جستجو در مقالات منتشر شده


۱۱ نتیجه برای بدری زاده

هدایت نظری، پریسا نامداری، محمد جواد طراحی، افسانه بدری زاده،
دوره ۹، شماره ۱ - ( یافته ۱۳۸۶ )
چکیده

مقدمه: افسردگی یکی از شایع‌ترین اختلالات روانپزشکی و از علل شایع ناتوانی و مرگ زودرس است. این اختلال همچنین باعث افزایش هزینه‌های اقتصادی تحمیل شده به فرد و جامعه می‌گردد. اختلال‌های روانی عامل پانزده درصد ناتوانی‌ها و مرگ‌های زودرس در کشورهای رو به رشد هستند. بر اساس گزارش مشترک WHO و بانک جهانی، اختلال افسردگی در صدر ده علت مهم ناتوانی و از کار افتادگی در جهان است. بنابر این شناسایی این اختلال در افراد و برخورد صحیح و درمان به موقع افسردگی آنان برای فرد، خانواده و جامعه بسیار ارزشمند است.

مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی مقطعی با هدف غربالگری اختلال افسردگی در جمعیت ۶۴ ـ ۲۰ ساله شهر خرم آباد بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ساکنین شهری در مناطق دوگانه شهرداری خرم‌آباد بود. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد شده بک با ۲۱ پرسش بوده است که اختلال افسردگی را می‌سنجد. جمعیت هر یک از نواحی سه‌گانه در مناطق ۲ و ۱ شهرداری بصورت خوشه‌ای و چند مرحله‌ای انتخاب شدند. روش نمونه‌گیری مناطق خوشه‌ای و روش نمونه‌گیری خانوار نمونه‌گیری سیستماتیک بوده است. اطلاعات جمع‌آوری شده با روش آماری مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها: از مجموع ۲۷۴۰ نفر ۴/۳۳% دارای علائم اختلال افسردگی بودند که از این میان ۲۵% دارای افسردگی خفیف، ۱% شدید و ۴/۷% متوسط بودند. بیشترین میزان افسردگی بین ۶۵ ـ ۵۰ سالگی و کمترین میزان ۴۶ ـ ۳۰ سالگی بود. افسردگی در زنان با اختلاف ناچیزی بیشتر از مردان بود (۳/۳۴% در مقابل ۴/۳۲%). بیشترین میزان افسردگی در افراد بیوه ۳/۴۳% و کمترین آن در متأهلین ۲۹% بود. بیشترین میزان افسردگی در مشاغل مختلف، در کارگران ساده ۶/۴۷% و کارگران تخصصی ۲/۴۳% و کمترین آن در کارمندان حرفه‌ای با ۲/۱۶% بوده است. بر حسب تحصیلات بیشترین افسردگی با ۴/۱۷% در مقاطع سیکل و دیپلم و کمترین آن به ترتیب در افراد بی‌سواد و یا با تحصیلات کم ۱/۷% و ۶/۸% با تحصیلات دانشگاهی بود. کمترین میزان افسردگی با ۵/۳% در افراد با درآمد بالای ۲۰۰ هزار تومان و بیشترین میزان افسردگی با ۷/۲۹% در افراد با درآمد کمتر از ۲۰۰ هزار تومان بوده است. همچنین بین سن، تأهل، میزان تحصیلات، شغل، میزان درآمد خانوار، نوع مسکن و افسردگی ارتباط معنی داری بدست آمد (۰۰۱/۰ p< ) ولی بین جنس، سکونت در مناطق مختلف و افسردگی ارتباط معنی داری وجود نداشت.

بحث و نتیجه گیری: ارائه خدمات بهداشت روانی مسئله‌ای است که در کشورها کمتر به آن توجه شده است. اما تجارب پزشکان و مطالعات همه‌گیرشناسی نشان می‌دهد که اختلال‌های روانی از بسیاری جهات بخصوص از نظر فراوانی و شیوع و همچنین از لحاظ نیروهای انسانی کمتر از بیماریهای عفونی نیستند. بنابر این شناسایی این افراد، برخورد صحیح و درمان به موقع افسردگی آنان برای افراد، خانواده و جامعه بسیار ارزشمند می‌باشد و منجر به کاهش زیان‌های مادی و معنوی ناشی از آن می‌شود.


