جستجو در مقالات منتشر شده


۱۵ نتیجه برای ملکشاهی

فریده ملکشاهی، علی فرهادی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۵ )
چکیده

مقدمه: یکی از وقایع مهم زندگی افراد دوران نوجوانی و بلوغ است. عامل شناسایی بلوغ واقعی در دختران شروع اولین قاعدگی است. علیرغم اینکه قاعدگی در زندگی دختران یک واقعه غیر قابل انکار است کمتر در مورد آن و عواملی که بر آن تاثیر می گذارند مطلب نوشته می شود. در این راستا پژوهش فوق با هدف تعیین نیازهای آموزشی (آگاهی ـ نگرش ـ عملکرد ) دختران دبیرستانی در موررد بهداشت دوران بلوغ ( قاعدگی ) در مدارس خرم آباد انجام گرفت . مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی تعداد ۷۰۰ دانش آموز دختر سال اول دبیرستان شهر خرم آباد بصورت تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه شامل مشخصه های فردی ، اطلاعاتی پیرامون قاعدگی و سوالات آگاهی ، نگرش و عملکرد بود که توسط پژوهشگر و پرسشگر آموزش دیده تکمیل شد . روایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون مجدد و اعتبار محتوا تعیین شد . اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد میانگین سنی نمونه ها ۸/۱۴ سال بود. ۵۲% دارای قاعدگی نامنظم که ( ۷/۴۰ % ) دارای طول مدت دوره قاعدگی ۷-۵ روز بودند . ۱/۹۴% دارای اطلاعات قبلی بودند مهمترین و اولین منبع اطلاعات (۱/۷۱% ) از طریق مادر بوده است. ۵۰% نمونه ها دارای آگاهی ضعیف بودند . نگرش ۱/۳۰% افراد مورد مطالعه نسبت به قاعدگی و علایم آن منفی بود که عملکرد آنها در این مورد با نگرش آنها توافق داشت . ۹/۷۵% دارای دیسمنوره بودند . اکثریت افراد مورد مطالعه در دوران قاعدگی دچار اختلالات خلقی ، رفتاری ( اضطراب ، ترس ) شده بودند . تجزیه و تحلیل آماری ارتباط معنا داری بین آگاهی ،نگرش ، عملکرد ومنابع کسب اطلاعات، تحصیلات والدین و شغل مادر ( ۰۰۱/۰ = P ) نشان داد . نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصله از مطالعه حاضر لزوم ارائه آموزش بهداشت دوران قاعدگی ( بلوغ ) به دختران، معلمین و مادران خصوصاً در مورد نقش تغذیه ، ورزش ، کاهش عوامل استرس زا ، رعایت نکات بهداشتی ، همچنین برنامه ریزی جهت انجام ورزشهای منظم در مدارس، بازنگری در کتب دبیرستانی و گنجاندن موضوعات بهداشت دوران بلوغ در کتاب های درسی ضروری به نظر می رسد.
فریده ملکشاهی، مرضیه مومن نسب،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۸۶ )
چکیده

مقدمه: رفتارهای پر خطر مهمترین عامل به خطر افتادن سلامت جامعه اند. امروزه شیوع رفتارهای پرخطر بخصوص در نوجوانان و جوانان به یکی از مهمترین و گسترده ترین دل نگرانیهای جوامع بشری تبدیل شده است. علیرغم فعالیتهای پیگیرانه سه دهه گذشته رفتارهای مخاطره آمیز در سطح جهان دارای رشد تصاعدی بوده است. هزینه پزشکی و مراقبتی آن رو به افزایش است. حال آنکه پیشگیری، تنها راه مقابله تشخیص داده شده است.تغییر رفتارهای بهداشتی مردم مستلزم اطلاع و آگاهی آنهاست. در این میان مربیان بهداشتی میتوانند سهم بسیار مهمی در ارتقاء آگاهی سایرین در جهت کنترل و پیشگیری ازرفتارهای پرخطر در مدرسه،خانواده و جامعه داشته باشند. لذا میزان آگاهی و آموزش مستمر آنها حائز اهمیت است. در این راستا پژوهش فوق با هدف تعیین تاثیر برنامه آموزش پیشگیری از رفتارهای پر خطر بر آگاهی و نگرش مربیان بهداشت مدارس ابتدایی خرم آباد در سال ۱۳۸۴ انجام گرفت.

