۲۱ نتیجه برای یاری
حسین خدمت، فاطمه یاری ،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۸۲ )
چکیده
مقدمه : استفراغ یکی از شایع ترین مشکلات دوران بارداری است که در ۵۰% حاملگی ها اتفاق می افتد.استفراغ های شدید حاملگی وضعیت نادری است که تقریبا ۱ در۵۰۰ حاملگی ها اتفاق می افتد . اگر چه علت استفراغ های شدید نامشخص است؛ ولی چندین مطالعه ارتباط هلیکوباکترپیلوری را با بروز این مشکل مطرح می نماید . با توجه به این امر, پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط هلیکو باکترپیلوری و استفراغ های شدید حاملگی و مقایسه آن با افراد سالم انجام شد .
مواد و روشها : این پژوهش یک بررسی مورد ـ شاهدی است که درآن ۲۰۰ نفر از زنان باردار به عنوان گروه شاهد و مورد در درمانگاه های شهرستان خرم آباد مورد بررسی قرار گرفتند . تمامی افراد باردار و از نظر تعدادجنین تک قلو بودند. از افراد واجد شرایط نمونه گیری انجام شد وبا استفاده از آزمایشات سرولوژیک و روش ELISA غلظتIgG درافراد مورد و شاهد مورد ارزیابی قرار گرفت .
یافته ها : نتایج بدست آمده نشان داد, شیوع عفونت هلیکوباکترپیلوری در گروه مورد۸/۷۹% نسبت به گروه کنترل
(۸/۴۶%) با۰۰۱/۰ p< اختلاف معنی داری را نشان می دهد . همچنین بین دو گروه از نظر سن , سن حاملگی , وضعیت اقتصادی - اجتماعی و سطح تحصیلات تفاوت معنی داری وجود نداشت .
نتیجه گیری : نتایج مطالعه نشان می دهد هلیکوباکترپیلوری نقش مهمی در اتیولوژی استفراغ های شدید حاملگی به عهده دارد .
معصومه غفارزاده، فاطمه یاری ،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۳۸۲ )
چکیده
مقدمه: یکی از مشکلات عمده خانم ها درسنین بعد از یایسگی بیماری قلبی ـ عروقی یاCVD است که باعث افزایش مرگ و میر خانم ها در زمان یایسگی می شود. یک علت عمده بیماریهای قلبی ـ عروقی آترواسکروز است و چنین فرض شده است که استروژن باعث محافظت زنان در برابر آترواسکروز می شود. سویا بدلیل دارا بودن ایزوفلان هایی چون ژنیستین و دایدزین که جزء استروژنهای گیاهی طبقه بندی شده است. به عنوان یک منبع عمده استروژن گیاهی شناخته شده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر سویا بر روی لیپیدهای سرم در خانم های یائسه مبتلا به هیپرکلسترونمی بود.
مواد و روشها: این مطالعه، یک کار آزمایی بالینی است که بر روی ۱۰۰ خانم یائسه دچار افزایش کلسترول پلاسما مراجعه کننده به بیمارستان زنان عسلیان خرم آباد در سال ۱۳۸۱ انجام گرفت. این افراد به طور تصادفی به دو گروه ۵۰ نفری تقسیم شدند که به گروه آزمایش سویا به صورت کپسولهای mg ۵۰۰ با دوز gr/day۲ دوبار در روز و به گروه گواه کپسولهای حاوی ماده بی اثر داده شد. ۱۲ هفته پس از مصرف سویا از هر دو گروه نمونه خون گرفته و به آزمایشگاه ارسال شد. اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج حاصله نشان داد که بین میانگین کلسترول سرم قبل از درمان و ۱۲ هفته بعد از درمان اختلاف معنی داری وجود ندارد (p=NS). بین سطح کلسترول گروه آزمایش قبل و بعد از مصرف سویا تغییر معنی داری حاصل نشد (p=NS). همچنین بین سطح کلسترول آزمایش و گروه گواه تفاوت معنی داری مشاهده نشد (p=NS).
نتیجه گیری : با توجه به نتایج فوق سویا نمی تواند جایگزین مناسبی برای استروژن در درمان یائسگی باشد.
فاطمه یاری، هدایت نظری، حسین خدمت، عباس تولایی، سعید فروغی، فاطمه جنانی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۳ )
چکیده
مقدمه: افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روان پزشکی است که شیوع آن در زنان دو برابر بیشتر از مردان است.تستوسترون سرم را با بروز اختلالات رفتاری در زنان و مردان مطرح می نماید. هدف از انجام این مطالعه تعیین سطح آندروژن به خصوص تستوسترون در بیماران افسرده سنین باروری بود.
نتیجه گیری: مطالعه نشان می دهد آندروژن به خصوص تستوسترون نقش مهمی در پاتوژنز افسردگی دارد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین سطح سرمی تستوسترون توتال (ng/dl ۴/۰ و ng/dl ۳/۲۰۲) و آزاد (ng/dl ۱/۰ و ng/dl ۳/۱۴۰) در گروه مورد نسبت به گروه شاهد اختلاف معنی داری وجود داشت (۰۵/۰p<)؛ در حالی که بین سطح سرمی DHEAS در دو گروه اختلاف معنی داری وجود نداشت.
مواد و روشها: پژوهش حاضر با هدف تعیین سطح آندروژن در بیماران افسرده در سنین باروری و مقایسه آن با افراد سالم در سال ۱۳۸۱ انجام شد. پژوهش از نوع case - control بوده که در آن ۳۰ نفر از خانم های سنین باروری در گروه های مورد و ۳۰ نفر در گروه شاهد از نظر تستوسترون، دهیدرو اپی آندروسترون سولفات، مورد بررسی قرار گرفتند. این افراد از نظر سن، وزن، شاخص توده بدنی و سیکل قاعدگی کاملا“ همگن بودند. از افراد واجد شرایط نمونه گیری به عمل آمد و میزان تستوسترون در آزمایشگاه به روش RIA (رادیوایمنواسی) اندازه گیری شد.