هدایت نظری، ماندانا ساکی، پریسا سهرابی، محمد جواد طراحی، محمد موحدی، افسانه بدری زاده، خیراله باقری،
دوره ۹، شماره ۳ - ( یافته ۱۳۸۶ )
چکیده

مقدمه: افسردگی اساسی یکی از شایعترین اختلالات روانی در تمام دنیا می باشد. درمان موثر این بیماری موجب حفظ عملکرد بیمار در سطح قابل قبول می گردد. داروهای مختلفی در درمان افسردگی اساسی به کار برده می شود. که هرکدام از این داروها تاثیر درمانی و عوارض جانبی خاص خود را دارد. از آنجا که داروهای SSRI اخیراً برای درمان این اختلال به کار برده می شوند و هنوز مطالعات زیادی در خصوص آنها به عمل نیامده است، بر آن شدیم مطالعه ای در خصوص مقایسه تاثیر درمانی نور تریپتیلین و سیتالوپرام در درمان اختلال افسردگی و مقایسه عوارض جانبی آنها انجام دهیم.

مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور می باشد. نمونه ها شامل ۸۰ بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی (طبق معیارهای DSMIV T-R ) بوده که سابقه قبلی اختلال خلقی یا هر بیماری روانپزشکی شناخته شده قبلی یا سابقه بیماری های جسمی مزمن و سوءمصرف مواد نداشتند. نمونه ها به صورت تصادفی در دو گروه تحت درمان با سیتالوپرام و نورتریپتیلین قرار داده شدند. کلیه نمونه ها در هفته های ۲، ۴، ۶، ۸، ۱۰ و ۱۲ پس از شروع درمان از نظر عوارض دارویی و تاثیر درمانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات پس از جمع آوری از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها: نتایج نشانگر تاثیر داروهای سیتالوپرام و نورتریپتیلین در درمان افسردگی اساسی به یک اندازه بود. همچنین تفاوت معنی داری در میانگین نمرات وجود نداشت.در مقایسه عوارض دارویی نتایج نشان داد که بین بروز عارضه های پرخوابی، خشکی دهان، بی اشتهایی و تهوع تفاوت معنی دار بود. در حالی که بین بروز عوارض دیگر مثل اختلالات جنسی، کم خوابی، سردرد، لرزش ناشی از دارو، سرگیجه، چاقی، اسهال، درد شکم و استفراغ تفاوت معنی داری مشاهده نشد.

بحث و نتیجه‌گیری: با توجه به یافته های فوق و نتایج مطالعات مشابه داروهای سه حلقه ای به اندازه داروهای SSRI در درمان افسردگی اساسی موثرند اما از نظر پروفایل عوارض جانبی با هم متفاوتند لذا با توجه به کم بودن داروها می توان نسبت به تجویز آنها اقدام نمود
مژگان جاریانی، ماندانا ساکی، مهدی بیرجندی، حمید احمدی، معصومه روهنده، افسانه بدری زاده،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( یافته ۱۳۸۷ )
چکیده

مقدمه: اختلال شخصیت مرزی یک اختلال ناتوان کننده است که ۲ در صد جامعه را شامل میشود. درمانهای مختلفی برای آن پیشنهاد شده است. هر چه درمان بتواند طیف وسیعتری از علائم را پوشش دهد، مناسبتر است. در این اختلال ابتلاء به مواد مخدر نیز شایعتر است، که این امر موجب پیچیدگی علائم شده و بهبودی را دشوار تر می کند. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر الانزاپین و سرترالین در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت تحت درمان نگهدارنده با متادون انجام گرفته است.

