۱۵ نتیجه برای نوری
ناهید لرزاده، افسانه دهنوری، مرضیه مؤمن نسب،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۳۸۲ )
چکیده
مقدمه : با توجه به شیوع بالای زایمان زودرس و عوارض شناخته شده آن و اینکه گیرنده های hCG در میومتر رحم انسان وجود دارد و hCG سبب مهار انقباضات میومتر در خارج از بدن می شود، در صدد برآمدیم تا اثرات درمان hCG را در زایمان زودرس بررسی کرده و همچنین با سولفات منیزیم که درمان متداول آن است نیز مقایسه کنیم
مواد و روشها: این کار آزمایی بالینی (Clinical trial ) بر روی زنان حامله بین ۳۵-۲۵ هفته ای مبتلا به انقباضات رحمی با کیسه آب سالم و دیلاتاسیون سرویکس کمتر از ۴ سانتی متر بستری در زایشگاههای شهرستان خرم آباد بین سالهای ۷۹ لغایت ۸۱ صورت پذیرفت.
در این بررسی ۱۰۱ زن حامله بستری در بیمارستانهای شهر خرم آباد به ۲ گروه تقسیم شدند. گروه مورد (۵۰ نفر ) که تحت درمان با hCG به صورت ۵۰۰۰ واحد در شروع و سپس ۱۰۰۰۰ واحد در ۵۰۰ سی سی سرم قندی ریخته و با سرعت ۲۰ قطره در دقیقه به بیماران داده شد و گروه شاهد (۵۱ نفر) تحت درمان متداول با سولفات منیزیم قرار گرفتند.
درمان تا قطع انقباضات رحمی ادامه پیدا می کرد و عوارض جنینی و مادری حین درمان نیز ثبت می شد. بیماران ۲۴ ساعت بعد از قطع درمان در بیمارستان و سپس بعد از ترخیص در مراجعاتی که به درمانگاه و مطب داشتند تا زمان زایمان
پی گیری شدند.
یافته ها : گروهها به لحاظ سن مادر , سن حاملگی و گراویدیتی تقریبا“ مشابه بودند میزان تاخیر در گروه hCG
۶۸/۲۲ روز و در گروه سولفات منیزیم ۵۷/۲۴ روز بود. در گروه hCG ۹ نوزاد (۱۸ درصد) و در گروه سولفات منیزیم نیز ۹ نوزاد (۸/۱۷ درصد) در بخش مراقبت های ویژه نوزادان (NICU) بستری شدند.
میانگین وزن در گروه hCG ۲۳۳۴ گرم و در گروه سولفات منیزیم ۲۲۸۷ گرم بود که اختلاف معنی دار نداشتند (p=NS). در هیچکدام از گروهها دارو قطع نشد؛ ولی میزان شکایت و عوارض در گروه سولفات منیزیم صد درصد بوده و در گروه hCG صفر بود (۰۰۱/۰p<)
نتیجه گیری: با توجه به مشابه بودن تاثیر هر دو دارو در تاخیر زایمانی و سرکوب انقباضات رحمی و میانگین وزن هنگام تولد و بدون عارضه بدون hCG، استفاده از این دارو در پیشگیری از زایمان زودرس به عنوان جانشین سولفات منیزیم منطقی به نظر می رسد و hCG یک کاندیدا مناسب درمان زایمان زودرس می باشد.
مجید طوافی، احمد تمجیدیپور، بیژن نوری، محمد جواد طراحی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: باتوجه به اثر رانی تیدین در مهـار آنـزیـمهای Na+ K+ ATPase ، Ca++ ATPase وMg++ ATPase در بیضهها ، افزایش سطح پرولاکتین ، اختلال در متابولیسم استروژن درکبد و گزارشاتی مبنی بر ژینکوماستی تأثیر مصرف طولانی مدت رانی تیدین بر بیضه مورد مطالعه قرار گرفت.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی ۴۰ رت نر بالغ دو ماهه آلبینو به چهار گروه ۱۰ تایی (یک گروه کنترل و سه گروه آزمایشی ۱، ۲ و ۳) تقسیم شدند. حیوانات گروه آزمایشـی ۱ ، ۲ و ۳ برای مدت دو ماه به ترتیب تحت تجویز دهانی رانـیتیدیـن با دوزهای ۱۰ ، ۷۰ و۴۰۰ mg/kg/day قرار گرفتند. بیضـه راست برداشته و در محلول بوئن ثابت گردید. بعد از پردازش بافتی و برش گیری ، برشها با روشهای H&E ، پاس و تریکروم رنگآمیزی و مورد مطالعه کیفی و مرفومتریک قرار گرفتند.متغیرهای کمی با تست توکی و p<۰,۰۵ به کمک نرم افزار spss۱۲ ارزیابی شد.
