کیوان بصیری، محمد زارع، سعید خسروی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۸۲ )
چکیده
مقدمه : رفلکس چشمک از تست های جدید الکترودیاگنوستیک است که توسط یک قوس رفلکسی که شاخه آوران آن عصب V و شاخه وابران آن عصب VII کرانیال است ایجاد می شود. پاسخ های این رفلکس بصورت امواج R۱ و R۲ و R۲C است. محل آناتومیک مراکز این رفلکس در مغز هنوز بطور کامل مشخص نشده است و در مطالعات مختلف نتایج متفاوتی گزارش شده است؛ از جمله در استروک های نیمکره ای، اختلال در جزء R۲ به تنهایی و یا اختلال در هر دو جزء R۱ و R۲ (هم بصورت یک طرفی و هم بصورت دو طرفی) گزارش شده است . هدف از انجام این مطالعه، بررسی مسیر آناتومیک قوس رفلکس چشمک بود.
مواد و روشها : در این مطالعه ، بیست بیمار مبتلا به سکته مغزی نیمکره ای در طول ۵/۱ سال مورد بررسی قرار گرفتند و با ۱۴ بیمار کنترل سالم( با سن و جنس مشابه) مقایسه شدند. رفلکس چشمک با روشی که بوسیله هوکیمررا توصیه شده با استفاده از یک دستگاه Toennis multilinear، اندازه گیری شد.در هر دو گروه رفلکس چشمک با شرایط مشابه انجام شد و نتایج آنها با یکدیگر مقایسه گردید.
یافته ها : رفلکس چشمک در ۱۹ مورد غیرطبیعی و در یک مورد نرمال بود. پاسخ R۱ در ۱۸ بیمار طبیعی و در ۲ مورد طولانی بود. پاسخ R۲ در ۱۸ مورد بدست نیامد و یا طولانی بود که در ۱۵ مورد بصورت دوطرفی مختل بود. در دو مورد پاسخ R۲ طبیعی بود. شایعترین ریسک فاکتور در بیماران مورد مطالعه هیپرتانسیون و بعد از آن دیابت ملیتوس بود.
نتیجه گیری : رفلکس چشمک در ۹۵% بیماران غیرطبیعی بود و اختلال جزء R۲ در ۹۰% بیماران مشاهده گردید که در ۷۵% بصورت دوطرفی بود. نتیجه گیری نهایی این بود که اگر چه در بیماران مبتلا به سکته های نیمکره ای ممکن است اختلال رفلکس چشمک هم در موج R۱ و هم در موج R۲ مشاهده شود؛ ولی بیشترین الگوی اختلال، بدست نیامدن یا طولانی شدن موج R۲ بصورت دو طرفی می باشد.
حسن بصیری، حاتم گودینی، یوسف امیدی خانی آبادی، اصغر سپه وند،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه : تغییرات آب و هوایی و انتشار ذرات معلق به همراه بیوآئروسل ها به عنوان یک عامل مهم افزایش واکنش های آلرژیک بخصوص در بین بیماران با سیستم ایمنی ضعیف تر معرفی شده است. هدف از این مطالعه بررسی غلظت بیوآئرسل های قارچی در ارتباط با ذرات معلق(pm۱۰,pm۱-pm۲,۵) در بخش های داخلی و فضای آزاد بیمارستان بزرگ آموزشی- درمانی شهر خرم آباد می باشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، به مدت ۶ ماه نمونه برداری از ذرات معلق و بیوآئروسل های قارچی در ۷ بخش داخلی و فضای آزاد بیمارستان مورد بررسی صورت گرفت. در مجموع ۱۹۲ نمونه (۱۶۸ نمونه از محیط داخل و ۲۴ نمونه از محیط خارج) برداشت گردید. نمونه برداری از بیوآئروسل های قارچی به روش اندرسون و بوسیله Quick Take ۳۰ با دبی L/min ۳/۲۸ و زمان min ۵/۲ بر روی محیط کشت سابرو دکستروز آگار حاوی کرامفنیکل صورت گرفت. همچنین ذرات معلق نیز با استفاده از Monitor Dust-Trak مدل ۸۵۲۰ TSI- اندازه گیری شدند. پارامترهای رطوبت نسبی و دما به وسیله دستگاه دیجیتال TES-۱۳۶۰ بررسی شد.
یافته ها: در بین بخش های مورد بررسی، بخش عفونی با CFU/m۳ ۷/۱۰۱ آلوده ترین بخش بوده و اتاق عمل با CFU/m۳ ۴/۴۶ کمترین آلودگی قارچی را داشت. گونه کلادوسپوریوم با ۷۵/۳۶% بیشترین و گونه رودوتورولا با ۷/۲% کمترین فراوانی را در مدت نمونه برداری داشتند. نسبت I/O<۱ نشان دهنده این است که این آلودگی از محیط خارجی منشاء گرفته است.
بحث و نتیجه گیری: بررسی نتایج نشان داد با افزایش رطوبت نسبی و درجه حرارت، تراکم آلاینده های مورد بررسی نیز افزایش می یابد و همچنین بین بیوآئروسل های قارچی و ذرات معلق ارتباط معناداری وجود داشت.