۲۶ نتیجه برای مهرداد
مهرداد نامداری، ساسان ساکت، بابک بهاروند، محمد جواد طراحی، طاهره زهتاب،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۸۲ )
چکیده
مقدمه : بیماری عروق کرونر از شایع ترین، جدی ترین، مزمن ترین و کشنده ترین بیماریها در جهان است. این گروه بیماریها شامل طیفی از بیماریهاست که یک سر آن انفارکتوس حاد و سر دیگر آن ایسکمی بدون علامت است. CRP در تعیین پیش آگهی آنژین صدری ناپایدار و انفارکتوس حاد قلبی اهمیت خاص دارد. هدف از انجام این مطالعه سنجش سطح سرمی CRP در تعیین پیش آگهی بیماران مبتلا به سندرمهای حاد کرونری بود.
مواد و روشها : در این مطالعه مقطعی، بیماران بستری در بیمارستانهای شهر خرم آباد با تشخیص آنژین صدری ناپایدار (۳۲ نفر) و انفارکتوس حاد قلبی (۳۲ نفر) با افراد سالم (۳۲ نفر) مقایسه شدند. کلیه یافته های کلینیکی و آزمایشگاهی در هنگام بستری، ۱۲ ساعت بعد، ۴۸ ساعت بعد و هنگام ترخیص جمع آوری شد. تمام بیماران برای ۱۴ روز پس از ترخیص پیگیری شدند.
یافته ها : در بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد قلبی میزان CRP بسیار بالاتر از بیماران مبتلا به آنژین صدری ناپایدار بود. وقوع حوادث قلبی در طی ۱۴ روز پس از ترخیص با میزان CRP در ۴۸ ساعت اول ارتباط معنی دار داشت (۰۲/۰p=). میزان CRP با کسر تخلیه بطنی ارتباط معکوس داشت (۴۴/۰-r=).
نتیجه گیری : بر اساس این مطالعه میزان CRP در بیماران انفارکتوس حاد قلبی بالاتر از بیماران با آنژین صدری ناپایدار بود و بالا بودن CRP با وقایع خارج بیمارستان در طی ۱۴ روز پیگیری ارتباط داشت..
الهام اصغری رودسری، رامین مهرداد، میر سعید عطارچی اشرف، امید امینیان،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۳ )
چکیده
مقدمه: با افزایش تعداد وسایل نقلیه جادهای، به کارگیری رانندگانی که از مهارتهای حسی و حرکتی بیشتری دارند برای حصول ایمنی ترافیکی اجتناب ناپذیر است. بینایی یکی از حواسی است که به طور مطلق برای رانندگی ایمن لازم است و تقریباً ۹۵% از ورودی های حسی مغز که برای رانندگی لازم است متعلق به حس بینایی است. به همین منظور در کشورهای مختلف استانداردهایی مقرر شده تا در هنگام صدور و تمدید گواهینامه،سلامت بینایی رانندگان با این استانداردها مطابقت داده شود. هدف از انجام این مطالعه بررسی وضعیت دید رانندگان اتوبوس های بین شهری تهران و مقایسه آن با استانداردهای چهار کشور ایران، انگلستان، فرانسه و فنلاند بود.
مواد و روشها: ابتدا تعداد۳۱۲ نفر از رانندگان شاغل در پایانه های جنوب، شرق، غرب و بیهقی تهران با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. سپس پرسش نامه ای شامل مشخصات فردی و اطلاعات شغلی رانندگان با روش مصاحبه حضوری برای هر یک از شرکت کنندگان تکمیل گردید. سپس معاینه حدت و میدان بینایی با استفاده از چارت اسنلن و آزمون رویارویی (Confrontation) انجام شد و اطلاعات به دست آمده با نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مربوط تحلیل گردید.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده لازم است که با یک بررسی اصولی و علمی استانداردهای قابل قبولی را برای صدور انواع گواهی نامه تدوین کرد.
یافته ها: متوسط سن افراد مطالعه شده ۷۸/۴۲ سال و متوسط مدت زمان اشتغال به کار رانندگی آنها ۱۵/۱۸ سال بود.به طور متوسط ۱۹/۲۳ ماه (حدود ۲ سال) از آخرین معاینه چشمی آنها گذشته بود که بیشترین علت آن معاینه به هنگام تعویض دفترچه مدت کار و بازرسی سرعت بود.
۲۸/۵۱% افراد بهترین حدت بینایی در حد ۱۰/۱۰ و ۷۱/۴۸% افراد بهترین میدان دید در حد ۱۸۰ درجه نصفالنهار افقی داشتند. در مقایسه دید افراد مورد مطالعه با استانداردهای بینایی رانندگی در ایران ۶/۱۱% واجد صلاحیت رانندگی نبودند.
هم چنین ۷/۷% با قوانین انگلستان، ۷/۴۹% با قوانین فرانسه و ۱/۱۷% با قوانین فنلاند واجد استانداردهای بینایی رانندگی نبودند. میانگین سن افراد واجد صلاحیت بینایی برای رانندگی۲۴/۴۲ سال و میانگین سن افراد فاقد صلاحیت بینایی برای رانندگی ۸۸/۴۶ سال بود که با استفاده از آزمون آماری T این اختلاف با ۰۰۹/۰=P از نظر آماری معنیدار بود.
با استفاده از آزمون آماری Kruskal-Wallis مشخص شد که میزان حدت بینایی در گروه سنی بالای ۵۰ سال کمتر از
گروه های سنی ۲۰ تا ۵۰ سال و زیر ۲۰ سال است و این اختلاف با ۰۰۱/۰ P< از نظر آماری معنی دار بود، اختلاف میدان بینایی بین گروه های سنی معنیدار نبود.
اعظم محسن زاده، مهرداد نامداری، علیرضا قینی، کوروش شاه کرمی، امیر خشایار ورکوهی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۳ )
چکیده
مقدمه: بیماران تالاسمی ماژور به علت آنمی شدید به طور مداوم به تزریق خون نیاز دارند. یکی از عوارض مهم در این بیماران رسوب آهن در بافت قلب است که باعث فیبروز و اختلال کار قلب می شود. اختلال قلبی یکی از علل اصلی مرگ و میر در این بیماران است. هدف ازاین مطالعه بررسی عوارض قلبی دربیماران بتا تالاسمی ماژور بود.
