جستجو در مقالات منتشر شده


۱۵ نتیجه برای صالحی

فریده دوستان، شهریار اقتصادی، محمد رهبانی نوبر، رضوانیه صالحی، ماه بانو تاتا، پیمان جمشیدی، نادره رشتچی زاده، مهران مسگری،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۳ )
چکیده

مقدمه: در تحقیقات متعدد ثابت شده است که رادیکال های آزاد از طریق اکسیداسیون لیپیدها موجب تغییرLDL، تسهیل رسوب آن و تشکیل پلاک های آترواسکلروتیک می گردند. تولید رادیکال آزاد در حضور آهن،کاتالیز و تشدید می شود. این مطالعه با هدف ارزیابی شاخص های سرمی وضعیت آهن در بیماران مبتلا به بیماری کرونر قلب (CAD)،ارزیابی شده با آنژیوگرافی کرونر در مرکز قلب و عروق شهید مدنی تبریز انجام گردید. مواد و روشها: در این مطالعه ۲۴۱بیمار(۱۸۲مرد و۵۹ زن) مراجعه کننده به مرکز قلب برای انجام آنژیوگرافی کرونر، درمحدوده سنی ۷۷-۴۰ سال انتخاب و بررسی شدند. ۱۶۸ نفر (۱۳۴ مرد و۳۴ زن) دچار آترواسکلروز کرونر (گروه با CAD) و ۷۳ نفر (۴۸مرد و ۲۵زن) فاقد آن بودند (گروه بدون CAD). دو گروه از نظر سن و جنس همسان بودند.عوامل خطر اصلی CAD شامل سن، جنس، لیپیدهای سرم، چاقی، سیگار، فشارخون، شاخص های سرمی وضعیت آهن (آهن، TIBC،درصد اشباع ترانسفرین و فریتین) وCRPبا روش های استاندارد تعیین شدند. نتیجه گیری: با توجه به پائین بودن در خور توجه میانگین غلظت سرمی TIBCدر مردان باCAD درمقایسه با مردان بدون CAD، چنین استنباط می شود که ذخایر آهن بدن وعروق ممکن است در ایجاد آترواسکلروز کرونر در مردان تحت بررسی نقش داشته باشد. یافته ها: در مردان باCAD مورد بررسی، میانگین غلظتTIBC سرم بطور معنی دار کمترازمردان بدونCAD بود (۰۵/۰P<). میانگین غلظت سایر شاخص های سرمی آهن(فریتین، آهن و درصداشباع ترانسفرین) در مردان با CAD، بالاتراز میانگین آنها درمردان بدونCAD بود؛ اما این تفا وت ها معنی دار نبود. در زنان تحت مطالعه در دو گروه میانگین غلظت شاخص های سرمی آهن تفاوت معنی دار ی را نشان نداد. در افراد بررسی شده، بین غلظت تری گلیسرید سرم با فریتین (۱۹۶/۰r=) و آهن سرم (۲۳۹/۰= r) و ارتباط های مثبت و معنی دار دیده شد (۰۱/۰p=).
مهرداد صالحی، پروین صفوی، مجید برکتین،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۸۴ )
چکیده

مقدمه: تحریک کننده های گاماآمینوبوتیریک اسید (GABA) در کاهش علائم ترک بنزودیازپین ها، خواب آورها و الکل و کاهش مصرف اختیاری کوکائین مؤثر بوده اند. والپروات سدیم دارویی GABAergic است که در کنترل دردهای نوروپاتیک و همچنین در کنترل علائم ترک بنزودیازپین ها و الکل مؤثر بوده است. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر این دارو در کنترل علائم ترک وابستگی به تریاک و تأثیر آن در کاهش مدت زمان بازگیری از متادون انجام شد. مواد و روش ها: تعداد ۶۰ بیمار مراجعه کننده که مصرف کننده تریاک و دارای معیارهای راهنمای تشخیصی و آمار اختلالات روانی، بازنگری چهارم DSMI-V از نظر وابستگی به تریاک بودند با رعایت معیارهای شمول و حذف به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شده و بصورت دوسوکور تحت درمان با سدیم والپروات یا پلاسبو علاوه بر داروهای مشترک (‌متادون وکلونیدین) قرار گرفتند. شدت علائم ترک در روزهای ۲،۵،۹،۱۲،۱۹،۲۶ با مقیاس Modified Short Opioid Withdrawal Scale مورد ارزیابی و نتایج دو گروه از طریق T-Test با هم مقایسه گردید.یافته ها: میانگین نمره علائم فیزیکی سندرم ترک در دو گروه در روزهای مختلف تفاوت معنی داری نداشت؛ اما در کنترل علائم روانی، سدیم والپروات نسبت به پلاسبو تأثیر قابل ملاحظه ای داشت. نتیجه گیری: سدیم والپروات ممکن است به عنوان داروی کمکی در کنترل علائم روانی سندرم ترک اعتیاد تأثیر مثبتی داشته باشد. مطالعات بزرگ تر و طولانی تربرای تأیید یافته های فوق و بررسی میزان تأثیر داروی سدیم والپروات در جلوگیری از عود وابستگی به تریاک پیشنهاد می شود.
قاسم مسیبی، علی قضاوی، حسین صالحی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۸۵ )
چکیده