. مواد وروشها: مطالعه حاضر یک کارآزمائی بالینی بوده است. ۱۲۰ نفر زن و مرد پس از مصاحبه بالینی روانپزشک بر اساس معیارهای تشخیصی جهت اختلال شخصیت مرزی و تحت درمان نگهدارنده با متادون انتخاب و بطور کاملا تصادفی در دو گروه قرار گرفتند . یک گروه تحت درمان با الانزاپین با دوز ۱۰-۵ میلی گرم و گروه دیگر تحت درمان با سرترالین با دوز ۱۰۰-۵۰ میلیگرم قرار گرفتند. پرسشنامه ۹۰% قبل از درمان ودر هفته های ۴ ،۸ و۱۲ جهت کلیه واحدهای مورد پژوهش تکمیل شد.

. یافته ها: مطابق کارآزمائی بالینی انجام شده در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تحت درمان نگهدارنده با متادون، سرترالین و الانزاپین در بهبود علائم افسردگی و اضطراب،کاهش حساسیت در روابط بین فردی و پرخاشگری و همچنین کاهش علائم وسواسی ،بدبینی و جسمانی کردن موثر بوده اند اگرچه در بسیاری از ایتم ها الانزاپین علائم را بیشتر تخفیف داده است.

. بحث و نتیجه گیری: از آنجائی که نتایج مطالعه مبین تاثیر داروهای اولانزاپین و سرترالین در بهبودی علائم بیماران با اختلال شخصیت مرزی بود ، پیشنهاد می گردد از دارو درمانی توام با سایر درمانهای رواندرمانی جهت کنترل علائم اختلال استفاده شود .


مژگان جاریانی، ماندانا ساکی، معصومه روهنده، فرهاد مؤمنی، افسانه بدری زاده،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( یافته ۱۳۸۸ )
چکیده

مقدمه: افسردگی یکی از شایعترین اختالات روانپزشکی است. بسیاری از بیمارانی که با تشخیص افسردگی تحت درمان دارویی قرار می گیرند علی رغم مصرف داروهای ضدافسردگی، اپی زود های تکرار شونده افسردگی را دارند. مطالعات بسیاری میزان پایین افسردگی را درکشور هایی که مصرف غذاهای دریایی دارند نشان داده اند.

مواد و روش ها: مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر امگا۳ به عنوان درمان مکمل در بیماران با افسردگی راجعه تحت درمان نگهدارنده با داروهای ضد افسردگی انجام گرفته است.مواد وروشها:در یک کارازمایی بالینی ۸۰ بیمار با تشخیص افسردگی در دو گروه ۴۰ نفری در مطالعه شرکت کردند. در یک گروه درمانهای استاندارد ضدافسردگی (با داروهای SSRI ) ودر گروه دوم امگا ۳ به عنوان درمان مکمل به درمان افسردگی (با داروهای SSRI ) اضافه شد.

Ø یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد امگا ۳ بطور چشمگیری موجب کاهش نمره افسردگی بیماران تحت درمان با این دارو و افزایش عملکرد آنها گردید.

Ø بحث و نتیجه گیری : با توجه به یافته های تحقیق به نظر می رسد امگا ۳ می تواند به عنوان مکمل در کنار داروهای ضد افسردگی جهت بیماران با افسردگی های راجعه و مقاوم به درمان داروئی به کار رود.


ماندانا ساکی، مژگان جاریانی، میترا صفا، علی فرهادی، فاطمه قاسمی، افسانه بدری زاده، الهام کرباسی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( یافته ۱۳۸۸ )
چکیده

Ø مقدمه: آسیبهای اجتماعی از معضلاتی هستند که قطعاً مانع پیشرفت و توسعه اجتماعی و هرز رفتن نیروی فعال و جمعیت جوان کشور خواهند شد و عدم توجه به این انرژی خسارات جبران ناپذیری را در پی خواهد داشت.محیط خانواده نخستین مرکزی است که کودک استعدادها و توانمندیهای خود را در آن محیط رشد و پرورش می دهد. کودکی که محیط خانواده برایش امن نباشد کمتر مقید اصول و قوانین اخلاقی است.پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل خانوادگی و شخصیتی موثر بر بزهکاری در نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهر خرم آباد انجام گرفته است.