اعظم محسن زاده، طاهره جوادی، فاطمه یاری، کوروش شاه کرمی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: هیپربیلیروبینمی مشکل شایع نوزادان است که حدود ۶۰% نوزادن ترم ( رسیده ) و ۸۰% نوزادان پره ترم ( نارس) در هفته اول تولد به آن مبتلا می شوند. با توجه به آن که عده نسبتا کثیری از مردم لرستان به طور سنتی از آرد جو برای درمان هیپربیلیروبینمی استفاده می کنند و در موارد بسیاری نوزاد را به پزشک ارجاع نمی دهند , هدف از این مطالعه, آن بود که در صورت موثر بودن آرد جو برای درمان هیپربیلیروبینمی، به عنوان یکی از شیوه های طب سنتی به جامعه پزشکی ارائه گردد و در صورت موثر نبودن به مردم استان اعلام و عوارض ناشی از زردی شدید اخطار داده شود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده آرد جو همراه با فتوتراپی مؤثرتر از فتوتراپی به تنهائی بود؛ اما باید به مردم آگاهی داده شود که در صورت ابتلای نوزاد به زردی حتما تحت درمان پزشکی قرار گیرند و آرد جو به تنهائی درمان قابل اعتمادی نیست.
یافته ها: از ۹۰ نوزاد مورد مطالعه، ۶۲ نفر(۹/۶۸%) پسر و ۲۸ نفر(۱/۳۱%) دختر بودند. مدت زمان بستری در گروه مورد در اکثر موارد ( ۴/۴۴%) ۲ روز با میانگین ۷/۲روز و در گروه کنترل (۳/۳۳%) ۴ روز با میانگین ۷/۳ روز بود. حداکثر مدت زمان بستری شدن در گروه مورد ۴ روز و در گروه شاهد ۷ روز بود. بین میانگین مدت زمان بستری دو گروه تفاوت آماری معنی داری وجود داشت ( ۰۰۱/۰< P ). تفاوت آماری معنی داری بین میانگین بیلی روبین در دو گروه آزمایش و کنترل طی
۲۴و۴۸ساعت پس از بستری وجود داشت (۰۵/۰p<) و مدت زمان بستری در گروه آزمایش کوتاهتر از گروه کنترل بود.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش کارآزمائی بالینی کنترل شده روی ۹۰ نوزاد رسیده ( ترم) با سطح بیلیروبین mg/dl۱۵ به بالا طی مدت یکسال( ۱۳۸۳) در بخش نوزادان بیمارستان شهید مدنی خرم آباد وابسته به دانشگاه علوم پزشکی لرستان , انجام شد. نوزادان به ترتیب در دو گروه ۴۵ نفره مورد و شاهد تقسیم شدند. در گروه مورد , علاوه بر فتوتراپی , آرد جو نرم و صاف شده روی تمام بدن نوزاد بجز دور ناف و صورت پاشیده شد. در گروه شاهد , نوزادان فقط تحت درمان با فتوتراپی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه و تست های آزمایشگاهی بود.
فاطمه یاری، حسین خدمت، معصومه غفارزاده، مهنوش داودزاده،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: عفونت هلیکوباکترپایلوری یکی از علل مهم مشکلات گوارشی بخصوص زخم معده است که اخیرا" نشان داده شده یک ارتباط معنی دار بین کاهش سطح سرمی ویتامین ب۱۲ و سطح سرمی هلیکوباکترپایلوری وجود دارد. هدف ازاین مطالعه بررسی ارتباط بین سطح سرمی ویتامین ب۱۲ و سطح سرمی هلیکوباکترپایلوری بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی ، مقطعی بود که از سال ۱۳۸۲ تا سال ۱۳۸۳ بر روی ۱۱۰ نفر از خانمهای سالم بدون سابقه بیماری در محدوده سنی ۴۹-۱۵ سال مراجعه کننده به درمانگاههای شهر خرم آباد انجام گرفت. که هر نمونه از نظر سطح سرمی ویتامین B۱۲,CBC و آنتی بادی هلیکوباکترپایلوری مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات فردی -سابقه بیماری (بخصوص بیماری گوارشی) آنان در پرسشنامه ثبت شدند و اطلاعات بدست آمده توسط نرم افزار SPSS مورد بحث و تحلیل قرار گرفتند.
نتیجه گیری: شیوع بالای عفونت هلیکوباکترپایلوری بین نمونه های با سطح سرمی پائین ویتامین ب۱۲ نشان می دهد که یک ارتباط معنی دار بین هلیکوباکترپایلوری و سطح ویتامین ب۱۲ وجود دارد.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد از بین ۱۱۰ نمونه مورد مطالعه ۷۶ نمونه (۷۲,۲%) سطح سرمی هلیکوباکترپایلوری آنان مثبت بود و سطح سرمی هلیکوباکترپایلوری بطور معنی داری در افرادیکه دارای میزان ویتامین ب۱۲ کمتر ازحدود طبیعی بوده ، بالاتر بود، به طوریکه بین ۵۴ نمونه با سطح سرمی ویتامین ب۱۲ کمتر از pg/mg۱۴۵ و سطح متوسط
ml/pg۱۸۰-۱۴۵ ، سطح آنتی بادی هلیکوباکترپایلوری مثبت بود (۰.۰۰۰۱ p<).
میترا صفا، ماندانا ساکی، فاطمه یاری، ناهید لرزاده،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۸۵ )
چکیده
مقدمه: سایکوز بعد از زایمان یک اختلال خلقی است که بطور متوسط ۳-۲ هفته بعد از زایمان شروع می شود. در موارد شدید علائم به حدی است که بیمار نمی خواهد از بچه اش مراقبت نماید و یا قصد صدمه رساندن جدی به بچه یا خودش یا هر دو را دارد. به نظر می رسد عوامل روانی اجتماعی متعددی در بروز این اختلال مؤثر باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و علل وابسته در بیماران مبتلا به سایکوز بعد از زایمان در سالهای ۸۴-۸۲ انجام گرفته است.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی – مقطعی است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه زنانی است که به فاصله ۳ الی ۱۲ هفته اول بعد از زایمان با یکی از علائم اختلال خلقی به درمانگاه تخصصی آموزشی – درمانی اعصاب و روان و مطب های خصوصی سطح شهر مراجعه نموده اند. نمونه گیری به روش سرشماری انجام گرفت. کلیه زنانی که ۱۲-۳ هفته از زایمان آنها گذشته و با یکی از علائم خلقی به درمانگاه تخصصی اعصاب و روان و مطب های خصوصی سطح شهر مراجعه نمودند، توسط متخصص روانپزشکی مورد معاینه و مصاحبه بالینی قرار گرفته و افرادی که مبتلا به اختلال افسردگی بعد از زایمان با شدت شدید و تابلوی سایکوتیک بودند، به عنوان نمونه در پژوهش وارد و مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات پس از جمع آوری از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت توصیف فراوانی داده ها از آمار توصیفی استفاده گردید.