مواد و روش ها : پژوهش فوق بصورت نیمه تجربی است. کلیه مربیان بهداشت مدارس شهر خرم آباد (۵۰ نفر) مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه چند قسمتی شامل مشخصه های فردی و سوالات آگاهی و نگرش نسبت به رفتارهای پرخطر بود که بر اساس اطلاعات و منابع موجود در کتب و مقالات معتبر علمی تدوین و پس از باز نگری وانجام پیش مطالعه و پایش مجدد مورد استفاده قرار گرفت.ابزار مداخله در این پژوهش برنامه آموزش پیشگیری از رفتارهای پر خطر بود که بصورت کارگاه در دو جلسه برگزار شد. محتوای آموزشی بیشتر بر ارائه آگاهی و نگرش مثبت به افراد مبتلا و رفتارهای پیشگیرانه در جهت ایجاد و تثبیت رفتارهای بهداشتی تاکید داشت که توسط اساتید صاحب نظر در این رشته اجرا گردید. ۲ ماه پس از اجرای برنامه آموزشی با انجام آزمون دوم، نمونه ها مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفتند. پس از جمع آوری اطلاعات امتیاز سوالات مشخص و از طیف لیکرت برای تعیین آگاهی و نگرش استفاده شد. آگاهی کلی بصورت ضعیف (۱۸-۰، متوسط (۳۵-۱۹)، خوب (۵۵-۳۶) تعیین گردید. اطلاعات در دو مرحله جمع آوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی مستقل،تی زوج و انالیز واریانس استفاده شد.

یافته ها: ۷ /۷۸% نمونه هاقبل از آموزش رفتارهای پر خطر را میشناختند و تنها ۴/۳% آنها توانستند رفتار پر خطر را درست تعریف نمایند. منابع اطلاعات اکثریت نمو نه ها در مورد رفتارهای پرخطر متنوع شامل رادیو و تلویزیون و کتب و نشریات کسب نموده بودند. آزمون آماری t زوج بین میانگین نمره های قبل و بعد از آموزش وآزمون آماری ویلکاکسون در نگرش قبل و بعد اختلاف معنی داری(۰۰۱/۰ p< ) نشان داد.

بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که برنامه آموزش بهداشت طراحی شده در ارتقاء سطح آگاهی وتغییر یا ایجاد نگرش مثبت درافراد مورد مطالعه موثر بوده است. لذابا توجه به مسئولیت مهم مربیان در تامین و حفظ سلامت کودکان و جامعه، افزایش آگاهی و آموزش مستمر آنها، گنجاندن مطالب آموزشی در خصوص کنترل و پیشگیری از رفتارهای پرخطر در مواد درسی و تشکیل یک کمیته مشورتی بهداشت در مدرسه ضروری بنظر میرسد.


فریده ملکشاهی، علی فرهادی،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( یافته ۱۳۸۷ )
چکیده

مقدمه: دوران کودکی از مهمترین مراحل زندگی است که در آن شخصیت فرد پایه ریزی و شکل می گیرد. اغلب اختلالات رفتاری ناشی از کمبود توجه به دوران حساس کودکی است. این بی توجهی منجر به عدم سازش با محیط و بروز مشکلات رفتاری برای کودک می شود. مشکل رفتاری به رفتار فردی اطلاق می شود که بدون پایین بودن بهره هوشی، تعادل روانی و رفتاری از اندازه عمومی اجتماع دور و دارای شدت، تکرار، مداومت در زمانها و مکانهای متعدد باشد. به طوریکه در عملکرد تحصیلی، رفتاری دچار درماندگی و یا کاهش میزان کارایی فرد گردد، این گونه کودکان مرتب از سوی اطرافیان طرد میشوندو در مدرسه مرتب از انها گله و شکایت دارند. لذا توجه به مشکلات شایع رفتاری کودکان یکی از موضوعات حائز اهمیت وشناسایی سریع و به موقع اختلالات، امکان درمان سریعتر آنان را مهیا می ساز د. لذا مطالعه حاضر با هدف تعین شیوع مشکلات رفتاری در کودکان پیش دبستانی شهر خرم آباد ۱۳۸۵ انجام گرفت .

مواد و روش‌ها: مطالعه فوق توصیفی تحلیلی مقطعی است که ۶۰۰ کودک پیش دبستانی بر اساس شیوع ۵۰% اختلالات رفتاری از شهر و روستا بروش تصادفی یک مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه مشتمل دو بخش مشخصه های فردی و علایم رفتاری بر گرفته از DSM IV) ) در رابطه با علایم اختلالات رفتاری تنظیم شده بود. روایی صوری و محتوی فرم پرسشنامه توسط اساتید تایید و پایایی پرسشنامه با روش باز آزمایی با ضریب همبستگی ۹۸% r= کسب شد اطلاعات در یک مرحله و با روش مصاحبه با مادر کودک در مدرسه توسط روانشناس کسب و سپس از
نرم افزار
spss ۱۱ در قالب آمار توصیفی و استنباطی کای دو تجزیه وتحلیل شدند .

