جستجو در مقالات منتشر شده


۱۳ نتیجه برای تمرین استقامتی

بهمن حسنوند، کبری کرمی، عبدالله خدادای، مهدی ولی‌پور،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر تمرینات استقامتی و قدرتی بر میزان هموگلوبین گلکوزیله و قند خون ناشتای بیماران دیابتی نوع دوم در سال ۸۸ در شهر خرم آباد انجام شده است. بحث و نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان می دهد تمرین استقامتی باعث کاهش سطح هموگلوبین گلیکوزیله شده، درصورتیکه تمرینات قدرتی میزان آن را به طور معنی داری کاهش نداد و به نظر می رسد این تمرینات بیشتر باعث تغییر معنادار این فاکتور شده است. یافته‌ها: ۲۹ نفر از آزمودنی ها در سه گروه تمرینات را تا پایان انجام دادند. میانگین سن، وزن، شاخص توده بدنی و میزان مصرف دارو در سه گروه تفاوت معنی دار آماری نشان نداد (۷۶/۰p=).کاهش هموگلوبین گلیکوزیله در گروه استقامتی قبل و پس از آزمون، تفاوت معنی داری نشان داد (۰۲/۰p= ). اما در گروه کنترل و تمرینات قدرتی، تغییرات تفاوت معنی دار نشان نداد . قند خون ناشتا پس آزمون در گروه استقامتی و قدرتی کاهش یافت و این تفاوت معنی دار بود، اما در گروه کنترل تفاوت معنی داری نشان نداد. مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر مطالعه ای نیمه تجربی است که در بین ۳۰ نفر از مردان مبتلا به دیابت نوع ۲ مراجعه کننده به آزمایشگاههای شهر خرم آباد، پس از غربالگری و مصاحبه حضوری با روش نمونه گیری هدفمند انجام شده است.آزمودنی ها پس از تکمیل پرسشنامه سوابق پزشکی و رضایتنامه به طور تصادفی به سه گروه تمرین استقامتی، قدرتی و گروه کنترل تقسیم شدند.شرایط شرکت در پژوهش سن بالای ۳۰ سال قند خون ۱۵۰-۲۵۰، فقدان هرگونه بیماری مزمن دیگر و سابقه ورزشی طی ۳ ماه گذشته، سکته قلبی ، پرفشاری خون شدید و عوارض دیابت و...بودند. قبل از تمرینات از آزمودنی ها که به مدت ۸-۱۲ ساعت ناشتا بودند نمونه گیری خون انجام شد. تمرینات قدرتی و استقامتی به مدت ۸ هفته و زیر نظر مربی مربوطه اجرا شدند.تمرینات قدرتی شامل ۱۰ حرکت برای عضلات و برای هر حرکت سه تا چهار دور و هر دور، ۱۰ تا ۱۲تکرار در نظر گرفته شد و اصل اضافه بار در طول ۸ هفته رعایت گردید. تمرینات استقامتی شامل دویدن بر روی دستگاه تردمیل با ۶۰ % حداکثر ضربان قلب بود. ۱۰نفردر گروه کنترل قرار داشتند که تا پایان تحقیق به توصیه ها عمل نمودند. پس از اتمام دوره هشت هفته ای تمرینات، پس آزمون (آزمایش خون) انجام شد . ارزیابی اطلاعات توسط نرم افزار آماری SPSS انجام پذیرفت. جهت مقایسه میانگین ها (پیش آزمون، پس آزمون) از تی جفت شده استفاده گردید.
بهزاد کوه نشین، مقصود پیری، حسن متین همایی،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: قرار گرفتن طولانی مدت در معرض اضطراب و افسردگی، میوکاردیوم را در معرض نارسایی قرار می‌دهد. پیام‌های نروهورمونی ناشی از افسردگی از راه گیرنده‌های بتا ۱ آدرنرژیک به قلب می‌رسند. هدف از انجام این مطالعه بررسی و مقایسه اثر ۴ هفته تمرینات استقامتی با داروی فلوکستین بر روی گیرنده‌های بتا ۱ آدرنرژیک قلبی در موش‌های نژاد ویستار رت می‌باشد.