مواد و روشها: این مطالعه به صورت توصیفی ـ تحلیلی انجام گرفت. حجم نمونه کلیه بیماران بتا تالاسمی ماژور مراجعه کننده به بیمارستان شهید مدنی خرم آباد در نیمه اول سال ۱۳۸۲ (۱۰۰ بیمار) را شامل می شد. متغیرهای این مطالعه شامل سن, جنس, فریتین سرم, سن تزریق خون, سن استفاده از دسفرال, گروه خونی و سطح هموگلوبین بود. ازتمام بیماران معاینه کامل واکوکاردیوگرافی توسط متخصص قلب انجام و اطلاعات با پرسش نامه جمع آوری شد و به وسیله برنامه SPSS تحلیل آماری انجام گرفت.
نتیجه گیری: بر اساس آزمون آماری کای ـ دو بین سن بیماران، سن استفاده از دسفرال و فریتین سرم با بیماری قلبی رابطه معنی دار وجود داشت (۰۵/۰p<)؛ اما بین جنس بیماران و گروه خونی رابطه معنی دار پیدا نشد.
پیشنهاد می شود که تزریق خون و استفاده از دسفرال به طور منظم در بیماران بتاتالاسمی ماژور انجام شود. همچنین بررسی های دوره ای کار قلب در این بیماران ضروری است. یافته ها: از ۱۰۰ بیمار مورد مطالعه ۳۳ درصد از بیماران دارای بیماری قلبی بودند. از جمله ۶ نفر اختلال سیستولیک بطن چپ از نوع محدود کننده واختلال دیاستولیک بطن چپ باکسر جهشی ۵۵-۵۰ درصد داشتند. بزرگی هر چهار حفره و کاردیو میوپاتی بانارسایی برون ده بالا باکسرجهشی ۵۰-۴۵ درصد در ۲ بیمار مشاهده شد. فشار خون ریوی شدید ,نارسایی دریچه آئورت و سه لختی, اختلال بطن چپ و راست, پریکاردیال افیوژن باکسرجهشی ۵۵-۴۵ درصد در ۲ بیمار و بزرگی بطن چپ به تنهایی یا همراه بزرگی بطن راست باکسرجهشی ۶۰ درصد در بقیه بیماران قلبی وجود داشت.
۵/۵۴% بیماران قلبی مذکر و ۵/۴۵ % مونث بودند. در ۲۳% فریتین سرم بین ۲۰۰۰-۱۵۰۱ نانوگرم درمیلی لیتر بود. بیشترین تعداد بیماران درگروه سنی ۲۰-۱۱ سال قرار داشتند. سن شروع تزریق خون در۲۰%بین یک تا دوسالگی بوده است. سن استفاده از دسفرال در ۲۵% بعد از پنج سالگی بود. بیشتر بیماران تالاسمی مبتلا به بیماری قلبی، گروه خونی O داشتند. دو مورد مرگ به علت نارسایی قلبی وجود داشت.
مهرداد نامداری، علی اسماعیلی، بابک بهاروند، صدیقه ندری، ساسان ساکت، محمد جواد طراحی، یعقوب شیرخانی، اصغر سپهوند،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: بیماری عروق کرونر از شایع ترین و مهم ترین علل مرگ در جهان است. زمینه ساز اصلی بیماری، آترواسکلروز عروق کرونراست. این بیماریهای عروق کرونردارای طیف وسیعی است که در یک سر طیف ایسکمی بدون علامت و در سر دیگر طیف، مرگ ناگهانی است. هدف این مطالعه بررسی تفاوت ها و مقایسه تغییرات اجزای c۳ و c۴ کمپلمان در این دو بیماری است. تا شاید بتوان از این اجزا به عنوان شاخص هایی برای تعیین پیش آگهی و عوارض حاد آنها استفاده نمود.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی ۳۰ بیمار از هر گروه بیماران دچار انفارکتوس حاد قلبی و آنژین صدری ناپایدار که در بخش مراقبت های ویژه قلبی بستری شده بودند، با ۳۰ فرد سالم داوطلب به عنوان گروه کنترل مقایسه شدند. یافته های بالینی و آزمایشگاهی در زمان بستری، ۱۲ ساعت، ۲۴ ساعت و ۴۸ ساعت بعد جمع آوری شد.
از همه بیماران نوار قلب در بدو ورود و روزانه گرفته شد، اکوکاردیوگرافی به عمل آمد و از همه بیماران نمونه خون برای تعیین سطح سرمی کمپلمان گرفته شد. بیماران تا ۱۴ روز پس از ترخیص پیگیری شدند.نتیجه گیری: در گروه بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد قلبی سطح سرمی اجزای کمپمان با بروز نارسایی قلب و انفارکتوس، موج Q و مرگ و میر ارتباط داشت؛ ولی در بیماران مبتلا به آنژین صدری ناپایدار تنها بیانگر فعال شدن این سیتم است و فقط سطح سرمی C۳ با میزان قدرت انقباضی قلب ارتباط داشت.
یافته ها: در بررسی انجام شده سیستم کمپلمان در هر دو گروه بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد و آنژین صدری ناپایدار فعال شده بود. در گروه بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد میزان فعالیت شدیدتر از گروه بیماران مبتلا به آنژین صدری ناپایدار بود (۰۱/۰p<). در بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد و نارسایی قلبی متعاقب آن و در بیماران با انفارکتوس حاد با موج Q بالاتر از بقیه موارد بود (۰۱/۰p<). در بیماران با انفارکتوس حاد سطح سرمی اجزا ی کمپلمان به طور مستقیم با بالاترین سطح Cratin phospho kinas (CPK) و به طور معکوس با کسر تخلیه بطنی مرتبط بود (۷۱/۰r=) و از طرفی افزایش سطح سرمی کمپلمان به طور مستقیم با افزایش مرگ و میر بیماران ارتباط داشت. در بیماران مبتلا به آنژین صدری ناپایدار بین سطح سرمی C۳ با کسر تخلیه بطنی ارتباط معنی دار وجود داشت (۷۱/۰r=). مقایسه سطح سرمی کمپلمان دو گروه انفارکتوس حاد و آنژین صدری ناپایدار با گروه کنترل اختلاف معنی داری را نشان داد (۰۱/۰p<).
مهرداد صالحی، پروین صفوی، مجید برکتین،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: تحریک کننده های گاماآمینوبوتیریک اسید (GABA) در کاهش علائم ترک بنزودیازپین ها، خواب آورها و الکل و کاهش مصرف اختیاری کوکائین مؤثر بوده اند. والپروات سدیم دارویی GABAergic است که در کنترل دردهای نوروپاتیک و همچنین در کنترل علائم ترک بنزودیازپین ها و الکل مؤثر بوده است. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر این دارو در کنترل علائم ترک وابستگی به تریاک و تأثیر آن در کاهش مدت زمان بازگیری از متادون انجام شد.
