۱۶ نتیجه برای تمرین هوازی
سعید ناظری، مهدی هدایتی، حسن احمدوند،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده
بحث و نتیجهگیری: نتایج بدست آمده نشان داد که استرس اکسیداتیو ناشی از کشیدن سیگار باعث کاهش سیستم دفاعی آنتی اکسیدانی بدن گردیده که در طولانی مدت میتواند باعث بروز بیماری های قلبی و عروقی در افراد سیگاری شود.
مواد و روشها: مطالعه بر روی ۳۰ فرد داوطلب سیگاری (سن۳۵- ۲۵ سال) که روزانه بیش از ۱۰ نخ سیگار مصرف میکردند، انجام گرفت. گروه شاهد نیز ۳۰ فرد داوطلب غیر سیگاری (سن۳۵-۲۵ سال) بودند. نمونههای خون ناشتا از این افراد گرفته شد. میزان فعالیت سرمی آنزیم های کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام آنها سنجیده شد. دادهها به صورت میانگین±انحراف استاندارد توصیف شد و میانگین دادهها در دو گروه با آزمون T مستقل ارزیابی شد. برای آنالیز آماری نیز نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: ظرفیت تام آنتی اکسیدانی و فعالیت آنزیم های کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز در گروه آزمون کاهش آماری معناداری با گروه کنترل داشتند (۰۵/۰>p).
مقدمه: استرس اکسیداتیو نقش مهمی را در پاتوژنز بسیاری از بیماری ها مانند سرطان ریه، بیماری های مزمن انسداد ریوی و آترواسکلروز دارد. دود سیگار باعث افزایش استرس اکسیداتیو از طریق تولید رادیکالهای فعال اکسیژن و کاهش سیستم دفاع آنتی اکسیدانی بدن میشود. هدف از این مطالعه بررسی اثر دود سیگار در تغییر ظرفیت آنتی اکسیدانی تام و فعالیت آنزیم های کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز در افراد سیگاری است.
بهرام عابدی،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: مقاومت لپتین یکی از موثرترین فاکتورهای هایپر انسولینیمیا است و در نهایت فقدان تحمل گلوکز در اضافه وزن مرتبط با بیماری ها می شود. بنابراین هدف از این تحقیق مطالعه اثر یک تمرین هوازی در برابر تمرین مقاومتی بر لپتین سرم و شاخص مقاومت انسولین در مردان غیر فعال است.
مواد و روش ها: روش تحقیق از نوع نیمه تجربی بود. ۳۰ مرد غیر فعال بطور تصادفی انتخاب شدند و در سه گروه تمرین هوازی، مقاومتی و کنترل قرار گرفتند. برنامه تمرینی بصورت تمرین هوازی، دویدن روی نوار گردان به مدت۳۰ دقیقه در ۶۰ تا ۷۰ درصد ضربان قلب ذخیره و تمرین مقاومتی، با شدت ۷۰ درصد یک تکرار بیشینه با ۱۰ تکرار در هر حرکت برای ۳ دور انجام شد. لپتین، گلوکز، انسولین و شاخص مقاومت انسولین قبل و ۲۴ ساعت بعد از فعالیت اندازه گیری شد.
یافته ها: یک جلسه فعالیت مقاومتی همانند فعالیت هوازی تأثیر معناداری در کاهش غلظت لپتین سرم قبل و ۲۴ ساعت پس از فعالیت داشت (p<۰/۰۵). همچنین سطوح انسولین سرم و شاخص مقاومت به انسولین در هر دو گروه کاهش معناداری داشت
(p<۰/۰۵). در حالیکه سطوح گلوکز سرم در هر دو گروه بدون تغییر باقی ماند.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که یک جلسه تمرین مقاومتی همانند تمرین هوازی می تواند با تغییر در سطوح لپتین، اثر مثبتی بر شاخص مقاومت به انسولین در مردان غیر فعال داشته باشد.