Ø مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی تحلیلی است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه نوجوانان مقیم در کانون اصلاح و تربیت شهر خرم آباد و دانش آموزان مشغول به تحصیل در دبیرستانهای پسرانه شهر خرم آباد می باشد. نمونه گیری در گروه مورد به روش سرشماری و در گروه شاهد به روش تصادفی خوشه ای انجام گرفت. جهت جمع آوری اطلاعات از یک پرسشنامه دو قسمتی شامل مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد ۹۰ SCL استفاده گردید.

Ø یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد بین سابقه مردودی، وضعیت اقتصادی خانواده، در قید حیات بودن والدین، شغل و تحصیلات پدر، شغل و تحصیلات مادر، ارتباطات بین فردی اعضای خانواده و والدین و وجود کشمکش، درگیری و تعارض در خانواده دوگروه تفاوت معنی داری وجود دارد.

همچنین نتایج تحقیق نشان داد ویژگیهای عاطفی و شخصیتی واحدهای مورد پژوهش شامل پرخاشگری، اضطراب، افسردگی، اختلال خود بیمار انگاری، اختلال وسواسی جبری، اختلال هیستریک، اختلال سایکوتیک،پارانوئیدی و فوبیادر گروه مورد و شاهد تفاوت معنی داری وجود دارد

Ø بحث و نتیجه گیری: با عنایت به این امر که محیط خانواده مهمترین عامل تربیتی کودک محسوب شده و هیچ یک از آسیبهای اجتماعی خارج از تأثیر خانواده پدید نیامده است، هیچ جامعه ای نمی تواند ادعای سلامت کند مگر آن که از خانواده سالمی برخوردار باشد.


افسانه بدری زاده، یزدانبخش غلامی، مهدی بیرجندی، غلامرضا بیرانوند، فرشته ماهوتی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( یافته ۱۳۸۸ )
چکیده

