۳۱ نتیجه برای کرمی
رقیه جبرئیلی، مرضیه مومن نسب، افشین قنبری ، حسن علی ویسکرمی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۸۲ )
چکیده
مقدمه : سلاحهای شیمیایی که سابقه آنها به جنگ جهانی اول بر می گردد به کلیه عواملی اطلاق می شود که اثرات مستقیم سمی بر روی انسان , حیوانات و گیاهان دارند. رژیم عراق در طی دوران جنگ تحمیلی از سموم مختلف به خصوص گاز خردل و اعصاب به طور قابل ملاحظه ای استفاده نمود که اثرات آن پس از گذشت سالها همچنان مشهود است.
مواد و روشها : این مطالعه توصیفی ـ مقطعی با هدف بررسی ضایعات پوستی در جانبازان شیمیایی استان لرستان در سال ۸۱ انجام شد. اطلاعات به وسیله معاینه بالینی جمع آوری و در پرسشنامه ثبت شد و در مجموع ۹۵جانباز که در دوران جنگ در معرض مستقیم با گازهای شیمیایی بودند, مورد بررسی قرار گرفتند .
یافته ها :کلیه جانبازان شیمیایی مورد مطالعه , مرد با میانگین سنی ۲۶/۳۹سال و همگی مبتلا به ضایعات پوستی بودند. شایعترین علائم پوستی: خارش ، سوزش ، خشکی و پوسته پوسته شدن بود.از نظر نوع ضایعه, اریتم (۸۱%)، اکسکوریاسیون
(۹/۸۷%)و پاپول (۵/۴۹%)فراوانترین ضایعات پوستی بودند. تشخیص نهایی در ۷۸درصد جانبازان شیمیایی مورد مطالعه درماتیت مزمن و ۷/۷درصد درماتیت سبوره ئیک و ۸/۸درصد درماتیت مزمن و سبوره ئیک به صورت توأم بوده است .در هنگام مواجهه با گازهای شیمیایی فقط ۹/۳۷درصد جانبازان از ماسک و ۴۰درصد از لباس بطور کامل و صحیح استفاده کرده و بقیه یا استفاده نکرده یا بطور ناقص این وسایل را به کاربرده بودند . ضایعات اکثراًدر نواحی سینه ، کمر و پشت ، اندام تحتانی ، شکم و سرو صورت بوده و ۷۸درصد جانبازان دارای ضایعات متعدد بودند.
نتیجه گیری : با توجه به نتایج این مطالعه, کلیه جانبازان شیمیایی این استان از ضایعات پوستی مختلف و با درجات متفاوت رنج می برند. هر چند پیش از نیمی از آنان نوع گاز را نمی دانستند . لذا پیشنهاد می شود مطالعات گسترده تری بر روی اثرات دراز مدت این گازها انجام شود.
اعظم محسن زاده، مهرداد نامداری، علیرضا قینی، کوروش شاه کرمی، امیر خشایار ورکوهی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۳ )
چکیده
مقدمه: بیماران تالاسمی ماژور به علت آنمی شدید به طور مداوم به تزریق خون نیاز دارند. یکی از عوارض مهم در این بیماران رسوب آهن در بافت قلب است که باعث فیبروز و اختلال کار قلب می شود. اختلال قلبی یکی از علل اصلی مرگ و میر در این بیماران است. هدف ازاین مطالعه بررسی عوارض قلبی دربیماران بتا تالاسمی ماژور بود.
مواد و روشها: این مطالعه به صورت توصیفی ـ تحلیلی انجام گرفت. حجم نمونه کلیه بیماران بتا تالاسمی ماژور مراجعه کننده به بیمارستان شهید مدنی خرم آباد در نیمه اول سال ۱۳۸۲ (۱۰۰ بیمار) را شامل می شد. متغیرهای این مطالعه شامل سن, جنس, فریتین سرم, سن تزریق خون, سن استفاده از دسفرال, گروه خونی و سطح هموگلوبین بود. ازتمام بیماران معاینه کامل واکوکاردیوگرافی توسط متخصص قلب انجام و اطلاعات با پرسش نامه جمع آوری شد و به وسیله برنامه SPSS تحلیل آماری انجام گرفت.
نتیجه گیری: بر اساس آزمون آماری کای ـ دو بین سن بیماران، سن استفاده از دسفرال و فریتین سرم با بیماری قلبی رابطه معنی دار وجود داشت (۰۵/۰p<)؛ اما بین جنس بیماران و گروه خونی رابطه معنی دار پیدا نشد.
پیشنهاد می شود که تزریق خون و استفاده از دسفرال به طور منظم در بیماران بتاتالاسمی ماژور انجام شود. همچنین بررسی های دوره ای کار قلب در این بیماران ضروری است. یافته ها: از ۱۰۰ بیمار مورد مطالعه ۳۳ درصد از بیماران دارای بیماری قلبی بودند. از جمله ۶ نفر اختلال سیستولیک بطن چپ از نوع محدود کننده واختلال دیاستولیک بطن چپ باکسر جهشی ۵۵-۵۰ درصد داشتند. بزرگی هر چهار حفره و کاردیو میوپاتی بانارسایی برون ده بالا باکسرجهشی ۵۰-۴۵ درصد در ۲ بیمار مشاهده شد. فشار خون ریوی شدید ,نارسایی دریچه آئورت و سه لختی, اختلال بطن چپ و راست, پریکاردیال افیوژن باکسرجهشی ۵۵-۴۵ درصد در ۲ بیمار و بزرگی بطن چپ به تنهایی یا همراه بزرگی بطن راست باکسرجهشی ۶۰ درصد در بقیه بیماران قلبی وجود داشت.
۵/۵۴% بیماران قلبی مذکر و ۵/۴۵ % مونث بودند. در ۲۳% فریتین سرم بین ۲۰۰۰-۱۵۰۱ نانوگرم درمیلی لیتر بود. بیشترین تعداد بیماران درگروه سنی ۲۰-۱۱ سال قرار داشتند. سن شروع تزریق خون در۲۰%بین یک تا دوسالگی بوده است. سن استفاده از دسفرال در ۲۵% بعد از پنج سالگی بود. بیشتر بیماران تالاسمی مبتلا به بیماری قلبی، گروه خونی O داشتند. دو مورد مرگ به علت نارسایی قلبی وجود داشت.
عزیزالله عباسی، رویا فرزانگان، غلامرضا کرمی، مهرناز والی زاده، محمدبهگام شادمهر، مهرداد عرب، مجتبی جواهرزاده، ساویز پژهان، ابوالقاسم دانشور،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: میزان خودکشی در سالهای اخیر رو به افزایش گذاشته است. ارائه یک مجموعه از بیمارانی که بعد از اقدام به خودکشی زیر ونتیلاتور قرار گرفتهاند و در اثر لولههای داخل نای دچار عارضه تنگی در مجرای هوایی (تراشه) شدهاند، باعث شناخت بیشتر این عارضه و راههای مقابله و پیشگیری از آن میشود.