مواد و روش ­ها: روش پژوهش حاضر تجربی می‌باشد که در آن ۳۲ سر موش نر نژاد ویستار رت به ‌طور تصادفی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند، به هر کدام از رت‌های گروه‌های تمرین و مصرف داروی فلوکستین، ۸/۰ میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن LPS درون صفاقی تزریق شد. گروه تمرین پروتکل ۴ هفته‌ای دویدن روی تریدمیل را به مدت ۴۵ دقیقه در روز انجام دادند. به گروه فلوکستین روزانه ۵/۰ میلی‌گرم فلوکستین خورانده شد.
یافته­ ها: میانگین تراکم گیرنده‌های بتا ۱ آدرنرژیک قلبی در گروه تمرین نسبت به گروه افسرده به‌طور معناداری کمتر است (۰۵/۰P<). میانگین تراکم گیرنده‌های بتا ۱ آدرنرژیک قلبی در گروه تمرین نسبت به گروه فلوکستین معنادار نمی‌باشد.
بحث و نتیجه­ گیری: تمرین می‌تواند از طریق کاهش علائم رفتاری افسردگی اثرات مفید را ایجاد کند و با مهار افزایش تراکم گیرنده‌های بتا ۱ آدرنرژیک قلبی، موجب کاهش تحریک سمپاتیکی قلب می‌شود.

علی حسینی، مهسا نظافت آبسردی، سعیده شادمهری، امیدرضا صالحی، هما حاجی صادقی،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: فعالیت ورزشی و تغذیه دو رکن اساسی کنترل سطوح افزایش یافته آلانین آمینوترانسفراز (ALT) و آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) در بیماری دیابت می­ باشند. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات تعاملی تمرین استقامتی و ژل آلوئه­ ورا بر ALT و AST  موش­های صحرایی دیابتی بود.
مواد و روش‌ها: ۴۵ سر موش صحرایی دیابتی انتخاب و در پنج گروه ۹ سری (۱) کنترل هفته اول، (۲) کنترل هفته ششم، (۳) تمرین استقامتی، (۴) مصرف آلوئه­ ورا و (۵) تمرین استقامتی همراه با مصرف آلوئه ­ورا تقسیم‌ بندی شدند. همچنین جهت بررسی اثرات القای دیابت بر ALT و AST، ۱۸ سر موش صحرایی در دو گروه (۶) کنترل هفته اول و (۷) کنترل هفته ششم قرار گرفتند. گروه­ های ۳ و ۵ به مدت شش هفته، ۳ جلسه در هفته و هر جلسه ۲۰ دقیقه روی نوارگردان دویدند. گروه­ های ۴ و ۵ روزانه mg/kg ۱۰۰ ژل آلوئه ­ورا دریافت نمودند. تجزیه و تحلیل یافته ­های تحقیق با آزمون آنالیز واریانس یک‌ طرفه همراه با آزمون تعقیبی توکی صورت گرفت. سطح معنی‌داری کمتر از ۰۵/۰ در نظر گرفته شد (۰۵/۰P <).
یافته­ها: القای دیابت اثر معنی‌داری بر افزایش ALT دارد (۰۴/۰=P)؛ تمرین استقامتی همراه با مصرف ژل آلوئه­ورا اثر معنی‌داری بر کاهش ALT و AST دارد (۰۰۱/۰=P)؛ تمرین استقامتی همراه با ژل آلوئه ­ورا نسبت به تمرین استقامتی و مصرف ژل آلوئه ­ورا اثر بیشتری بر کاهش ALT دارد (۰۰۱/۰=P) همچنین تمرین استقامتی همراه با ژل آلوئه ­ورا نسبت به تمرین استقامتی اثر بیشتری بر کاهش AST دارد (۰۴/۰=P).
بحث و نتیجه‌ گیری: شش هفته تمرین استقامتی و ژل آلوئه­ ورا دارای اثرات تعاملی در بهبود ALT و AST موش­های دیابتی می‌باشد.