اعظم درویشی، مسعود چگنی، ، حسن تیموری، رحیم میرنصوری، فاطمه حافظی،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: فعالیت ورزشی نقش مهمی در ارتقای عملکرد قلب و عروق دارد. هدف تحقیق حاضر تعیین تأثیر ۱۰ هفته تمرین هوازی و ۶ هفته بی تمرینی بر فشارخون استراحت دانشجویان دختر سالم غیر ورزشکار بود.
|
مواد و روش ها: در این تحقیق نیمه تجربی ۲۷ دانشجوی دختر غیر ورزشکار با میانگین سنی ۷/۱ ± ۳۰/۲۲ بهصورت داوطلبانه انتخاب شدند و در برنامه تمرینی ۱۰ هفتهای، هفتهای ۳ جلسه با شدت ۵۵ تا ۸۰ درصد ضربان قلب بیشینه شرکت کردند. پس از ۱۰ هفته تمرین هوازی، افراد مورد مطالعه ۶ هفته در بی تمرینی به سر بردند. قبل از شروع دوره تمرین هوازی، پس از دوره تمرین و همچنین پس از دوره بی تمرینی فشارخون استراحت افراد مورد مطالعه، بهوسیله فشارسنج جیوهای مدل ریشتر اندازهگیری شد.
|
یافته ها: نتایج نشان داد که بین فشارخون سیستول استراحت افراد مورد مطالعه در پیش آزمون و پس آزمون ۱ و همچنین در پس آزمون ۱ و پس آزمون ۲ اختلاف معنیداری وجود دارد، ولی در فشارخون دیاستول استراحت افراد مورد مطالعه در این آزمونها اختلاف معنیداری وجود ندارد.
|
بحث و نتیجه گیری: ۱۰ هفته تمرین هوازی و ۶ هفته بی تمرینی پس از آن میتواند بر فشارخون استراحت مؤثر باشد.
|
علی اوصالی، سیروس چوبینه، رحمان سوری، علی اصغر رواسی، حسین مصطفوی،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: افزایش سن، سندروم متابولیک و عوامل التهابی از عوامل مؤثر در کاهش حجم مغز میباشند. هدف از این تحقیق بررسی اثرگذاری سه ماه تمرین هوازی با شدت متوسط بر سطوح پلاسمایی IL۱β، IL-۶ و سطوح مغز زنان ۶۵-۵۰ سالهی مبتلا به سندروم متابولیک میباشد. |
مواد و روش ها: ۲۴ زن مبتلا به سندروم متابولیک بهطور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنیها بهطور تصادفی به دو گروه ۱۲ نفره تمرین و کنترل تقسیم شدند. گروه تمرین، در یک برنامه تمرینی هوازی ۱۲ هفتهای که هر هفته سه جلسه و هر جلسه شامل سه ست تمرینی و دو ست استراحت بود شرکت کردند. در ابتدا مدت زمان ست تمرینی ۸ دقیقه بود که با سپری شدن هر هفته، یک دقیقه به مدت زمان ستهای تمرینی افزوده میشد. تصویربرداری از سطوح مغز و خونگیری برای اندازهگیری سطوح مغز، IL-۶ و IL۱β قبل و سه ماه بعد انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش آماری تی مستقل و تی جفتی استفاده گردید. |
یافته ها: سطوح مغز پس از سه ماه تمرین هوازی تغییر معنیداری نکردند. میزان IL-۶ و IL۱β در اثر تمرین کاهش معنیداری یافتند (۰۵/۰˂P). |
بحث و نتیجه گیری: این یافتهها نشاندهندهی تأثیر سه ماه تمرین هوازی با شدت متوسط بر کاهش عوامل التهابی و عدم تأثیر بر سطوح مغز میباشد. با توجه به نتایج مذکور این احتمال وجود دارد که تعدیل زمان و شدت تمرین ورزشی موجب تأثیر بر اندازه سطوح مغز گردد. |
علی اوصالی، حسین مصطفوی،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: افزایش سن، عوامل التهابی و سندروم متابولیک از عوامل موثر در کاهش BDNF و عملکرد شناختی میباشد. هدف از این تحقیق بررسی اثرگذاری ۶ ماه تمرین هوازی با شدت متوسط بر سطوح BDNF، IL-۶و حافظه کوتاه مدت زنان ۶۵-۵۰ ساله مبتلا به سندروم متابولیک میباشد.