یافته‌ها: نتایج نشان داد که۳/۷۹% از کودکان شهری و ۶۸% کودکان روستایی حداقل گرفتار یکی از مشکلات رفتاری مورد مطالعه بودند. اضطراب جدایی، بهانه گیری زیاد و بی مورد، گریه فراوان، در کودکان شهری بالاتر و مشکلات رفتاری مثل دفع بی اختیار ادرار، وحشت شبانه، دندان قروچه، کوبیدن سر به در و دیوار، مشکلات خواب در کودکان روستایی بالاتر بود. برخی مشکلات رفتاری کودکان مانند دفع بی اختیار ادرار، لکنت زبان، جویدن ناخن و... با جنس رابطه معنی دار و بین سن، تحصیلات و شغل والدین، رتبه تولد و بعد خانوار با برخی مشکلات رفتاری ارتباط معنی داری حاصل گردید .

بحث و نتیجه‌گیری: ای ن نتایج نشان داد که اکثر کودکان پیش دبستانی به نحوی از مشکلات رفتاری رنج می برند که نیازمند توجه و حمایت بیشتری در زمینه بهداشت روان هستند و این امر مستلزم یک برنامه ریزی جامع و دقیق در زمینه بهداشت روان می باشد. بدین منظور بررسی سطح سلامت روانی کودکان در پایگاه سنجش و ارائه خدمات بهداشت روان در مدارس و آموزش به والدین و مربیان به منظور پیشگیری از بروز اختلالات رفتاری و تشخیص و درمان به موقع آن در کودکان ضروری است .


فریده ملکشاهی، علی فرهادی، فریبا امینی،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده

مقدمه: شناخت عوامل موثر در ایجاد رضایت شغلی می تواند در افزایش رضایت شغلی اعضای هیات علمی و ایجاد انگیزه در جهت پیشبرد اهداف آموزشی و پژوهشی مفید باشد . با توجه به این مهم پژوهش فوق با هدف تعیین میزان رضایت شغلی اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی لرستان در سال ۱۳۸۶ انجام گرفت. یافته ها: در برر سی رضایت کلی ۱/۴۱% نمونه ها رضایت کامل داشتند. آزمون آماری کای دو بین رضایت کلی با حیطه های حقوق و مزایا(۰۰۱/۰= p ) ،فرصتهای ارتقاء(۰۰۱/۰= p ) ،نحوه سرپرستی (۰۰۰۱/۰ p= ) ، امنیت شغلی (۰۰۰۱/۰ p= ) ، شرایط فیزیکی محیط کار(۰۰۱/۰ p= ) ، وماهیت کار (۰۰۱/۰ p= ) ارتباط معناداری نشان داد. مواد و روش ها: پژوهش فوق توصیفی مقطعی که برروی اعضاء هیات علمی شاغل در دانشگاه علوم پزشکی لرستان که حداقل دو ترم تحصیلی فعالیت آموزشی داشتند ، انجام شد .ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بر گرفته از پرسشنامه رضایت شغلی هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان شامل ۴۵ سوال در حیطه های حقوق و مزایا ، فرصتهای ارتقاء ،نحوه سرپرستی و ارتباطات ،امنیت شغلی ،شرایط فیزیکی و محیط ،ماهیت کار بصورت خود ایفاء تکمیل ، و بصورت توزیع فراوانی ،میانگین و انحراف معیار با نرم افزار spss ver ۱۱,۵ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش مسئولین معاونت آموزشی و پژوهشی بایستی منابع رضایت و عدم رضایت شغلی را بخوبی شناسایی وبا ایجاد فرصتهایی برای ارتقاء و توسعه فردی ،انتخاب مدیران براساس شایستگی و با مشارکت اعضای هیات علمی، دقت در امر ارزشیابی صحیح عملکرد ، بکارگیری صحیح سیستم تشویق و تنبیه با استفاده از شیوه های نوین مدیریتی، ایجاد تسهیلات و امکانات رفاهی ، تعدیل در سقف موظفی افراد،دخالت اعضاء در تصمیم گیری ها رضایت شغلی را افزایش دهند.
فریده ملکشاهی، دکتر علی شیخیان، فرزاد ابراهیم زاده،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده

مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی، تحلیلی از پرسشنامه ای مشتمل بر دو قسمت (مشخصات دموگرافیک اعضای هیات علمی و نظرهای آنان در خصوص شاخص های آموزشی) استفاده گردید. برای تعیین روایی از روایی محتوا و برای تعیین پایایی ابزار از یک مطالعه مقدماتی و تعیین آلفای کرانباخ استفاده شد که ضریب همبستگی ۸۱/۰ را نشان داد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار تحلیلی (غیر پارامتری ، اسپیرمن کروسکال والیس ، منویتنی آزمون کای دو) spss ver باتوجه به اینکه در شرایط زندگی امروز، نیازهای جامعه در حال تغییر دایمی هستند، چنین توصیه شده است که ما نیز می بایست در آموزش خود تغییر ایجاد کنیم. نظر به اینکه استفاده از تجربیات مدرسان می تواند نقش مهمی در این خصوص داشته باشد ، در این راستا مطالعه حاضر با هدف تعیین دیدگاه اعضای هیات علمی در مورد بعضی از شاخص های آموزشی در دانشگاه علوم پزشکی لرستان در سال ۱۳۸۷ صورت گرفت. بحث و نتیجه گیری: ۹% اعضای هیات علمی، کارگاههای روش تدریس را مناسب با نیازهای آموزشی خود ندانستند ، امااکثریت برگزاری کارگاههایی را به شکل مداوم و متوالی ضروری دانسته اند. همچنین اعضای هیات علمی میزان توجه مستولین به مشکلات آموزشی و هماهنگی رشته تحصیلی با نیاز جامعه ، تصمیمم گیری مشارکتی میزان تناسب تعداد دانشجویان با امکانات و فضای آموزشی و نیروی انسانی را خواستار شدند.. چنین به نظر می رسد که توجه زیاد مسئولین به کمیت و کیفیت کارگاهها و آموزش مداوم و رفع مشکلات آموزشی دانشگاه قابل تاکید است و استفاده از مشارکت بیشتر اعضای هیات علمی در برنامه ریزی آموزشی و مدیریتی توصیه می گردد. یافته ها: از مجموعه اعضای هیات علمی شاعل در دانشگاه، ۱۰۰ نفر پرسشنامه را تکمیل نمودند. ۵۹% آنان مذکر، محل اشتغال ۴۵% در دانشکده پزشکی، ۷۶% در کارگاههای روش تدریس شرکت کرده بودند و ۶۶,۹% کارگاه را با نیازهای آموزشی مدرسان مناسب دانستند. همچنین گذراندن دوره یا واحد خاصی را در خصوص روش تدریس (۹۱% )، برنامه ریزی آموزشی ۹۰ % را برای مدرس الزامی و زمان مناسب آنرا قبل از شروع بکار دانسته اند. مهمترین شاخصهای آموزشی داشتن توان علمی( ۸۲% ) ، هماهنگی رشته تحصیلی با نیاز جامعه ( ۷۳% ) ، مشارکت اساتید در برنامه ریزی آموزشی (۷۲ %) ، تناسب کارگاه با نیاز آموزشی مدرس (۶۲%) ، عدم هماهنگی رشته های آموزشی با نیاز جامعه (۵۴%)، تناسب تعداد دانشجویان با امکانات و فضای آموزشی و نیروی انسانی (۶۸ % ) را بسیار با اهمیت دانستند.
فریده ملکشاهی، علی فرهادی،
دوره ۱۵، شماره ۵ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: کودک آزاری یک مشکل جهانی است و به اشکال مختلف رخ می‌دهد که عمیقاً ریشه در فرهنگ، عملکرد اقتصادی و اجتماعی دارد. کودک آزاری رفتاری است که باعث آزار جسمی، ذهنی، عاطفی یا جنسی کودک می‌شود که در اثر این اعمال، سلامتی و آسایش و تحصیل کودک آسیب می‌بیند. با توجه به اهمیت موضوع، این بررسی جهت تعیین میزان شیوع کودک‌آزاری در کودکان مدارس راهنمایی خرم آباد در سال ۱۳۹۰ طراحی و اجرا گردید. بحث و نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که سوء رفتار با کودکان در خانواده‌ها شایع است. لذا ضرورت پایش کودکان، تدوین قوانین حمایت از کودکان و طرح و اجرای برنامه های آموزشی پیشگیری می‌تواند در کاهش کودک آزاری مفید باشد. یافته‌ها: نشان داد که میانگین سنی نمونه‌ها ۰۴/۱±۳۶/۱۳ بود. ۴/۵٪ نمونه‌ها به صورت همیشه تحت آزار جسمی و بیشترین آزار جسمانی سیلی خوردن بود. ۳/۷، تحت آزار عاطفی به طور همیشگی بودند و ۵/۵٪ بی توجهی را به صورت همیشگی تجربه کرده بودند. آزمون آمار ارتباط معناداری بین آزارها با تحصیلات، شغل، اعتیاد و طلاق والدین نشان داد. مواد و روش‌ها: مطالعه فوق توصیفی مقطعی که ۹۰۷ دانش آموز مقطع راهنمایی به روش تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه ای چند قسمتی شامل اطلاعات فردی کودک و والدین، پرسشنامه آزار جسمی عاطفی و بی توجهی بود. روایی و پایایی ابزار با روایی محتوا و آزمون مجدد کسب شد اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss ۱۹ تجزیه تحلیل شدند.
مهدی محسنی، فریده ملکشاهی، بابک هادیان، فرزاد ابراهیم زاده،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: بیماران نارسایی مرحله نهایی کلیه، درد ناشی از کانولاسیون های مکرر فیستول را به عنوان شدیدترین استرس حاصل از روند درمان و بزرگ ترین دغدغه زندگی خود می دانند. پرستاران به عنوان یکی از اهداف اساسی اقدامات خود، وظیفه تسکین این درد را بر عهده دارند. براین اساس، این مطالعه با هدف تعیین تأثیر دو داروی موضعی پیروکسیکام و املا بر شدت درد ناشی از کانولاسیون فیستول در بیماران همودیالیزی انجام شد. بحث و نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که پماد املا در کاهش درد ناشی از کانولاسیون فیستول بیماران همودیالیزی از ژل پیروکسیکام مؤثر بوده است، لذا بر اساس نتایج این مطالعه می توان پیشنهاد نمود که از پماد املا به عنوان روشی آسان و با قابلیت کاربرد توسط خود بیمار، جهت کاهش درد حین کانولاسیون فیستول بیماران همودیالیزی استفاده شود. یافته‌ها: میانه کاهش شدت درد در گروه املا به وضوح بیشتر از دو گروه پیروکسیکام و پلاسبو بوده و این تفاوت معنی دار می‌باشد (۰۰۱/۰˂P) و در مورد مقایسه گروه پیروکسیکام و پلاسبو نیز مشخص شد که میانه کاهش شدت درد در گروه پیروکسیکام به مراتب بیشتر از گروه پلاسبو می باشد، ولی این مقدار در سطح معنی داری نبود. مواد و روش‌ها: این مطالعه به روش کار آزمایی بالینی بر روی ۷۵ بیمار مراجعه کننده به بخش دیالیز بیمارستان شهدای عشایر خرم آباد ۱۳۹۲ انجام شد. بیماران به صورت تصادفی به سه گروه A (پیروکسیکام)، گروه B (املا) و گروه C (پلاسبو) تقسیم شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه شامل سه بخش اطلاعات دموگرافیک، مقیاس دیداری اندازه گیری درد (VAS) و چک لیست عوارض جانبی احتمالی داروها بود. شدت درد حین کانولاسیون فیستول در سه گروه، در دو نوبت قبل و پس از مداخله اندازه گیری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های آماری کروسکال والیس و من ویتنی و نرم افزار SPSS۱۹ استفاده شد.
فرهاد آریامنش، فریده ملکشاهی، مهدی صفری،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: مطالعات نشان داده اند، حدود ۲۰ تا ۸۰ درصد بیماران همودیالیزی، دارای مشکلات خواب هستند که می تواند منجر به کاهش کیفیت زندگی آنان شود. با توجه به آمار بالای بیماران همودیالیزی در عصر حاضر، ارتقاء سطح سلامت آنان از مسائل مهم بهداشتی تلقی می گردد. در این راستا پژوهش حاضر، با هدف تعیین تأثیر ماساژ پا بر کیفیت خواب شبانه بیماران همودیالیزی انجام گرفت. بحث و نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج پژوهش، ماساژ پا بر کیفیت خواب بیماران تحت همودیالیز تأثیر مطلوبی دارد و می‌تواند به عنوان یک روش مفید در بهبود کیفیت خواب بیماران در بخش های همودیالیز، اجرا و آموزش داده شود. یافته‌ها: تغییرات ایجاد شده در نمره پیتزبرگ نشان داد که، ماساژ پا در گروه آزمون در کیفیت خواب موثر بوده و با استفاده از آزمون آماری فریدمن مشخص شد مدت خواب شبانه افزایش یافته و به طور کلی وضعیت خواب بیمار با تکرار مداخله در هر هفته نسبت به هفته قبل بهبود یافته است (۰۰۱/۰>P). مواد و روش‌ها: این مطالعه، به روش تجربی از نوع کارآزمایی بالینی بر روی ۸۰ بیمار مراجعه کننده به بخش های دیالیز بیمارستان های شهدا و شهید رحیمی خرم آباد در سال ۱۳۹۳ انجام گرفت. ابزار شامل پرسش نامه پیتزبرگ و فرم چارت خواب بود که به وسیله آنها، وضعیت خواب نمونه هایی که دارای مشکل خواب بودند، در شب های قبل و بعد از انجام ماساژ، مورد بررسی قرار گرفت. مداخله آموزشی در پژوهش حاضر، ماساژ پا به مدت ۱۰ دقیقه در طول دیالیز، سه بار در هفته، برای چهار هفته متوالی بود.