طاهره غلامی برمی، محمدعلی آذربایجانی، حسن متین همایی،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: هورمونهای استروئید آنابولیک اغلب از سوی ورزشکاران جهت بهبود عملکرد ورزشی مورد سوء مصرف قرار می‌گیرد. هدف از این پژوهش، مطالعه همزمان عصاره الکلی عناب، اسیدگالیک و تمرین استقامتی بر تغییرات هیستوپاتولوژی بافت  هیپوکامپ در موش‌های صحرایی نر مسموم شده با استروئید آنابولیک (بولدنون) می‌باشد.
مواد و روش ­ها: در این مطالعه تجربی، ۷۰ سرموش نر از نژاد ویستار، در محدوده وزنی ۲۰۰-۲۵۰ گرم انتخاب و به صورت تصادفی به ۱۰گروه تقسیم شدند. شامل گروه: ۱-کنترل، ۲-شم، ۳- مسموم شده با بولدنون (۵ میلی‌گرم/ بر کیلوگرم)، ۴- عناب+ بولدنون، ۵- اسیدگالیک + بولدنون، ۶- تمرین استقامتی + بولدنون (۵ میلی‌گرم)، ۷- عناب+ تمرین استقامتی، ۸- اسیدگالیک + تمرین استقامتی، ۹- بولدنون (۲میلی‌گرم / بر کیلوگرم)، ۱۰- بولدنون ۲ میلی‌گرم + تمرین استقامتی. پس از هشت هفته تمرین استقامتی و دریافت هفتگی بولدنون به صورت تزریق عضلانی، موش‌های صحرایی مورد نمونه‌گیری بافتی قرار گرفتند و سپس بر روی آنها بررسی هیستوپاتولوژی انجام شد.
یافته­ ها: دریافت بولدنون موجب پیکنوز، نکروز، تغییرات نورون های هرمی، نوروژنز و پرخونی در بافت هیپوکامپ می شود. تمرین استقامتی موجب کاهش این آسیب ها شد (۰۱/۰=P). عصاره عناب (۰۲/۰=P) و اسید گالیک (۰۱/۰=P) نیز موجب کاهش این آسیب ها شد. ترکیب تمرین استقامتی و عصاره عناب و یا اسید گالیک اثر سینرژیستی بر میزان کاهش آسیب ها داشت (۰۰۱/۰=P).
بحث و نتیجه­ گیری: بر اساس نتایج این مطالعه مشخص شد تغییرات ساختاری بافت هیپوکامپ در اثر مسمومیت با بولدنون در همه گروه‌ها، نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بیشتر بود. اما در هیچ یک از گروه‌ها التهاب مشاهده نشد. همچنین  مشخص شد در این شرایط، تمرین استقامتی و عصاره عناب و یا اسید گالیک بر کاهش آسیب های نورولوژیک ناشی از دریافت بولدنون موثر بوده و اثر سینرژیستی دارد.

رحمان سوری، فیروز شرفی دهرحم، سیروس چوبینه، وحید ولی پور ده نو،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: ورزش عامل درمانی در افراد دیابتی است و فرآیند آنژیوژنز می­تواند تحت تأثیر ورزش استقامتی قرار گیرد. هدف پژوهش بررسی اثر ۶ ­هفته تمرین استقامتی بر روی نوار گردان بر سطوح VEGF در عضله قلبی رت­های دیابتی بود.
مواد و روش ­ها: تعداد ۲۴ سر رت نر ویستار با وزن ۴/۹±۲۴۵ گرم و سن ۸ هفته بطور تصادفی  به­ گروه­های کنترل (۶ سر)، تمرین­ (۶ سر)، دیابت­ (۶ سر) و دیابت ­تمرین (۶ سر) تقسیم شدند. دیابت بوسیله تزریق استرپتوزوتوسین (۵۰ میلی­گرم/کیلوگرم) ایجاد شد.­ پروتکل تمرینی برای ۶ هفته و ۵ جلسه در هر هفته انجام شد. ۲۴ ساعت پس از پروتکل تمرینی، رت­ها تشریح  و بافت  قلبی خارج گردید. سطوح  پروتئین VEGF به­ روش الایزا اندازه­گیری شد. برای تحلیل داده­ها از آزمون آنووای یک‌ طرفه استفاده شد.