مواد و روش ها: تعداد ۶۰ بیمار مراجعه کننده که مصرف کننده تریاک و دارای معیارهای راهنمای تشخیصی و آمار اختلالات روانی، بازنگری چهارم DSMI-V از نظر وابستگی به تریاک بودند با رعایت معیارهای شمول و حذف به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شده و بصورت دوسوکور تحت درمان با سدیم والپروات یا پلاسبو علاوه بر داروهای مشترک (متادون وکلونیدین) قرار گرفتند.
شدت علائم ترک در روزهای ۲،۵،۹،۱۲،۱۹،۲۶ با مقیاس Modified Short Opioid Withdrawal Scale مورد ارزیابی و نتایج دو گروه از طریق T-Test با هم مقایسه گردید.یافته ها: میانگین نمره علائم فیزیکی سندرم ترک در دو گروه در روزهای مختلف تفاوت معنی داری نداشت؛ اما در کنترل علائم روانی، سدیم والپروات نسبت به پلاسبو تأثیر قابل ملاحظه ای داشت.
نتیجه گیری: سدیم والپروات ممکن است به عنوان داروی کمکی در کنترل علائم روانی سندرم ترک اعتیاد تأثیر مثبتی داشته باشد. مطالعات بزرگ تر و طولانی تربرای تأیید یافته های فوق و بررسی میزان تأثیر داروی سدیم والپروات در جلوگیری از عود وابستگی به تریاک پیشنهاد می شود.
بابک بهاروند، مهرداد نامداری، یعقوب شیرخانی، افشین نظری،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: نارسایی قلبی یکی از بیماری های شایع قلبی و عروقی است و داروی دیگوکسین در فهرست درمان های دارویی لازم است. این دارو با توجه به تأثیر مثبت آن بر نارسایی قلب متاسفانه سطح سرمی درمانی و توکسیک آن در افراد مختلف، متفاوت و بسیار به هم نزدیک می باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی سطح سرمی دیگوکسین در بیماران دچار نارسایی قلبی بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی - مقطعی ۳۱ بیمار با نارسایی قلبی و مصرف کننده دیگوکسین، مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان تأمین اجتماعی و شهدای عشایر خرم آباد، مورد بررسی قرار گرفتند. برخی عوامل مهم و دخیل در تعیین سمیت دیگوکسین از قبیل سن، جنس، کراتینین، کلیرنس کراتینین، تخلیه قلبی، سطح اوره، پتاسیم، کلسیم و دیگوکسین، اندازه گیری شد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد جهت پیشگیری ازافزایش سطح دیگوکسین سرم و مسمومیت باآن کنترل مداوم سطح سرمی این دارو به صورت اندازه گیری سرمی و یا با توجه به آن کلیرنس امری ضروری است.
یافته ها: تحلیل آماری نشان دادکه با افزایش سن سطح سرمی، دیگوکسین افزایش می یابد (۰۱/۰p<) . افزایش سطح سرمی دیگوکسین با سطح سرمی اوره، کراتینین و پتاسیم ارتباط داشت (۰۱/۰p<).
عزیزالله عباسی، رویا فرزانگان، غلامرضا کرمی، مهرناز والی زاده، محمدبهگام شادمهر، مهرداد عرب، مجتبی جواهرزاده، ساویز پژهان، ابوالقاسم دانشور،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: میزان خودکشی در سالهای اخیر رو به افزایش گذاشته است. ارائه یک مجموعه از بیمارانی که بعد از اقدام به خودکشی زیر ونتیلاتور قرار گرفتهاند و در اثر لولههای داخل نای دچار عارضه تنگی در مجرای هوایی (تراشه) شدهاند، باعث شناخت بیشتر این عارضه و راههای مقابله و پیشگیری از آن میشود.
مواد و روش ها: طی یک مطالعه آینده نگر، از میان بیمارانی که به علت تنگی مجرای هوایی ناشی از لوله گذاری به مرکز ما معرفی شده بودند، آنهایی که علت لوله گذاری اقدام به خودکشی کرده بودند، بررسی شدند. این کار با پرکردن پرسشنامه تنظیم شده ثبت کامپیوتری اطلاعات آماری و پیگیری منظم بالینی، در مدت ۱۵ ماه (اردیبهشت ۱۳۸۲ تا تیر ماه ۱۳۸۳) انجام گرفت.
نتیجه گیری: بهنظر میرسد در بیماران ما مشکلات اجتماعی نظیر بیکاری، تجرد و کمسوادی بیشتر از اختلالات روانی زمینهساز اقدام به خودکشی بوده است. بیمارانی که بعد از خودکشی زیر ونتیلاتور قرار میگیرند و دچار تنگی تراشه میشوند با عمل رزکسیون آناستوموز قابل درمان میباشند، اگر چه میزان عود تنگی در آنها بیشتر از گروههای دیگر است.
یافته ها: از میان ۱۰۰ بیمار مبتلا به تنگی ناشی از لوله گذاری، تعداد ۱۹ بیمار وارد مطالعه شدند (میانگین سنی
۹۶/۹+۳/۲۵ سال، محدوده ۵۶-۱۷ سال، ۱۰ نفر مؤنث و ۹ نفر مذکر). نوع بیماری و علت خودکشی براساس تشخیص روانپزشک عبارت بود از: ۱۱ مورد استرس روانی اجتماعی در زمینه شخصیت مشکلدار یا نابالغ و ۷ مورد وجود اختلال روانی، در یک نفر علت نامعلوم بود. علل مستقیم اقدام به خودکشی عبارت بودند از: مشکلات خانوادگی ۱۰ مورد، مسائل عشقی ۲ مورد، اعتیاد ۳ مورد، ناراحتی سیستم عصبی و افسردگی ۶ مورد، مشکلات اجتماعی ۲ مورد. بعضی از بیماران ۲ علت را ذکر کرده و یک بیمار نیز از ذکر علت خودکشی خودداری کرد. مدت لوله گذاری بیماران بهطور متوسط ۷۸/۱۴ روز بود (محدوده ۳-۳۰ روز)، ۸ بیمار تراکئوستومی شده بودند و طول تنگی بهطور متوسط ۱۲/۳۵ میلیمتر بود (محدوده ۵۰-۲۰ میلیمتر). درمانهای انجام شده شامل رزکسیون آناستوموز محل تنگی و نیز دیلاتاسیون متناوب تنگی بود. ۳ بیمار با دیلاتاسیون درمان شدند و در ۱۶ بیمار عمل رزکسیون آناستوموز تراشه انجام شد. ۸ مورد عود تنگی بعد از رزکسیون ایجاد شد که با رزکسیون مجدد (۴ نفر) و با دیلاتاسیون متناوب (۲ نفر) بهبودی یافتند و در ۲ مورد نیز استنت گذاشته شد. این گروه از بیماران با یک گروه مشابه که بهعلل مختلف دیگری دچار تنگی بعد از لولهگذاری شدهبودند، مقایسه شد. میزان عود تنگی (P=۰/۰۱۱) و طول تنگی (P=۰/۰۱۱) در گروه خودکشی بیشتر از گروه شاهد بود.