نتیجه گیری: رانی تیدین دردوز اپتی مم و دراز مدت ضایعه ای درساختار طبیعی بیضه ایجاد نکرده واثر معنی داری بر تغییر قطر و ضخامت پوشش لوله های سمینی فر نشان نمی دهد.
یافته ها: رانی تیدین دردوز اپتی مم(g/kg/day۱۰) و دراز مدت ضایعه بافتی درساختار طبیعی بیضه ایجاد نکرده و بر تغییر قطر و ضخامت پوشش لوله های سمینی فرنسبت به گروه کنترل تأثیر معنی داری نشان نداد. رانی تیدین در دوزهای بالا (۷۰ و۴۰۰ mg/kg/day) موجب ایجاد شکاف در پوشش لوله ها ، حفره دار شدن لوله ها ، آتروفی لوله ها و کاهش معنی دار ضخامت پوشش لوله های سمینی فر شد (۰۵/۰p<)؛ ولی موجب تغییر قطر لوله ها شد.
ایرج شهرامیان، عبدالوهاب مرادی، عباسعلی معین، نورمحمد نوری، غلامرضا سلیمانی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( یافته ۱۳۸۷ )
چکیده
. مقدمه: ویروس هپاتیت B یکی از شایع ترین پاتوژن های مزمن در جهان به شمار می رود. حدود ۳۵۰ میلیون نفر در سراسر جهان حامل مزمن هپاتیت ب هستند. بیش از سه چهارم عفونتهای هپاتیت ب در جهان در خاور میانه و افریقا واقع میشود. آمارمتفاوتی ازآلودگی به این ویروس ازایران گزارش شده است. با توجه به اینکه درآینده نزدیک طرح واکسیناسیون متولدین ۱۳۶۸ در شهرستان زابل (وکل کشور) انجام خواهد شد، و از وضعیت شیوع مارکرهای سرمی هپاتیت ب در این افراد و سنین کمتر اطلاعات و شواهد دقیقی در دسترس نیست. در این مطالعه وضعیت مارکرهای سرمی هپاتیت B در گروه سنی (متولدین ۱۳۶۸) در شهرستان زابل بررسی گردید. . مواد و روش ها: دراین مطالعه تعداد ۴۵۸ نفر از جمعیت متولدین ۱۳۶۸ انتخاب شده وپس از تکمیل پرسشنامه از آنها نمونه خون گرفته شد. نمونه خون ازنظر مارکر های سرمی هپاتیت ب با استفاده از کیت Diapron ساخت کشور ایتالیا بررسی گردید ونتایج با استفاده از نرم افزار SPSS وارد کامپیوتر شده و بااستفاده ازتستهای آماری مناسب تجزیه وتحلیل شد. . یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد ۲۲۱ نفر (۲/۴۸%) مذکر و ۲۳۷ نفر (۸/۵۱%) مونث بوده و ۱۹۷ نفر (۴۳%) ساکن شهر و ۲۶۱ نفر (۵۷%) ساکن روستا میباشند. از نظر قومیت ۱/۱۷ درصد آنها فارس، ۶۷ درصد سیستانی و ۹/۱۵ درصد بلوچ بودند. در کل افراد مورد مطالعه ۳۶ نفر (۷/۷%) HBsAb مثبت و ۱۶ نفر (۵/۳%) HBsAg مثبت و ۲ نفر (۴۴/۰%) HBcAb مثبت و ۴ نفر (۸۷/۰%) HBeAg مثبت بودند. از کل افراد مورد مطالعه ۷۳ نفر (۹/۱۵%) سابقه واکسیناسیون برعلیه هپاتیت ب داشتند که از بین آنها فقط ۳۲ نفر (۸/۴۳%) HBsAb مثبت بودند. . بحث و نتیجه گیری: میزان ۵/۳% HBsAg مثبت برای گروه مورد مطالعه با توجه به اینکه هنوز در معرض ریسک فاکتورهای عفونت با HBV قرار نگرفتند زیاد بنظر میرسد و میزان ۷/۷% HBsAb مثبت نشان دهنده در معرض آلودگی بودن تعداد زیادی از جمعیت مورد مطالعه را بازگو مینماید. از طرفی فقط میزان ۸/۴۳% HBsAb مثبت بودن افراد واکسینه شده به دلیل عدم کارایی مناسب واکسن در منطقه نگران کننده است. بررسی موارد مذکور به مطالعات وسیعتری در منطقه نیاز دارد.