بحث و نتیجه گیری: به منظور پیشگیری از بروز سایکوز بعد از زایمان شرایط مساعد جهت بارداری مادر فراهم گردد و با برنامه ریزی مناسب آموزشی زمینه حضور فرزند و تولد نوزاد در خانواده مهیا گردد.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که اکثریت واحدهای مورد پژوهش در رده سنی ۳۰-۲۰ سال قرار داشته و خانه دار بودند. در اکثر موارد جنسیت نوزاد دختر و زایمانها به روش طبیعی انجام گرفته بودند. اکثر نمونه ها در روابط زناشویی خود مشکل داشته و دراکثر موارد حاملگی ها ناخواسته بوده است. همچنین یافته های تحقیق نشان داد که از بین ۶/۲۹% نمونه هایی که سابقه قبلی بیماری روانی داشته اند ۱/۹% سابقه افسردگی اساسی، ۶/۵% سابقه کج خلقی را ذکر نمودند. ۵/۱۸% از واحدهای مورد پژوهش سابقه بیماریهای جسمی نظیر تشنج، عفونت دستگاه ادراری، هیپرتیروئیدی، تشنج و کیست تخمدان را ذکر نمودند. یافته های تحقیق ارتباط معنی داری بین وجود سایکوز بعد از زایمان با متغیرهایی مثل سن، سطح تحصیلات، شغل، سابقه قبلی بیماری روانی، رتبه زایمان، ناهماهنگی در روابط زناشویی و تمایل به بچه دار شدن نشان داد.
مهناز مردانی، اعظم محسن زاده، مصطفی یاری پور،
دوره ۹، شماره ۴ - ( یافته ۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه : شیر مادر به تنهایی تنها منبع تغذیه مناسب در ۶ ماه اول زندگی است و در صورت تغذیه مناسب و کافی مادر در دوران شیر دهی ، انرژی و مواد مغذی مورد نیاز برای رشد و تکامل شیرخوار تأمین خواهد شد. اطلاعات و دانش ناکافی و یا باورهای غلط راجع به تغذیه شیرخوار ، شاغل بودن مادران و گرایش مادران شاغل به تغذیه شیرخوار با شیر خشک و یا شروع زودتر از موعد تغذیه تکمیلی، افزایش گرایش مادران به سزارین و فاصله افتادن بین نوزاد و مادر در ساعات طلائی اولیه شیر دهی و همچنین تبلیغات فریبنده در مورد شیر خشک همگی بخشی از علل کاهش گرایش به شیر مادر و افزایش استفاده از شیر خشک است . لذا هدف از این مطالعه بررسی میزان آگاهی مادران زائو در زمینه اهمیت تغذیه شیرخوار با شیر مادر بوده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، به منظور بررسی آگاهی مادران زائوی مراجعه کننده به بیمارستان حاج کریم عسلی خرم آباد در آذر ماه سال ۱۳۸۵ در زمینه اهمیت و مزایای تغذیه با شیر مادر کلیه زنان زائو در این فاصله زمانی مورد بررسی قرار گرفتند و پرسشنامه ای حاوی ۱۷ سؤال بصورت تستی سه گزینه ای در اختیار مادران قرار می گرفت این سوالات در خصوص فوائد و اهمیت تغذیه شیرخوار با شیر مادر وهمچنین ترکیبات موجود در شیر مادر بود . پس از تکمیل پرسشنامه ها ، کد بندی متغیرها صورت گرفت و در نرم افزار کامپیوتری وارد گردید و میزان آگاهی مادران بر حسب هر یک از متغیرها با بکارگیری تستهای آماری مناسب سنجش گردید. .
یافتهها: از مجموع ۵۵۰ نفر مادر زائوی مراجعه تعداد ۳۳ نفر (۶%) میزان آگاهی ضعیف ، ۲۱۶ نفر (۳۹%) میزان آگاهی متوسط ، ۳۰۱ نفر (۵۵%) میزان آگاهی بالا داشتند . همچنین بین سن مادر و میزان آگاهی آنان ارتباط معنی داری وجود داشت به طوری که میانگین سن مادران با میزان آگاهی ضعیف حدود ۲۶ سال ، مادران با آگاهی متوسط حدود ۲۸ سال و مادران با آگاهی بالا حدود ۳۱ سال بود . از طرفی مادران دارای تعداد فرزند بیشتر میزان آگاهی بیشتری داشتند . بین سطح سواد مادران و میزان آگاهی آنها ارتباط معنی داری وجود داشت به طوری که با افزایش میزان تحصیلات میزان آگاهی مادران در مورد اهمیت تغذیه با شیر مادر افزایش می یافت . در بین مادران شاغل میزان آگاهی بالاتر از مادران خانه دار بود و از نظر محل سکونت نیز مادران ساکن شهر میزان آگاهی بالاتری نسبت به مادران ساکن روستا داشتند . در این پژوهش همچنین مشخص گردید که بین سطح درآمد خانواده و میزان آگاهی مادران ارتباط معنی داری وجود ندارد .
بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه مذکور، میزان آگاهی مادران تقریباً خوب می باشد ولی هنوز تعداد زیادی از مادران از آگاهیهای لازم در مورد تغذیه شیرخواران برخوردار نیستند . به ویژه مادران جوان و مادران ساکن روستا . لذا لزوم توجه بیشتر به این گروه از مادران ارائه برنامه های آموزشی مناسب در زمینه شیر مادر معطوف می شود .