فریده ملکشاهی، علیرضا حیدر نیا، شمس الدین نیکنامی، فرخنده امین شکروی، علی فرهادی،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: پوکی استخوان یک اولویت مهم بهداشتی در ایران و جهان است. اخیراً پیشگیری از پوکی استخوان، هدف بسیاری از متخصصان امر سلامت شده است. تغییر رفتار یکی از استراتژیهای قدرتمند جهت پیشگیری از پوکی استخوان است. مطالعه حاضر با هدف تعیین کاربرد مدل فرا نظری در رفتار پیشگیری از پوکی استخوان (فعالیت فیزیکی) در زنان ۳۰-۵۰ سال خرمآباد طراحی شده است بحث و نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه نشان داد که از میان سازههای مورد بررسی مدل فرا نظری، خودکارآمدی تنها سازه پیشگویی کننده اتخاذ رفتار پیشگیری از پوکی استخوان هست. بنابراین یافتههای این پژوهش میتواند بهعنوان پایهای برای مداخلات آموزشی در زمینه تغییر رفتار جهت پیشگیری از پوکی استخوان، مورد استفاده متولیان امر سلامت قرار گیرد. یافته‌ها: میانگین، انحراف معیار، سنی افراد مورد مطالعه ۳/۷±۷۲/۳۸ سال و میانگین و انحراف معیار فعالیت فیزیکی سبک هفتگی برحسب دقیقه برابر با ۴۰۰/۵۶±۸۳/۳۸ بود. همچنین نتایج نشان داد که سازه خودکارآمدی بالاترین توان پیشگوییکنندگی رفتار پیشگیرانه را دارد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی تحلیلی مقطعی، ۲۶۹ زن سنین ۵۰-۳۰ سال بر اساس معیارهای پژوهش بهصورت تصادفی خوشهای و سیستماتیک از بین کلیه مراکز بهداشتی درمانی خرمآباد انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامههای روا و پایای اطلاعات فردی، مراحل تغییر رفتار، تعادل تصمیمی و خودکارآمدی فعالیت فیزیکی بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون کای دو، ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون لجستیک انجام شد.