نفیسه نوریه، سیمین ناصری، روشنک رضایی کلانتری، کاظم ندافی، امیرحسین محوی، محمد خزائی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( یافته ۱۳۸۸ )
چکیده
هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای از مواد شیمیایی بالقوه خطرناک برای محیط زیست بوده و منجر به نگرانی های بهداشتی شوند. این ترکیبات به علت دارا بودن خصوصیاتی همچون سمیت، جهش زایی و سرطان زایی توسطUSEPA در ردیف آلاینده های مقدم قرار گرفته اند. هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای به سختی تجزیه پذیر است. کاربرد فرایند اصلاح زیستی (Bioremediation) برای حذف هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای از خاک های آلوده یکی از گزینه های اقتصادی و مطلوب می باشد. مواد و روش ها: در این مطالعه فنانترن (ترکیب سه حلقه ای از ترکیبات هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای) به عنوان نماینده این ترکیبات انتخاب گردید و در دو دامنه غلظت (mg/kg۱۰۰ و mg/kg۵۰۰) مورد مطالعه قرار گرفت. در ابتدا میکروارگانیسم های تجزیه کننده هیدروکربن های حلقوی جداسازی و پس از سازگاری وغنی سازی، باکتریها شناسایی شدند. آنالیز باکتری به روش تست تأییدی و کیت api انجام گرفت وچهار باکتری سودوموناس spp، باسیلوس، سودوموناس آئروژنوزا و اسینتوباکتر تشخیص داده شد. فنانترن موجود در خاک با استفاده از روش التراسونیک استخراج شد و جهت سنجش میزان فنانترن از دستگاهHPLC استفاده گردید. یافته ها: بررسی مطالعات اصلاح زیستی در خاکهای آلوده به فنانترن نشان داد که حذف موثر فنانترن توسط باکتری سودوموناس بیشتر از باکتری های دیگر است همچنین حذف موثر در ۴۵ روز اول اتفاق می افتد و سپس میزان حذف کاهش می یابد. از یافته های دیگر در این مطالعه این بود که غلظت پایین فنانترن سریعتر از غلظت بالا حذف می شود و همچنین مقایسه تجزیه زیستی فنانترن توسط گونه های خالص و کنسرسیوم نشان داد که سرعت حذف فنانترن توسط کنسرسیوم در ابتدای فرایند از باکتری های دیگر بیشتر است. بحث و نتیجه گیری: نتایج حاصل نشان داد باکتریهای جداسازی شده از محیط کشت غنی شده به جز سودوموناس که تنها توانایی تجزیه نفتالین را دارد، توانایی تجزیه هیدروکربنهای آروماتیک چند حلقه ای را از خود نشان دادند. جمعیت باکتریها در طول هفته اول کاهش و سپس رو به افزایش گذاشت. کاهش اولیه می تواند به دلیل مواجهه با فنانترن باشد اما باکتریها از محیط هایی که تنها منبع کربن آنها فنانترن بوده توانایی تکثیر مجدد را دارند.
زهرا نوری مطلق، قدرت اله شمس خرمآبادی، حاتم گودینی، رضا درویشی چشمه سلطانی،
دوره ۱۴، شماره ۵ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: پسابهای حاوی رنگهای سنتتیک برای سیستمهای اکولوژیکی و سلامت عمومی خطرناک هستند. متیلن بلو یک رنگ شیمیایی آروماتیک پرکاربرد و مهم در صنایع نساجی است. با توجه به آروماتیک بودن اغلب سمی، سرطان زا و جهش زا است. هدف از انجام این مطالعه بررسی کارایی فتوکاتالیستی نانوذرات اکسید روی جهت رنگبری متیلن بلو توسط پرتوهای UV از فاضلاب سنتتیک نساجی میباشد.
مواد و روشها: در این پژوهش تجزیه فتوکاتالیستی رنگ متیلن بلو با استفاده از نانو ذرات اکسید روی با قطر کمتر از ۵۰ نانو متر و پرتو فرابنفش (UVC) در یک راکتور ناپیوسته از جنس پلکسی گلاس مورد مطالعه قرار گرفت. راکتور از دو قسمت تشکیل شده بود که یک قسمت آن شامل نانو ذرات تثبیت شده بر روی شیشه و محلول حاوی رنگ و قسمت دوم محل قرارگیری لامپهای UV بود. زمان تماس، غلظت رنگ، شدت تابش و فاصله لامپ تا سطح کاتالیست از جمله متغیرهای مورد بررسی در این تحقیق بودند.