مقدمه: در بیماریهایی مثل مولتیپل اسکلروزیس و آنسفالومیلیت خودایمن تجربی ارتشاح لکوسیتی به داخل سیستم عصبی مرکزی در پاتوژنز و پیشرفت بیماری مؤثر می باشد. برخی بررسی ها نشان می دهد که تجویز ویتامین D۳(فرم فعال ویتامین D) به موشهای مبتلا به EAE، شدت بیماری را تعدیل می کند. هدف از این مطالعه، بررسی کار آمدی ویتامین D۳‎‏ ‏ در مهار EAE، اثر ویتامین D۳‎‏ ‏ روی میزان ارتشاح لکوسیتی به مغز موشهای مبتلا به EAE مورد مطالعه می باشد. مواد و روش ها: موش های نر نژاد C۵۷BL/۶ در دو گروه درمانی (هر گروه ۸ رأس) با شرایط سنی و وزنی مشابه قرار گرفتند. موش های گروه مطالعه (مبتلا به EAE تحت درمان با ویتامین D۳) یک روز در میان ۵ میکروگرم ویتامین D۳‎‏ ‏ به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت داخل صفاقی از سه روز قبل تا ۱۹ روز پس از ایجاد بیماری دریافت کردند. موش های گروه شاهد (مبتلا به EAE درمان نشده) تنها حلال ویتامین را با همان جدول زمانی دریافت نمودند. همچنین ۵ رأس موش نر نژاد C۵۷BL/۶ با شرایط سنی و وزنی مشابه به عنوان گروه سالم در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شدت علائم کلینیکی در موش های تحت درمان با ویتامین D۳‎‏ ‏ (۸/۰±۲/۳) در مقایسه با گروه درمان نشده(۴۴/۰±۳/۵) بطور معنی داری کمتر می باشد (۰۰۱/۰p<). همچنین اختلاف معنی داری در تعداد سلولهای ارتشاح یافته به مغز، بین موشهای مبتلا به EAE درمان شده با ویتامین D۳‎ و درمان نشده مشاهده شد (۰۱/۰p<). بحث و نتیجه گیری: این نتایج مشخص می نماید که درمان با ویتامین D۳‎‏ ‏ موجب کاهش ارتشاح لکوسیت ها به مغز موشهای مبتلا به EAE شده و سبب کاهش ضایعات پاتولوژیک و علائم کلینیکی و تعدیل بیماری می گردد. لذا ویتامین D۳‎‏ ‏ ممکن است در درمان بیماریهای التهابی همراه با ارتشاح سلولی به داخل بافت، مفید باشد.
علی پوریا، معصومعلی معصومی، عزت الله رفیعی، فریدون سبزی، منصور رضایی، حسن حسین زادگان، ماندانا صالحی، پروین مظفری،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( یافته ۱۳۸۷ )
چکیده