مسعود فرهادنیا، فریده ملکشاهی، مانیا جلیلوند، سعید فروغی، سیمین رضائی،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: اﻋﺘﻴﺎد به اﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی اﺳﺘﻔﺎده ﺑﻴﺶ از ﺣﺪ ﻳﺎ ﻧﺎ ﻣﻌﻘﻮل و ﺑﻴﻤﺎرﮔﻮﻧﻪ از اﻳﻨﺘﺮﻧﺖ اﺳﺖ که پیامدهای اجتماعی از جمله تاثیر برسلامت عمومی را به دنبال دارد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین اعتیاد به  اینترنت و سلامت عمومی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی لرستان درسال ۱۳۹۲ انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی و از نظر نوع بررسی همبستگی می باشد. جامعه آماری آن کلیه دانشجویان )کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکترای) دانشگاه علوم پزشکی لرستان می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول و جدول کرجسی مورگان ۲۴۰ نفر می باشد که به روش نمونه گیری از نوع طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه شامل پرسش نامه اطلاعات فردی، ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ اﻋﺘﻴﺎد ﺑﻪ اﻳﻨﺘﺮﻧﺖ یانگ و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ جمع آوری برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و استنباطی متناسب و آزمونهای خی ۲ – ضریب همبستگی، آزمون های T مستقل، تحلیل واریانس یکطرفه استفاده گردید. آنالیز با استفاده از برنامه آماری SPSS۱۸ انجام گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد که بین نمرات اعتیاد به اینترنت با نمرات سلامت عمومی و مولفه های آن با( ضریب همبستگی۴۷۱/۰- r= در سطح ۰۱/۰ P> ) ارتباط معنی داری وجود دارد. از نظر اعتیاد به اینترنت ۸۵/۰ درصد دانشجویان نرمال و ۱۵/۰ درصد در معرض اعتیاد بودند. 
بحث و نتیجه گیری: با توجه به تأثیر اعتیاد به اینترنت بر ابعاد سلامتی دانشجویان، نظارت و کنترل بر استفاده از اینترنت و آگاه نمودن دانشجویان از اثرات مخرب ضروری به نظر می رسد.


فریده ملکشاهی، شیرزاد فلاحی،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: کودک معلول ذهنی، خانواده را در معرض مشکلات زیادی قرار داده که بیشتر بر روی والدین احساس می‌گردد. لذا درک و شناسایی صحیح از مشکلات و عوامل مرتبط با آن جهت یاری و حمایت آن‌ها ضروری است. در این راستا این مطالعه باهدف تعیین مشکلات روانی اجتماعی والدین کودکان عقب‌مانده ذهنی تحت پوشش مرکز بهزیستی خرم‌آباد انجام گرفت.

مواد و روش­ ها: این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی مقطعی بود که نمونه‌های ما را والدین کودکان عقب‌مانده ذهنی تشکیل می‌دادند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، مشکلات روانی و مشکلات اجتماعی بود. ۱۴۴ پرسشنامه توسط والدین به روش مصاحبه و در منزل تکمیل گردید، روایی و پایایی با استفاده از اعتبار محتوا کسب و اطلاعات  با ۱۶ SPSS  تجزیه ‌و تحلیل شدند.