یافته ­ها:یافته ­ها نشان داد که تمرین منجر به افزایش معنی­دار VEGF در گروه دیابت تمرین نسبت  به گروه دیابت شد (۰۰۸/۰=P). میزان VEGF در گروه دیابت در مقایسه  با گروه­ های سالم و تمرینی کاهش معنی­دار داشت (۰۰۱/۰=P). VEGF در گروه دیابت تمرین نسبت به گروه­ های کنترل و تمرین کاهش معنی­داری داشت (۰۵/۰>P). تمرین منجر به افزایش معنی­دار VEGF در ­گروه تمرین نسبت به ­گروه کنترل شد (۰۰۱/۰=P).
بحث و نتیجه ­گیری: VEGF در گروه­ های سالم نسبت به گروه­ های دیابتی به شکل معنی­داری بیشتر بود و تمرینات استقامتی موجب افزایش VEGF بافت قلبی شد. احتمالاً این افزایش اثرات مثبتی بر فرآیندهای تنظیمی آنژیوژنیکی در بیماران دیابتی دارد. بنابراین، ورزش استقامتی می­تواند استراتژی مناسبی برای توسعه روش­های درمانی در ­بیماری دیابت شود.

احمد محمدی مقدم، وحید تأدیبی، ناصر بهپور، افشین نظری،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: فعالیت بدنی و ورزش به عنوان یک درمان و پیشگیری کننده­ی غیردارویی برای بیماری­ های غیرواگیر عمل می­کند. بدین منظور یکی از ابزارهای پرکاربرد تمرینات استقامتی هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی آثار پیش درمان یک دوره تمرین استقامتی تداومی و تناوبی بر میزان بیان ژن استئوپونتین بافت قلب رت­ های نر ویستار آنفارکتوس شده صورت گرفت.
مواد و روش­ ها: در پژوهش حاضر در نهایت ۳۲ سر رت تحت شرایط استاندارد نگهداری و به چهار گروه (گروه شاهد سالم، گروه شاهد ایسکمی، گروه تمرین تداومی و گروه تمرین تناوبی) تقسیم شدند. گروه شاهد سالم بدون القای آنفارکتوس و گروه شاهد ایسکمی پس از هشت هفته به آنفارکتوس قلبی مبتلا شدند. گروه­ های تمرینی نیز به مدت هشت هفته به تمرینات استقامتی بر روی تردمیل پرداختند و پس از ۴۸ ساعت استراحت به آنفارکتوس قلبی مبتلا شدند. یک هفته پس از القا و اطمینان از ایجاد ایسکمی، قلب رت­ ها جدا و جهت  اندازه گیری بیان ژن OPN قلبی از روش qRT-PCR استفاده گردید.
یافته ­ها: یافته­ های پژوهش حاضر نشان داد بیان ژن OPN در بافت قلب رت­ های نر ویستار پس از القای آنفارکتوس قلبی نسبت به گروه شاهد سالم افزایش معناداری پیدا کرد (۰۵/۰p<). همچنین بیان نسبی ژن مذکور در گروه شاهد ایسکمی به طور معناداری بالاتر از هر دو گروه­ های تمرینی بود (۰۵/۰p<). در مقایسه دو نوع تمرین، میزان نسبی بیان ژن OPN در گروه تداومی کمتر بود (۰۵/۰p<).
بحث و نتیجه­ گیری:  ابتلا به آنفارکتوس باعث افزایش فاکتورهای خطرزای قلبی عروقی و فیبروز قلب می­گردد. تمرینات استقامتی به ویژه تمرین تداومی منظم می­تواند افزایش این فاکتورها را تعدیل کند.