بحث و نتیجهگیری: با توجه به آزمایش های انجام شده، نتایج این تحقیق نشان داد که این روش (فرآیند فتوکاتالیتیکی اکسید روی) با بهینه سازی عوامل عملیاتی موثر، کارایی مناسبی در رنگبری ماده رنگزای متیلن بلو و حذف COD دارد و می توان در مقیاس های بزرگ تر انجام داد.
یافتهها: خصوصیات مربوط به نانو ذرات اکسید روی بوسیله میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و آنالیز XRD مشخص گردید. تصاویر نشان می دهند که با تثبیت کردن نانو ذرات بر روی شیشه، میزان تخلخل آنها در حد مطلوبی باقی مانده است. زمان تماس ۱۲۰ دقیقه، غلظت بهینه رنگ mg/l ۲۵، شدت تابش بهینه μW/cm۲ ۳۹۵۰ و فاصله بهینه لامپ تا سطح کاتالیست cm۱ حاصل شد. راندمان رنگبری متیلن بلو و حذف COD در مقادیر بهینه کلیه متغیرها به ترتیب ۲/۹۲ و ۷۵ درصد بدست آمد.
قدرت اله شمس خرم آبادی، حاتم گودینی، رضا درویشی چشمه سلطانی، زهرا نوری مطلق ،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: یکی از معایب عمده فتوکاتالیست اکسید روی، عدم ثبات نوری این کاتالیزور در محلول های آبی به علت خوردگی نوری است که باعث کاهش عمده ای در فعالیت فتو کاتالیستی اکسید روی شده و کاربرد عملی آن را در پاکسازی محیط محدود میکند. در این مطالعه کارایی فرآیند فتوکاتالیستی سیلیکا-اکسید روی (UV/Silica-ZnO) در رنگبری و حذف COD با فرآیند فوتوکاتالیستی اکسید روی(UV/ZnO)مقایسه شد. بحث و نتیجهگیری: بر اساس نتایج بدست آمده بهترین درصد سیلیس در ترکیب با نانو ذرات اکسید روی ۱۰ درصد بود بنابراین می توان از فرآیند UV/Silica-ZnO به عنوان یک روش موثر و کارآمد برای رنگبری از پساب های نساجی استفاده کرد. یافتهها: طیف XRD ، عدم وجود ناخالصی را در نانو ذرات تأیید می نماید. درصدهای مختلف سیلیس ۵، ۱۰ و ۱۵ درصد در ترکیب با نانو ذرات اکسید روی مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان رنگبری و حذف COD در مدت تابش ۹۰ دقیقه در فرآیند UV/Silica-ZnO با بارگذاری ۱۰ درصد سیلیس به ترتیب برابر با ۱۰۰ و ۸۱ درصد و برای فرآیند فتوکاتالیستی UV/ZnO به ترتیب برابر با ۶۶ و ۴۴ درصد می باشد. مواد و روشها: این مطالعه در مقیاس آزمایشگاهی انجام شده است. درصدهای مختلف نانو ذرات سیلیس جهت ترکیب کردن با نانو ذرات اکسید روی در فرایند UV/Silica-ZnO بر روی شیشه تثبیت شد. طیف پراکنش اشعه X (XRD) نانو ذرات اکسید روی به تنهایی و نانو ذرات اکسید روی ترکیب شده با سیلیس تهیه شد.
نسیم پیری، غلامرضا گرمارودی، کرامت اله نوری، مجتبی آزادبخت، شیما هاشمی،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: سلامت دختران نوجوان به دلایل متعدد فرهنگی و اجتماعی، ویژگی های بلوغ دختران و شرایط جسمی و روانی این دوران و از همه مهم تر نقش اساسی دختران در زمینه باروری و تأثیر آن بر زندگی خانواده ها در مقایسه با پسران از اهمیت بیشتری برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رفتارهای ارتقا، دهنده سلامت دانش آموزان دختر شهر پلدختر صورت گرفت. مواد و روشها: این مطالعه یک مطالعه مقطعی توصیفی- تحلیلی است. نمونه گیری از بین دانش آموزان به روش چند مرحله ای انجام گرفت. بدین صورت که هر کدام از مناطق به عنوان طبقه در نظر گرفته شد و مدارس دخترانه درون طبقات به عنوان خوشه انتخاب شدند. سپس به روش خوشه ای چند مرحله ای مدارس انتخاب و نمونه های مورد نظر به طور تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد سنجش رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت (HPLPII) بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و آنالیز واریانس استفاده شده است. یافتهها: ۴۲۱ پرسشنامه تکمیل گردید. میانگین نمره کلی رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت ۶/۶۴ درصد کل نمره ممکن بود. میانگین سازه های مسئولیت پذیری سلامت، تغذیه، فعالیت فیزیکی و مدیریت استرس در دانش آموزان به ترتیب ۷/۶۸، ۹/۶۶، ۲/۵۸ و ۸/۵۶ درصد کل نمره ممکن بود. متغیرهای تحصیلات پدر و مادر، شغل مادر، بعد خانوار، نوع سرگرمی و نمایه توده بدنی با رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت ارتباط معنی داری داشتند (۰۰۱/۰>p). بحث و نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که رفتارهای بهداشتی دانش آموزان دختر شهر پلدختر در حد متوسطی می باشد. دو سازه مدیریت استرس و فعالیت جسمانی نسبت به دو سازه دیگر وضعیت نامطلوب تری داشتند؛ لذا ضرورت توجه و مداخلات بیشتر را مبرهن می سازد.