یافته­ ها: نتایج نشان داد که کلیه والدین دارای مشکلات روانی و اجتماعی بودند؛ اما مادران به علت تعدد نقش‌ها در خانواده از میانگین مشکلات بیشتری (مشکلات اجتماعی مادر ۶۹/۰±۵۴/۱، مشکلات روانی ۵۵/۰±۴۶/۱ و مشکلات اجتماعی و روانی پدر ۷۴/۰±۴۳/۱، ۵۵/۰±۳۶/۱) برخوردار بودند. بین تحصیلات والدین و جنس فرزند معلول ارتباط معنادار (۰۵/۰ P<) مشاهده شد.

بحث و نتیجه ­گیری: تأثیر معلولیت بر والدین بستگی به توان و ظرفیت آن‌ها دارد. به نظر می‌رسد جهت کاهش مشکلات والدین دارای کودک معلول ذهنی، نیاز به حمایت‌های همه‌جانبه هست.


فریده ملکشاهی، مسعود فرهادی نیا، پروانه قلی پور، مانیا جلیلوند،
دوره ۱۹، شماره ۵ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی رابطه راهبردهای یادگیری و خود کارآمدی تحصیلی با پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی لرستان در سال تحصیلی ۱۳۹۵ انجام شد.
مواد و روش‌ ها: این مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی لرستان (۲۲۰۰ نفر) بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان ۳۳۰ نفر تعیین شد که به روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای­ نسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه‌های استاندارد راهبردهای یادگیری پینتریچ و دیگروت، خود کارآمدی تحصیلی جیکنز و مورگان و معدل دانشجویان بود. داده‌ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به روش گام به گام تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ­ها: نتایج نشان داد که رابطۀ مثبت و معناداری بین راهبردهای یادگیری و خود کارآمدی تحصیلی با پیشرفت تحصیلی دانشجویان وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که راهبردهای یادگیری و ابعاد خود کارآمدی تحصیلی حدود ۱۲ درصد نمرات پیشرفت تحصیلی دانشجویان را تبیین می­کنند.
بحث و نتیجه ­گیری: نتایج این پژوهش بیانگر تأثیر چشمگیر راهبردهای یادگیری (شناختی و فراشناختی) و خود کارآمدی تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان بود.

اسرا ملکشاهی، صیاد خانی زاده،
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: بیماری (COVID-۲۰۱۹) ناشی از (SARS-CoV-۲) به سرعت در سراسر جهان انتشار پیدا کرد. این ویروس جدید یکی از اعضای خانواده کروناویریده است و در پرندگان و پستانداران مختلف شناسایی شده است. طیف بیماری با SARS-CoV-۲ از عفونت بدون علامت تا بیماری شدید و اغلب کشنده متغیر است. گفته شده است که یک تعامل نزدیک بین ویروس SARS-CoV-۲ و سیستم ایمنی بدن یک فرد وجود دارد که منجر به بروز تظاهرات بالینی متنوعی از بیماری می شود. پاسخ های ایمنی علیه این ویروس توسط سیستم ایمنی ذاتی و با تولید سیتوکین های پیش التهابی و کموکاین ها آغازمی شود. پس از آن، پاسخ های ایمنی اکتسابی آغاز می شود که شامل ایمنی سلولی و همورال است. طول عمر پاسخ آنتی بادی به SARS-CoV-۲ به طور دقیق مشخص نشده است. قابل توجه است که یک ارتباط قوی بین تیتر آنتی بادی خنثی سازی و تعداد سلولهای T اختصاصی ویروس وجود دارد. همچنین یافته ها نشان می دهد هر دو سلول B و T در محافظت با واسطه ایمنی از عفونت ویروسی شرکت می کنند. درک رفتار SARS-CoV-۲ در سلول های میزبان بدن انسان و تأثیر آن بر سیستم ایمنی بدن می تواند به درک بهتر ماهیت و بیماری زایی ناشی از این ویروس کمک کند. همچنین درک پیچیدگی عملکرد سیستم ایمنی در برابر ویروس برای توسعه پروتکل های درمانی جدید ضروری است. اما در هر حال بحث و جدل های زیادی در زمینه پاسخ های ایمنی به این عفونت ویروسی و چالش های آن مطرح است. زیرا که پاسخ های ایمنی علیه ویروس SARS-CoV-۲ از بسیاری جهات با دیگر عفونت های کرونا ویروس متفاوت است. با توجه به اهمیت این موضوع در این مقاله ضمن بیان ویژگی های ساختاری، ویروس شناسی SARS-CoV-۲ و بیماری زایی ناشی از آن، پاسخ های ایمونولوژیکی در برابر این ویروس و چالش های موجود در این زمینه بررسی می شوند. برای این کار مقالات مروری و اصلی با استفاده از کلید واژگانی از جمله COVID-۱۹ ، Coronavirus،SARS-CoV-۲ ، Pathogenesis ، Clinical features ، Immune system، Antibody responses، B cell ، T cell از پایگا ه های داده ای PubMed ، Scopus ، Google Scholar، و دیگر پایگا ه های داده ای معتبر گردآوری شد.