پژوهش روندی است فعالانه و سامان مند برای کشف ، تعبیر و بازنگری پدیده ها ، رخدادها وفرضیه هاست. اولین گام برای سامان بخشیدن به امر پژوهش در جامعه، دستیابی به درک درستی از توانمندی های امکانات موجود و نیز پی بردن به نقاط ضعف و قوت برنامه های تحقیقاتی است. پژوهش حاضر با منظور تعیین موانع انجام پژوهش از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی لرستان انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی مقطعی به منظور تعیین موانع پژوهش از دیدگاه اعضاء هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی لرستان انجام گرفت. نمونه پژوهش شامل تمامی اعضاء هیات علمی شاغل در دانشگاه علوم پزشکی لرستان بجز دانشکده پرستاری الیگودرز بودند. ابزار گردآوری داده ها توسط پرسشنامه ای چهار قسمتی بر اساس مقیاس چهار گزینه ای لیکرت صورت گرفت اطلاعات ۹۳ پرسشنامه توسط آزمونهای t مستقل، آنالیز واریانس مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در رابطه با موانع شخصی، در مجموع، کمبود وقت به دلیل تدریس زیاد (۲/۳۲ درصد) و مسؤلیتهای اجتماعی و اجرائی (۴/۲۱ درصد) بیشترین و عدم علاقه شخصی به امور پژوهش (۷/۶۰ درصد) و نداشتن تبحر کافی در نوشتن مقاله و تدوین پروپوزال (۶/۵۰ درصد) کمترین موانع شخصی بودند. در خصوص موانع سازمانی سختگیری در تصویب طرحهای مورد علاقه پزوهشگر و مقررات دست و پاگیر اداری . با (۲/۴۹ درصد) و پروسه طولانی تصویب طرحهای پژوهشی و کافی نبودن امتیازات پژوهشی جهت ارتقاء پژوهشگران با (۱/۳۹ درصد) بیشترین مانع سازمانی و مشکلات مربوط به استخراج آماری نتایج و محدودیتهای اخلاقی در انجام پژوهش (۹/۳۴ درصد) و اجبار در استفاده پژوهشگر از یک روش و چارچوب خاص (۹/۲۷ درصد) کمترین موانع سازمانی گزارش گردید. در ضمن بین میانگین نمرات موانع شخصی در بین دانشکده ها اختلاف معنی داری وجود نداشت در صورتیکه بین نمرات موانع سازمانی اختلاف معنی دار بود. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نقش محوری دانش و پژوهش که از مهمترین مشخصه های نگاه به آینده است دولتها و سازمانها و ملتها باید تغییر و آینده را بهتر و بیشتر درک نماید. چرا که ما همگان در آینده ای زندگی و کار خواهیم نمود که متفاوت از امروز خواهد بود. با توجه به نتایج بدست آمده برطرف کردن موانع اساسی ذکر شده .جهت رسیدن به آینده پژوهشی پربارتر ضروری به نظر می رسد.
افسانه بدری زاده، علی فرهادی، محمد جواد طراحی، ماندانا ساکی، غلامرضا بیرانوند،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: پرستاران به دلیل مشکلات شغلی و شرایط سخت کاری بیشترین استرس شغلی را تجربه می‌کنند و در معرض آسیب بیشتری قرار دارند. پرستارانی که از سلامت عمومی خوبی برخوردار نیستند، قادر نخواهند بود که مراقبت‌های مؤثری از بیماران انجام دهند. با توجه به اهمیت ارتقاء سلامت روان پرستاران و نقش کلیدی آنها بر کیفیت ارائه خدمات پرستاری، محقق بر آن شد تا تحقیقی را در خصوص تعیین وضعیت سلامت روان در پرستاران انجام دهد. بحث و نتیجه‌گیری: با توجه به یافته مهم این پژوهش مبنی بر تأثیر مثبت و معنادار فعالیت ورزشی در سلامت روان، ضروری به نظر می‌رسد که پرستاران فعالیت‌های ورزشی منظم را در برنامه زندگی خود قرار دهند و بدین وسیله موجبات ارتقاء سلامت عمومی خود را فراهم آورند. یافته‌ها: در کل ۷۸ نفر (۲/۴۶ درصد) سلامت روان مطلوب و ۹۱ نفر (۸/۵۳ درصد) دارای اختلال در سلامت روان بودند. میزان سلامت روان کلی با میانگین ۹/۲۷ درصد و انحراف معیار ۱/۱۳ بدست آمد. در خصوص ابعاد سلامت عمومی بیشترین نشانه عدم سلامت روان در بعد عملکرد اجتماعی (۵/۹%) بود و کمترین نشانه عدم سلامت در بعد افسردگی (۳%) بود. در بررسی ارتباط بین سلامت روان و ویژگی‌های دموگرافیک ( نوبت کاری، سن، جنس و وضعیت تأهل و سابقه کار و سطح درآمد) هیچگونه ارتباط معناداری مشاهده نگردید. اما بین فعالیت ورزشی با سلامت روان ارتباط معناداری مشاهده گردید. مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- مقطعی از نوع همبستگی می‌باشد که در کل ۱۶۹ نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان-های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی لرستان مورد بررسی قرار گرفتند. گردآوری داده‌ها توسط دو پرسشنامه که شامل اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه سلامت روان (GHQ-۲۸ ) بود انجام گرفت و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش‌های آماری توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون‌های chi-squar ، T- test و ANOVA) و با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
حسین ابراهیمی مقدم، افسانه بدری زاده، علی فرهادی،
دوره ۱۵، شماره ۵ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: اختلالات اضطرابی از جمله اختلالات شایع در کودکان می باشند که می توانند برای کودکان بسیاری از اختلالات دیگر از جمله اعتماد به نفس پایین، کناره گیری اجتماعی، مهارتهای اجتماعی ناکافی و مشکلات تحصیلی را نیز به دنبال داشته باشند. لذا با توجه به اهمیت این اختلالات بر آن شدیم تا به تعیین نشانه های اضطراب در آزمون نقاشی آدمک کودکان شهر خرم آباد بپردازیم. بحث و نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر و اهمیت تشخیص اختلالات اضطرابی در دوران کودکی و تاثیری که در دورانهای دیگر زندگی بر جای می گذارند ،پیشنهاد می شود که به این نشانه ها در نقاشی کودکان توجه بیشتری شود و با تشخیص به موقع این کودکان از تاثیرات سوء اضطراب در آینده بر روی آنها جلوگیری به عمل آید. یافته‌ها: نشانه های معنا دار(۰۵/۰< P)در کودکان گروه آزمون (مضطرب) عبارت بودند از: چشم های کوچک، خطوط ترسیمی بسیار پررنگ، خطوط ترسیمی موازی سایه دار و چهار خانه، خط خطی کردن و پاک کردنهای مکرر، وضع بدنی نا متعادل، استفاده از رنگ سیاه، حالت صورت آدمک مضطرب و نگران، سر کوچک، ساقها طویل، پاها بزرگ، بازوها بصورت نامنعطف و افقی و دستها بصورت بسته. همچنین نشانه های اضطراب درآزمون نقاشی آدمک بر حسب جنسیت نیز معنا دار بود. مواد و روش‌ها: در این مطالعه مقطعی ۴۵۵ نفر از دانش آموزان پایه چهارم دبستان های شهر خرم‌آباد با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. سپس با استفاده از مقیاس تجدید نظر شده اضطراب آشکار کودکان مورد ارزیابی قرار گرفتند و در نهایت ۱۰۲ نفر از آنها در غالب دو گروه آزمون (۵۱ نفر از بین کودکانی که نمره بالا در مقیاس ذکر شده کسب کرده بودند) و گروه کنترل (۵۱ نفر از بین کودکانی که نمره پایین در مقیاس ذکر شده کسب کرده بودند) انتخاب و آزمون نقاشی آدمک در بر روی آنها اجراء شد و در نهایت نشانه‌ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آزمونهای آمار استنباطی (کای دو و آزمون t )به کمک نرم افزار SPSS بررسی شدند.
مجتبی انصاری شهیدی، مریم تات، افسانه بدری زاده، سهیلا ملکی،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: پرستاران به دلیل موقعیت خاص شغلی خود با استرسهای خاصی مواجه می شوند که می تواند سلامت جسمی و روانی آنها را به خطر بیندازد. بنابراین شناسایی فاکتورهای موثر در جامعه ی پرستاری، نظیر هوش اخلاقی، ارزش های حرفه ای و تاب آوری روانی، برای حفظ بهداشت روانی، بهبود عملکرد کارکنان و ارائه خدمات مناسب تر به بیماران ضروری به نظر می رسد.
مواد و روش ­ها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی (از نوع همبستگی) بر روی ۱۵۰ نفر از پرستاران بیمارستانهای شهرستان بم به صورت سرشماری انجام شد. ابزار گردآوری داده ها شامل چک لیست اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه سه بخشی مربوط  به  هوش اخلاقی Lennik & Kiel))، ارزش حرفه ای (NPVS-R) و تاب آوری روانی (CD-RISC ) بود. داده ها با SPSS  ۲۰ و  ضریب همبستگی پیرسون،  رگرسیون خطی، آنالیز واریانس یکطرفه و تی مستقل تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ­ها: نتایج میانگین نمره کلی متغیرهای هوش اخلاقی (۹/ ۱۱ ۵۹±/۱۶۱)، ارزش حرفه ای (۸۹/۸ ۷۴±/۹۲) و تاب آوری (۵۱/۱۳±۰۰/۶۴)  نشان داد که بین هوش اخلاقی، ارزش حرفه ای و تاب آوری ارتباط معناداری وجود دارد و متغیرهای پیش بینی، قادرند تغییرات تاب آوری پرستاران را پیش بینی کنند ( ۰۰۰۱/۰>P ).
بحث و نتیجه ­گیری: براساس نتایج پژوهش، افرادی که نمره ارزش حرفه ای و هوش اخلاقی بالایی دارند از تاب آوری بالایی نیز برخوردارند. ارزش حرفه ای و هوش اخلاقی پیش بینی کننده تاب آوری می باشند. 