مواد و روش ها: طی یک مطالعه آینده نگر، از میان بیمارانی که به علت تنگی مجرای هوایی ناشی از لوله گذاری به مرکز ما معرفی شده بودند، آنهایی که علت لوله گذاری اقدام به خودکشی کرده بودند، بررسی شدند. این کار با پرکردن پرسشنامه تنظیم شده ثبت کامپیوتری اطلاعات آماری و پیگیری منظم بالینی، در مدت ۱۵ ماه (اردیبهشت ۱۳۸۲ تا تیر ماه ۱۳۸۳) انجام گرفت.
نتیجه گیری: بهنظر میرسد در بیماران ما مشکلات اجتماعی نظیر بیکاری، تجرد و کمسوادی بیشتر از اختلالات روانی زمینهساز اقدام به خودکشی بوده است. بیمارانی که بعد از خودکشی زیر ونتیلاتور قرار میگیرند و دچار تنگی تراشه میشوند با عمل رزکسیون آناستوموز قابل درمان میباشند، اگر چه میزان عود تنگی در آنها بیشتر از گروههای دیگر است.
یافته ها: از میان ۱۰۰ بیمار مبتلا به تنگی ناشی از لوله گذاری، تعداد ۱۹ بیمار وارد مطالعه شدند (میانگین سنی
۹۶/۹+۳/۲۵ سال، محدوده ۵۶-۱۷ سال، ۱۰ نفر مؤنث و ۹ نفر مذکر). نوع بیماری و علت خودکشی براساس تشخیص روانپزشک عبارت بود از: ۱۱ مورد استرس روانی اجتماعی در زمینه شخصیت مشکلدار یا نابالغ و ۷ مورد وجود اختلال روانی، در یک نفر علت نامعلوم بود. علل مستقیم اقدام به خودکشی عبارت بودند از: مشکلات خانوادگی ۱۰ مورد، مسائل عشقی ۲ مورد، اعتیاد ۳ مورد، ناراحتی سیستم عصبی و افسردگی ۶ مورد، مشکلات اجتماعی ۲ مورد. بعضی از بیماران ۲ علت را ذکر کرده و یک بیمار نیز از ذکر علت خودکشی خودداری کرد. مدت لوله گذاری بیماران بهطور متوسط ۷۸/۱۴ روز بود (محدوده ۳-۳۰ روز)، ۸ بیمار تراکئوستومی شده بودند و طول تنگی بهطور متوسط ۱۲/۳۵ میلیمتر بود (محدوده ۵۰-۲۰ میلیمتر). درمانهای انجام شده شامل رزکسیون آناستوموز محل تنگی و نیز دیلاتاسیون متناوب تنگی بود. ۳ بیمار با دیلاتاسیون درمان شدند و در ۱۶ بیمار عمل رزکسیون آناستوموز تراشه انجام شد. ۸ مورد عود تنگی بعد از رزکسیون ایجاد شد که با رزکسیون مجدد (۴ نفر) و با دیلاتاسیون متناوب (۲ نفر) بهبودی یافتند و در ۲ مورد نیز استنت گذاشته شد. این گروه از بیماران با یک گروه مشابه که بهعلل مختلف دیگری دچار تنگی بعد از لولهگذاری شدهبودند، مقایسه شد. میزان عود تنگی (P=۰/۰۱۱) و طول تنگی (P=۰/۰۱۱) در گروه خودکشی بیشتر از گروه شاهد بود.
اعظم محسن زاده، طاهره جوادی، فاطمه یاری، کوروش شاه کرمی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: هیپربیلیروبینمی مشکل شایع نوزادان است که حدود ۶۰% نوزادن ترم ( رسیده ) و ۸۰% نوزادان پره ترم ( نارس) در هفته اول تولد به آن مبتلا می شوند. با توجه به آن که عده نسبتا کثیری از مردم لرستان به طور سنتی از آرد جو برای درمان هیپربیلیروبینمی استفاده می کنند و در موارد بسیاری نوزاد را به پزشک ارجاع نمی دهند , هدف از این مطالعه, آن بود که در صورت موثر بودن آرد جو برای درمان هیپربیلیروبینمی، به عنوان یکی از شیوه های طب سنتی به جامعه پزشکی ارائه گردد و در صورت موثر نبودن به مردم استان اعلام و عوارض ناشی از زردی شدید اخطار داده شود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده آرد جو همراه با فتوتراپی مؤثرتر از فتوتراپی به تنهائی بود؛ اما باید به مردم آگاهی داده شود که در صورت ابتلای نوزاد به زردی حتما تحت درمان پزشکی قرار گیرند و آرد جو به تنهائی درمان قابل اعتمادی نیست.
یافته ها: از ۹۰ نوزاد مورد مطالعه، ۶۲ نفر(۹/۶۸%) پسر و ۲۸ نفر(۱/۳۱%) دختر بودند. مدت زمان بستری در گروه مورد در اکثر موارد ( ۴/۴۴%) ۲ روز با میانگین ۷/۲روز و در گروه کنترل (۳/۳۳%) ۴ روز با میانگین ۷/۳ روز بود. حداکثر مدت زمان بستری شدن در گروه مورد ۴ روز و در گروه شاهد ۷ روز بود. بین میانگین مدت زمان بستری دو گروه تفاوت آماری معنی داری وجود داشت ( ۰۰۱/۰< P ). تفاوت آماری معنی داری بین میانگین بیلی روبین در دو گروه آزمایش و کنترل طی
۲۴و۴۸ساعت پس از بستری وجود داشت (۰۵/۰p<) و مدت زمان بستری در گروه آزمایش کوتاهتر از گروه کنترل بود.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش کارآزمائی بالینی کنترل شده روی ۹۰ نوزاد رسیده ( ترم) با سطح بیلیروبین mg/dl۱۵ به بالا طی مدت یکسال( ۱۳۸۳) در بخش نوزادان بیمارستان شهید مدنی خرم آباد وابسته به دانشگاه علوم پزشکی لرستان , انجام شد. نوزادان به ترتیب در دو گروه ۴۵ نفره مورد و شاهد تقسیم شدند. در گروه مورد , علاوه بر فتوتراپی , آرد جو نرم و صاف شده روی تمام بدن نوزاد بجز دور ناف و صورت پاشیده شد. در گروه شاهد , نوزادان فقط تحت درمان با فتوتراپی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه و تست های آزمایشگاهی بود.
