بافت شناسی تاثیر کوآنزیم Q۱۰ با استفاده ازآلوگرافت‌ها در مدل ترمیم عصب سیاتیک رت طراحی و اجرا شده است.
مواد و روش‌ها: در این مطالعه ۴۵ سر رت نر به‌طور تصادفی به سه گروه ۱۵ تایی تقسیم شدند. گروه اول کنترل سالم به‌مدت یک هفته ۱۰ میکرولیتر محلول استریل سالین نرمال بافر به‌طور داخل صفاقی، در گروه دوم عصب سیاتیک سمت چپ برداشته شده و هر رت عصب سیاتیک برداشته شده از رت گروه درمان را دریافت و به‌مدت یک هفته ۱۰ میکرولیتر محلول استریل سالین نرمال بافر به‌طور داخل صفاقی به هر رت تزریق شد. در گروه سوم عصب سیاتیک سمت چپ برداشته شده و هر رت عصب سیاتیک استحصالی از گروه دوم را دریافت و به مدت یک هفته با همان حجم کوآنزیم Q۱۰ با دوز mg /kg/day  ۲۰۰  به‌طور داخل صفاقی تزریق شد. رت‌ها در بازه­های زمانی هفته ۴، ۸ و ۱۲ بعداز عمل تحت ارزیابی بافت‌شناسی و مطالعات هیستومورفومتری و شاخص عملکردی عصب سیاتیک گردیدند.
یافته‌ها: شاخص‌های مورفومتری و عملکردی عصب سیاتیک در گروه سوم به‌طور معنی‌داری با گروه دوم متفاوت بودند (P<۰,۰۵). این شاخص‌ها در گروه سوم بهبود یافته بودند.
بحث و نتیجه گیری: نتیجه حاصل از این مطالعه نشان داد که تزریق موضعی کوآنزیم Q۱۰ در فاز التهابی بعد از قطع عصب سیاتیک رت بواسطه کاهش روند آسیب ثانویه موجب تسریع روند رژنراسیون عصب شده است.


صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به یافته می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Yafteh

Designed & Developed by : Yektaweb