غلامرضا داودی، سعید صادقیان، محمد علیدوستی، مهرداد نامداری، مجتبی سالاری فر، سودابه درویش،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: تزریق ترمبولیتیک ها هنوز شایع ترین روش درمانی انفارکتوس حاد قلبی(MI) در کشور مااست. با توجه به گزارشاتی که در مورد تأثیر ناکافی نوعی از این دارو که با نام تجارتی Heberkinase در سال های اخیر در کشور ما مصرف می شود دریافت شده است، مطالعه زیر به منظور بررسی میزان باز بودن عروق کرونر درگیر در MI به دنبال تزریق Heberkinase طراحی و انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه گذشته نگر۱۱۰ بیمار مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد که در طی ۱۲ ساعت اول بعداز شروع علائم, این ترمبولیتیک را دریافت نموده بودندو در طی ۲۰ روز اول بعد از درمان آنژیوگرافی کرونرشده بودند، انتخاب شدند. جریان خون کرونر با درجه بندی ۲و۳ در مقیاس TIMI با تنگی زیر ۹۵ % به عنوان رگ باز (Patent) در نظر گرفته شد. یافته ها با کسر تخلیه ای عوامل خطر و اطلاعات دمو گرافیک بیماران و نیز با مطالعات دیگر در این زمینه مقایسه شد.
یافته ها: در ۴۹ % بیماران ماده ترمبولیتیک طی ۲ ساعت، در ۳۹% در بین ساعت ۶-۲ و ۱۲%، ۱۲-۶ ساعت بعد از شروع علائم تزریق شده بود. ۷۳ بیمار در ۱۰ روز اول و ۳۷ بیمار بین روز دهم تا بیستم آنژیوگرافی شده بودند و متوسط زمان انجام آنژیوگرافی ۶/۴ + ۵/۸ روز بود. متوسط میزان باز بودن رگ انفارکتوس در زمان انجام آنژیوگرافی ۵۵ % بود.
میزان باز بودن با محل MI و رگ درگیر ارتباط معنی داری نداشت. در مقایسه انجام شده کسر تخلیه ای در گروه رگ باز به طرز معنی داری از گروه دیگر بالاتر بود (۴۷ % در مقابل ۴۲ %) (۰۳/۰p<).نتیجه گیری: در مقایسه با سایر مطالعات مشابه میزان باز بودن مشاهده شده در بیماران ما درحدود ۱۵ % کمتر از مطالعات مشابه بود و نیز در مقایسه با آماری که در دوران قبل از شروع ترمبو لیتیک درمانی در مورد میزان باز بودن خود به خود عروق داده شده است تفاوت واضحی در بیماران ما دیده نشد.
مهرداد منصوری،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: شکستگی های جابجا شده استخوان های ساعد (رادیوس و النا) در بزرگسالان معمولاً توسط جا اندازی باز شکستگی و فیکساسیون داخلی درمان می شوند. هدف این مطالعه بررسی نتایج فانکشنال این شکستگی ها بود.
نتیجه گیری: ریداکشن اناتومیک و فیکساسیون داخلی روش استاندارد درمان شکستگی های با جابجایی هر دو استخوان رادیوس و النای ساعد در بالغین است. با در نظر گرفتن یافته ها به نظر می رسد توجه بیشتر به انجام حرکات ساعد به خصوص پرونیشن و تقویت عضلات ساعد بعد از عمل جراحی در بهبود فانکشنال بیمار به خصوص پرونیشن و قدرت Grip تاثیر بسزایی داشته باشد.
یافته ها: پرونیشن ساعد در مقایسه با سوپینیشن و در مقایسه با اندام سالم طرف مقابل کاهش یافته بود. دامنه حرکات فلکشن و اکستنشن مچ و آرنج به سطح نرمال قبل از عمل برگشته بود. قدرت Grip در مقایسه با طرف مقابل کاهش پیدا کرده بود. در پرسشنامه (DASH) نتایج رضایتبخش بودند.
مواد و روش ها: در این مطالعه طی مدت پنج سال تعداد ۵۲ بیمار که توسط جا اندازی باز رادیوس و النا و فیکساسیون داخلی توسط پلاکهای Dynamic compression plate (DCP) شماره ۵/۳ درمان شده اند مورد بررسی قرار گرفته اند. بعد از جراحی اندام به مدت یک هفته بی حرکت شده و سپس حرکات اکتیو آرنج و مچ دست و سپس تقویت عضلات ساعد بعد از دو ماه شروع شده است. مدت پیگیری ۱۸ ماه (۲۳-۱۱) بوده و بیماران از لحاظ دامنه حرکات ساعد و مچ دست و قدرت گریپ گرفتن دست بررسی شدند. نتایج فانکشنال توسط پرسشنامه DASH بررسی شدند.
ابراهیم نادی، مهرداد حاجیلویی، محمد روشنی، ساسان توانا، حسین محجوب،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۸۵ )
چکیده
مقدمه: آسم، نوعی بیماری التهابی و مزمن مجاری هوایی است که با افزایش پاسخدهی مجاری تراکئوبرونکیال، مشخص میشود. التهاب مزمن مجاری تنفسی در این بیماری ممکن است منجر به بروز تغییراتی در ساختار راههای هوایی گردد که به این تغییرات Airway Remodeling اطلاق می شود. فعال شدن پلاکتها در Remodeling راههای هوایی بیماران مبتلا به آسم نقش دارد. نظر به نقش پلاکتها در Remodeling دیواره راههای هوایی و پیامدهای مشخص بروز Remodeling راههای هوایی در آسم، تعیین فراوانی آللهای مربوطه اهمیت ویژه ای دارد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی پلیمورفیسم آنتیژن پلاکتی انسانی-۱ (HPA-۱) در بیماران مبتلا به آسم، طراحی و انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع تحلیلی مورد- شاهدی بر روی ۱۱۰ بیمار مبتلا به آسم انجام شد.گروه شاهد نیز ۱۲۹ نفر بودند که از افراد با شکایات غیر تنفسی مراجعه کننده به درمانگاه داخلی بیمارستان اکباتان انتخاب شدند.سپس ۱۰ میلی لیتر خون حاوی ماده ضد انعقاد از افراد بیمار و افراد گروه شاهد جهت تعیین فراوانی آللهای آنتیژن پلاکت انسانی-۱ (Ia, Ib) به آزمایشگاه ارسال شد. پلیمورفیسم HPAIa,b با روش pcr-ssp مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات جمعآوری شده توسط ویرایش دهم نرمافزار آماری SPSS، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتیجه گیری: بررسی پلیمورفیسم ژن آنتیژن پلاکتی انسان-۱ (HPA-I) نشان داد که این ژن، نقشی در ایجاد آسم ندارد، ولی وجود آلل Ia میتواند با درجات شدیدتر آسم همراه باشد.