ساسان ساکت، سعید مجتهدزاده، عبداله کریمی، رضا شیاری، فریبا شیروانی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( یافته ۱۳۸۸ )
چکیده
بیماری کاوازاکی یک واسکولیت حاد تب دار دوران کودکی است که در سراسر دنیا روی می دهد و در این بین آسیایی ها بالاترین خطر ابتلا را دارند. تقریباً ۲۰% بیماران درمان نشده، دچار آنوریسم شریان کرونر، انفارکتوس میوکارد و مرگ ناگهانی می شوند. بیماری کاوازاکی علت اصلی ایجاد بیماری اکتسابی قلبی در کودکان ژاپنی و آمریکایی است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین شدت بیماری کاوازاکی در کودکان بر اساس یافته های آزمایشگاهی و اکوکاردیوگرافیک می باشد. مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی، کلیه بیمارانی (۶۱n=) که از ۱/۱۰/۱۳۸۳ تا ۱/۱۱/۱۳۸۶ با تشخیص اولیه بیماری کاوازاکی در بیمارستان کودکان مفید بستری شدند، بررسی شده و پس از حذف بیمارانی که معیارهای خروج از مطالعه را داشتند، ۵۰ بیمار در دو گروه شدید (۲۴n=) و خفیف (۲۶n=) وارد مطالعه شدند. برای کلیه کودکان اکوکاردیوگرافی رنگی در زمان تشخیص، ۳-۲ هفته و ۸-۶ هفته پس از شروع بیماری انجام شد. تمامی موارد اکوکاردیوگرافی رنگی، فقط توسط یک نفر فوق تخصص قلب و عروق انجام شد که از ویژگیهای کودکان مطلع نبود. تمام بیماران تا ۱۲ هفته پس از ترخیص پیگیری شدند. یافته ها: از ۵۰ بیمار مورد مطالعه، ۳۲ نفر (۶۴ %) پسر و ۱۸ نفر (۳۶ %) دختر و نسبت پسر به دختر ۱ : ۸/۱ بود. ۱۰۰% بیماران تب، ۸۲% تغییرات مخاط و لبها، ۷۸% کونژونکتیویت دوطرفه غیر چرکی، ۶۴% پوسته ریزی اندام ها، ۵۸% راش و ۴۰% آدنوپاتی گردنی داشتند. آنوریسم عروق کرونر در ۲% بیماران دیده شد. در هیچیک از کودکان مبتلا، موردی از عود بیماری کاوازاکی مشاهده نگردید. بر اساس یافته های آزمایشگاهی و اکوکاردیوگرافیک، بیماران به ۲ گروه با بیماری کاوازاکی شدید (۲۴n=) و خفیف (۲۶n=) تفکیک شدند. از نظر میانگین سنی، میانگین زمان بستری و بروز راش، بین دو گروه، اختلاف آماری معنی داری مشاهده شد. از نظر پتاسیم کمتر از ۴/۳ میلی اکی والان در لیتر، بین دو گروه، اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد. از نظر سدیم کمتر از ۱۳۵ میلی اکی والان در لیتر، بین دو گروه، اختلاف آماری معنی داری مشاهده شد (۰۱/۰p=) . از نظر شمارش پلاکتها، سرعت سدیمانتاسیون اریتروسیتها و موارد CRP ≥ +++ ؛ بین دو گروه، اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد. از نظر بروز نارسایی دریچه میترال و نیز دریافت ۲ نوبت IVIG، بین دو گروه، اختلاف آماری معنی داری مشاهده شد (به ترتیب ۰۲/۰p= و ۰۰۸/۰p=) . بحث و نتیجه گیری: در این مطالعه ما نشان دادیم که با زودتر انجام دادن اکوکاردیوگرافی داپلر رنگی و اندازهگیری CRP، ESR و سدیم میتوان فرم شدید بیماری کاوازاکی را سریعتر و آسان تر تشخیص داد.
سپیده وهابی، محمد شرفی، فاطمه یاری،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( یافته ۱۳۸۸ )
چکیده
مقدمه: واکنش پاسخ به استرس به دنبال جراحی و بیهوشی شامل طیف وسیعی از تغییرات هماتولوژیک و ایمییونولوژیک و اندوکرینولوژیک است که قسمتی از این تغییرات شناخته شده اند. در این مطالعه جهت بررسی و مقایسه اثر دو روش بیهوشی عمومی و بیحسی نخاعی روی واکنش پاسخ به استرس تعداد کل و رده های مختلف گلبول های سفید و سطح سرمی کورتیزول و پروتئین (CRP) C _ reactive به عنوان شاخصهایی از واکنش پاسخ به استرس مورد بررسی قرار گرفتند. مواد و روش ها: مطالعه حاضر بصورت کارآزمایی بالینی روی خانمهای ۴۵- ۲۵ ساله کاندید عمل جراحی ترمیم رکتوسل- سیستول درASA CLASS ۱ و حاضر به همکاری در این تحقیق در بیمارستان عسلی خرم آباد وابسته به دانشگاه علوم پزشکی لرستان در سال۸۴ انجام گرفت. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه بیهوشی عمومی(GA)(۲۹نفر) و بی حسی نخاعی (SA) (۲۷نفر) در سطح T ۱۰ تقسیم شدند. قبل از عمل و ۱۲ ساعت بعد از عمل نمونه خون بیماران جهت بررسی تغییرات تعداد کل و رده های مختلف گلبول های سفید و سطح سرمی کورتیزول و CRP به آزمایشگاه فرستاده شد. یافته ها: با وجود عدم تفاوت واضح میانگین تعداد گلبولهای سفیددر قبل از عمل بین دو گروه میانگین تعداد گلبول های سفید در بعد از عمل بطور معنی داری در گروه بیهوشی عمومی نسبت به گروه بیحسی نخاعی بالاتر بود. در درصد پلی مورفو نو کلیرها و لنفوسیت وایوزینوفیل و منوسیت چه قبل وچه بعد از عمل اختلاف معنی داری بین دو گروه وجود نداشت. با وجود پایین بودن میانگین سطح سرمی کورتیزول قبل از عمل در گروه بیهوشی عمومی در ۱۲ ساعت بعد سطح کورتیزول در این گروه نسبت به گروه بیحسی نخاعی بطور واضحی بالاتر بود. CPR در زمان قبل از عمل و ۱۲ ساعت بعد از عمل در دو گروه تفاوتی نداشت. بحث و نتیجه گیری: بر اساس این نتایج بنظر میرسد که بیحسی نخاعی در سطح T ۱۰ واکنش به استرس را مهار کرده و سبب کاهش کورتیزول و تعداد گلبول های سفید در بعد از عمل می شود و تأثیر آن احتمالاً از طریق مهار عبور امواج عصبی در سطح نخاع است.