مواد و روشها: ۲۴ زن مبتلا به سندروم متابولیک به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها به طور تصادفی به دو گروه ۱۲ نفره ی مبتلا به سندروم متابولیک تمرین (ME) و کنترل (MC) تقسیم شدند. گروه تمرین، در یک برنامه تمرینی هوازی شش ماهه که هر هفته سه جلسه، هرجلسه شامل سه ست تمرینی و دو ست استراحت بود شرکت کردند. در ابتدا مدت زمان ست تمرینی ۸ دقیقه بود که با سپری شدن هر هفته تا هفته دوازدهم، یک دقیقه به مدت زمات ستهای تمرینی افزوده میشد. خونگیری در دو مرحله پیش و پس آزمون جهت اندازه گیری سطوح BDNF و IL-۶ انجام شد. میزان سطوح BDNF و IL-۶ توسط رادیوایمونواسی و میزان حافظه کوتاه مدت نیز توسط آزمون یادداری عددی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: BDNF و حافظه کوتاه مدت پس از ۶ ماه تمرین هوازی نسبت به پیش آزمون افزایش معنیداری کردند (۰۵/۰P˂). همچنین IL-۶ پس از ۶ ماه تمرین هوازی نسبت به پیش آزمون کاهش معنیداری داشت (۰۵/۰P˂).
بحث و نتیجه گیری: در اثر تمرین هوازی ۶ ماهه با شدت متوسط، میزان سطوح IL-۶ کاهش و BDNF افزایش یافت که در نتیجه این فرایند موجب بهبود حافظه کوتاه مدت گردید.
عزیز زینوند لرستانی، رحیم میرنصوری، مسعود رحمتی،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: بیماری کبد چرب می تواند درکنار هپاتیتهای ویروسی منجر به افزایش آسیب کبدی و تسریع پیشرفت بیماری به سمت فیبروز شدن بافت کبد و تخریب آن گردد. تمرین هوازی میتواند موجب کاهش سطح آنزیمهای کبدی (ALP , ALT , AST) شده تا درمان این بیماری با انجام ورزش هوازی مقدور باشد. مطالعه حاضر به منظور تعیین اثرات تمرین هوازی بر بیماری کبد چرب غیر الکلی انجام شد. |
مواد و روش ها: مطالعه ی حاضر، کارآزمایی بالینی تصادفی بوده که بر روی ۲۴ نفر کودک چاق دارای کبد چرب غیر الکلی با دامنه سنی ۷ تا ۱۱ سال انجام شد. افراد مورد مطالعه به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. تمرین هوازی به مدت هشت هفته اجرا شد. قبل و بعد از دوره تمرینی، سطوح آنزیم های کبدی اندازه گیری و سونوگرافی کبد انجام گرفت. برای تفسیر داده ها از آزمون تی مستقل استفاده گردید. |
یافته ها: ۸ هفته تمرین هوازی سطح آنزیم های ALT (۰۰۷/۰P = ) ، AST (۰۲۴/۰P = ) و ALP (۰۴۸/۰P = ) را در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش داد. |
بحث و نتیجه گیری: ورزش هوازی به عنوان یک راه غیر دارویی برای درمان بیماری کبد چرب غیر الکلی در کودکان چاق توصیه می شود. |
رستگار حسینی، زهرا حسینی،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: بیماری قلبی – عروقی از دلایل عمده مرگ ومیر و از کار افتادگی در ایران به شمار می رود که چاقی از دلایل عمده آن است. هدف از این پژوهش مقایسهی تأثیر برنامهی تمرین هوازی همراه با مصرف مکمل زردچوبه بر عوامل خطرساز قلبی- عروقی در زنان دارای اضافهوزن می باشد. |
مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی ۴۰ زن غیر ورزشکار با میانگین سن ۹۸/۲ ± ۲۳/۲۳ به صورت تصادفی در چهار گروه تمرین – مکمل (۱۰ نفر)، تمرین – دارونما (۱۰ نفر)، مکمل زردچوبه (۱۰ نفر) و کنترل (۱۰ نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینات هوازی شامل سه جلسه دویدن در هفته با شدت ۵۵-۴۵ درصد ضربان قلب هدف به مدت هشت هفته بود؛ گروه مکمل روزانه یک گرم پودر زردچوبه مصرف کردند. پیش و پس از مداخله، TG، TC، LDL و HDL اندازه گیری شدند. |