یافته ها: بیشترین شکایات بیماران بعد از تنگی نفس، به ترتیب حملات تکرار شونده خسخس سینه (۶/۹۳%)، سرفههای مکرر(۹۰%) و تشدید سرفه یا تنگی نفس در شب (۱/۸۹ درصد) بود.توزیع فراوانی آللهای Ia و Ib و ژنوتیپهای Ia+Ia، Ia+Ib و Ib+Ib آنتیژن پلاکت انسانی-۱، در دو گروه مورد و شاهد بررسی شد. هیچ موردی از ژنوتیپ Ib+Ib در دو گروه مورد وشاهد مشاهده نشد. نتایج این مطالعه نشان داد که توزیع فراوانی آلل Ia و Ib و نیز توزیع فراوانی ژنوتیپهای موجود Ia+Ia و Ia+Ib در دو گروه مورد و شاهد یکسان بود. میزان فراوانی آلل Ia و ژنوتیپ Ia+Ia با شدت آسم نسبت مستقیم داشت و هرچه آسم شدیدتر می شد، فراوانی آلل Ia و ژنوتیپ Ia+Ia بیشتر بود.
ابراهیم فلاحی، مهرداد سیفی، افشین نظری،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۸۵ )
چکیده
مقدمه: کمبود ریزمغذیها یکی از مهمترین مشکلات بهداشتی جهان است. در بین ریزمغذیها کمبود آهن و روی شیوع بیشتری داشته و تداخل این دو ماده معدنی با ویتامین آ از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف ازاین مطالعه مقایسه تأثیر مکمل یاری آهن و روی به تنهایی و همراه باهم بر وضعیت ویتامین آ در کودکان ابتدایی است.
مواد و روش ها: در این مطالعه که بصورت کارآزمایی بالینی دو سوکور انجام گرفت، ۸۱ دانش آموزپایه پنجم ابتدائی شهر خرم آباد به سه گروه تقسیم شدند. گروه اول مکمل آهن(۲۰ میلی گرم آهن در روز)، گروه دوم مکمل روی(۲۰ میلی گرم روی در روز) و گروه سوم مکمل آهن+ روی(۲۰ میلی گرم آهن+۲۰ میلی گرم روی) را به مدت ۴ ماه دریافت نمودند. در آغاز و پایان مداخله رتینول پلاسما با روش HPLC اندازه گیری شد.
داده ها با استفاده از برنامه نرم افزاری SPSS نسخه ۵/۱۱ تجزیه و تحلیل شدند. از آزمونهای ANOVA برای مقایسه میانگین بین گروهها و تی تست دوتایی برای مقایسه قبل و بعد از مداخله استفاده شد. در مورد فریتین پلاسما با توجه به اینکه توزیع غیر نرمال بود، از آزمون کروسکال والیس برای مقایسه استفاده شد.نتیجه گیری: رتینول پلاسما در هر سه گروه کاهش یافت. با توجه به اهمیت و نقش مهمی که رتینول در بدن بر عهده دارد پیشنهاد می شود در برنامه های مکمل یاری وضعیت ویتامین آ نیز در نظر گرفته شود.
یافته ها: تغییرات رتینول پلاسما در گروههای دریافت کننده آهن به تنهایی، روی به تنهایی و توأم آنها به ترتیب ۲/۰±۱/۰-،۱/۰±۱/۰-،۱/۰±۱/۰- میکرومول بر لیتر بود. این تغییرات به تفکیک جنس و به ترتیب دختر و پسر در گروه آهن۲/۰±۱۸/۰- و ۱/۰±۰۳/۰-، روی ۱/۰±۱/۰- و ۰۹/۰±۰۸/۰-، آهن+روی ۲/۰±۱۴/۰- و ۱/۰±۰۶/۰- میکرومول بر لیتر بود. تفکیک گروهها بر اساس کمبود یا کفایت روی اولیه تأثیری بر نتایج نداشت.
مهرداد منصوری، بابک سیاوشی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۸۵ )
چکیده
مقدمه: شکستگی های متافیزیال دیستال رادیوس از شایعترین شکستگیهای سیستم اسکلتی بوده و شیوع آن به علت افزایش شیوع استئوپروز در حال افزایش است. هدف از مطالعه حاضر بررسی روش جااندازی و پین گذاری بسته در درمان این نوع شکستگی است.
بحث و نتیجه گیری: با در نظر گرفتن سادگی روش جراحی و تهاجم بافتی کم و عوارض کمتر نسبت به دیگر روشها، جااندازی بسته و پین گذاری روش درمانی مناسبی جهت استفاده در شکستگی های متافیزیال دیستال رادیوس بخصوص با خردشدگی دورسال میباشد.
یافته ها: جااندازی خوب و قابل قبول از لحاظ پرتونگاری در۶۸ درصد موارد و نتایج عالی و خوب از لحاظ بالینی طبق معیار دمریت در ۸۴ درصد موارد بدست آمد. در هیچ موردی تغییر شکل آشکاری در اندام بعد از درمان بوجود نیامد و هیچ یک از عوارض بوجود آمده موجب تأثیر عمده ای در کارآیی کلی فرد نشدند.
مواد و روش ها: در این مطالعه تعداد ۴۴ بیمارکه طبق تقسیم بندی یونیورسال در گروه ۲ و در تقسیم بندی اولدر ۲ و ۳ بودند، در طی ۳ سال مورد مطالعه قرار گرفتند. شکستگی بیماران تحت بیهوشی عمومی و با استفاده از فلوروسکوپی جااندازی بسته شده و توسط دو عدد پین فیکس شدند. نتایج درمان از لحاظ پرتونگاری با بررسی طول رادیال، زاویه رادیال و چرخش ولار و از لحاظ بالینی توسط معیار مدیفیه دمریت بررسی شد.