مقدمه: آترواسکلروزیس شایعترین علت مرگ در کشورهای پیشرفته بوده و عامل حدود یک میلیون مرگ در سال درایالات متحده می باشد. علاوه بر عوامل شناخته شده، عوامل عفونی را در ایجاد آن دخیل دانسته اند و هدف از مطالعه ما، کشف ارتباط این عوامل (کلامیدیا پنومونیه و هلیکوباکتر پیلوری) با آترواسکلروزیس می باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه که ازنوع تحلیلی و Case-Control (مورد- شاهدی) می باشد تعداد ۳۰ مورد بیمارکه تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر قرار گرفته هم از نظر سرولوژی وهم ازنظر هیستولوژی از نمونه های بافتی محل پانچ آئورت و۳۰ مورد شاهد که تحت آنژیوگرافی قرارگرفته وعروق کرونر سالم دارند فقط از نظر سرولوژی مورد بررسی قرار گرفته و یافته ها به روشهای آماری تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها: سرولوژی دو گروه از لحاظ IgA و IgG ضد Cpn و IgG ضد Hp با هم تفاوت آماری معنی داری نداشتند ولی IgA ضد Hp در گروه بیمار بطور معنی داری از گروه کنترل دارای موارد مثبت بیشتری بود (۰۰۳/۰ p< ). در ضمن در گروه بیمار در پانچ بیوپسی از جدار ائورت ۶ مورد باکتری Cpn (۲۰%) و ۸ مورد باکتری Hp (۷/۲۶%) یافت شد و وقتی سرولوژی گروه بیمار با پاتولوژی جدار آئورت با هم مقایسه شد دیده شد که رفتار دوباکتری درتهاجم موضعی و بروز واکنش سیستمیک با هم متفاوت می باشد .

بحث و نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که Hp ممکن است در بروز واکنش سیستمیک جهت ایجاد آترواسکلروزیس موثر باشد ولی نقش Cpn را رد می کند ولی هردو باکتری قادر به تهاجم موضعی به جدار آئورت هستند.


مختار مختاری، سپهر صالحی، داود مقدم نیا،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( یافته ۱۳۸۸ )
چکیده

Ø مقدمه: تری متوپریوم یک تری متوکسی بنزیل پیریمیدین محسوب می گردد که مکانیسم اثر آن مهار مسیر آنزیمی سنتز تتراهیدروفولات است. سولفامتوکسازول یک داروی آنتی باکتریال از خانواده سولفونامیدها است این دارو از سنتز دی هیدرو فولیک اسید جلوگیری می کند. تری متوپریوم که همراه با سولفونامید مصرف می گردد منجر به افزایش قابل ملاحظه ای در اثر ضد باکتریایی دارو می شود. در این تحقیق اثر مقادیر مختلف داروی کوتریموکسازول بر فاکتورهای بیوشیمیائی خون در موش صحرایی نربالغ مورد بررسی قرار گرفت.

Ø مواد و روش ها: حیوانات مورد استفاده در آزمایش ۵۰ سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار با وزن تقریبی ۱۰± ۲۵۰گرم بود که بطور تصادفی به ۵ گروه ده تایی تقسیم شدند: گروه کنترل، گروه شاهد (دریافت کننده حلال دارو یعنی پروپیلن گلیکول) و گروههای تجربی که داروی کوتریمو کسازول با مقادیر (mg/kg) ۱۲۰و۶۰و۳۰ بصورت دهانی دریافت کردند. از تمام گروهها در پایان روز چهاردهم نمونه های خونی تهیه شد و فاکتورهای مهم بیوشیمیایی خون مانند گلوکز، کلسترول، تری گلیسیرید، اسید یوریک، کراتینین و ازت اوره خون اندازه گیری شد. نتایج حاصله به صورت مقایسه میانگین بین گروههای تجربی و کنترل با استفاده از روشهای آماری مناسب مانند ANOVA و Tukey وبا استفاده از برنامه SPSS تجزیه و تحلیل شد.

Ø یافته ها: سطح سرمی کراتینین در گروههای دریافت کننده مقادیر mg/kg ۱۲۰ و ۶۰ دارو، افزایش معنی داری نسبت به گروه کنترل و شاهد نشان داد. همچنین سطح سرمی ازت اوره خون (BUN) در تمام گروههای دریافت کننده دارو نسبت به گروه کنترل و شاهد افزایش معنی دار نشان داد. سطح سرمی تری گلیسیرید خون در تمام گروههای دریافت کننده دارو نسبت به گروه کنترل و شاهد کاهش معنی دار نشان داد. کلسترول خون، تنها در گروه دریافت کننده مقدار mg/kg ۱۲۰ دارو، نسبت به گروه کنترل و شاهد افزایش معنی دار نشان داد. اختلاف معنی داری در غلظت سرمی اسیدا وریک و گلوکز خون، بین گروههای تجربی، کنترل و شاهد مشاهده نشد.