افسانه بدری زاده، حسن رضایی جمالویی، مصطفی خانزاده، سعید فروغی، ماندانا ساکی،
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: یکی از چالش های بهداشت عمومی در سراسر جهان دیابت است و پایبندی به درمان در آن بسیار مهم است. تبعیت از درمان می تواند به کاهش عوارض ناشی از بیماری کمک کند. لذا این مطالعه با هدف بررسی وضعیت تبعیت از درمان در بین بیماران دیابت نوع ۲ در شهر خرم آباد انجام شد.
مواد و روش­ ها: در این مطالعه مقطعی ۳۹۲ نفر از زنان و مردان مبتلا به دیابت نوع ۲ مراجعه کننده به مراکز جامع سلامت شهر خرم ­آباد بین اردیبهشت تا مرداد ۱۳۹۹ مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع ­آوری داده ها از پرسشنامه جمعیت شناختی (دموگرافیک) و پرسشنامه نسخه فارسی تبعیت از درمان موریسکی Morisky Medication Adherence Scale (MMAS-۸) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نسخه Version ۲۲ SPSS و آنالیزهای توصیفی استفاده شد. سطح معنی داری در مطالعه حاضر کمتر از ۰۵/۰ بود. از آزمون های توصیفی، کای اسکوئر، تست دقیق فیشر، و تی تست مستقل، استفاده شد.
یافته ­ها: میانگین سنی شرکت کنندگان در مطالعه ۹۱/۱۰±۰۳/۵۶ بود. ۹/۶۸ % (۲۷۰ نفر) زن و ۱/۳۱ %(۱۲۲ نفر) مرد بودند. بر اساس نمره کسب شده از پرسشنامه موریسکی در مجموع ۲۱۹ نفر ( ۹/۵۵%) از افراد تبعیت از درمان مطلوب و ۱۷۳ نفر ( ۱/۴۴%) تبعیت از درمان نامطلوب داشتند. ارتباط معناداری بین تبعیت از درمان بیماران با متغیرهای جنس، وضعیت تاهل، وضعیت تحصیلات و درآمد ماهیانه آنها مشاهده شد. در خصوص متغیرهای سن و وضعیت اشتغال با تبعیت از درمان ارتباط آماری معناداری مشاهده نشد.
بحث و نتیجه ­گیری: یافته های این مطالعه نشان داد که تبعیت از درمان در بین بیماران دیابت نوع ۲ در خرم ­آباد در سطح خوبی می باشد. سیاست گذاران سلامت باید تلاش کنند تا با دسترسی آسان به خدمات و کاهش هزینه ها، شرایطی فراهم شود تا همه بیماران از روند درمانی خود تبعیت کنند.