یافته ها: هر سه گروه (تمرین هوازی، مکمل زردچوبه، تمرین هوازی + مکمل زردچوبه) کاهش معنی داری در وزن بدن، شاخص توده بدن، TC، TG، LDL و افزایش معناداری در HDL نشان دادند (۰۵/۰ > P). همچنین نتایج نشان داد در گروه تمرین هوازی همراه با مکمل زردچوبه در مقایسه با گروه تمرین هوازی و گروه دریافتکننده مکمل زردچوبه کاهش معناداری در TC، TG، LDL و افزایش معناداری در HDL مشاهده شد (۰۵/۰ > P). |
بحث و نتیجه گیری: برنامهی ترکیبی تمرین هوازی و مصرف مکمل زردچوبه در مقایسه با مصرف مکمل زردچوبه و تمرین هوازی به تنهایی تأثیر مطلوب تری بر عوامل خطرساز قلبی- عروقی و ترکیب بدن زنان مبتلا به اضافه وزن داشت. |
راحله سلطانی، محمدرضا کردی، عباسعلی گائینی، رضا نوری،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: سرطان سینه یکی از مهم ترین عوامل خطر و شایع ترین سرطان در زنان است که آنژیوژنز را تحت تاثیر قرار می دهد. تمرینات ورزشی می توانند فرایند آنژیوژنز در بافت تومور را کاهش دهند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر ۸ هفته تمرین هوازی بربیان ژن HIF-۱α، miR-۲۱ و VEGF در موش های ماده بالب / سی مبتلا به سرطان پستان بود. |
مواد و روش ها: ۱۶ سر موش ماده بالب سی (سن: سه تا پنج هفته و وزن: ۱/۰± ۱/۱۷ گرم) انتخاب و به شکل تصادفی به دو گروه تمرین هوازی و کنترل تقسیم شدند. تمرین هوازی شامل هشت هفته و پنج جلسه در هفته دویدن با شدت ۲۰-۱۴ متر بر دقیقه بود. بیان ژن HIF-۱α، miR-۲۱ و VEGF روش RT&PCR بررسی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مکرر، آزمون تعقیبی بانفرونی و تی مستقل استفاده شد و سطح معنی داری ۰۵/۰> Pدر نظر گرفته شد. |
یافته ها: نتایج نشان داد، تمرین هوازی موجب اختلاف معنادار در رشد حجم تومور و افزایش معنادار بیان ژن HIF-۱α شد. همچنین تمرین هوازی باعث کاهش معنادار بیان ژن miR-۲۱ شد درحالیکه تغییرات بیان ژن VEGF معنادار نبود. |
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد، تمرین هوازی از طریق کاهش بیان ژن miR-۲۱ و VEGF موجب کاهش حجم تومور و بهبود سرطان شده است. |
سمیه عابدزاده، فرشاد غزالیان، حسین عابدنظری، حجت الله نیک بخت، ماندانا غلامی،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: پپتید ناتریورتیک مغزی غیرفعال (NT-proBNP) به طور گسترده به عنوان نشانگر تشخیصی و برای میزان خطر ابتلا بیماران مبتلا به نارسایی قلبی استفاده می شود. نقش آن در ارزیابی بیماران مبتلا به فشار خون کمتر روشن است. هدف تحقیق حاضر اثر ۱۲ هفته ای تمرین هوازی بر روی NT-proBNP در زنان مبتلا به فشارخون بالا بود. |
مواد و روش ها: ۳۵ زن میانسال مبتلا به فشارخون به طور تصادفی به دو گروه تمرین هوازی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های گروه هوازی ۱۲ هفته تمرین را به صورت ۳ جلسه در هفته و با ۳۵ تا ۶۰ درصد حداکثر ضربان قلب انجام دادند. میزان نشانگر NT-proBNP سرم با روش Elecsys تعیین و مقدار پنج میلی لیتر خون از ورید بازویی گرفته شد. |
یافته ها: نتایج نشان داد که ۱۲ هفته فعالیت هوازی بر روی غلظت NT-proBNP در بیماران مبتلا به فشار خون بالا تأثیر مثبت و معناداری دارد(۰۵/۰>p). |