Ø بحث و نتیجه گیری احتمالاً داروی کوتریموکسازول از طریق کاهش جذب کلسترول کبدی و کاهش میزان هورمونهای تیروئیدی باعث افزایش کلسترول سرم می گردد. همچنین کوتریموکسازول از طریق مهار ترشح کراتینین کلیوی باعث افزایش کراتینین سرم می گردد. احتمالا این دارو از طریق ایجاد نقایص حاد کلیوی سبب افزایش BUN می گردد و با افزایش فعالیت آنزیمهای کبدی غلظت سرمی تری گلیسیرید خون را کاهش می دهد.


حمید مؤمنی، اشرف صالحی، ابوالفضل سراجی، سعید فروغی،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( یافته ۱۳۸۸ )
چکیده

یکی از اختلالات نورولوژیکی که عملکرد قسمتی از بدن و درک فیزیکی از وضعیت بدن را تغییر می دهد؛ سکته مغزی است و از آنجا که بر اساس آمارهای رایج سکته مغزی در جایگاه سوم علل طبی مرگ در کشورهای پیشرفته است از اهمیت به سزایی برخوردار است. خودمراقبتی یکی از ابعاد بازتوانی مبتلایان سکته مغزی محسوب می شود. با حمایت پرستار از خودمراقبتی و انجام آن توسط بیمار، وی کنترل خود را دوباره به دست آورده و احساس ارزش نفس می نماید. مواد و روش ها: این مطالعه بر روی ۴۲ بیمار مبتلا به سکته مغزی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد اختصاصی سنجش کیفیت زندگی پس از سکته مغزی(SS-QOL) بود. در ابتدا شاخص کیفیت زندگی در هر دو گروه مطالعه و شاهد اندازه گیری شد، سپس در گروه مطالعه برنامه خود مراقبتی آموزش و سپس به مدت ۵ هفته اجرا شد. در پایان ۵ هفته مجدداً شاخص کیفیت زندگی در هر دو گروه سنجیده و مقایسه گردید. یافته ها: تفاوت آماری معنی داری بین کیفیت زندگی قبل و پس از انجام خود مراقبتی در گروه مورد مشاهده شد (۰۰۱/۰
مرتضی دهقان، شهریار صالحی، فرخ یدالهی،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: توقف خونریزی طی عمل جراحی نیازمند هموستاز به صورت مکانیکی ، گرمایی یا شیمیایی است . هدف از این پژوهش مقایسه دو روش هموستاز در میزان خونریزی حین عمل جراحی بافت نرم اندام فوقانی است . بحث و نتیجه‌گیری: الکتروکوتردارای عوارض نکروز بافتی است در صورت امکان در طی عمل‌های جراحی بافت نرم محدود شود گرچه تآیید نتایج نیازمند تحقیق بیشتر است . یافته‌ها: میانگین سنی گروه هموستاز ترکیبی ( کوترو تورنیکت) ۵۴/۸ ±۶۲/۳۱ و گروه هموستاز مکانیکی ۰۵/۸ ±۹/۲۹ سال بود. دو گروه از نظر سنی تفاوت معنی دارآماری نداشتند (۶/۰=p) . ۸/۶۳ درصد از نمونه ها را مردان و ۲/۳۶ درصد را زنان تشکیل داده بودند. بیشترین مورد جراحی مربوط به ترمیم پارگی تاندونهای فلسکور ساعد با ۵/۳۷ درصد و کمترین ۵/۱۲ درصد مربوط به کیست و جسم خارجی بود. میانگین زمان تورنیکت در گروه آزمون و شاهد به ترتیب ۳/۴ ±۸۷/۲۷ و ۶/۶ ±۴/ ۲۹ و میانگین حجم خون از دست رفته در گروه آزمون و شاهد به ترتیب ۳/۵ ±۳/۱۶ و ۷/۴ ±۲/ ۱۷ بود . آزمون آماری بیانگر نبود تفاوت معنی دار آماری در دو گروه بود (۱/۰=p). مواد و روش‌ها: در این مطالعه مورد – شاهدی ۸۰ بیمار دارای معیارهای ورود به مطالعه ( سن کمتر از ۵۰ سال، نداشتن ترومای شکمی، BMI(کمتر از۳۰ ) وآاسیب بافت نرم ) که توسط یک جراح تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند با نمونه گیری در دسترس (با در نظر گرفتن معیارهای ورود به مطالعه ، سن و جنس به صورت غیراحتمالی) به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدندو مداخله در گروه آزمون مبتنی بر برقرای هموستاز با الکتروکوتردر بدو جراحی و سپس بستن تورنیکه بود ولی در گروه کنترل بدون استفاده ازکوتربرای ایجاد هموستاز از بدو عمل جراحی برای بیماران تورنیکت استفاده شد. حجم خون از دست رفته مبتنی بر تعداد گازهای مصرفی بودو در طی عمل از ساکشن برای هیچ کدام از موارد استفاده نشد. داده ها با استفاده از ابزار spss و آمار تحلیلی و توصیفی تجزیه و تحلیل شد.
طیبه رضایی نسب ، ایرج صالحی، موسی کافی، سجاد رضائی، شاهرخ یوسف زاده،
دوره ۱۴، شماره ۵ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: آزمون بندرگشتالت یکی از معروف‏ترین آزمون‏های نوروپسیکولوژیک است که ساده و سهل الاجرا بوده و جهت ارزیابی آسیب‏های مغزی مورد استفاده قرار می‏گیرد. هدف از این مطالعه تعیین میزان حساسیت، ویژگی و نقطه برش این آزمون در افراد دچار آسیب مغزی تروماتیک (TBI) بود. بحث و نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که آزمون بندرگشتالت در تشخیص آسیب مغزی تروماتیک خفیف نسبتاً ضعیف ظاهر می شود. ولی ویژگی آن بالا بوده و در تشخیص افراد سالم با موفقیت عمل می‏کند. یافته‌ها: در این پژوهش برای نقطه برش۵/۶، حساسیت ۸/۵۵%، ویژگی۲/۸۱ % و ناحیه زیر منحنی راک ۶۹/۰ محاسبه گردید. همچنین ارزش اخباری مثبت، ارزش اخباری منفی و کارایی به ترتیب برابر با ۰۸/۹۵%، ۰۳/۲۲% و۱۷/۵۹% به دست آمد. مواد و روش‌ها: در مجموع ۱۲۰ بیمار دچار TBI با میانگین سنی ۶۰/۱۳± ۲۵/۳۱ در قالب یک مطالعه توصیفی- تحلیلی به شیوه نمونه‏گیری غیر احتمالی و پیاپی وارد مطالعه شدند. از همه بیماران ارزیابی‏های عصب‌شناختی توسط برش‌نگاری رایانه‏ای (CT اسکن)صورت گرفت و سپس آزمون دیداری- حرکتی بندرگشتالت به عمل آمد. برای تحلیل داده‏ها از آزمون منحنی راک استفاده گردید.