اعظم محسن زاده، مهناز مردانی، کوروش شاه کرمی، فرزاد ابراهیم زاده،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( یافته ۱۳۸۷ )
چکیده
مقدمه: شواهد زیادی از فوائد شیر مادر برای سلامت نوزاد و مادر وجود دارد. در بعضی مناطق جهان میزان تغذیه انحصاری با شیر مادر در ۶ ماه اول زندگی شیرخوار کاهش یافته است. همچنین مهمترین فاکتورهای مربوط با کاهش میزان تغذیه انحصاری با شیر مادر در ۶ ماه اول زندگی عوامل اقتصادی - اجتماعی مانند سن مادر، وضعیت اشتغال مادر، سطح سواد مادرو فاصله بین شیرخوار از فرزند قبلی وبعدی است. مواد و روشها: این مطالعه از نوع مقطعی – توصیفی تحلیلی بود. جامعه مورد مطالعه مادران دارای کودک ۶ ماهه تا یکساله بودند. حجم نمونه ۳۴۰ نفر بود. متغیرها شامل سن، شغل مادر، رتبه زایمان، جنس کودک،نوع زایمان تحصیلات مادر، علت تغذیه غیر انحصاری،فاصله سنی کودک فعلی با قبلی، وضعیت تغذیه انحصاری با شیر مادرو مدت تغذیه انحصاری به ماه بود. داده ها پس از جمع آوری با نرم افزار spss جهت آنالیز آماری قرار گرفت. در این تحقیق همچنین از آزمون های مانند آزمون کای- دو، آزمون دقیق فیشر، آزمون من ویتنی، آزمون کروسکال والیس و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافتهها: از ۳۴۰ نمونه، ۱۵۱ نفر زایمان به طریق سزازین داشتند. تعداد مادران شاغل ۵۷ نفر و تعداد مادران خانه دار ۲۸۳ نفر بودند.از ۳۴۰ بچه ۱۸۵ نفر پسر و ۱۵۵ نفر دختر بودند که ۱۰ نفر دو قلو بودند. میزان تغذیه انحصاری با شیر مادر در ۶ ماه اول زندگی ۱/۷۹% بدست آمد. ۹/۲۰% شکست در تغذیه انحصاری داشتند. از میان ۲۶۸ شیرخوار که تغذیه انحصاری داشتند ۱۴۴ نفر پسر و ۱۲۴ نفر دختر بودند. تعداد مادرانی که تحصیلات دانشگاهی داشتند ۵۳ نفر بودند و تعداد مادرانی که تحصیلات متوسطه داشتند ۱۴۵ نفر و مادرانی که بیسواد یا کم سواد بودند ۱۴۲ نفر بودند. علل شکست تغذیه انحصاری عبارتند از: افت در منحنی رشد، شاغل بودن، چند قلویی و سایر علل بود. بین شغل مادر، سواد مادر، زایمان به روش سزارین و شکست تغذیه انحصاری با شیر مادر در ۶ ماه اول زندگی ارتباط معنی داری وجود داشت. دلیل اصلی برای شکست تغذیه انحصاری با شیر مادر کاهش رشد فرزندان گزارش شده بود. بحث و نتیجهگیری: براساس یافته های بدست آمده میزان شکست تغذیه انحصاری با شیر مادر در ۶ ماه اول زندگی شیرخواردر شهر خرم آباد ۹/۲۰% بود. بنابراین ما پیشنهاد میکنیم مادران شاغل حداقل ۶ ماه مرخصی زایمان جهت تغذیه انحصاری بنابه توصیه سازمان بهداشت جهانی داشته باشند، محل مناسبی برای شیردهی کودکان درمحل کار فراهم شود یا ساعت کاری کاهش یابد. مادران باید با جدول رشد نرمال بچه ها وعلل کاهش رشد آنها بیشتر آشنا باشند، همچنین با یدبه مادران در مورد فوائد شیرمادر در طی حاملگی، زایمان و در مراکز بهداشتی درمانی آموزش داده شود.
حسین کرمی، کوروش وحیدشاهی، مهرنوش کوثریان، علی عباسخانیان، نیکو پروین نژاد، سارا احتشامی، معصومه میرراجعی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( یافته ۱۳۸۷ )
چکیده
. مقدمه: از آنجا که اطلاعات دقیقی در مورد عوارض بینایی در بیماران تالاسمی منطقه مازندران وجود ندارد دراین مطالعه شیوع عوارض چشمی و عوارض مرتبط با آن در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور تحت پوشش بخش تالاسمی بیمارستان بوعلی سینا ی ساری مورد بررسی قرار گرفت. . مواد و روش ها: این مطالعه به روش توصیفی مقطعی وجامعه مورد مطالعه ۶۰ نفر از بیماران تالاسمی ماژور تحت پوشش بخش تالاسمی بیمارستان بوعلی سینای ساری بودند. بیماران از نظر وضعیت بیماری و عوارض آن از پرونده موجود در بخش بررسی شده سپس بررسی حدت بینایی توسط اپتومتریست و با کمک چارت اسنل و بررسی ته چشم توسط پزشک انجام شد. . ابزار مطالعه پتانسیل برانگیخته بینایی( VEP )دستگاه TOENEES ساخت ایتالیا بود که واجد قابلیت اخذ VEP و P۳۰۰ بود. یافته ها با نرم افزار SPSS۱۳ و استفاده از ابزار آمار توصیفی و تستهای آماری مناسب تحلیل گردید. . یافته ها: مطالعه بر روی ۶۰ بیمار که ۳۳ نفر از آنها (۵۵%) مذکر بودند انجام شد. در مطالعات چشمی ۴ نفر (۶/۶%) از نظر اپتومتری مشکل داشتند سه بیمار با اصلاح عیب انکساری دید نرمال پیدا نمودند. در معاینات اسلیت لامپ ۳ بیمار (۵%) مبتلا به کاتاراکت به صورت Inferior Posterior cortical cataract بودند. ۲ بیمار (۳/۳%) نیز رسوبهای دانه ای در نواحی محیطی و سطحی عدسی punctuate lens cortical opacity داشتند. یک بیمار (۷/۱%) نیز mild nuclear sclerosis داشت. در معاینات با افتالکوسکوپ مستقیم و غیر مستقیم ۴ بیمار (۷/۶%) تغییرات رنگدانه ای در ناحیه ماکولا و یک بیمار (۷/۱%) تغییر در عصب بینایی به صورت Left optic nerve head pit داشتند . همچنین در ارزیابی نوروفیزیولوژیک به صورت VEP هیچیک از بیماران یافته غیر طبیعی از نظر زمان تاخیر یا latency و ولتاژ نشان ندادند. . بحث و نتیجه گیری: این پژوهش نشان میدهد که در بیماران ما مجموعاً ۲۰% دچار عوارض چشمی بودند. عوارض یافت شده در مطالعه ما می تواند ناشی از سمیت مستقیم دسفرال، توکسیسیتی آهن،و اثرات دارو در اتصال به مس و روی و خارج کردن آنها از سلولهای شبکیه و یا از عوارض خونسازی خارج مغز استخوانی تالاسمی باشد. مسلماً با استناد به یافته های فوق معاینات و پیگیری مستمر این بیماران از لحاظ عوارض چشمی و تنظیم دوز دسفرال ضروری به نظر می رسد.