بحث و نتیجه گیری: به طور کلی به نظر می رسد ۱۲ هفته تمرین هوازی در بیماران مبتلا به فشار خون بالا مفید بوده و موجب بهبود عملکرد عضله قلبی شده است. با این حال، انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه پیشنهاد می شود. |
امیر دلشاد، فاطمه تلاشان، ماهرخ بهرامی فر،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: سالمندی با تغییرات آناتومیک و فیزیولوژیک اکثر بافت ها و ارگان های بدن همراه است. از آنجا که فعالیت بدنی می تواند بر عملکرد سیستم همورال و ایمونال تاثیر داشته باشد اهمیت آن در در دوران سالمندی به منظور پیشگیری از بی نظمی پیشرونده دستگاه های بدن بسیار مهم می باشد. |
مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی ۳۰ مرد سالمند سالم در۳ گروه تمرین هوازی، ترکیبی و کنترل قرار گرفتند. تمرینات طی ۸ هفته با تواتر۳ جلسه در هفته انجام شد. تمرینات هوازی با شدت ۷۵-۶۰ % حداکثر ضربان قلب انجام شد. تمرینات ترکیبی با همان درصد حداکثر ضربان قلب و تمرینات مقاومتی شامل ۵ حرکت با شدت ۶۰ درصد ۱RM که در طی هفته های تمرینی به ۷۵ % رسیده بود، انجام شد. برای مقایسه میانگین های درون و بین گروهی، از آزمون تحلیل واریانس آنکوا وT همبسته در سطح معنا داری ۰۵/۰ P≤ استفاده شد. |
یافته ها: نتایج تحقیق حاضرنشان داد تمرین هوازی و ترکیبی باعث تغییرات معنی داری در سطح TGF-β۱ (۰۱۵/۰ (P= و کورتیزول (۰۱۶/۰ (P= در گروه های تمرین نسبت به گروه کنترل می شود . بر اساس نتایج مقادیر پس آزمون، TGF-β۱ در گروه ترکیبی و هوازی افزایش یافته و فاکتور کورتیزول در گروه ترکیبی کاهش معنی داری نسبت به پیش آزمون داشته است. |
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد انجام فعالیت های ورزشی می تواند باعث افزایش TGF-β۱ و کاهش کورتیزول گردد و فعالیت ورزشی به عنوان راهکاری برای جلوگیری از مشکلات در سنین حساس سالمندی حایز اهمیت باشد. |
بابک روزبهان، حسین عابدنطنزی، خسرو ابراهیم، فرشاد غزالیان،
دوره ۲۳، شماره ۴ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: سرطان پستان از شایعترین سرطان ها بوده و با سهم ۵/۲۵ % اولین علت عمده مرگ های ناشی از سرطان در میان زنان جهان به شمار می آید. استرس اکسیداتیو و تولید رادیکال های آزاد در بدن به عنوان یکی از مهم ترین دلایل پیشرفت انواع سرطان مطرح هستند. هدف این پژوهش مطالعه تاثیر هشت هفته تمرین هوازی و مصرف آب انار بر سطوح برخی میکرو RNAهای مرتبط با سیستم اکسایشی/ضداکسایشی زنان بهبود یافته از سرطان پستان بود. |
مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی ۴۰ زن نجات یافته از سرطان پستان با میانگین سنی (۹۵/۱ ±۴۵/۴۲) به طور تصادفی به چهار گروه ۱۰ نفری کنترل، تمرین هوازی، آب انار، تمرین هوازی- آب انار تقسیم شدند. گروه های تمرینی هشت هفته و هفته ای سه جلسه، ۶۰ تا ۹۰ دقیقه به تمرین هوازی با شدت ۵۰% تا ۷۰% ضربان قلب هدف پرداختند. گروه های آب انار نیز قبل از هر جلسه تمرین، ۱۰۰ سی سی آب انار نوشیدند. جهت بررسی متغیرهای پژوهش ۴۸ ساعت قبل و بعد از تمرین از شرکت کننده ها خونگیری شد. MicroRNAs انکوژن مانند miR-۲۱ و miR-۱۵به روش RT-PCR سنجش گردید. جهت بررسی داده ها از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه، کوواریانس و آزمون تعقیبی بنفرونی با سطح معناداری ۰۵/۰P≤ استفاده شد. |
یافته ها: هشت هفته تمرین هوازی همراه مصرف آب انار باعث کاهش معنی دار در سطوح سرمی miR-۲۱ (۰۰۱/۰ P=) و miR-۱۵۵(۰۰۱/۰ P=) زنان نجات یافته از سرطان پستان نسبت به گروه کنترل گردید. |