دکتر سعید مجتهدزاده، دکتر ساسان ساکت، دکتر رضا شیاری، دکتر فریبا شیروانی، دکتر عبدالله کریمی،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده
بیماری کاوازاکی (Kawasaki Disease یا سندروم جلدی ـ مخاطی غدد لنفاوی) یک واسکولیت سیستمیک شایع در کودکان است . علیرغم ناشناخته ماندن علت بیماری؛ عوامل عفونی، ژنتیکی و پاسخ ایمنی در ایجاد بیماری کاوازاکی مؤثر دانسته شده اند. عوارضی چون آنوریسم شریان کرونر، کاردیومیوپاتی و نارسایی قلبی ممکن است رخ دهد که می تواند منجر به ناتوانی و مرگ و میر قابل ملاحظه در کودکان گردد. این بیماری علت اصلی بیماری اکتسابی قلبی در کودکان ژاپنی و امریکایی بوده است. بحث و نتیجه گیری: بین میزان بروز پرولاپس میترال در مادران و بیماری ایسکمیک قلبی در پدران بیماران مبتلا به کاوازاکی و شدت بیماری در فرزندان آنها ارتباط معنی دار وجود دارد. هم چنین با بررسی اندکس هایی مانند اکوکاردیوگرافی، آنزیم های کبدی،ESR ، CRP و میزان سدیم می توان فرم شدید و خفیف را از یکدیگر تشخیص داد. برای به دست آمدن نتایج جامع تر نیاز به مطالعات مقایسه ای آینده نگر و چندمرکزی و با حجم نمونه بیشتراست. یافته ها: ۵۰ بیمار (۳۲ پسر و ۱۸ دختر) با میانگین سنی ۴۳ ماه وارد مطالعه شدند. همه بیماران تب دار بودند و آنوریسم شریان کرونر در ۲% آنها دیده شد. عود در هیچ بیماری مشاهده نشد و سابقه کاوازاکی در والدین و خواهران و برادران کودکان نیز منفی بود. پرولاپس میترال در مادران و هم چنین بیماری ایسکمیک قلبی در پدران کودکانی که بیماری شان شدید بود به طور معنی داری از گروه خفیف بالاتر بود (به ترتیب۰۳/۰ p= و۰۰۱/۰ p=). هم چنین رگورژیتاسیون میترال و تعداد دفعات گرفتن ایمونوگلوبولین وریدی در گروه شدید به طور معنی دار از گروه خفیف بالاتر بود (به ترتیب۰۲/۰ p= و۰۰۸/۰ p=). مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی به بررسی پرونده ۶۱ کودک مبتلا به کاوازاکی اثبات شده که از دی ماه سال ۱۳۸۳ تا بهمن ماه سال ۱۳۸۶ در بیمارستان مفید بستری شده بودند و همچنین والدین آنها پرداختیم. پس از حذف بیمارانی که معیارهای خروج از مطالعه را داشتند، ۵۰ بیمار به دو دسته شدید و خفیف تقسیم شدند. داده های به دست آمده توسط ویرایش ۵/۱۱ نرم افزار SPSS مورد آنالیز قرار گرفت. ۰۵/۰p< معنی دار درنظر گرفته شد.
فاطمه یاری، دکتر معصومه غفارزاده، دکتر سپیده وهابی، دکتر حسن واعظی نژاد،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: نازایی یکی از مهمترین مشکلات در بین زوجها میباشد که معمولا یک نفر از هر ۷ نفر زوج را تحت تاثیر قرار میدهدکه هدف از این مطالعه ارزیابی اثر دگزامتازون و کلومیفن سیترات در درمان تخمدان پلیکیستیک با سطح طبیعی دهیدرواپی آندرستندیون سولفات در القاء تخمکگذاری بود.که با توجه به آمارهای متعدد که عدم تخمکگذاری در زنان نابارور تا ۴۰% نیز دیده شده بنابراین اهمیت روشهای تحریک تخمکگذاری اهمیت خاصی دارد.
مواد و روشها: در این مطالعه که یک کارآزمایی بالینی آیندهنگر میباشد ۱۲۰ بیمار نابارور با تشخیص سندرم پلیکیستیک بطور تصادفی از تاریخ ۱/۶/۸۵ لغایت ۱/۱۰/۸۷ به مدت ۲۸ ماه در دو گروه دریافتکننده کلومیفن و دگزامتازون(گروه اول) و دریافتکننده کلومیفن و پلاسبو مورد بررسی قرارگرفتند. که در این مطالعه با استفاده از پرسشنامهای که روایی و پایایی آن به تایید رسیده بود سن بیماران، مدت نازایی، الگوی قاعدگی، سطح دهیدرواپی آندرستندیون سولفات –هیرسوتیسم –شاخص توده بدنی –تعدادفولیکولهای بالاتر از ۱۸ میلی متر –تخمکگذاری و حاملگی مورد بررسی قرارگرفت.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد هیچگونه اختلاف معنیدار بین دو گروه از نظر سن، مدت نازایی، شاخص تودهبدنی،الگوی قاعدگی و سطح سرمی دهیدرواپی آندرستندیون سولفات وجود نداشت همچنین بین دو گروه از نظر هیرسوتیسم تفاوت معنیداری وجود نداشت .تعداد فولیکولهای بالاتر از ۱۸ میلیمتر بطور معنیدار در گروه دریافتکننده دگزامتازون و کلومیفن (۰۵۹/۰=p)بیشتر بود همچنین میزان تخمکگذاری و حاملگی نیز بطور معنیدار در این گروه نسبت به گروه دریافتکننده کلومیفن و پلاسبو بیشتر بود.
بحث و نتیجهگیری: القاء تخمکگذاری با اضافه نمودن دگزامتازون به درمان کلومیفن سیترات روشی بسیار موثر، ارزان و ساده در درمان تخمدان پلیکیستیک و القاء تخمکگذاری و حاملگی میباشد.