فضل الله فتح الهی شورابه، محمد فرامرزی، روح الله همتی، رضا نوری،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: سرطان پروستات دومین سرطان در مردان و هشتمین علت مرگ در ایران می باشد. در شرایط پاتولوژیک رگزایی باعث افزایش متاستاز و گسترش این سرطان می شود. هدف این تحقیق بررسی تآثیر ده هفته تمرین مقاومتی بر برخی عوامل آنژیوژنز در مردان مبتلا به سرطان پروستات بود.
مواد و روشها: ۲۰ مرد مبتلا به سرطان پروستات با دامنه سنی ۵۵ تا ۶۲ سال انتخاب و به صورت تصادفی به دوگروه کنترل ( ۱۰ نفر) و مقاومتی(۱۰ نفر)تقسیم شدند.گروه تجربی به مدت ۱۰ هفته تمرین و هر هفته سه جلسه تمرین مقاومتی را انجام دادند. هر تمرین سه دور با دوازده تکرار و با شدت ۵۰ تا ۶۵ درصد یک تکرار بیشینه انجام شد. ۴۸ ساعت قبل و ۴۸ ساعت بعد از اجرای پروتکل تمرین و پس از ۱۲ ساعت ناشتا نمونه خونی جهت اندازه گیری عامل رشد اندوتلیالی عروق (VEGF )، عامل رشد فیبروبلاست (FGF ) و نیتریک اکساید (NO ) گرفته شد. تغییرات درون گروهی و بین گروهی به ترتیب با استفاده از آزمون تی وابسته و تی مستقل مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد انجام ۱۰ هفته تمرین مقاومتی باعث افزایش معنی داری در سطوح VEGF(۰۰۰۱/۰P=)، FGF (۰۰۰۱/۰P=) و NO (۰۰۰۳/۰P=)، در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل در مردان مبتلا به سرطان پروستات شد.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد ۱۰ هفته تمرین مقاومتی باعث افزایش عوامل آنژیوژنز، قدرت و توده عضلانی و کاهش خستگی در بیماران مبتلا به سرطان پروستات می گردد.
مهناز صمدبیک، فاطمه ولی زاده کاکاوندی، نوید نوری، مرضیه صارمیان، مهدی بیرجندی،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: تلفن همراه علاوه بر داشتن کاربردهای گسترده میتواند موجب بروز برخی پیامدهای نامناسب شود. با توجه به رواج روزافزون استفاده از این فناوری در دانشجویان، پژوهش حاضر با هدف تعیین سطح وابستگی به تلفن همراه و ارتباط آن با ویژگی های تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی لرستان انجام شد. |
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی تحلیلی در جامعه دانشجویان دانشکده های پیراپزشکی، بهداشت و تغذیه دانشگاه علوم پزشکی لرستان در نیمسال اول تحصیلی ۹۵-۹۴ انجام شد. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه وابستگی به تلفن همراه (CPDQ) جمع آوری شد که ویژگی های روانسنجی آن مورد تأیید قرار گرفته بود. تحلیل داده ها با نرمافزار SPSS و آزمون های آماری t مستقل، ضریب همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس و آزمون تعقیبی دانکن انجام شد. |
یافته ها: میانگین نمره وابستگی به تلفن همراه در دانشجویان ۰۸/۸ ± ۶۱/۴۰ و در سطح متوسط بود. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که ۷/۲۴ درصد از شرکت کنندگان در مطالعه وابستگی خفیف، ۳/۵۱ درصد وابستگی متوسط و ۲۴ درصد وابستگی شدید به تلفن همراه داشتند. همچنین، بین نمره وابستگی به تلفن همراه و معدل نیمسال قبل (۰۳/۰=, P۱۹/۰-=r) و معدل کل (۰۰۶/۰=, P۲/۰-=r) رابطه معکوس معناداری وجود داشت. |
بحث و نتیجه گیری: یافته های مطالعه نشان داد که وابستگی به تلفن همراه موجب کاهش موفقیت تحصیلی میشود. با توجه به گسترش روزافزون استفاده از تلفن همراه در بین دانشجویان، انجام برنامه ریزی و کنترل های لازم برای جلوگیری از پیامدهای منفی آن ضروری است.