بحث و نتیجه گیری: تمرین هوازی همراه با مصرف آب انار باعث کاهش microRNAs انکوژن مثل miR-۲۱ و miR-۱۵۵ در زنان نجات یافته از سرطان پستان شد. |
زیبا شوریده، علی اصغر رواسی، رضا نوری، امیر رشید لمیر،
دوره ۲۳، شماره ۴ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: هدف از مطالعه حاضر تعیین تأثیر تمرین های ورزشی مختلف بر عوامل درگیر در انتقال معکوس کلسترول در بیماران در بیماران جراحی بای پس عروق کرونری (CABG) بود. |
مواد و روش ها: ۴۵ بیمار CABG در سه گروه کنترل (۱۲نفر)، تمرین هوازی (۱۵نفر) و تمرین مقاومتی تقسیم شدند. برنامه تمرین هوازی و مقاومتی به مدت هشت هفته با تواتر سه جلسه در هفته انجام شد. متغیرهای های تن سنجی و بیان ژن ABCG۴ و سطوح سرمی Apo-A و Apo-B قبل و بعد از دوره تمرینی اندازهگیری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازههای مکرر انجام شد و نیز سطح معناداری ۰۵/۰> P در نظر گرفته شد. |
یافته ها: تمرین هوازی و مقاومتی به طور معنا داری سبب افزایش بیان ژن ABCG۴ نسبت به گروه کنترل شد(۰۰۱/۰=p)، اما بین دو گروه تمرینی اختلاف معنا دار نبود (۰۲۱/۰=p). اختلاف معنا دار در سطوح سرمی Apo-A و Apo-B در هر دو گروه تمرین هوازی و مقاومتی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (۰۰۱/۰=p). با این حال اختلاف بین گروه تمرین هوازی و مقاومتی برای Apo-A معنا دار (۰۰۱/۰=p)، اما برای Apo-B معنا دار نبود (۰۰۰/۱=p). همچنین نسبت Apo-A به Apo-B برای گروه تمرین مقاومتی نسبت به گروه کنترل اختلاف معنا دار (۰۰۱/۰=p)، اما برای گروه تمرین هوازی معنا دار نبود (۰۰۰/۱=p). |
بحث و نتیجه گیری: تمرین مقاومتی نسبت به تمرین هوازی، به طور مؤثرتری سبب بهبود تنظیم کننده های انتقال معکوس کلسترول می شود و انجام تمرین مقاومتی برای تنظیم انتقال معکوس کلسترول توصیه می شود. |
امیر دلشاد، مریم سادات دشتی، سعید اکبری، زهرا عزیزی علویچه،
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: یائسگی یک دوره زمانی بالینی مهم است که با تغییرات هورمون تخمدان، علائم وازوموتور و افزایش خطر بیماری های قلبی عروقی CVD)) مشخص میشود. یکی از علل اصلی حمله های قلبی تغییرات و عدم تعادل سیستم هموستاز است. کم تحرکی و افزایش سن نیز تأثیرات نامناسبی برسیستم هموستاز دارند. یکی از روش های درمانی که سال ها در درمان بسیاری از بیماری ها کاربرد داشته است، طب ایرانی-اسلامی میباشد. بنابراین در این مطالعه اثر حجامت و تمرینات هوازی بر میزانLDL , HDL و فیبرینوژن مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها: در این پژوهش نیمه تجربی۳۰ زن یائسه غیرفعال با دامنه سنی ۵۵ تا ۶۵ شرکت کردند. داوطلبین به صورت تصادفی به سه گروه تمرین هوازی، حجامت و گروه کنترل تقسیم شدند. تمرینات هوازی با شدت ۵۰ تا ۷۵ درصد ضربان قلب ذخیره هفتهای سه جلسه و در طی ۶ هفته اجرا شد و گروه حجامت دوبار در هفته دوم و پنجم حجامت شدند. قبل از شروع دوره تمرینی و ۴۸ ساعت پس از اتمام آخرین جلسه تمرین خونگیری جهت اندازهگیری شاخصهای فیبرینوژن،LDL, HDL انجام گرفت. سپس با استفاده از آزمون آنالیز کوواریانس برای مقایسه بین گروهی و مقایسه پیشآزمون و پسآزمون بین گروهها از آزمون t زوجی درسطح معناداری a<۰,۰۵ تحلیل صورت گرفت.