صمد دارابیان، فریده ملکشاهی، سارا بهرامی،
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: بیماری دیابت (۲) بیماری مزمن و ناتوان کننده ­ای می باشد که عوامل متعددی در بروز آن موثر است از همین رو تلاش در جهت شناسایی این عوامل و تعدیل آن ها امری قابل تأمل می باشد. در این راستا مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه گروه‌های خونی  ABOو Rh  با بیماری دیابت ملیتوس تیپ ۲ انجام گرفت.
مواد و روش ­ها: این مطالعه یک مطالعه موردی شاهدی است که در شهرستان خرم آباد بر روی ۶۲۰ نفر فرد دیابتی و غیردیابتی که به صورت تصادفی انتخاب شده اند انجام گرفت. اطلاعات مطالعه که شامل متغیرهای دموگرافیک و نوع گروه خونی و Rh  بود از طریق پرونده های ثبت شده در مراکز بهداشتی استخراج گردید. برای جمع ­آوری داده ها از نرم افزار ۲۳  SPSS استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از جداول فراوانی آزمون های کای دو، تی تست و رگرسیون لجستیک استفاده شد.
یافته ­ها: میانگین سنی کل افراد مورد مطالعه ۴/۱۲± ۲۵/۴۹ بود. ۲/۵۹%  از این افراد مونث بودند. در این مطالعه از نظر سن و جنسیت تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نگردید. در متغیرهای سابقه دیابت در خانواده، نمایه توده بدنی و فشار خون بالا، اختلاف معناداری بین افراد دیابتی و غیردیابتی مشاهد شد. از نظر گروه ­های خونی و Rh تفاوتی از نظر نوع Rh بین دو گروه مشاهده نشد اما در مورد گروه های خونی، گروه خونی A در مقایسه با گروه شاهد درصد بالاتری را به خود اختصاص داد. در حالی که تفاوت آشکاری بین سایر گروه های خونی در دو گروه مورد و شاهد دیده نشد.
بحث و نتیجه­ گیری: بر اساس نتایج ما با توجه به اینکه افراد با گروه خونی  A، نمایه توده بدنی بالا، فشار خون بالا و دارای سابقه دیابت در خانواده در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به این بیماری می باشند. اقدامات لازم در جهت پیشگیری از ابتلا به بیماری برای افراد در معرض خطر باید صورت گیرد تا باعث کاهش شیوع این بیماری در جامعه باشیم.

فرشاد همتی دیناروند، اسرا ملکشاهی، علیرضا افشاریفر، محسن همتی دیناروند،
دوره ۲۳، شماره ۵ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده

   
مقدمه: ذرات شبه ویروسی (Virus-Like Particles; VLPs) ریزساختارهایی هستند که از نظر شکل، اندازه و سایر ویژگی‌های ریخت‌شناسی به ویروس‌های طبیعی شباهت دارند، با این تفاوت که ذرات شبه ویروسی فاقد ژنوم هستند. به دلیل وجود ساختارهای تکراری در پیکره VLPها  امکان تحریک قوی سیستم ایمنی وجود دارد. بنابراین، استفاده از این ذرات باعث افزایش ایمنی بدن در هنگام دریافت و پس دریافت این ذرات می شود و به دلیل عدم وجود ژنوم فاقد توان بیماری زایی هستند. برای تولید VLP ممکن است از چندین سیستم استفاده شود. انتخاب نوع سیستم تولید بستگی به عوامل متعددی دارد، از جمله هزینه و نیاز به تغییرات پس از ترجمه که می‌تواند در تولید پاسخ ایمن بهینه ضروری باشد. علاوه بر این، ویروس‌های گیاهی به دلیل ساختاری که دارند به خوبی قادر به تحریک سیستم ایمنی پستانداران هستند. از طرف دیگر، برای پستانداران توان بیماری‌زایی ندارند. به همین خاطر می‌توان آنها را به عنوان یک زیر مجموعه از VLPها به حساب آورد. برخی از واکسن‌های مبتنی بر  VLPها و ویروس‌های گیاهی برای جلوگیری از چندین بیماری عفونی طراحی شده‌اند و مورد تأیید قرار گرفته‌اند و بسیاری دیگر در مرحله بالینی یا تحقیق هستند. علاقه به استفاده از VLPها برای تولید واکسن اخیراً به دلیل مزایای آن در برابر واکسن‌های سنتی یا قدیمی‌تر افزایش یافته است. در این مقاله مروری سعی شده است تا سیستم‌های تولید VLP از نظر معایب و مزایا با هم مقایسه شوند.
   

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به یافته می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Yafteh

Designed & Developed by : Yektaweb