کبری کرمی، شهناز رستمی، فتانه قدیریان،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( یافته ۱۳۸۸ )
چکیده
Ø مقدمه: تولد نوزاد نارس شوک بسیارزیادی به والدین ایجاد می کند، مادران اضطراب ،عصبانیت، استرس و سوگواری را تجربه می کنند ،متعاقب استرس آسیب دیدگی روانی و افسردگی ایجاد می شود علیرغم آمار بالای تولد نوزاد نارس در کشورمان و استرس بالای والدین ، مطالعه ی ثبت شده ای در زمینه استرس مادران وجود ندارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخلات آموزشی- حمایتی بر استرس مادرانی که نوزاد آنها نارس متولد شده است و طول مدت بستری انجام شده است . |
Ø مواد و روش ها : پژوهش حاضر مطالعه ی نیمه تجربی است که در سال ۱۳۸۶، در بیمارستان آموزشی امام خمینی شهر اهواز انجام شد. در گروه مداخله (۳۰ n= ) و گروه کنترل (۳۰ n= ) از مادران نوزادان نارس تک قلو، بدون سابقه ی تولد نوزاد نارس به روش تصادفی انتخاب و در مطالعه شرکت کردند.سطح استرس مادران در روز اول تولد با پرسشنامه ی محقق ساخته سنجیده شد، گروه مداخله برنامه حمایتی - آموزشی شامل آموزش مراقبت از نوزاد به مادر، مشارکت مادر در مراقبت از نوزاد، پیگیری سیر درمان و اطلاع رسانی به مادر و آموزش ترخیص را دریافت کردند. آموزش برنامه در ۳ – ۲ جلسه با کمک فیلم آموزشی نحوه ی مراقبت از نوزاد نارس (ساخته ی پژوهشگر)و کتابچه ی آموزشی انجام شد در سن یک ماهگی نوزادان،پرسشنامه ی استاندارد تنیدگی والدینی ( PSI ) در اختیار واحدهای مورد پژوهش قرار گرفت. یافته ها از طریق نرم افزار SPSS آزمون کای دو ، من ویتنی و t مستقل مقایسه شدند. |
Ø یافته ها: توزیع میانگین نمرات استرس واحدهای مورد پژوهش قبل از مداخله در گروه مورد و شاهد اختلاف معنی دار آماری نشان نمی دهد (۶۶/۰ p= ) پس از مداخله آزمون آماری من ویتنی بین میانگین نمرات استرس واحدهای مورد پژوهش در دو گروه مورد و شاهد اختلاف معنی دار آماری نشان می دهد (۰۰/۰ p= ). طول مدت بستری اختلاف معنی دار اماری در دو گروه مور و شاهد نشان نداد (۹۶/۰ p= ). |
Ø بحث و نتیجه گیری: اجرای برنامه مداخلات آموزشی- حمایتی استرس مادران نوزاد نارس را به میزان قابل توجهی کاهش داده و روی طول مدت بستری به علت کوتاه بودن مدت مطالعه اثرگذار نبود. |
|
بهمن حسنوند، فرید بهرامی، اعظم درویشی، کبری کرمی، مسعود چگنی،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده
شناخت بدشکلیها وحرکات اصلاحی شاخهای از تربیت بدنی به شمار میرود که درصدد اصلاح و برطرف کردن ضعفها و ناهنجاریهای مختلف عضلانی، ارگانیکی و هماهنگی و تعادل با استفاده از حرکات و برنامههای دقیق و اصولی ورزش می باشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر حرکات اصلاحی منظم بر ناهنجاریهای اسکلتی(اسکولیوز، پایپرانتزی، افتادگی شانه ها و کف پای صاف ) دختران دانشآموز شهر خرمآباد در سال ۸۹-۸۸ بود.
مطالعه حاضر از نوع نیمهتجربی است، تعداد ۱۶۰ نفر از دختران دانشآموز شهرستان خرمآباد به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل صفحه شطرنجی، پودیاسکوپ، تستهای مرتبط با سنجش ناهنجاریها، شاقول و متر نواری بود.پرسشنامه مورد استفاده به صورت پیشآزمون و پسآزمون بررسی تمرینات کششی و قدرتی بمدت ۲۴ جلسه در طول ۲ ماه انجام و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون کوواریانس انجام شد.
تمرینات اصلاحی اعمال شده در این تحقیق میتواند راهحلی مناسب، ارزان و بدون عارضهی جانبی جهت برطرف نمودن ناهنجاریهای اسکلتی عضلانی روشی مفید، ارزشمند و ارزان در درمان افرادی باشد که در سنین پایین به ناهنجاریهای عملکردی ستون فقرات مبتلا می-شوند و میتواند از بروز مشکلات و ناهنجاریهای دوران پیری بکاهد
میزان ناهنجاری افتادگی شانه، کف پای صاف و پایپرانتزی در دختران ۱۲ ساله پس از انجام تمرینات دارای کاهش معنیداری بود( به ترتیب ۰۰۱/۰ p< و ۹۶/۷ = F ، ۰۰۱/۰ p< و ۱/۱۰۰ = F و ۰۰۱/۰ p< و ۶۳/۲۷ = F ) اما در مورد اسکولیوز تفاوت معنیداری مشاهده نشد(۰۰۱/۰ p< و۳۲/۳ = F) . در مورد افتادگی شانه، کف پایصاف و پایپرانتزی در دختران ۱۳ ساله پس از انجام تمرینات دارای کاهش معنیداری بود( به ترتیب ۰۰۱./۰ p< و۹۶/۷= F و ۰۰۱/۰ p< و ۱/۱۰۰ = F و ۰۰۱/۰ p< و ۶۳/۲۷ = F) اما در مورد اسکولیوز تفاوت معنی-داری مشاهده نشد(۰۰۱/۰ p< و۳۲/۳ = F) .میزان ناهنجاری افتادگی شانه، کف پایصاف و پایپرانتزی در دختران ۱۴ ساله پس از انجام تمرینات دارای کاهش معنیداری بود( به ترتیب ۰۰۱/۰ p< و ۹۶/۷ = F و ۰۰۱/۰ p< و ۱/۱۰۰ = F و ۰۰۱/۰ P< و ۶۳/۲۷ = F) اما در مورد اسکولیوز تفاوت معنیداری مشاهده نشد(۰۰۱/۰ p< و۳۲/۳ = F).
بهمن حسنوند، کبری کرمی، عبدالله خدادای، مهدی ولیپور،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر تمرینات استقامتی و قدرتی بر میزان هموگلوبین گلکوزیله و قند خون ناشتای بیماران دیابتی نوع دوم در سال ۸۸ در شهر خرم آباد انجام شده است.
بحث و نتیجهگیری: این مطالعه نشان می دهد تمرین استقامتی باعث کاهش سطح هموگلوبین گلیکوزیله شده، درصورتیکه تمرینات قدرتی میزان آن را به طور معنی داری کاهش نداد و به نظر می رسد این تمرینات بیشتر باعث تغییر معنادار این فاکتور شده است.