رامین مهرداد، علیرضا حسینی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( یافته ۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه: ید ۱۲۵ از جمله مواد رادیو اکتیو است که در آزمایشگاههای تشخیص طبی در روش رادیو- ایمونواسی (RIA) برای سنجش های هورمونی مورد استفاده قرار می گیرد. در بسیاری از آزمایشگاههاتعدادی از شاغلین با این ماده در تماس هستند. در مواجهه با این ماده خصوصاً مواجهه داخلی ، نگرانی از عوارض تشعشعات یونیزان وجود دارد . بنابراین اقدام های حفاظتی در برابر چنین مخاطراتی الزامی است. با توجه به اینکه تاکنون در کشور هیچ بررسی در مورد مواجهه با ید ۱۲۵ انجام نشده این مطالعه طراحی و اجرا گردید.
مطالعه حاضر سعی دارد با نگرشی مقطعی وضعیت رعایت استاندارد های حفاظتی در رابطه با ید ۱۲۵ را در تعدادی از آزمایشگاههای تشخیص طبی بررسی نماید.
مواد و روش ها: مطالعه در ۱۳ آزمایشگاه در سطح شهر قزوین در پاییز سال ۸۴ انجام شده و ۵۱ نفر از پرسنل این آزمایشگاهها که در محیط کار با ید ۱۲۵ سر و کار داشتند مورد بررسی قرار گرفتند. روش کار به صورت استفاده از چک لیست حفاظتی بود که توسط پژوهشگر در محل آزمایشگاه تکمیل شد. برای بررسی میزان رعایت تناسب سلامت و شغل از کلیه نمونه ها سابقه پزشکی،تستهای آزمایشگاهی مانند CBC و TSH ، سابقه خانوادگی سرطان به ویژه در بستگان درجه اول و دوم اخذ گردید، در نهایت از نمونه ها معاینه بالینی به عمل آمد .
یافته ها: از نظر رعایت اقدامات حفاظتی مشاهده گردید که ۸۲ % افراد از دستکش مناسب استفاده کرده و ۶۱% از خوردن ، آشامیدن واستعمال دخانیات ومواد آرایشی در محیط آزمایشگاه پرهیز می کنند ، اقدام فوری در رفع آلودگی های سطوح کاری در ۹۰% وشستشوی دست ها در ۹۴% موارد اجرا می شد. افراد در حین کار در همه موارد با ویالهای باز سر و کار داشتند که امکان ایجاد آئروسل وجود داشت، فقط ۲% افراد از سطوح جاذب بر روی میز کار استفاده می کردند و میزان استفاده از هود مناسب ۵۴% بود. در هیچ موردی ، معاینات بدو استخدام (از نظر تناسب برای شکل) و معاینات ادواری برای حفظ سلامتی انجام نگرفته بود.
بحث و نتیجه گیری: وضعیت رعایت استانداردهای حفاظت فردی در آزمایشگاههای مورد مطالعه مناسبتر از اقدامات حفاظتی مدیریتی بود، انتظار می رود باآموزش کارکنان و مدیران و همچنین جدیت در بازرسی از آزمایشگاهها بتوان شرایط بهتری را به وجود آورد .
مهرداد غلامی، محمد رضا عابدینی، حمید رضا خسروی، سهیلا اکبری،
دوره ۹، شماره ۱ - ( یافته ۱۳۸۶ )
چکیده
کلیات موضوع: کشف اشعه ایکس توسط رونتگن در نوامبر ۱۸۹۵ میلادی و بدنبال آن نتایج سودمندی که از انجام آزمایشات رادیولوژی تشخیصی، درتشخیص نهایی بیماریها حاصل شد، استفاده روزافزون از اشعه ایکس را بدنبال داشت. از آنجاییکه تابش گیری های پزشکی عمده ترین بخش تابش گیری های مصنوعی را شامل می شود بلافاصله چند ماه پس از کشف اشعه ایکس، ناراحتی های چشمی و درماتیت شدید و پیشرونده در دست های پزشکان و متخصصین فیزیک ایجاد گردید، اما آثاردیررس ناشی از تابش گیری تقریباً ۲۰ سال پس از کشف اشعه ایکس مشخص گردید. |
تاریخچه: برطبق بررسی های بعمل آمده تابش های یونساز خطر بالقوه ای در رشد جنین محسوب می گردند، لذا اجتناب از تابش گیری های غیرضروری در خانم های باردار به جز در مواردی که اندیکاسیون بالینی قوی وجودداشته باشد، توصیه می گردد، در این راستا رعایت استانداردهای رایج حفاظت در برابر اشعه شامل توجیه پذیری عمل، بهینه سازی روش های حفاظتی و محدودکردن دز اشعه دریافتی، با توجه به یکسان نبودن میزان حساسیت جنین درمراحل مختلف رشد و تکامل جهت جلوگیری از بروز آثار ناشی از تابش گیری الزامی است. |
بحث و نتیجه گیری: باتوجه به فوایدغیرقابل انکارپرتوهای ایکس در تشخیص و درمان بیماری ها، گسترش روزافزون بکارگیری این پرتوها را شاهد هستیم در عین حال باتوجه به آثار سوماتیکی و ژنتیکی این پرتوها، لزوم بهره گیری از آخرین روش های حفاظت پرتوی الزامی است. حفاظت دربرابر اشعه نه تنها یک موضوع علمی، بلکه یک بحث فلسفی، اخلاقی وعقلایی است، لذامی بایست جهت جلوگیری از آثار زیانبار تابش گیری در جنین، ازتابش گیری غیر ضروری خانم های باردار اجتناب نمود، مگر اینکه اندیکاسیون بالینی قوی داشته باشد. |
|
بابک بهاروند، مهرداد نامداری، معصومه غفارزاده،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( یافته ۱۳۸۷ )
چکیده
. مقدمه: فشار خون بالا ناشی از استرس زمانی ایجاد می شود که فشار خون شخص در مطب یا مرکز درمانی بالاست ولی با استفاده از هولتر مانیتورینگ در حد نرمال است. این پدیده باعث می شود تا این افراد به درمانهای رایج ضد فشار خون پاسخ مثبت ندهند. . مواد و روشها: این مطالعه مقطعی توصیفی با هدف بررسی میزان پرفشاری خون ناشی از استرس حضور بیمار در درمانگاه و مطب در بیمارستان شهدای عشایر خرم آباد در طی سالهای ۸۵ تا ۸۶ انجام شد. دویست بیمار مراجعه کننده به درمانگاه پس از اندازه گیری فشار خون توسط دستگاه جیوه ای استاندارد شده و با رعایت سایر شرایط در صورتی که میزان فشار خون بیمار در دوره های پرفشاری خون ملایم و متوسط بود به مدت ۲۴ ساعت توسط دستگاه هولتر مانیتورینگ مدل در منزل نیز مورد بررسی قرار گرفتند. سپس میزان فشارها