لطفعلی بلبلی، مژده خواجه لندی،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: وضعیت آنتی­اکسیدانی بافت قلب در بیماری دیابت تغییر کرده و باعث افزایش آسیب اکسایشی غشاها و  بافت قلب می­ گردد. با توجه به نقش احتمالا مثبت تمرین ورزشی بر وضعیت آنتی­اکسیدانی، هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثر شش هفته تمرین استقامتی بر فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز بافت قلب موش­ های صحرایی نژاد ویستار سالم و دیابتی بود.
مواد و روش ­ها: ۲۴ سر موش صحرایی نر بالغ، به طور تصادفی در ۴ گروه ۶ تایی قرار گرفتند: گروه دیابت تمرین (DT)، گروه دیابت کنترل (DC)، گروه سالم تمرین (HT) و گروه سالم کنترل (HC). حیوانات ۶ هفته تمرین استقامتی با شدت متوسط به صورت فزاینده انجام دادند. ۲۴ ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، بافت قلب برای بررسی میزان فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز استخراج گردید. داده ­ها براساس آزمون تحلیل واریانس یک­ طرفه آنالیز شدند.
یافته ­ها: پس از ۶ هفته تمرین استقامتی، بین تغییرات میانگین غلظت گلوتاتیون پراکسیداز در گروه دیابت تمرین نسبت به گروه سالم کنترل و دیابت کنترل به ترتیب با سطح معناداری (۰۰۷/۰P=) و (۰۱۷/۰P=) تفاوت معناداری وجود داشت. همچنین میانگین غلظت سوپراکسید دیسموتاز در گروه دیابت تمرین نسبت به گروه دیابت کنترل با سطح معناداری (۰۲۵/۰P=) افزایش یافت.
بحث و نتیجه ­گیری: احتمالاً ورزش استقامتی با شدت متوسط تاثیر بسزایی بر سیستم آنتی­اکسیدانی بافت قلب موش­ های دیابتی دارد و می ­تواند در پیشگیری از توسعه عوارض قلبی-عروقی ناشی از دیابت مفید باشد.


مصطفی ستم دیده، کمال عزیزبیگی، ظاهر اعتماد، خالید محمد زاده،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی اثر شدت تمرین ورزشی هوازی بر بیان ژن های درگیر در هایپرتروفی فیزیولوژیک قلب صورت گرفت.
مواد و روش­ ها: روش تحقیق تجربی بوده و به همین منظور تعداد ۲۴ سر رت نر نژاد ویستار با محدوده وزنی ۲۰±۲۰۰ گرم و سن هشت هفته، تهیه و به ‌صورت تصادفی به سه گروه کنترل (۸=n)، تمرین تناوبی شدید (۸=n) و تمرین تداومی زیر بیشینه (۸=n) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی تناوبی شدید؛ ۳۰ دقیقه دویدن تناوبی (هر تناوب شامل ۴ دقیقه دویدن با شدت ۹۰-۸۵ درصد VO۲max و ۲ دقیقه بازیافت فعال با شدت ۶۰-۵۰ درصد VO۲max سه روز در هفته و به مدت ۸ هفته اجرا شد. همچنین گروه تمرین تداومی زیر بیشینه (۳۰ تا ۶۰ دقیقه) نیز شدت فعالیتی معادل ۵۰ تا ۵۵ درصد حداکثر اکسیژن مصرفی موش‌ها بود. بیان ژن متغیرهای مورد نظر اندازه گیری شد.
یافته ­ها: بین هشت هفته اجرای تمرین تناوبی شدید و تداومی زیر بیشینه به نسبت گروه کنترل در میزان تغییرات بیان ژن در هر سه متغیر (TGF-ß۱، TIMPو MMP-I) تفاوت معناداری مشاهده شد (p<۰,۰۵). هر دو شیوه تمرینی منجر به افزایش معنادار بیان ژن TGF-ß۱ و TIMP در قلب رت‌های نر نژاد ویستار شد. اما تغییرات MMP-I در گروه تناوبی نسبت به گروه کنترل معنادار نمی باشد.
بحث و نتیجه ­گیری: به نظر می رسد تمرین ورزشی، منجر به بهبود عوامل درگیر در هایپرتروفی فیزیولوژیک قلب می شود. لذا یافته های پژوهش حاضر نیز با احتیاط بیان شده است و نیاز به تحقیقات بیشتری در آینده می باشد.