|
غلامرضا شهسواری، نگار نوری یزدان، روح الله حیدری، مهدی بیرجندی،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: در حال حاضر بیماری های عروق کرونری (CAD) از عمده ترین دلیل مرگ و میر افراد در سراسر دنیا است. اصلی ترین دلیل بروز CAD آترواسکلروز یا گرفتگی عروق است. در اتیولوژی این بیماری، فاکتور های مختلفی از جمله فاکتورهای ژنتیکی نقش دارند. در این مطالعه فعالیت آنزیم مبدل آنژیوتانسین (ACE) به عنوان یک فاکتور خطر در بروز بیماری مورد ارزیابی قرار گرفت. افزایش فعالیت ACE با افزایش سنتز آنژیوتانسین ۲ احتمالاً در ریسک ابتلا به آترواسکلروز نقش دارد. |
مواد و روش ها: در این مطالعه مورد شاهدی، ۱۴۵ فرد سالم و۱۵۴ فرد بیمار از بین مراجعه کنندگان به بخش قلب و عروق بیمارستان شهید مدنی انتخاب شدند. عدم ابتلا به آترواسکلروز در افراد سالم و همینطور ابتلا به آترواسکلروز در افراد بیمار با گلد استاندارد آنژوگرافی تایید شد. گروه مورد و شاهد از نظر سن و جنسیت همسان سازی شدند. از هر فرد ۵ میلی لیتر خون گرفته و سرم آن جداسازی شد. فعالیت ACE با استفاده از سوبسترای HHL و با استفاده از تکنیک HPLC اندازه گیری شد. |
یافته ها: نتایج نشان دادند سطح فعالیت ACE در افراد بیمار مبتلا به آترواسکلروز نسبت به افراد گروه کنترل بیشتر است و این افزایش از نظر آماری معنادار است (۰۵/۰P <). |
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده افزایش فعالیت ACE میتواند به عنوان یک فاکتور مستقل در بروز CAD نقش داشته باشد و میتوان از آن در ارزیابی ریسک ابتلا به بیماری استفاده کرد.
|
راحله سلطانی، محمدرضا کردی، عباسعلی گائینی، رضا نوری،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: سرطان سینه یکی از مهم ترین عوامل خطر و شایع ترین سرطان در زنان است که آنژیوژنز را تحت تاثیر قرار می دهد. تمرینات ورزشی می توانند فرایند آنژیوژنز در بافت تومور را کاهش دهند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر ۸ هفته تمرین هوازی بربیان ژن HIF-۱α، miR-۲۱ و VEGF در موش های ماده بالب / سی مبتلا به سرطان پستان بود. |
مواد و روش ها: ۱۶ سر موش ماده بالب سی (سن: سه تا پنج هفته و وزن: ۱/۰± ۱/۱۷ گرم) انتخاب و به شکل تصادفی به دو گروه تمرین هوازی و کنترل تقسیم شدند. تمرین هوازی شامل هشت هفته و پنج جلسه در هفته دویدن با شدت ۲۰-۱۴ متر بر دقیقه بود. بیان ژن HIF-۱α، miR-۲۱ و VEGF روش RT&PCR بررسی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مکرر، آزمون تعقیبی بانفرونی و تی مستقل استفاده شد و سطح معنی داری ۰۵/۰> Pدر نظر گرفته شد. |
یافته ها: نتایج نشان داد، تمرین هوازی موجب اختلاف معنادار در رشد حجم تومور و افزایش معنادار بیان ژن HIF-۱α شد. همچنین تمرین هوازی باعث کاهش معنادار بیان ژن miR-۲۱ شد درحالیکه تغییرات بیان ژن VEGF معنادار نبود. |
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد، تمرین هوازی از طریق کاهش بیان ژن miR-۲۱ و VEGF موجب کاهش حجم تومور و بهبود سرطان شده است. |
زیبا شوریده، علی اصغر رواسی، رضا نوری، امیر رشید لمیر،
دوره ۲۳، شماره ۴ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: هدف از مطالعه حاضر تعیین تأثیر تمرین های ورزشی مختلف بر عوامل درگیر در انتقال معکوس کلسترول در بیماران در بیماران جراحی بای پس عروق کرونری (CABG) بود. |