در دو روش با نرم افزارSPSS و با استفاده از آزمون آماری t مقایسه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. . یافتهها: در این مطالعه مقایسه فشار خون در درمانگاه و سپس اندازه گیری فشار خون ۲۴ ساعته توسط هولتر نشان داد که ۳۵% افرادی که در بدو ورود در درمانگاه در دو گروه پرفشاری ملایم و متوسط قرار گرفته بودند. فشار خون آنها در محدوده نرمال بوده و از این تعداد ۷۰ نفر فشار خون بالا و ۱۰ نفر مبتلا به دیابت و ۴۹ نفر مبتلا به هیپرلپیدمی و ۳۸ نفر سیگار می کشیدند. ۶۵ نفر سابقه پرفشاری فامیلیال داشتند. آزمون آماری t اختلاف معنی داری بین میانگین میزان فشار خون سیستولیک و دیاستولیک در درمانگاه و مانیتورینگ ۲۴ ساعته فشار خون نشان داد (۰۰۱/p< ). . بحث و نتیجهگیری: در این مطلعه مقایسه میزان فشار خون در درمانگاه و همچنین میزان فشار خون در طی ۲۴ ساعت مانیتورینگ نشان داد که ۳۵% موارد که بطور روتین و با اندازه گیری فشار خون در درمانگاه و مطب تحت درمانهای دارویی و غیر دارویی قرار می گیرند عملا نیازی به درمان ندارند و فشار خون آنها در محدوده طبیعی می باشد. با توجه به اختلاف قابل توجه اندازه گیری فشار خون در مطب (درمانگاه)و فشار خون ۲۴ ساعته در منزل استفاده از هولترمانیتورینگ در اکثر بیماران با فشار خون خفیف و متوسط ضروری است. . کلید واژهها: فشار خون، قابل حمل، استرس، هولتر مانیتورینگ، W.C.H
مهرداد مدرسی، صدیقه اسدی ،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: سرخارگل با نام علمی Echinacea purpurea متعلق به خانواده گل ستارهایها (Asteraceae) دارای اثرات درمانی زیادی است که یکی از مهمترین آنها تقویت سیستم ایمنی می باشد در این مطالعه اثرعصاره هیدروالکلی سرخارگل بر پارامترهای خونی موشهای کوچک آزمایشگاهی (گونهBalb/C) بررسی شده است.
مواد و روشها: در این تحقیق ۴۸ موش در ۶ گروه به طور تصادفی تقسیم شدند.گروه کنترل هیچ عصارهای دریافت نکرد.گروه دارونما cc (placebo) ۵/ ۰ نرمال سالین به صورت یک روز در میان و ۴ گروه تیماری به ترتیب عصاره با دوزهای ) mg/kg/۲day۵۰،۱۰۰،۲۰۰،۳۰۰ ) به صورت تزریق درون صفاقی(IP) دریافت کردند. پس از آن از همه موشها به روش خونگیری از قلب، نمونه خون گرفته شد. نتایج بدست آمده با نرمافزار آماری SPSS در سطح ۰۵/۰P< آنالیز گردید.
بحث و نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان میدهد عصاره سرخارگل احتمالاً میتواند با افزایش در تعداد سلولهای سفید خون باعث تقویت سیستم ایمنی شده و با افزایش در تعداد سلولهای قرمز خون بر خونسازی موثر باشد.
یافتهها: مطالعه پارامترهای خونی نشان دادکه تعداد کل سلول های سفید خون هر ۴ گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنیدار دارد(P<۰,۰۵). تعداد نوتروفیلها در هر ۴ گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنیدار نشان داده است، اما تفاوت معنیداری در مونوسیتها مشاهده نشد. تعداد سلولهای قرمز خون در گروههای ۱ و ۲ در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنیدار دارد. در این مطالعه عصاره بر میانگین هموگلوبین، هماتوکریت و شاخصهای سلولهای قرمز خون(MCHC، MCH ،MCV هیچ اثر معنیداری را از نظر آماری نشان نمیدهد.
طاهره طولابی، زهره ونکی، ربابه معماریان، مهرداد نامداری،
دوره ۱۴، شماره ۵ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: یکی ازشاخصهای توسعه بهداشتی درمانی وجود سیستمهای اطلاعات الکترونیکی بیمارستانی(HIS) است، اما از فرایند پرستاری به عنوان یک روش علمی پشتیبانی نمیکند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بهینه سازی HIS دربخش ویژه قلبی بارویکرد"مراقبت پرستاری باروش علمی" انجام شد.
بحث و نتیجهگیری: با دسترسی آسان به استانداردهای مراقبت پرستاری، استفاده بهینه از HIS مهیا شد. پیشنهاد میشود با ارتقاء توانمندیهای HIS و ارتباط چند رشتهای، دریافت مراقبتهای علمی و ایمن، و ثبت دقیق و سریع با استفاده از تکنولوژی فراهم شود.
یافتهها: با بهینه سازی HIS، میانگین مراقبت پرستاری بر بالین بیمار در حیطه های مختلف و در کل از ۴۰/۱۷۷ به۰۶/ ۲۷۳ افزایش یافت (۰۰۱/۰P= ). همچنین رابطه پرستار با بیمار و تیم مراقبتی بهتر شده و دستاورد آن، راحتی خیال بیمار، اطمینان به مراقبتهای دریافتی، اعتماد به پرستار، کاهش شکایات و افزایش رضایتمندی بیمار و همراهان بود.
مواد و روشها: این مطالعه بخشی از یک تحقیق عملکردی مشارکتی است که در بخش مراقبت ویژه قلبی مرکز آموزشی درمانی شهید مدنی خرم آباد در سالهای ۱۳۸۹-۱۳۹۰ در چهار فاز بررسی وضع موجود، طراحی، اجرا واررزشیابی برنامههای تغییر انجام شد. کلیه کسانی که در بکار گیری HIS تاثیر گذار بودند به عنوان شرکت کننده انتخاب شدند(۴۴ نفر). روش جمع آوری داده ها مصاحبه باز، بحث متمرکز گروهی، جلسات گروه هدایت کننده، چک لیست مشاهده مراقبت پرستاری بر بالین بیماربود. نیاز به تغییر در نحوه ثبت گزارشات پرستاری درHIS تبیین، تایید وطراحی شد. مراقبت های پرستاری به روش SOAPIE، تهیه و با همکاری واحدIT در HISقرار داده شد و برنامه ها اجرا و ارزشیابی گردید. همچنین انعکاس و به شور گذاشتن برای اعتبار بخشی استفاده شد. آنالیز داده ها به روش مقایسه مداوم و آزمون ویلکاکسون انجام گردید.