یافتهها: ۲۹ نفر از آزمودنی ها در سه گروه تمرینات را تا پایان انجام دادند. میانگین سن، وزن، شاخص توده بدنی و میزان مصرف دارو در سه گروه تفاوت معنی دار آماری نشان نداد (۷۶/۰p=).کاهش هموگلوبین گلیکوزیله در گروه استقامتی قبل و پس از آزمون، تفاوت معنی داری نشان داد (۰۲/۰p= ). اما در گروه کنترل و تمرینات قدرتی، تغییرات تفاوت معنی دار نشان نداد . قند خون ناشتا پس آزمون در گروه استقامتی و قدرتی کاهش یافت و این تفاوت معنی دار بود، اما در گروه کنترل تفاوت معنی داری نشان نداد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر مطالعه ای نیمه تجربی است که در بین ۳۰ نفر از مردان مبتلا به دیابت نوع ۲ مراجعه کننده به آزمایشگاههای شهر خرم آباد، پس از غربالگری و مصاحبه حضوری با روش نمونه گیری هدفمند انجام شده است.آزمودنی ها پس از تکمیل پرسشنامه سوابق پزشکی و رضایتنامه به طور تصادفی به سه گروه تمرین استقامتی، قدرتی و گروه کنترل تقسیم شدند.شرایط شرکت در پژوهش سن بالای ۳۰ سال قند خون ۱۵۰-۲۵۰، فقدان هرگونه بیماری مزمن دیگر و سابقه ورزشی طی ۳ ماه گذشته، سکته قلبی ، پرفشاری خون شدید و عوارض دیابت و...بودند. قبل از تمرینات از آزمودنی ها که به مدت ۸-۱۲ ساعت ناشتا بودند نمونه گیری خون انجام شد. تمرینات قدرتی و استقامتی به مدت ۸ هفته و زیر نظر مربی مربوطه اجرا شدند.تمرینات قدرتی شامل ۱۰ حرکت برای عضلات و برای هر حرکت سه تا چهار دور و هر دور، ۱۰ تا ۱۲تکرار در نظر گرفته شد و اصل اضافه بار در طول ۸ هفته رعایت گردید. تمرینات استقامتی شامل دویدن بر روی دستگاه تردمیل با ۶۰ % حداکثر ضربان قلب بود. ۱۰نفردر گروه کنترل قرار داشتند که تا پایان تحقیق به توصیه ها عمل نمودند. پس از اتمام دوره هشت هفته ای تمرینات، پس آزمون (آزمایش خون) انجام شد . ارزیابی اطلاعات توسط نرم افزار آماری SPSS انجام پذیرفت. جهت مقایسه میانگین ها (پیش آزمون، پس آزمون) از تی جفت شده استفاده گردید.
معصومه ویسکرمی، محمود بهرامیزاده، فرهاد طباطباییقمشه، رضا وهاب کاشانی، سمانه حسینزاده، مینا کریمی، پونه قاسمی، نگار مومنی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: راکرها یکی از رایج ترین اصلاحات خارجی کفشهای طبی هستند و در درمان مشکلات مفصل مچ و مفاصل میانی پا به کار میروند. هدف از انجام این مطالعه مشخص کردن میزان دقیق محدودیت حرکتی است که راکر پاشنه-تا-پنجه روی مفاصل پا و مچ ایجاد میکند.
بحث و نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که این کفش طبی دامنه حرکتی مفاصل پا و مچ را در صفحه ساژیتال محدود می کند ولی تا حدودی باعث افزایش دامنه حرکتی این مفاصل در صفحه فرونتال می شود
یافتهها: تفاوت میانگین دامنه حرکتی مفصل مچ با کفش راکر در مقایسه با کفش معمولی در صفحه ساژیتال کاهش( ۰۰۵/۰p= )و در صفحه فرونتال افزایش یافت( ۰۲۸/۰p= ). این تفاوت ها از نظر آماری معنیدار شد ولی در صفحه عرضی اختلاف میانگین( ۲۰۳/۰p= )معنیدار نشد. دامنه حرکتی مفصل میانی پا نیز در صفحه ساژیتال کاهش( ۰۴۷/۰p= )و در صفحه فرونتال( ۰۱۳/۰p= )افزایش یافت . این اختلاف از نظر آماری معنیدار شد. در صفحه عرضی نیز با کفش راکر کاهش دامنه حرکتی از نظر آماری معنیدار شد( ۰۱۵/۰p= ).
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی و نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس بود . نمونه آماری ۱۵ دانشجوی دختر در گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال ، با شاخص توده بدنی طبیعی و الگوی راه رفتن طبیعی بودند. ابزار مورد استفاده دستگاه تحلیل حرکت وایکان ۴۷۰، با ۶ دوربین مادون قرمز با فرکانس ۶۰ هرتز بود. دامنه حرکتی مفاصل ضمن راه رفتن با استفاده از هر دو نوع کفش محاسبه شد و نتایج حاصل با استفاده از آزمون غیرپارامتری ویلکاکسون تحلیل شد.
علی محمدیان، رضا کرمیان، سید پیمان هاشمی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: مریم نخودی گیاهی است از خانواده Lamiaceae متعلق به جنس Teucrium علفی، پایا، کرکدار و معطر با ارتفاع ۴۰-۱۰ سانتیمتر، این گیاه حاوی مقادیری تانن، ترپنوئید، ساپونین، استرول، فلاونویید و لوکوآنتوسیانین است همچنین واجد اثرات آنتیباکتریال بوده ولی اثرات ضد قارچیبارزی ندارد . از خواص دارویی این گیاه می توان به اثرات کاهنده کلسترول و تری گلیسیرید و پائین آورنده فشارخون، آنتیاکسیدان، ضدتب و ضدمیکروب، ضددرد، آنتی اولسری، و آنتی اسپاسمودیک اشاره داشت.
مواد و روشها: در این پژوهش از اکوتیپ های مختلف مریم نخودی سرشاخه های گلدار بصورت نمونه گیری سیستماتیک تصادفی تهیه گردید و به روش تقطیر با آب بوسیله دستگاه کلونجر اسانس آن استخراج شد سپس توسط دستگاه های GC و GC/MS ترکیبات شیمیایی آن شناسایی گردید.داده های بدست آمده توسط نرم افزار آماری Spss ver ۱۹ مورد آنالیز قرار گرفت.
بحث و نتیجهگیری: نتایج بررسی انجام شده نشان داد که ۴ گونه از جنس Teucrium در استان لرستان رویش دارد که عبارتنداز:Teucrium orientale ، Teucrium polium، Teucrium melissoides ، Teucrium stocksianum
پس از بررسی نتایج بدست آمده مشخص گردید که اکوتیپ خرم آباد از نظر عملکرد اسانس ( ۶/۰ درصد ) همچنین تعداد ترکیبات شیمیایی شناسایی شده موجود در اسانس از سایر اکوتیپ ها برتر می باشد .پس از آنالیز داده های مربوط به ترکیبات شیمیایی شناسایی شده اکوتیپ های مورد بررسی مریم نخودی در استان لرستان مشخص شد چنانچه اولویت تولید ترکیبات شیمیایی نظیر : cavacrol،bicyclogermacrene ، -pinene، -caryophyllene، farnesene-cis-bباشد اکوتیپ خرم آباد نسبت به سایر اکوتیپ ها معرفی و پیشنهاد می گردد.یافتهها: نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین مقادیر درصد اسانس اکوتیپهای مختلف مورد بررسی گونه دارویی مریم نخودی در سطح یک درصد اختلاف معنیداری وجود دارد. همچنین بین مقادیر ترکیبات شناسایی شده موجود در اسانس این گونه در رویشگاه های مختلف (اکوتیپهای متفاوت) اختلاف معنیداری در سطح یک درصد وجود دارد. ترکیبات اصلی اسانس اکوتیپ های مورد بررسی عبارتنداز: -pinene، bicyclogermacrene، carvacrol، -caryophyllene ،farnesene-cis-b ،germacren-D
زهرا میرآزادی، بابک پیلهور، محمد هادی مشکات السادات، رضا کرمیان، مسعود علیرضایی، آزاده خونساری،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: مورد Myrtus communis درختچه همیشه سبزی است که از خانواده Myrtaceae میباشد. در نظر گرفتن ویژگیهای محل رویش و موقعیت گیاه در طبیعت از عمده عواملی است که میتواند بر میزان اسانس و مواد موثره گیاه تاثیر زیادی داشته باشد.