حمید مؤمنی، اشرف صالحی، ابوالفضل سراجی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: شمار قابل توجهی از مردم، برای درمان بیماری‌های مختلف، در جستجوی جایگزینی برای طب رایج، می باشند. افسردگی یکی از بیماری‌هایی است که در زنان دو برابر مردان دیده می‌شود و یکی از علل آن، اختلالات هورمونی می‌باشند. از آنجا که گیاهان دارویی در درمان این اختلالات مؤثرند؛ این مطالعه با هدف بررسی تأثیر سه داروی ویتاگنوس، گل مغربی و ویتامین E بر افسردگی زنان مبتلا به درد سینه دوره‌ای انجام شد. بحث و نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش، نشان داد که دو داروی گیاهی به میزان مشابه، باعث کاهش افسردگی شده‌اند. از آنجا که از نظر اقتصادی مصرف داروی ویتاگنوس بسیار با صرفه‌تر است؛ توصیه می‌شود از این دارو در زنان مبتلا به افسردگی استفاده شود. یافته‌ها: تفاوت معنی‌داری در سطح افسردگی بیماران، قبل از مداخله درمانی و بعد از آن، در دو گروه گل‌مغربی و ویتاگنوس مشاهده شد. در گروه ویتامین E، تفاوت آماری معنی‌داری قبل از مداخله درمانی و بعد از درمان، مشاهده نشد. مواد و روش‌ها: در این کارآزمایی بالینی، ۲۱۰ زن مبتلا به ماستالژی دوره‌ای که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند؛ به روش نمونه‌گیری آسان انتخاب و به‌صورت تصادفی به سه گروه، تقسیم شدند. در ابتدا، سطح افسردگی به‌وسیله پرسشنامه بک سنجیده و سپس به مدت سه ماه، در گروه اول، داروی ویتاگنوس، در گروه دوم، کپسول روغن گل‌مغربی و در گروه سوم، ویتامین E داده شد. در پایان مجدداً امتیاز افسردگی، سنجیده و از طریق تست‌های آماری با هم مورد مقایسه قرار گرفت.
اشرف صالحی، حمید مؤمنی، ابوالفضل سراجی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: مستالژی یکی از شایع‌ترین دلایل نگرانی زنان است که باعث مراجعه مکرر آنها جهت مشاوره به مراکز مراقبت‌های بهداشتی می-شود. هدف کلی این پژوهش، مقایسه‌ی تأثیر گل مغربی و ویتاگنوس بر ماستالژی دوره‌ای بوده است. بحث و نتیجه‌گیری: ویتاگنوس، اثرات درمانی خوبی برای درمان مستالژی دوره‌ای دارد و می‌تواند به عنوان روش درمانی اثربخش مورد استفاده قرار گیرد. یافته‌ها: نتایج نشان داد که میانگین معیار درد در سه گروه بعد از مداخله کاهش یافته است و میانگین روزهای بدون درد در سه گروه افزایش داشته است و میانگین روزهای با درد متوسط در سه گروه کاهش یافته است و میانگین روزهای با درد شدید در سه گروه کاهش داشته است (چارت کاردیف) (۰۰۰۱/۰< P). آزمون‌های آماری نشان داد که اثر ویتاگنوس بیشتر از ماده دیگر بوده است (۰۰۰۱/۰< P). مواد و روش‌ها: این مطالعه یک کارآزمایی‌های بالینی یک مرحله‌ای است. نمونه پژوهش ۲۱۰ زن مبتلا به مستالژی که در سه گروه هفتاد نفره قرار گرفتند. در گروه اول، قرص ویتاگنوس، گروه دوم کپسول گل‌مغربی و گروه شاهد ویتامین E به مدت دو ماه داده ‌شد. قبل و در دو ماه بعد از مداخله نمره درد سینه توسط پرسشنامه ارزیابی و با هم مقایسه شد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. در این بررسی از آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون K.S، مان‌ویتنی‌یو، ANOVA و آزمون t زوجی استفاده شد.
سهیلا اکبری، سیده فرشته صالحی امیری، پروین آستی، مهین عادلی،
دوره ۱۵، شماره ۵ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: آزمون غیراسترسی(NST) یکی از رایج ترین ابزارهای ارزیابی سلامت جنین می باشد که نتایج آن به صورت واکنشی و غیرواکنشی تعبیر می شود. از محدودیت های این آزمون بالا بودن موارد غیرواکنشی کاذب می باشد. مطالعات مختلف همراهی تحریک صوتی ارتعاشی با NSTرا جهت کاهش موارد غیرواکنشی و مدت آزمون پیشنهاد نموده اند. بحث و نتیجه‌گیری: با استفاده از تحریک صوتی ارتعاشی در ارزیابی سلامت جنین می توان با صرفه جویی در وقت، هزینه و پرسنل، سلامتی جنین را زودتر و بهتر تشخیص داد. یافته‌ها: در این پژوهش ۵/۸۵% موارد NST غیرواکنشی (۴۷ مورد) با استفاده از تحریک صوتی ارتعاشی به NST واکنشی تغییر یافت. مواد و روش‌ها: این پژوهش از نوع بررسی تست ها به صورت یک گروهی و به روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. تعداد نمونه ها ۵۵ خانم باردار با NST و ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه و برگ ثبت اطلاعات، دستگاه سونوگرافی و مانیتورینگ جنین، کاغذ الگوهای ضربان قلب، مسواک الکتریکی و ساعت بود. تحریک صوتی ارتعاشی با مسواک الکتریکی به مدت سه ثانیه بالای سرجنین از روی شکم مادر انجام و NST ده دقیقه دیگر ادامه می یافت و سپس نتایج آن ثبت می شد. داده‌های بدست آمده توسط نرم افزار SPSS ۱۹ جمع آوری و با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
علی حسینی، مهسا نظافت آبسردی، سعیده شادمهری، امیدرضا صالحی، هما حاجی صادقی،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: فعالیت ورزشی و تغذیه دو رکن اساسی کنترل سطوح افزایش یافته آلانین آمینوترانسفراز (ALT) و آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) در بیماری دیابت می­ باشند. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات تعاملی تمرین استقامتی و ژل آلوئه­ ورا بر ALT و AST  موش­های صحرایی دیابتی بود.
مواد و روش‌ها: ۴۵ سر موش صحرایی دیابتی انتخاب و در پنج گروه ۹ سری (۱) کنترل هفته اول، (۲) کنترل هفته ششم، (۳) تمرین استقامتی، (۴) مصرف آلوئه­ ورا و (۵) تمرین استقامتی همراه با مصرف آلوئه ­ورا تقسیم‌ بندی شدند. همچنین جهت بررسی اثرات القای دیابت بر ALT و AST، ۱۸ سر موش صحرایی در دو گروه (۶) کنترل هفته اول و (۷) کنترل هفته ششم قرار گرفتند. گروه­ های ۳ و ۵ به مدت شش هفته، ۳ جلسه در هفته و هر جلسه ۲۰ دقیقه روی نوارگردان دویدند. گروه­ های ۴ و ۵ روزانه mg/kg ۱۰۰ ژل آلوئه ­ورا دریافت نمودند. تجزیه و تحلیل یافته ­های تحقیق با آزمون آنالیز واریانس یک‌ طرفه همراه با آزمون تعقیبی توکی صورت گرفت. سطح معنی‌داری کمتر از ۰۵/۰ در نظر گرفته شد (۰۵/۰P <).
یافته­ها: القای دیابت اثر معنی‌داری بر افزایش ALT دارد (۰۴/۰=P)؛ تمرین استقامتی همراه با مصرف ژل آلوئه­ورا اثر معنی‌داری بر کاهش ALT و AST دارد (۰۰۱/۰=P)؛ تمرین استقامتی همراه با ژل آلوئه ­ورا نسبت به تمرین استقامتی و مصرف ژل آلوئه ­ورا اثر بیشتری بر کاهش ALT دارد (۰۰۱/۰=P) همچنین تمرین استقامتی همراه با ژل آلوئه ­ورا نسبت به تمرین استقامتی اثر بیشتری بر کاهش AST دارد (۰۴/۰=P).
بحث و نتیجه‌ گیری: شش هفته تمرین استقامتی و ژل آلوئه­ ورا دارای اثرات تعاملی در بهبود ALT و AST موش­های دیابتی می‌باشد.