زهرا زارع دمیرچی، جبار بشیری، محمد نریمانی راد، حمداله هادی،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: چاقی بزرگ­ترین چالش بهداشت عمومی در قرن حاضر است و بخش سلامت اکثر کشورهای دنیا درگیر مسائل و عوارض ناشی از بروز فزاینده چاقی و شناخت سازوکارهای درگیر هستند. از این رو هدف از انجام این تحقیق تعیین تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی و مکمل‌سازی روغن زیتون بر مقدار IL-۱ و NLRP۳ در موش‌های صحرایی نر چاق بود.
مواد و روش­ ها: در تحقیقی تجربی، ۲۴ سر موش صحرایی نر دو ماهه به مدت ۸ هفته با غذای پرچرب تغذیه شدند تا به میانگین وزنی ۳۰±۳۲۰ رسیدند. سپس به صورت تصادفی به چهار گروه ۶ تایی (گروه کنترل، گروه تمرین استقامتی، گروه مکمل‌سازی روغن زیتون و گروه تمرین استقامتی همراه با مکمل‌سازی روغن زیتون) تقسیم شدند. مکمل‌گیری روغن زیتون و تمرین استقامتی به مدت هشت هفته (با شدت ۸۰% اکسیژن مصرفی بیشینه) انجام شد. مقدار ßIL-۱ و NLRP۳ با استفاده از روش الایزا بررسی گردید. تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه در سطح معنی­داری p< ۰,۰۵ انجام شد.
یافته ­ها: نتایج نشان داد تمرین استقامتی، مصرف روغن زیتون و اثر توأم تمرین استقامتی و مصرف روغن زیتون باعت کاهش IL-۱ß شدند و مقدار اثر گروه تمرین و گروه تمرین همراه با مصرف روغن زیتون بهتر از مصرف روغن زیتون بود (P<۰,۰۵). به علاوه فقط در گروه ترکیبی تمرین و روغن زیتون NLRP۳ کاهش یافت (P<۰,۰۵) و مصرف مکمل روغن زیتون و تمرین به تنهایی اثری بر کاهش NLRP۳ نداشتند.
بحث و نتیجه­ گیری: تمرین توأم با مصرف روغن زیتون می‌تواند در کاهش التهاب افراد چاق مفید باشند، ولی به دلیل کمبود شواهد و محدودیت‌های تحقیق هم­چنان نیاز به تحقیقات بیشتر است.

حجت اله شهاوند، صدیقه حسین پور دلاور، ناصر بهپور، حسن صفی خانی، معصومه عزیزی،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: بـیماران مبتلا به دیابت ملیتوس در معرض خطـر افزایش آنتی­اکسیدان و در دراز مدت ایجاد ضایعات عروقی می­ باشند. از این رو هدف از این مطالعه بررسی اثر یک دوره تمرین هوازی بر بیان ژن آنژیوپوئیتین-۱ (ANGPT-۱) و وضعیت اکسیدانی (TOS) بافت قلب در موش­ های صحرایی دیابتی است.
مواد و روش ­ها: ۳۰ سر موش صحرایی نر  به ۳ گروه ۱۰ تایی گروه دیابت تمرین، کنترل دیابت و سالم تقسیم شدند. حیوانات گروه­ های دیابتی از طریق تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین دیابتی شدند. برنامه تمرینی ورزشی شامل ۶ هفته تمرین روی نوار گردان بود. پس از ۲۴ ساعت از آخرین جلسه تمرین برای بررسی اثر تمرین، نمونه­ های بافت قلب به منظور اندازه­ گیری بیان ژن ANGPT-۱ و TOS استخراج گردید. برای مقایسه اختلاف معنادار بین گروه­ ها از تحلیل واریانس یک طرفه با سطح آماری ۰۵/۰>P استفاده گردید.