بحث و نتیجهگیری: رویشگاه کرکی کمترین میزان تولید اسانس را در بین رویشگاه های مورد استان لرستان به خود اختصاص داده است. همچنین در مجموع جهت جنوب غربی با جهتهای شمالی و جنوبی به لحاظ میزان اسانس تفاوت معنیداری نشان داد.
یافتهها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون، وجود ارتباط مستقیم معنیدار بین ارتفاع از سطح دریا و درصد بازده اسانس (۳۵۸/۰r= و۰۴۹/۰p= ) و همچنین ارتباط معکوس بین میزان سدیم خاک و درصد بازده اسانس (۴۰۵/۰r = و ۰۲۷/۰p = ) را نشان داد. بین درصد بازده اسانس در رویشگاههای مختلف و همچنین جهات جغرافیایی مختلف اختلاف معنیداری مشاهده گردید.
مواد و روشها: به منظور بررسی تاثیر عوامل اصلی اکولوژیکی موثر بر میزان اسانس درختچه مورد، ازچندین رویشگاه اصلی مورد دراستان لرستان نمونه برداری به عمل آورده و از هر منطقه ۴۰ گرم برگ خشک اسانس گیری شد و درصد بازده اسانس برگ های مناطق مختلف به دست آمد. علاوه بر آن مولفه های اصلی فیزیوگرافیک هر کدام از رویشگاه ها (شیب، جهت دامنه، ارتفاع از سطح دریا) نیز اندازه گیری شد. از بین عوامل اکولوژیک قابل اندازه گیری نیز عناصر سدیم، پتاسیم، منیزیوم و کلسیم و میزان اسیدیته و شوری خاک مورد اندازه گیری قرار گرفت
کبری کرمی، کتایون بختیار، بهمن حسنوند، شیرزاد صفری، شیرین حسنوند،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: این مطالعه با هدف مقایسه کیفیت زندگی و سلامت عمومی بعد از زایمان سزارین و طبیعی در زنان انجام شده است.
مواد و روشها: مطالعه حاضرمقایسه ای همگروهی است. جامعه پژوهش کلیه زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر خرم آباد که با نمونه گیری هدفمند ۳۸۰ نفر از آنان با داشتن شرایط ورود در مطالعه شرکت کردند. جمع آوری اطلاعات در طی ۱۸ ماه در مرحله (ماه آخر بارداری و هشت هفته پس از زایمان) انجام شد. فرمهای مصاحبه شامل اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه سلامت عمومی GHQ۲۸ و پرسشنامه خلاصه شده کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت بود. داده ها با آمار توصیفی و آزمون t آنالیز واریانس یک طرفه و تحلیل رگرسیون لجستیک، آزمون مجذور کای، من ویتنی در سطح معنی داری ۵% بررسی شدند.
بحث و نتیجهگیری: کیفیت زندگی در ابعاد مختلف آن و همچنین سلامت عمومی در مادران با زایمان طبیعی نمرات بهتر و مطلوبتری را نشان میدهد
یافتهها: ۲۵۰ نفر (۱۴۶ نفر زایمان طبیعی و ۱۰۴ نفر سزارین انتخابی) فرمهای مصاحبه و پرسش نامه های پژوهشی را تکمیل کردند.. میانگین نمرات حیطه جسمی (۰۰۱ /۰ (P= و روانی )۰۲/۰ P=) کیفیت زندگی تفاوت معنی دار آماری نشان میدهد؛ و در حیطه محیط و اجتماعی و کل تفاوت معنی دار آماری دیده نمیشود. شانس ایجاد علائم مرضی در زنان با زایمان سزارین ۲۶/۳ برابر زنان زایمان طبیعی بوده است. شانس ایجاد علائم مرضی در مقیاس شکایت جسمانی در زنان با زایمان سزارین ۰۹/۳ برابر (۰۰۱ /۰ (P= افسردگی ۷۵/۱ برابر)۰۲/۰ P=)و اختلال کنش اجتماعی ۶۸/۱ برابر)۰۴/۰ P=) زنان زایمان طبیعی است .
معصومه ویسکرمی، یوسف فلاح، مینا کریمی، احمد تمجیدی پور، نگار مومنی، مهین عادلی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: راکرها یکی از رایج ترین اصلاحات خارجی کفش های طبی می باشند و در درمان مشکلات مچ پا به کار می روند. هدف از انجام این مطالعه مشخص کردن میزان دقیق تغییرات گشتاورهای وارد بر مفصل مچ و پارامترهای فضایی و زمانی راه رفتن هنگام استفاده از این راکر می باشد. بحث و نتیجهگیری: بر اساس یافته های موجود بزرگترین مزیت این کفش بدون تغییر ماندن سرعت حرکت و کاهش گشتاورهای وارد بر مفصل مچ پا در صفحه ساژیتال و در نتیجه کاهش بار وارد بر مفصل و تاندون آشیل می باشد، ولی افزایش گشتاورها در صفحه فرونتال سبب افزایش مقداری بی ثباتی در مفصل می شود. یافتهها: تفاوت میانگین گشتاورهای وارد بر مفصل مچ با کفش راکر در مقایسه با کفش معمولی در صفحه ساژیتال کاهش (۰۰۲/۰=P) و در صفحه فرونتال افزایش(۰۰۷/۰=P) یافت و این تفاوت ها از نظر آماری معنادار شد ولی تفاوت میانگین پارامترهای فضایی و زمانی راه رفتن از نظر آماری معنادار نشد. مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی با نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس بود و نمونه آماری ۲۰ دانشجوی دختر، با الگوی راه رفتن طبیعی بودند. ابزار مورد استفاده دستگاه آنالیز حرکت وایکان ۴۷۰ و صفحه نیرو کیستلر بود. برای هر فرد پارامترهای فضایی و زمانی و گشتاورهای وارد بر مفصل مچ پا ضمن راه رفتن با استفاده از هر دو نوع کفش محاسبه شد و نتایج حاصل با استفاده از آزمون t زوجی تحلیل شد.