سمیه سبزعلی، سالار بختیاری، آرمان رستم زاد، کریمه حقانی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: در طب باستانی اعراب و چین از گیاه خرزهره برای درمان بیماریها استفاده میشود. در این تحقیق خواص ضد باکتریایی عصاره هیدروالکلی خرزهره بومی ایلام بر روی باکتریهای بیماریزا مورد بررسی قرار گرفت. بحث و نتیجهگیری: نتایج به دست آمده نشان میدهد که باکتریهای گرم مثبت نسبت به عصاره خرزهره حساستر از باکتریهای گرم منفی میباشند. و با توجه به قطرهالههای عدم رشد باکتریها میتوان عنوان کرد که عصاره هیدروالکلی خرزهره اثر باکتری کشی قابل توجه بر باکتریهای تحت مطالعه دارد. یافتهها: بیشترین تاثیر عصاره هیدروالکلی گیاه خرزهره در غلظت ۷۶ میلیگرم بر میلیلیتر بود. بیشترین قطر هاله عدم رشد در غلظت ۷۶ میلیگرم مربوط به باکتری ۲۳۲۱E. faecalis (۰۵/۰p<) و کمترین قطر در همین غلظت مربوط به P. aeruginosa بود. نتایج نشان داد که کمترین میزان MIC مربوط به باکتری ۱۸۸۵S. aureus در غلظت ۵ میلیگرم بر میلیلیتر بوده و بیشترین میزان MIC مربوط به باکتری E. coli و P. aeruginosa در غلظت ۷۶ میلیگرم میباشد (۰۵/۰p<). مواد و روشها: گیاه مذکور از کوههای زاگرس شهر ایلام جمع آوری و پس از شناسایی و نامگذاری، عصاره به روش ماسراسیون تهیه شد. غلظتهای مختلف عصاره با استفاده از روش دیسک دیفیوژن بر روی باکتریها تاثیر داده شد. از آنتی بیوتیکهای تشخیصی به عنوان کنترل مثبت و از DMSO به عنوان کنترل منفی استفاده گردید. میزانMIC و MBC نیز مشخص شد.
سمیه سبزعلی، سالار بختیاری، کریمه حقانی، آرمان رستم زاد، کیانا شاهزمانی،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: درمان بیماریهای باکتریایی توسط آنتی بیوتیکهای سنتتیک با بروز مشکلاتی از قبیل ایجاد عوارض جانبی در انسانها و ایجاد مقاومت در میکروارگانیسمها همراه است. اخیراً به استعمال گیاهان در درمان بیماریهای باکتریایی توجه زیادی شده است. از آنجایی که استفاد از گیاه تیمبرا اسپیکاتا در طب سنتی ایران مرسوم است، در این تحقیق اثر ضد باکتریایی عصاره این گیاه بر روی تعدادی از باکتری های بیماریزا بررسی شد.
مواد و روشها: گیاه مذکور از کوههای زاگرس شهر ایلام جمع آوری و پس از شناسایی و نامگذاری، عصاره به روش ماسراسیون تهیه شد. غلظتهای مختلف عصاره با استفاده از روش دیسک دیفیوژن بر روی باکتریها تأثیر داده شد. از آنتیبیوتیکهای تشخیصی به عنوان کنترل مثبت و از DMSO به عنوان کنترل منفی استفاده گردید. میزانMIC و MBC نیز مشخص شد.
یافتهها: بیشترین تأثیر عصاره در باکتری های گرم مثبت دیده شد. بیشترین قطر هاله در غلظت mg/ml ۷۶ مشاهده، و در این میان S. aureus و S. epidermidis بیش از سایر میکروارگانیسمها حساس بودند (۰۵/۰P<). کمترین میزان MIC مربوط بهS. aureus ۱۸۸۵ با میزان mg/ml۵/۲ و S. epidermidis ۲۴۰۵ با mg/ml۵ بوده و E. coliو K. pneumonia با ۱۵ میلیمتر قطر هاله عدم رشد، حساس-ترین باکتریهای گرم منفی به عصاره بودند (۰۵/۰P<).
بحث و نتیجهگیری: عصاره هیدروالکلی تیمبرا تأثیر ضد باکتریایی قابل ملاحظهای داشت. بررسی قطر هالههای عدم رشد نشان داد که عصاره در غلظتهای مورد استفاده بر باکتریهای گرم مثبت مؤثرتر بوده است.
علی قربانی رنجبری، محمدرضا یاریار، فاطمه جویبار، نازنین قربانی،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: کاکوتی یکی از گیاهان دارویی سنتی است. از ترکیبات شیمیایی فعال و اصلی این گیاه ماده ای تحت عنوان Pulegone میباشد که اثرات ضد دردی و ضد التهابی آن به خوبی مشخص شده است. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرات ضد دردی گیاه کاکوتی (Ziziphora tenuior L.) بومی منطقه سیرجان (پاریز) در موش آزمایشگاهی نر بالغ است. بحث و نتیجهگیری: داده های تحقیق نشان داد که گیاه دارویی کاکوتی، اثرات ضد دردی بر موش های کوچک آزمایشگاهی دارد و گیاه مذکور بایستی در درمان های آینده مورد توجه قرار گیرد و جایگزین مناسبی برای داروهای شیمیایی می باشد یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد، تزریق درون صفاقی گیاه کاکوتی منطقه سیرجان (پاریز) در غلظت های ۵۰، ۱۰۰ و ۱۵۰ میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن همانند مورفین موجب کاهش فاز اولیه و ثانویه درد القا شده توسط فرمالین در موش نر بالغ می شود. مواد و روشها: در این پژوهش، پس از جمع آوری برگ و سرشاخه گیاه کاکوتی از منطقه سیرجان عصاره گیری به روش خیساندن صورت پذیرفت. فعالیت ضد دردی با استفاده از تست فرمالین مورد ارزیابی قرار گرفت. از ۶ گروه موش های در نظر گرفته شده به ۳ گروه، عصاره هیدروالکلی در غلظت های ۵۰، ۱۰۰ و ۱۵۰ میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن به صورت درون صفاقی تزریق شد. گروه کنترل بدون درمان و گروه شاهد حلال دارو یعنی سرم فیزیولوژی را به صورت داخل صفاقی دریافت نمود. گروه نیز مورفین را به میزان ۱۰ میلی گرم برکیلوگرم دریافت نمود. در ادامه داده ها جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار آماری۱۷ SPSS و آنالیز واریانس یک طرفه در سطح معنی داری ۰۵/۰P< مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند
معصومه غفارزاده، فاطمه جنانی، فاطمه یاری،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: کمبود ویتامین D در طی بارداری و در حین زایمان امری شایع است. یافتههای اخیر نشان میدهد که کمبود ویتامین D با پیامدهای سوء بارداری مرتبط است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین سطوح ویتامین D سرم مادر با پارگی زودرس غشاهای جنینی انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد شاهدی ۷۳ نفر از مادران باردار مبتلا به پارگی زودرس غشاهای جنینی به عنوان گروه مورد و ۷۳ نفر از مادران باردار بدون پارگی زودرس غشاهای جنینی به عنوان گروه شاهد از بین زنان باردار ۱۸ تا ۳۵ سال با سن حاملگی ۲۸ الی ۴۱ هفته که در طی ۶ ماه به بیمارستان عسلیان مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. سطح خونی ویتامین D در هر دو گروه سنجش گردید. اطلاعات دموگرافیک، مامایی و یافتههای آزمایشگاهی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه ۲۰) و آزمون های کای اسکوئر و تی انجام شد. میزان p کمتر از ۰۵/۰ معنیدار در نظر گرفته شد.