مسعود صالحی، محمدجواد اصغری ابراهیم آباد، فرشته قادری، محمدسعید عبدخدایی،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی در کاهش علائم روان­شناختی در بیماران سندروم افتادگی دریچه میترال انجام شد.
مواد و روش ­ها: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران زن مبتلا به سندروم افتادگی دریچه میترال در شهر مشهد بود که به درمانگاه روان­شناسی بالینی دانشگاه فردوسی و بیمارستان ‏های امام رضا(ع) و قائم(عج) شهر مشهد مراجعه کرده بودند که از میان داوطلبان تعداد ۱۶ نفر پس از مصاحبه و غربال اولیه با روش نمونه ­گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش­نامه‏ های وحشت­زدگی آلبانی، خستگی کراپ و اضطراب منتشر (GAD-۷) بود و داده‏ های به دست آمده به وسیله نرم افزار SPSS  نسخه ۲۱ و آزمون تحلیل کوواریانس یک طرفه تحلیل گردید.
یافته ­ها:  نتایج نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیکی در کاهش علائم روان­شناختی مؤثر بود (۰۱/۰P<).
بحث و نتیجه ­گیری:  رویکرد رفتاردرمانی دیالکتیکی زمینه ساز بهبود سلامت روان­شناختی این بیماران شد.