یافته­ ها: نتایج نشان داد که میزان بیان ژن ANGPT-۱ و وضعیت تام اکسیدان در گروه دیابت تمرین نسبت به گروه کنترل دیابت افزایش معنادار داشت (۰۰۱/۰P=) و  بین میزان بیان ژن ANGPT-۱ بین دو گروه کنترل دیابت و سالم کنترل تفاوت معنادار وجود نداشت (۳۹۷/۰P=).
بحث و نتیجه ­گیری: به نظر می ­رسد تمرین استقامتی با اثر مثبت بر بیان ژن  ANGPT-۱ و بهبود وضعیت تام آنتی­اکسیدانی بافت قلب موش­ های دیابتی باعث بهبود قلب دیابتی می­ شود.

کتایون صحرانشین، عباس صارمی، محمد ملکی پویا،
دوره ۲۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: ورزش یک رویه درمانی در افراد معتاد است، هر چند سازوکارهای فیزیولوژیک آن به خوبی روشن نیست. هدف تحقیق حاضر بررسی اثر ۸ هفته تمرین استقامتی بر سطوح فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و اندوستاتین در بافت قلب موش‌های صحرایی نر همراه با سندروم ترک مورفین بود.
مواد و روش­ها: در این مطالعه تجربی از ۳۲ سر موش صحرایی نر استفاده شد که به صورت تصادفی در ۴ گروه ۸ تایی: کنترل سالم (HC)، تمرین استقامتی (ET)، کنترل مورفین (CM) و مورفین+ تمرین استقامتی (M.ET) تقسیم شدند. دو گروه ترک مورفین توسط مورفین سولفات ۴/۰ میلی‌گرم/میلی‌لیتر به مدت ۲۱ روز معتاد شدند. گروه‌های تمرین ۸ هفته دویدن روی نوارگردان را اجرا نمودند. در پایان مطالعه همه موش‌ها کشته و بافت قلب آنها خارج گردید. سطوح پروتئین شاخص‌های این مطالعه توسط کیت‌های الایزا اندازه‌گیری شد. داده‌ها توسط آزمون تحلیل واریانس یک طرفه آنالیز شدند.
یافته ­ها: نتایج این مطالعه به طور معنی‌دار کاهش سطوح VEGF (۰۰۱/۰P<) و افزایش ES (۰۰۱/۰P<) را در گروه مورفین در مقایسه با گروه کنترل سالم نشان داد. همچنین افزایش سطوح VEGF (۰۱۴/۰ (P= و کاهش ES (۰۲۶/۰P=) در گروه مورفین تمرین در مقایسه با گروه کنترل مورفین تفاوت معنی‌داری را نشان می دهد.
بحث و نتیجه ­گیری: تمرین استقامتی ممکن است در جلوگیری از تغییرات منفی در پارامترهای آنژیوژنز و متابولیکی مربوط به مورفین مفید باشد که در بازتوانی افراد معتاد باید در نظر گرفته شود.

زهرا اسلامی، یحیی محمدنژاد پناه کندی، مهبانو قادری، عبدالرضا اقبال مغانلو، شهره شریفیان، قیصر بیشمی، سید جواد میرغنی،
دوره ۲۵، شماره ۳ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: استراتژی­های افزایش مصرف انرژی یک رویکرد جذاب برای کاهش ذخیره چربی اضافی و وزن بدن برای بهبود سلامت متابولیک است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین هوازی و آدنوزین بر بیان ژن­های UCP-۱ و MAPK p۳۸ بافت چربی زیرپوستی در رت­های نر تغذیه‌ شده با رژیم غذایی پرچرب می­ باشد.
مواد و روش ­ها: در مطالعه تجربی حاضر ۴۰ سر رت به‌طور تصادفی در چهار گروه ۱-کنترل سالم، ۲-کنترل پرچرب، ۳- رژیم غذایی پرچرب+ ­آدنوزین و ۴-­رژیم غذایی پرچرب+ تمرین استقامتی+ آدنوزین تقسیم شدند. پس از ۱۳ هفته مصرف رژیم غذایی پرچرب، ۱۲ هفته تمرین استقامتی با شدت متوسط (MIT) اجرا شد. بیان mRNA UCP-۱ و MAPK p۳۸ با استفاده از روش RT-PCR اندازه­گیری شد.