یافته ها: میانگین سطح ویتامین D در مادران بارداری که پارگی زودرس غشاهای جنینی داشتند ۲۵/۷ ± ۴۹/۲۲ نانومول بر لیتر و در مادران باردار فاقد پارگی زودرس غشاهای جنینی ۷۲/۸ ± ۷۳/۲۸ نانومول بر لیتر بود. با توجه به ۰۰۱/۰p< ارتباط معناداری بین سطح ویتامین D و پارگی زودرس غشاهای جنینی وجود داشت.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از تحلیل داده ها مشخص شد که بین سطح ویتامین D و پارگی زودرس غشاهای جنینی ارتباط معنادار وجود دارد. برای بررسی ارتباط دقیق تر بین سطح ویتامین D مادر و وقوع پارگی زودرس پرده های جنینی، انجام مطالعاتی با حجم نمونه بیشترو در سایر مناطق توصیه می گردد.
امین جایدری، ایمان عزیزیاری قبادی،
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: کوکسیلا بورنتی یک میکروارگانیسم داخل سلولی اجباری است که باعث تب کیو در انسان و حیوانات می شود. در زنان آلوده به کوکسیلا ریسک بالای عوارض زنان و زایمان گزارش شده است. هدف از این مطالعه بررسی شیوع سرمی عفونت کوکسیلا بورنتی در زنان باردار روستایی در خرم آباد بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی- توصیفی ۱۸۴ نمونه سرم به طور تصادفی از زنان بارداری که از آذرماه ۱۳۹۵ تا خرداد ۱۳۹۶ به مراکز بهداشتی و درمانی خرم آباد مراجعه کرده اند جمع آوری گردید. از یک کیت تجاری IFA برای شناسایی آنتی بادی های اختصاصی فاز ۲ کوکسیلا بورنتی در نمونه های سرم انسان استفاده شد.
یافته ها: در این مطالعه از ۱۸۴ نمونه سرمی اخذ شده از زنان باردار، ۸۹ نمونه سرم (۴/۴۸ درصد) دارای آنتی بادی کوکسیلا بودند. ارتباط معنی داری بین متغیرهای این مطالعه مشاهده نشد. نتایج سرولوژی براساس ماه نمونه گیری نشان داد که بیشتر موارد مثبت در دیماه (۳/۸۳ درصد) مشاهده شد که از نظر آماری مربع کای معنی دار بود ( ۰۰۱/۰ P< ).
بحث و نتیجه گیری: مطالعه حاضر شیوع بالای عفونت کوکسیلا بورنتی را در زنان باردار خرم آباد نشان داد. از آنجا که تب کیو یک عامل خطرناک در زنان باردار است، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی باید با سیاست گذاری مناسب نسبت به افزایش آگاهی افراد در معرض خطر به ویژه کسانی که تماس مکرر با دام دارند، اقدام نماید. |
میثم بهزادی فر، سعید شهابی، احد بختیاری، صمد آذری، سید جعفر احسان زاده، مسعود بهزادی فر،
دوره ۲۴، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: مراقبت های اولیه سلامت ( Primary health care (PHC) ) می تواند بهترین روش تامین و ارائه مراقبت های بهداشتی برای همه افراد بوده و کارآمدترین و موثرترین راه برای دستیابی و ارتقاء سطح سلامت در هر جامعه ای باشد. عدم توجه به PHC و خدمات بهداشتی بی کیفیت می تواند سبب از افزایش بیماری های مختلف و مرگ و میر در هر جامعه ای شده و باعث خسارت های اقتصادی زیادی برای هر کشوری گردد. به صورت جدی PHC در ایران بعد از انقلاب مورد توجه جدی قرار گرفت. شبکه مراقبت های بهداشتی در سراسر کشور ایجاد گردید. با توسعه PHC در جمهوری اسلامی ایران، علل مرگ و میر کمتر شده و فوت ناشی از بیماری های واگیردار و مشکلات بارداری و زایمان در ایران کاهش یافته است. با وجود دستاوردهای گسترده ناشی از وجود PHC در ایران، اما در سال های اخیر توجه کافی به بازسازی و تقدیت آن نشده است. نبود منابع مالی کافی، عدم اجرای پزشک خانواده در شهرها و اشکالات اجرایی در پزشک خانواده، کمبود نیروی انسانی، عدم توجه به آموزش دانشجویان در بخش بهداشت و نداشتن علاقه آنها به یادگیری فعالیت های این حوزه، مشکلات ساختاری و اداری برخی چالش های موجود می باشد. سیاست گذاران در ایران برای ارتقاء شاخص های سلامت، کاهش ورودی بیماران به بیمارستان ها، و استفاده مناسب تر منابع محدود مالی نیازمند سرمایه گذاری بیشتر در PHC هستند و با توجه به زیرساخت های خوبی که در این بخش وجود دارد، به نظر می رسد توجه بیشتر به تقویت این شبکه می تواند نقش مهمی در کاهش هزینه های خانوارها داشته و جایگاه پزشک خانواده و کارکردهای آن نیز به درستی در جامعه اجرا گردد. |
میثم بهزادی فر، حانیه حسنوندی، سعید شهابی، احد بختیاری، صمد آذری، سید جعفر احسان زاده، مسعود بهزادی فر،
دوره ۲۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: زایمان فیزیولوژیک همان زایمان طبیعی است که بدون دخالت های دارویی و پزشکی انجام می شود. زایمان فیزیولوژیک اغلب با زایمان خود به خود، عدم وجود مداخلات پزشکی، آزادی حرکت و مشارکت فعال مادر در روند زایمان مشخص می شود. در برخی کشورها زایمان فیزیولوژیک یک هنجار است و به طور فعال توسط سیستم مراقبت های بهداشتی ترویج می شود. سزارین در ایران طی چند دهه گذشته رو به افزایش بوده است، به طوری که آخرین داده ها نشان می دهد که حدود ۵۰ درصد از کل زایمان ها در کشور از طریق سزارین انجام می شود. زایمان فیزیولوژیک باید به عنوان یک گزینه انتخابی در نظر گرفته شود، و زنان باید از اطلاعات و حمایت لازم برای تصمیمگیری آگاهانه در مورد تجربیات تولد خود برخوردار شوند. کاهش عوارض ناشی از سزارین برای سلامت مادر حائز اهمیت است و لذا ارائه آموزش به ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی و تعامل با زنان باردار برای تغییر باورهای آنها و ایجاد انگیزه برای انجام زایمان طبیعی بسیار مهم است. همچنین سیاستهای حمایتی و حمایت دولت از زایمان فیزیولوژیک و انجام برنامه های آموزشی می تواند در توسعه این سیاست ارزشمند باشد. |
معصومه حمیدیان، مهناز محمدی، بهناز اسفندیاری،
دوره ۲۵، شماره ۳ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: مطالعات نشان داده است که تا ۶۸ درصد از نوزادان ممکن است در سال اول زندگی خود به ویروس سین سیشیال تنفسی (RSV) مبتلا شوند و تقریباً همه کودکان تا دوسالگی مبتلا میشوند. در این مطالعه با استفاده از آنالیز بیوانفورماتیک به بررسی و کاندید نمودن ژنهای موجود در مسیرهای وابسته به عفونت ویروس سین سیشیال تنفسی (RSV) پرداخته شد.