زینب شاکرمی، نوروز دلیرژ، علی شیخیان، کبری چهاری، مسعود علیرضایی،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: زیتون دارای اثر محافظتی اثبات شده در برابر بیماریهای التهابی مزمن است؛ اما هنوز مشخص نیست که این خصوصیت زیتون ناشی از اثر آنتیاکسیدانی یا توانایی آن در تعدیل سیستم ایمنی است. هدف از این مطالعه، بررسی توانایی عصاره برگ زیتون بر سطح سرمی تعدادی از سایتوکاینهای مرتبط با سلولهای Th۱۷ (به عنوان میانجیهای مهم التهابی) و نیز اثر آنتی اکسیدانی آن بر برخی از متغیرهای مربوطه در مغز موش صحرایی بود. مواد و روشها: تعداد ۴۰ رأس موش صحرایی نر به پنج گروه مساوی تقسیم شدند. به گروه اول شبه دارو، به گروه دوم ویتامین C با دوز mg/kg ۱۰ و به سایر گروهها عصاره برگ زیتون حاوی اولئوروپئین با دوزهای ۵، ۱۰ و ۱۵ (mg/kg) به مدت ده روز به صورت دهانی به وسیله گاواژ تجویز شد. در پایان دوره، خونگیری از قلب حیوانات انجام شد و میزان اینترلوکینهای ۱۷، ۲۳ و TGFβ در سرم آنها به روش الایزا اندازهگیری شد. فعالیت آنزیمهای گلوتاتیون پراکسیداز (GPX)، سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، کاتالاز (CAT) و غلظت مواد واکنش دهنده با اسید تیوباربیتوریک (بهعنوان شاخص پراکسیداسیون لیپید یا TBARS) در نیمکره راست مغز ارزیابی شد. یافتهها: میزان TBARS در گروه کنترل نسبت به گروههای دیگر افزایش معنیداری را نشان داد (۰۵/۰< P). فعالیت آنزیمهای GPX و SOD در گروهی که اولئوروپئین با دوزmg/kg ۱۵ به آنها تجویز شده بود نسبت به گروه کنترل و آنهایی که اولئوروپئین را با دوز کمتر دریافت کرده بودند افزایش آماری معنیداری را نشان داد (۰۵/۰< P). اگرچه در میزان IL-۱۷ و IL-۲۳ تفاوت آماری معنیداری بین گروهها وجود نداشت، ولیTGFβ در گروههایی که دوزهای مختلف اولئوروپئین را دریافت کرده بودند نسبت به گروه کنترل کاهش معنیداری را نشان داد (۰۵/۰< P). بحث و نتیجهگیری: عصاره برگ زیتون حاوی اولئوروپئین، دارای اثرات آنتیاکسیدانی معنیداری بر شاخصهای اکسیداتیو در مغز موش صحرایی بود، ولی اثر قابل توجهی بر میزان سایتوکاینهای مرتبط با سلولهای Th۱۷ (بجز (TGFβنداشت؛ بنابراین اثر محافظتی آن در برابر بیماریهای التهابی احتمالاً ناشی از خواص آنتیاکسیدانی آن است نه تعدیل سایتوکاینهای مرتبط با سلولهای Th۱۷.
ابراهیم فلاحی، آیدا نجفی، پوریا تندکار، معصومه کرمی، سجاد روستا،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: مطالعات گذشته نشان داده اند که دریافت لبنیات با سندروم متابولیک رابطه معکوسی دارد. گرچه مکانیسم اصلی آن کاملاً روشن نیست، به نظر می رسد کلسیم و ویتامین D دو عامل اصلی مسئول این تأثیرات مثبت باشند. هدف از انجام این مطالعه تعیین ارتباط بین دریافت کلسیم و ویتامین D رژیمی و سندروم متابولیک و اجزای آن میباشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی، ۹۷۳ نفر( ۲۳۷ مرد و ۷۳۶ زن) از ساکنین شهر خرم آباد به روش نمونه گیری خوشهای چند مرحله ای و به صورت تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. دریافت های غذایی افراد با استفاده از پرسشنامه بسامد خوراک (۲۰۱ آیتمی) ارزیابی و با استفاده از نرم افزار Nutritionist ۴ تجزیه و تحلیل شد، نمونه خون سیاهرگی جهت اندازه¬گیری سطح متغیرهای متابولیکی جمع آوری و فشار خون اندازه گیری شد. سندروم متابولیک طبق معیارهای انجمن قلب آمریکا (AHA) تعریف شد.
یافته ها: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که بین وضعیت تأهل و سندروم متابولیک ارتباط معناداری وجود دارد (۰۰۱/۰=P). همچنین بین تحصیلات و ابتلا به سندروم متابولیک ارتباط معناداری وجود دارد (۰۰۱/۰=P). بین دریافت ویتامین D و افزایش سطح قند خون ناشتا، تری گلیسرید و HDL-کلسترول، ارتباط معکوس معناداری مشاهده گردید (به ترتیب ۰۱۸/۰P=، ۰۴/۰ P=، ۰۲۶/P= ) اما بین کلسیم و اجزای سندروم متابولیک ارتباطی مشاهده نشد.
بحث و نتیجه گیری: ارتباط معناداری بین ویتامین D رژیمی و سندروم متابولیک دیده نشد هرچند بین دریافت ویتامین D و خطر بالا بودن سطح قند خون ناشتا، تری گلیسرید و HDL-کلسترول ارتباط معکوسی مشاهده شد. همچنین طبق نتایج به دست آمده بین کلسیم دریافتی و سندروم متابولیک ارتباط معناداری وجود نداشت.
محمد جواد اکرمی، فرهاد نظریان فیروزآبادی، احمد اسماعیلی،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: استفاده شیر الاغ بهعنوان یک منبع تغذیه جدید، به دلیل خواص تغذیه ای و فقدان پروتئین های آلرژی زا در حال افزایش است. فلور میکروبی شیر الاغ، بهخصوص باکتری¬های اسید لاکتیک (LAB) آن هنوز بهطور کامل شناسایی نشده اند. این تحقیق برای اولین بار با هدف بررسی فلور میکروبی شیر الاغ بهمنظور شناسایی باکتری های بومی با خواص پروبیوتیکی انجام گرفت.
مواد و روشها: باکتری های اسید لاکتیک شیر الاغ با استفاده از محیط های کشت اختصاصی و به کمک روش های استاندارد میکروبیولوژی شناسایی گردیدند. تعداد ۲۵۰ کلونی مجزا و تصادفی از ۳ نمونه شیر الاغ مربوط به عشایر شهرستان سلسله جداسازی شدند. برای شناسایی گونه ها از آزمون های گرم، کاتالاز، حرکت در محیط جامد، توانایی رشد در ۹/۶pH و غلظت (w/v)۵/۶% کلرید سدیم، تخمیر قندها و آزمون هیدرولیز هیپورات سدیم به همراه شناسایی میکروسکوپی استفاده شد.
یافته ها: از ۲۵۰ کلونی انتخابی، ۲۰ کلونی، باکتری های کاتالاز منفی، گرم مثبت و کوکسی بودند. نتایج این مطالعه نشان داد که شیر الاغ عمدتاً حاوی گونه هایی از دو جنس استرپتوکوکوس و انتروکوکوس است. بیشترین نوع باکتری جداسازی شده به گونه ی انتروکوکوس فکالیس (حدوداً ۵۵%) تعلق داشتند. برای اولین بار در ایران، نتایج این آزمایش توانست گونهی استرپتوکوکوس دیورسی را از شیر الاغ جداسازی و گزارش نماید.