یافته­ ها: در گروه رژیم غذایی پرچرب+­تمرین استقامتی­+ ­آدنوزین و گروه رژیم غذایی پرچرب­+ ­آدنوزین افزایش معناداری در میزان ­UCP-۱ نسبت به گروه­های کنترل سالم و کنترل پرچرب مشاهده شد. همچنین بیان MAPK p۳۸ در گروه­های رژیم غذایی پرچرب­+­ تمرین استقامتی+ ­آدنوزین و رژیم غذایی پرچرب­+ ­آدنوزین کاهش معناداری نسبت به گروه کنترل پرچرب داشت.
بحث و نتیجه­ گیری: تمرین استقامتی و آدنوزین ممکن است به‌ عنوان فعال‌کننده‌های بیان ژن UCP-۱ عمل کرده و از عوامل لیپولیتیک مؤثر در چاقی به کار گرفته شوند. MAPK p۳۸  می­تواند باعث افزایش جذب گلوکز توسط انسولین شود و فسفوریلاسیون اکسیداتیو میتوکندری به دنبال رژیم غذایی سالم و فعالیت هوازی را به دنبال داشته باشد.

فرخنده گراوندپور، وحید ولی پور ده نو، رسول اسلامی،
دوره ۲۶، شماره ۴ - ( ۸-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: دیابت نوع دو شایع­ترین بیماری مزمن است که مقاومت به انسولین و اختلال در سازوکارهای انتقال غشایی گلوکز از ویژگی­های بارز آن است. نشان ‌داده ‌شده که پروتئین­های GLUT۵ و AS۱۶۰ در این سازوکار نقش دارند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین استقامتی بر میزان پروتئین­های GLUT۵، AS۱۶۰ و مقاومت به انسولین در عضله EDL موش­های دارای دیابت نوع ۲ بود.
مواد و روش ­ها: ۳۰ سر موش آزمایشگاهی نر بالغ به­شیوه تصادفی در ۳ گروه کنترل (C)، دیابت (D) و دیابت­تمرین (DT) قرار گرفتند. القای دیابت به ­وسیله تزریق استرپتوزوتوسین (۳۵ میلی­گرم/کیلوگرم) و تغذیه پر چرب انجام شد. تمرین استقامتی شامل پنج جلسه دویدن روی نوارگردان در هر هفته و به مدت ۸ هفته بود. استخراج عضله EDL نمونه ­ها ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرین انجام شد. برای سنجش پروتئین­ها از روش الایزا استفاده شد. برای تحلیل داده ­ها از آنالیز واریانس یک­طرفه در سطح معنی‌داری ۰۵/۰ استفاده شد.
یافته­ ها: تفاوت معنی‌داری بین مقادیر GLUT۵ تمام گروه­ها وجود نداشت (۹۴/۰P=). اما، مقادیر AS۱۶۰ همه گروه­ها از گروه C کمتر بود (۰۰۱/۰P=). همچنین، مقادیر AS۱۶۰ گروه DT به ­طور معنی‌داری از گروه D بیشتر بود (۰۰۱/۰P=). همچنین، بین GLUT۵  و AS۱۶۰ همبستگی معنی‌داری وجود نداشت (۰۲/۰r=، ۹۴/۰P=).
بحث و نتیجه ­گیری: تمرین استقامتی با جبران سازوکارهای مخرب دیابت باعث کاهش هایپرگلیسمی و بیش ­بیانی سطوح پروتئینی AS۱۶۰ در عضله EDL می­شود، اما تأثیری بر مقادیر پروتئین GLUT۵ ندارد. بنابراین، به ­نظر می­رسد تمرین استقامتی از طریق سازوکارهایی به جز افزایش GLUT۵ مانند تغییر در AS۱۶۰ در تعدیل اثرات مخرب بیماری دیابت در عضلات اسکلتی نقش داشته باشد.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به یافته می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Yafteh

Designed & Developed by : Yektaweb