مواد و روش ها: با مراجعه به پایگاه داده GEO مجموعه دادهها (دیتاست) مناسب برای آنالیز انتخاب گردید. این دیتاست شامل پروفایل بیان ژنی در عفونت ویروس سین سیشیال تنفسی (RSV) بود. کلاسترهای ژنی با بیان بالا و پایین دستهبندی شدند. برای ارزیابی دقیقتر داده از پایگاههای داده غنی همچون Enrichr، STRING و Panther استفاده شد. در نهایت ژنهای کاندید شده جدا و ارتباط پروتئینی آنها نیز سنجیده شد.
یافته ها: ۷۴۰ ژن، افزایش بیان و ۸۲۲ ژن، کاهش بیان داشتند. که این ژنها میتوانند در مسیرهای عفونت ویروس سین سیشیال تنفسی در کودکان نقش داشته باشند. مسیرهای NOD like receptor، اپشتین بار- آنفلوآنزا، توبرکلوزیس، لیشمانیازیس، نکروپتوزیس و سالمونلا بیان بالا داشته و مسیرهای کرونا ویروس، هرپس ویروس، نقص سیستم ایمنی، گیرنده سلولهای لنفوسیت ۱Th، ریبوزوم، NFKappa B و ۱PDL در نقاط وارسی چرخه سلولی بیان پایین داشتند.
بحث و نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد، که پروتئینها و ژنهای مهم در تقویت التهاب ویروس سین سیشیال تنفسی در کودکان نقش عمدهای دارد. که از میان آنها " ۳ STAT، ۴ TLR A۲۶,RPL۱STAT و ۴ MAPK" نقش بارزتری را در این مسیر نشان دادند. |
میثم بهزادی فر، سعید شهابی، احد بختیاری، صمد آذری، مسعود بهزادی فر،
دوره ۲۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: جمعیت هر کشور نقش بسیار مهمی در توسعه و پیشرفت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دارد. از سوی دیگر، جمعیت جوان، میزان نیروی کار و پویایی اقتصادی آن کشور را افزایش میدهد. تغییر سبک زندگی و یکسری سیاستهای جمعیتی، اقتصادی و سیاسی طی سالهای گذشته باعث شده است که ایران در معرض خطر پیری جمعیت و هشدارهای جمعیتی از سوی پژوهشگران اجتماعی قرار گیرد. وضعیت به گونهای است که کارشناسان حوزه جمعیت متفقالقول معتقدند اگر روند افزایش موالید و رشد جمعیت کشورمان به همین شکل جلو برود، طی ۳۰ سال آینده با یک ابربحران جمعیتی کمبود نیروی کار به دلیل سالخوردگی جمعیت در کشور مواجه خواهیم شد. این مقاله به بررسی چالشها و راهکارهای سیاستی در حوزه جمعیت ایران با نگاهی به آیندهای پرجمعیت میپردازد. با توجه به هرم سنی بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ ، جمعیت ایران رشد مناسبی داشته است و نیروی فعال موثری در اختیار کشور بوده است. بر اساس مدلهای آماری، جمعیت ایران در سال ۲۰۳۰ و ۲۰۵۰، به سمت سالمندی و پیری خواهد رفت. افزایش باروری و رشد جمعیت موضوع پیچیدهای است که نیاز به تدابیر گسترده و مداخلات سیاستی و بستههای حمایتی- اقتصادی ویژه ای دارد. ترویج آگاهی جمعی، حمایت مالی از خانوادهها، پشتیبانی از تأمین اجتماعی، ترویج تعادل میان زن و مرد، تسهیلات مسکن، تسهیل شرایط ازدواج جوانان، ایجاد بسته های تشویقی برای زنان سنین باروری، تحقیقات و برنامهریزی جمعیت، توسعه مناطق روستایی و همکاری با نهادهای مردمی می تواند به عنوان سیاست های مناسبی برای افزایش فرزندآوری در ایران مد نظر قرار گیرد. موضوع جمعیت را نباید حزبی و سیاسی کرد که عدهای در مقابل و برخی در طرفداری آن باشند، همه باید در کنار هم برای کمک به حل این خلاء بزرگ همکاری کنند. با توجه به نگرانی ها و هشدارهای جدی رهبر معظم انقلاب نسبت به پیری جمعیت و ترویج جوانی جمعیت توسط همه مسئولین و نهادهای اجرایی ابراز داشتند، سیاست های فرزندآوری و افزایش جمعیت در دستور کار قرار دارند، اما باید همه سازمان ها، ارگان ها و افرادی که می توانند به تحقق این سیاست ها کمک کنند مشارکت جدی و فعالی داشته باشند. |