ماندانا بیگی بروجنی، آتنا صالحی مرزیجرانی، نسیم بیگی بروجنی، حسن احمدوند، مریم هرمزی،
دوره ۲۵، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: شواهد زیادی مبنی بر اثر ضد سرطانی آنتی ­اکسیدان‌ها وجود دارد. دی هیدروکسی فنیل اتانول یک آنتی‌اکسیدان قوی است که دارای چندین فعالیت نظیر کنترل استرس اکسیداتیو، مهار تکثیر سلولی و القای آپوپتوز است. در این مطالعه اثر دی هیدروکسی فنیل اتانول بر میزان مالون دی آلدئید و فعالیت آنزیم‌های آنتی­اکسیدانی در رده سلولی HCT-۱۱۶ سرطان کولورکتال انسانی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ­ها: در این مطالعه، رده سلولی سرطان کولورکتال انسانی HCT-۱۱۶ به مدت ۲۴ ساعت تحت تیمار با غلظت‌های مختلف دی هیدروکسی فنیل اتانول (۱۰۰،۱۵۰،۲۰۰ و ۵۰ میکرومولار) قرار گرفتند سپس میزان مالون دی آلدئید و فعالیت آنزیم‌های کاتالاز، سوپراکسید دیس‌موتاز و گلوتاتیون پراکسیداز با روش‌های کالریمتریک سنجیده شد.
یافته ­ها: نتایج نشان داد که تیمار با ۳ و ۴ دی هیدروکسی فنیل اتانول منجر به کاهش معنی‌دار غلظت مالون دی آلدئید و نیز افزایش معنی‌دار فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان (کاتالاز، سوپراکسید دیس‌موتاز و گلوتاتیون پراکسیداز) در گروه‌های تیمار در مقایسه با گروه کنترل گردید (P< ۰,۰۵).
بحث و نتیجه­ گیری: احتمالاً دی هیدروکسی فنیل اتانول با تغییرات ایجادشده در میزان مالون دی آلدئید و فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان باعث کاهش استرس اکسیداتیو در رده سلولی HCT-۱۱۶ می‌شود.