مهرداد ویس کرمی،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ویژه نامه پدافند غیر عامل ۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: اصطلاح جنگ نرم، گرچه نوظهور است اما در عمل از قدیم، از طرف دشمنان اسلام، در جامعه اسلامی،پیاده شده است. بنابراین رگههای آسیب شناسی جنگ نرم در متون دینی قابل ردگیری است. حضرت علی (ع) به دلیل حکومت کوتاه و پر برکت خویش، بیش از سایر اهل بیت، در نهج البلاغه، به این مهم پرداخته اند. نقش خواص گمراه در جنگ نرم قابل توجه است. منظور از خواص در این نوشتار، کسانی است که به هر دلیل-حق یا ناحق- مورد توجه و اقتدای دیگران هستند.
مواد و روشها: مقاله کنونی با روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا به بررسی نقش خواص گمراه در جنگ نرم و تبدیل تدریجی و نا محسوس ضدارزش ها به ارزش و قداست زدایی نظری و عملی از ارزش ها در جامعه اسلامی می پردازد.
یافته ها: انحراف جامعه اسلامی، از اندیشه یا رفتار خواص آغاز می شود. در ادامه، انحراف به صورت "شبهه در اندیشه" و "شهوت در رفتار" به تودهی مردم سرایت می کند. ابتدا، به دلیل تعارض عقاید اسلامی با رفتار هوسناک جامعه، عذاب وجدان جمعی شکل می گیرد. در اینجا خیانت مجدد خواص، به صورت تئوریزه کردن هوسها و ضد ارزشها در قالب شبهه و شبهوت بروز می کند.
نتیجه گیری: در نهایت، عذاب وجدان جمعی، جای خود را به یک آرامش کاذب روانی میدهد و جامعه به "سرگردانی در اندیشه" و "مستی در عمل" مبتلا و از فهم حق ناتوان می شود. اصلاح چنان جامعه ای دشوار است.
شیرین قاضی، حسین مهرداد، مهری دارایی،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: اخلاق حرفه ای پزشکی، نظامی ساختارمند جهت حل مسائل اخلاقی و ارائه راهکارهای مناسب در حیطه پزشکی است. هدف این پژوهش طراحی الگوی اخلاق حرفه ای در پزشکان بود. یافتن مولفه های موثر در اخلاق حرفه ای با رویکرد کیفی انجام پذیرفت که در آن چارچوبی از پیش تعیین شده مانند نظریه یا مدل وجود نداشت و این چارچوب براساس داده های گردآوری شده طراحی شد. |
مواد و روش ها: برای انجام این پژوهش، ابتدا از طریق مطالعه سوابق پژوهش های پیشین شناخت نسبتا جامعی از ادبیات موجود در این زمینه حاصل شد و بر همین اساس نیز فهرستی مقدماتی از عوامل منابع انسانی اثرگذار بر مولفه های اخلاق حرفه ای با روش دلفی تکمیل و نهایی شد. بدین منظور ۱۴ نفر از خبرگان اخلاق حرفه ای به عنوان گروه خبره با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی و ترکیبی از روش های هدفدار یا قضاوتی و زنجیرهای برگزیده شدند. |
یافته ها: یافته ها با استفاده از روش پژوهش کیفی و مدل دلفی تحلیل شدند. یافته های به دست آمده حاصل از این پژهش به شناسایی ۱۱ مولفه شامل وظیفه شناسی، تعالی شغلی، درستی و شرافت، احترام به دیگران، نوع دوستی، تعهد به عدالت اجتماعی، مدیریت زمان، هوش هیجانی، رازداری، دانش اخلاقی و حساسیت اخلاقی منتهی شد. از بین این مولفه ها، مولفه های مدیریت زمان، هوش هیجانی، دانش اخلاقی و حساسیت اخلاقی دستاورد نوین این پژوهش می باشند. همچنین شاخص جدیدی به مولفه رازداری، یعنی الکترونیک شدن پرونده های بیماران افزوده شد.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند الگویی اخلاقی برای وزارت بهداشت و سایر نهادهایی که اخلاق حرفه ای بخشی از گستره وظایف آنهاست مفید باشد. |
محسن روشنپژوه، رکسانا میر کاظمی، مهرداد احترامی، هومان نارنجیها، حسین ملک افضلی، حمیدرضا صرامی، مجید رضا زاده، ابتسام داشی، ماریت قازاریان،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: اختلال مصرف مواد یکی از مشکلات اساسی سلامت در ایران است و کیفیت زندگی را تهدید میکند و معضلات اجتماعی فراوانی را به همراه میآورد. اساس برنامه ریزی و انتخاب روشهای مقابله با این پدیده، وجود اطلاعات دقیق و بروز میباشد، هر چند که تخمین شیوع مصرف مواد چالشی بلند مدت در کشور است، این پیمایش با هدف تعیین شیوع و الگوی مصرف مواد در جمعیت استان لرستان بود. |
مواد و روش ها: پژوهش از نوع مقطعی و پیمایش خانوار بر روی نمونه ۳۹۶۰ نفری از ساکنین ۱۵ تا ۶۴ ساله استان لرستان و در سال ۱۳۹۴ انجام گرفت. ابزار جمعآوری دادهها، فرم محقق ساختهای بود که اطلاعات دموگرافیک و اطلاعات مربوط به مصرف انواع مواد در هفته، ماه و سال گذشته و در طول عمر را جمعآوری میکرد. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی استفاده شد. |
یافته ها: در مجموع ۳۸۷۸ نفر در مطالعه شرکت نمودند. میزان شیوع مصرف در طول عمر در استان لرستان برای سیگار ۳/۱۳%، برای قلیان ۶۸/۱۲%، برای مشروبات الکلی ۱۴/۴% و برای مواد ۳/۷% بود. این میزان در هفتهی گذشته برای سیگار۷/۱۰%، برای قلیان ۵۸/۷%، برای مشروبات الکلی ۹۱/۰% و برای مواد ۴۵/۳% بود. |
بحث و نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد میزان شیوع مصرف سیگار، قلیان، مشروبات الکلی و مواد در طول عمر در استان لرستان پائین تر از میانگین کل کشور است. این میزان برای مصرف قلیان در هفته گذشته، بالاتر از آمارهای کشوری و برای مصرف مواد، سیگار و مشروبات الکلی در هفته گذشته کمتر از میزان شیوع در کشور است. |