افسانه بدری زاده، حسن رضایی جمالویی، مصطفی خانزاده، سعید فروغی، ماندانا ساکی،
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: با توجه به شیوع رو به رشد دیابت نوع ۲ و اهمیت پیروی از درمان در کاهش شدت و وخامت این بیماری، مطالعه حاضر به پیش بینی پیروی از درمان دارویی بر اساس متغیرهای حمایت اجتماعی و راهبردهای مقابله ای می پردازد.
مواد و روش ­ها: در این مطالعه مقطعی ۳۹۲ نفر از زنان و مردان مبتلا به دیابت نوع ۲ به روش در دسترس و هدفمند مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، تبعیت از درمان موریسکی، پرسشنامه حمایت اجتماعی واکس و ریدر و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای بلینگز وموس استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار  SPSSنسخه ۲۲، آمار توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون) انجام  شد.
یافته­ ها: نتایج نشان داد همبستگی بین زیر مقیاس های حمایت اجتماعی و راهبردهای مقابله ای با پیروی از درمان دارویی، معنادار است (۰۱/۰  P<) همچنین زیر مقیاس های حمایت اجتماعی و راهبردهای مقابله ای قادر به پیش بینی بیش از ۲۷ درصد (۱/۲۷) از تغییرات پیروی از درمان دارویی می باشند.
بحث و نتیجه­ گیری: حمایت اجتماعی و راهبردهای مقابله ای می توانند به عنوان دو عامل مهم و تأثیر گذار بر ارتقای رفتارهای خود مراقبتی و پیروی از درمان در بیماران دیابتی باشند که با در نظر گرفتن آنها در برنامه های آموزشی، درمانی و مراقبتی می تواند باعث ارتقای سلامت و کاهش عوارض بلند مدت بیماری و طول عمر بیشتر این بیماران شود.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به یافته می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Yafteh

Designed & Developed by : Yektaweb