مواد و روش ها: ۴۵ بیمار CABG در سه گروه کنترل (۱۲نفر)، تمرین هوازی (۱۵نفر) و تمرین مقاومتی تقسیم شدند. برنامه تمرین هوازی و مقاومتی به مدت هشت هفته با تواتر سه جلسه در هفته انجام شد. متغیرهای های تن سنجی و بیان ژن ABCG۴ و سطوح سرمی Apo-A و Apo-B قبل و بعد از دوره تمرینی اندازهگیری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازههای مکرر انجام شد و نیز سطح معناداری ۰۵/۰> P در نظر گرفته شد. |
یافته ها: تمرین هوازی و مقاومتی به طور معنا داری سبب افزایش بیان ژن ABCG۴ نسبت به گروه کنترل شد(۰۰۱/۰=p)، اما بین دو گروه تمرینی اختلاف معنا دار نبود (۰۲۱/۰=p). اختلاف معنا دار در سطوح سرمی Apo-A و Apo-B در هر دو گروه تمرین هوازی و مقاومتی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (۰۰۱/۰=p). با این حال اختلاف بین گروه تمرین هوازی و مقاومتی برای Apo-A معنا دار (۰۰۱/۰=p)، اما برای Apo-B معنا دار نبود (۰۰۰/۱=p). همچنین نسبت Apo-A به Apo-B برای گروه تمرین مقاومتی نسبت به گروه کنترل اختلاف معنا دار (۰۰۱/۰=p)، اما برای گروه تمرین هوازی معنا دار نبود (۰۰۰/۱=p). |
بحث و نتیجه گیری: تمرین مقاومتی نسبت به تمرین هوازی، به طور مؤثرتری سبب بهبود تنظیم کننده های انتقال معکوس کلسترول می شود و انجام تمرین مقاومتی برای تنظیم انتقال معکوس کلسترول توصیه می شود. |
سعید کوه گردزاده، وحید ولی پور ده نو، مهدیه ملانوری شمسی،
دوره ۲۳، شماره ۴ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: تمرین عملکردی با شدت زیاد به خوبی توسط افراد سالمند قابل اجراست اما اثر این نوع تمرین بر عوامل سرمی مرتبط با سلامت مغزی بررسی نشده است. بنابراین، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر تمرین عملکردی با شدت زیاد بر سطوح سرمی BDNF، IGF-۱ و VEGF مردان و زنان سالمند بود. |
مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی، تعداد ۲۳ نفر (۷ مرد و ۱۶ زن) به دو گروه تجربی (۱۶ نفر) و کنترل (۷ نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی پروتکل تمرینی که شامل شش حرکت بود را سه جلسه (هر جلسه ۲۵ دقیقه) در هفته، برای هشت هفته انجام دادند. حرکات با شدت تمام برای ۳۰ ثانیه اجرا می شدند. بین هر دور ۱۵ ثانیه و بین هر حرکت ۲ دقیقه استراحت وجود داشت. برای تحلیل داده ها از آزمون های t زوجی و کوواریانس استفاده شد و سطح معناداری ۰۵/۰p< تعیین شد. |
یافته ها: نتایج نشان داد در گروه تجربی مقادیر سرمی BDNF (۰۰۰۵/۰=p، ۳۷/۱۱+)، VEGF (۰۰۰۵/۰=p، ۴۹/۷+)، IGF-۱ (۰۰۱/۰=p، ۹۱/۳+)، LDL (۰۰۴/۰=p، ۳۳/۳-) و HDL (۰۰۴/۰=p، ۴۸/۷+) به طور معناداری تغییر کرد. در گروه کنترل مقادیر سرمی BDNF (۱۴۹/۰=p، ۵۸/۱+)، IGF-۱ (۴۸۶/۰=p، ۲۷/۰+)، LDL (۸۹۷/۰=p، ۱۴/۰+) و HDL (۵۳۴/۰=p، ۱۰/۱+) به طور غیرمعنادار و VEGF (۰۱۰/۰=p، ۶۷/۰+) به طور معناداری تغییر کرد. نتایج آزمون کوواریانس اختلاف معناداری را بین دو گروه در همه متغیرها نشان داد (۰۵/۰>p). |
بحث و نتیجه گیری: هشت هفته تمرین عملکردی با شدت زیاد در مردان و زنان سالمند، سطوح سرمی عوامل مرتبط با سلامت مغزی را افزایش می دهد. بنابراین، انجام این تمرینات برای بهبود عملکرد مغزی در سالمندان پیشنهاد می شود. |
غلامرضا شهسواری، علیرضا موید کاظمی، نگار نوری یزدان،
دوره ۲۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع ۲ یکی از اصلی ترین دلایل مرگ و میر و درمان آن یکی از اولویت های بالینی می باشد. هدف مطالعه ارزیابی اثر اسانس روغنی مرزه خوزستانی( SKEO) و کارواکرول بر شاخص پراکسیداسیون لیپیدی (MDA) ، ظرفیت تام آنتی اکسیدانی پلاسما (TAC) و همینطور فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی می باشد.
