رحیم یوسفی، جلیل فتح آبادی، بلال ایزانلو،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: بینش مفهومی پیچیده و چند بعدی است. سنجشهای بالینی بینش، عمدتاً بر آگاهی بیماران از بیماری روانی و نیاز آنها به درمان متمرکز شده است. رویکردهای نوین بر فرآیندهای شناختی نظیر ارزیابی مجدد بیماران از تجارب غیرعادیشان و سوء تفسیرهای آنها تمرکز کردهاند. هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی نقیاس بینش شناختی بک، در نمونه غیربالینی ایرانی است.
مواد و روشها: به این منظور، ۴۷۶ نفر از دانشجویان دانشگاههای مختلف، مقیاس بینش شناختی بک (BCIS) و پرسشنامه خودآگاهی (SCS) را تکمیل کردند. دادههای گردآوری شده به وسیله نرمافزار لیزرل و SPSS تجزیه و تحلیل شدند.
بحث و نتیجهگیری: یافتهها پیشنهاد میکنند که مقیاس بینش شناختی بک (BCIS) دارای ثبات ساختاری لازم در جمعیت غیربالینی ایرانی میباشد و میتواند به عنوان یک ابزار سودمند، برای مقاصد پژوهشی مورد استفاده قرار بگیرد.
یافتهها: یافتهها نشان دادند که دو مؤلفه اساسی خود-اندیشمندی و اطمینان به خود که توسط بک، باروچ، بالتر، استیر و وارمان(۲۰۰۴) مطرح شده بودند، در پژوهش حاضر نیز به عنوان عاملهای مستقل به دست آمدند.