فرزاد ابراهیم زاده، محمد صالحی ویسی، سجاد دلفان بیرانوند، محدثه شجاعی شاهرخ آبادی، ثریا نورایی مطلق،
دوره ۲۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: در بسیاری از پژوهش های علوم پزشکی، محققین از مراکز یا پایگاه های سلامت به عنوان چارچوب نمونه گیری طبقه ای استفاده می کنند. از آنجا که متغیرهای اقتصادی-اجتماعی نقش عمده ای بر پیامدهای حوزه سلامت دارند. ؛ لذا در این مطالعه سعی شده تا مراکز یا پایگاه های سلامت شهر خرم آباد از نظر وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانوارهای تحت پوشش با استفاده از تحلیل عاملی و خوشه ای طبقه بندی شوند.
مواد و روش ­ها: در این مطالعه مقطعی، جامعه آماری کلیه حوزه های شهری خرم آباد بر اساس سرشماری نفوس و مسکن مرکز آمار ایران بوده است. ابتدا نقشه­های پراکنش حوزه های شهری با مراکز/پایگاه های سلامت تطبیق داده شد. سپس شاخص های اقتصادی-اجتماعی حوزه ها در ۷ حیطه محاسبه و برای کاهش بُعد از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. سرانجام توسط تحلیل خوشه ای k-means و نرم افزار۲۶  SPSS، مراکز/پایگاه های مشابه از نظر امتیازات عاملی، به خوشه های همگن اختصاص یافت و با استفاده از نرم افزار Arc GIS بر روی نقشه شهر قرار گرفت.
یافته ­ها: سه عامل شناسایی شده در تحلیل عاملی، ۳/۷۳ % واریانس شاخص های اقتصادی-اجتماعی خانوارها را تبیین می کردند. بر اساس تحلیل خوشه ای، ۱۱ پایگاه سلامت در خوشه یک (سطح تحصیلات کمتر، منازل دارای امکانات رفاهی ضعیف تر و نرخ بی همسری و طلاق بالاتر)، ۱۶ پایگاه در خوشه دو (نرخ اشتغال به تحصیل بیشتر، نرخ پایین تر ازدواج زنان، نرخ بیکاری کمتر و سکونت بیشتر در منازل آپارتمانی) و ۱۰ پایگاه در خوشه سه (فارغ التحصیلان دانشگاهی بیشتر، مشاغل پر­درآمدتر و منازل دارای امکانات رفاهی بهتر) قرار گرفتند.
بحث و نتیجه ­گیری: نتایج این مطالعه می تواند در تحقیقات سلامت به عنوان مبنائی برای انجام نمونه گیری طبقه ای در محدوده شهری خرم آباد استفاده گردد. درضمن توصیه می شود مسوولان برنامه ریزی موثرتری را جهت محرومیت زدایی از مناطق غیربرخوردار موجود در خوشه یک انجام دهند.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به یافته می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Yafteh

Designed & Developed by : Yektaweb