مواد و روش ها: مطالعه از نوع تجربی می باشد. القای دیابت در موش های صحرایی نر ویستار با تزریق mg/kg ۷۰ آلوکسان بصورت داخل صفاقی صورت گرفت. رتها بصورت تصادفی به ۵ گروه ده تایی تقسیم شدند. پس از دوره تیمار (۲۰ روز) شاخص های پراکسیداسیون لیپیدی و هم چنین فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی در همولیزات تمامی گروه ها مورد سنجش قرار گرفت. SKEO با روش GC-Mass آنالیز گردید. آنالیز داده ها با استفاده از SPSS ۲۳ و آزمون های ANOVA یکطرفه و Tukeyانجام شد.
یافته ها: نتایج مطالعه ما نشان داد که میانگین مقادیر گلوتاتیون و TAC گروه های دیابتی تحت تیمار در هر دو دوز در مقایسه با گروه کنترل دیابتی افزایش ومیزانMDA در مقایسه با گروه کنترل دیابتی کاهش یافت (۰۵/۰>P). از طرف دیگر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی در گروه های تحت درمان نسبت به گروه رت های دیابتی افزایش معنا داری را نشان داد (۰۵/۰>P). آنالیز SKEO با روش GC-Mass نشان داد که کارواکرول (درصد) عمده ترین ترکیب این عصاره را تشکیل می دهد.
بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج عمده ترین ترکیب SKEO ، کارواکرول بوده و دارای خواص آنتی اکسیدانی می باشد. گروه های تیمار شده با SKEO و کارواکرول هر دو کاهش معناداری در میزان MDA و افزایش شاخص های دفاع آنتی اکسیدانش نشان دادند. |
مجید پرنوری، وحید تأدیبی،
دوره ۲۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: با توجه به شیوع مصرف مکمل سیترولین مالات برای بهبود عملکرد ورزشی و یافته های متناقض موجود در این زمینه، هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر حاد مکمل سیترولین مالات بر قدرت بیشینه و توان بی هوازی تنیس بازان مرد میانسال بود.
مواد و روش ها: این کارآزمایی بالینی با یک طرح دوسویه کور متقاطع و با موازنه متقابل انجام شد. بدین منظور، تعداد ۱۶ تنیسباز مرد داوطلب با دامنه سنی ۶۴-۴۵ سال به طور تصادفی در هر دو شرایط مصرف مکمل و دارونما قرار گرفتند. مکمل سیترولین مالات به صورت نوشیدنی حاوی هشت گرم سیترولین مالات مصرف شد. در شرایط دارونما، مالتودکسترین جایگزین سیترولین مالات شد. یک هفته دوره پاکسازی بین دو شرایط مصرف مکمل و دارونما در نظر گرفته شد تا آثار احتمالی مکمل از بین برود. یک ساعت پس از مصرف مکمل یا دارونما، به ترتیب و با فاصله زمانی پنج دقیقهای، قدرت چنگش، پرش عمودی و آزمون بیهوازی وینگیت اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی زوجی استفاده شد.
یافته ها: تحلیل های آماری نشان داد که پس از مصرف مکمل سیترولین مالات، اوج و میانگین توان بی هوازی در آزمون وینگیت به طور معناداری بالاتر از شرایط دارونما بود (۰۰۱/۰P<). همچنین، رکورد پرش عمودی پس از مصرف سیترولین مالات در مقایسه با مصرف دارونما بیشتر بود (۰۰۱/۰P<). حداکثر و میانگین قدرت چنگش نیز با مصرف مکمل بیش از شرایط دارونما بود (۰۰۱/۰P<).
بحث و نتیجه گیری: مصرف مکمل سیترولین مالات، یک ساعت پیش از فعالیت ورزشی منجر به بهبود معنادار در قدرت بیشینه و توان بیهوازی تنیس بازان مرد میانسال میشود. |