بحث و نتیجه گیری: علیرغم فراوانی لیزوزیم در شیر الاغ، وجود باکتری های پروبیوتیک مفید نشان می دهد که این شیر میتواند جایگزین مناسبی برای تغذیه کودکان حساس به پروتئین های شیر گاو باشد. تولید باکتریوسین ها توسط انتروکوکوس فکالیس، میتواند از رشد و تکثیر سایر باکتری های بیماری زا جلوگیری کند. شناسایی گونه استرپتوکوکوس دیورسی در شیر الاغ میتواند زمینه را برای مطالعات بعدی در خصوص مشخصات این باکتری در کشور فراهم کند.
علی فرهادی، ، جهانگیر کرمی، آسیه مرادی، حسن مختارپور، محمدجواد بگیان کوله مرز، امید محمدی، اکرم یوسفی،
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نارسایی شناختی و هیجانی در پیشبینی عضویت در گروه های معتاد و غیرمعتاد انجام شد.
|
مواد و روش ها: این پژوهش یک پژوهش بنیادی و از نظر نوع بررسی پسرویدادی (مقطعی- مقایسه ای) است که بهصورت گذشتهنگر انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را مردان سوءمصرفکننده مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد یکی از شهرستانهای استان لرستان در سال ۱۳۹۳ تشکیل میدادند. نمونه انتخابی از این جامعه شامل ۱۰۰ نفر از افراد سوءمصرفکننده مواد و ۱۰۰ نفر از افراد عادی (از میان همراهان بیماران) بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. همه شرکت کنندگان پرسشنامه های نارسایی شناختی (CFQ) و نارسایی هیجانی (TSA-۲۰) را تکمیل نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل ممیز استفاده شد. آنالیز با استفاده از برنامه آماری SPSS-۲۰ صورت گرفت.
|
یافته ها: در تحلیل ممیز به روش همزمان، هفت متغیر پیشبین (دشواری در توصیف و شناسایی احساسات، تفکر معطوف به بیرون، مشکلات حافظه، حواسپرتی، اشتباهات سهوی و عدم یادآوری اسامی) و در روش گام به گام سه متغیر پیشبین (نارسایی شناختی، دشواری در توصیف احساسات و مشکلات مربوط به حافظه) برای تنها تابع ممیز از اختلاف بین دو گروه معتاد و غیرمعتاد تبیین می شود.
|
بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که افراد معتاد و غیرمعتاد را میتوان از روی نارسایی شناختی و هیجانی تمییز داد.
|
سعید ویس کرمی، محمد حسن فتحی نسری، حسن احمدوند، لادن رشیدی، رضا محمد رضایی خرم آبادی،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: مطالعات نشان دادهاند که تولید رادیکالهای آزاد در اثر تمرینات سنگین ورزشی بخصوص گونه اکسیژن (ROS) باعث آسیب به بافتها شده که میتوان با مصرف بهموقع مواد آنتی اکسیدانی از این امر جلوگیری کرد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات آنتی اکسیدانی عصاره هیدروالکلی پوست انار بر کاهش اثرات تنش اکسیداتیو ناشی از یک جلسه ورزش درمانده ساز بود.
|
مواد و روش ها: در این مطالعه تعداد ۳۲ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار بهطور تصادفی به چهار گروه هشتتایی تقسیم شدند: ۱)con (گروه کنترل). ۲) PPHE۲۰۰ (mg/kg ۲۰۰ عصاره هیدروالکلی پوست انار)، ۳)PPHE۲۵۰ (mg/kg ۲۵۰ عصاره هیدروالکلی پوست انار) و ۴) vit.E (mg/kg ۵ ویتامین E). حیوانات به مدت ۸ هفته بهطور منظم روزانه یک ساعت ورزش داده شدند و در آخرین جلسه تمرین تحت استرس ورزش درمانده ساز قرار گرفتند. بلافاصله پس از آخرین جلسه تمرین نمونه خون از ورید باب جهت تعیین فعالیت آنزیمهای پاراکسوناز-۱، میلوپراکسیداز و سطح نیتریک اکسید در نمونه سرم تهیه شد.
|
یافته ها: فعالیت آنزیم پاراکسوناز-۱ سرم گروههای PPHE۲۰۰ (۴۷/۱±۰۲/۲۳)، PPHE۲۵۰ (۹۸/۱±۵۹/۲۳) و vitE (۶۵/۲±۳۸/۲۵) در مقایسه با گروه کنترل (۳۸/۱±۵۷/۱۸) افزایش معنی داری داشت (۰۵/۰P<). فعالیت آنزیم میلوپراکسیداز سرم گروههای PPHE۲۰۰ (۹۷/۹±۷۶/۳۲)، PPHE۲۵۰ (۰۵/۶±۴۵/۳۱) و vitE (۵۶/۴±۹۴/۲۴) در مقایسه با گروه کنترل (۱۴/۶±۷۰/۴۰) کاهش معنی داری داشت (۰۵/۰P<). سطح نیتریک اکسید سرم گروههای PPHE۲۰۰ (۴۸/۲±۵۹/۴۶)، PPHE۲۵۰ (۶۲/۲±۲۷/۴۰) و vit E (۸۲/۳±۲۵/۳۶) در مقایسه با گروه کنترل (۳۶/۵±۱۸/۴۷) کاهش معنی داری داشت (۰۵/۰P<).
|
بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد مصرف عصاره پوست انار موجب بهبود وضعیت سیستم آنتی اکسیدانی، ضد التهابی و کاهش اثرات تنش اکسیداتیو ناشی از فعالیت شدید بدنی میگردد.
|
زینب کرمی نژاد، منصور سودانی، مهناز مهرابی زاده هنرمند،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: شکست عاطفی، حالت سرخوردگی و حقارت است که پس از طرد شدن توسط محبوب به فرد دست می دهد. لذا مطالعه حاضر باهدف بررسی اثربخشی رویکرد هیجان-مدار بر تنظیم شناختی هیجان دانشجویان دختر دچار شکست عاطفی انجام شد.
|
مواد و روش ها: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامه ی آماری شامل کلیه دانشجویان دختر مبتلا به شکست عاطفی دانشگاه های شهر اهواز در سال ۹۴-۹۳ بود. حجم نمونه ۲۲ نفر بود که از این تعداد، ۱۱ نفر از آزمودنی هایی که رضایت کامل داشتند در گروه آزمایش و ۱۱ نفر دیگر در گروه گواه جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه ضربه عشق، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان بود. همه آزمودنی ها به دو پرسشنامه پاسخ دادند سپس افراد گروه آزمایش، مداخله درمانی را طی ۸ جلسه ۶۰ دقیقه ای بهصورت فردی و ۲ بار در هفته دریافت نمودند. در پایان هر دو گروه مجدداً به پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان پاسخ دادند. پس از گذشت یک ماه از اجرای پس آزمون، آزمون پیگیری برای هر دو گروه اجرا گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی، از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد.
|
یافته ها: یافته ها نشان داد رویکرد هیجان-مدار در مرحله پس آزمون و پیگیری موجب استفاده بیشتر از راهبردهای مثبت شناختی تنظیم هیجان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است.
|
بحث و نتیجه گیری: از آنجا که عشق و احساس های همراه با شکست عشقی از نوع هیجان است، لذا درمان هیجان-مدار میتواند تأثیر معناداری بر تنظیم شناختی هیجان دانشجویان دختر دچار شکست عاطفی بگذارد.
|