یافته ها: تمرین هوازی و حجامت کاهش معنیدار فیبرینوژن (۰۴/۰P=) و LDL (۰۰۱/۰P=) و افزایش LDH (۰۰۳/۰P=) نشان دادند. نتایج آزمون T زوجـی حـاکی از کـاهش معنـادار فیبرینوژن،LDL و HDL پس آزمون نسبت به پیش آزمون پس از مداخله بود.
بحث و نتیجه گیری: حجامت و فعالیت بدنی هوازی عواملی موثر بر کاهش معنی دار سطح فیبرینوژن و LDL و فیبرینوژن و افزایش HDL بر در زنان یائسه می باشد. با توجه به نتایج احتمالا ورزش میتواند نسبت به حجامت آثار بهتری بر فیبرینوژن و لیپید های خونی که از جمله مهمترین عوامل خطر زای بیماری قلبی- عروقی و تصلب شرایین است، داشته باشد. |
رها محمدی، لطفعلی بلبلی، محمدجواد پوروقار، رقیه افرونده،
دوره ۲۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: شایعترین عارضه ی عصبی هایپرگلایسمی نوروپاتی است که به تغییراتی در سیستم اعصاب مرکزی منجر می شود. از اینرو، هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر ۶ هفته تمرین هوازی همراه با مصرف مکل کوئرستین بر بیان ژنهای Ampk و Nrf-۱ میتوکندریایی هیپوکامپ رتهای نر دیابتی بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع تجربی بوده که به روش آزمایشگاهی انجام شد. بدین ترتیب تعداد ۳۵ رت نر نژاد ویستار به ۵ گروه (۷= n): کنترل سالم، کنترل دیابت، تمرین دیابت، تمرین دیابت مکمل کوئرستین و مکمل کوئرستین تقسیم شدند. در طول دوره، به گروه های مکمل و دیابتی مکمل بعد از القای دیابت، mg/kg۱۵ کوئرستین در روز تزریق شد. برای گروه های تمرینی ۶ هفته تمرین هوازی با شدت متوسط روی نوار گردان به اجرا درآمد. جهت بررسی بیان ژنهای Ampk و Nrf-۱ میتوکندریایی، ۲۴ ساعت پس از آخرین جلسه تمرین بافت هیپوکامپ جدا شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS ۲۳ و آزمون آماری تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی با سطح معناداری ۰۵/۰ استفاده گردید.
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که پس از ۶ هفته تمرین هوازی میزان بیان ژن AmpkوNrf-۱ میتوکندریایی در گروه دیابت تمرین مکمل نسبت به کنترل دیابت، دیابت تمرین و مکمل کوئرستین افزایش معنادار (۰۵/۰ > P) داشته و تنها برای Ampk در گروه دیابت تمرین نسبت به گروه دیابت کنترل و کوئرستین افزایش معنادار وجود داشت (۰۵/۰ > P).
بحث و نتیجه گیری: به نظر میرسد که ۶ هفته تمرین هوازی همراه با مکمل کوئرستین میتواند بر بیان ژن Ampk و Nrf-۱ میتوکندریایی بافت هیپوکامپ اثر مثبتی داشته و باعث افزایش آن در شرایط بیماری دیابت شود. |
محمد نژادرکابی، سیده ام البنین قاسمیان،
دوره ۲۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: دیابت کنترل نشده اغلب منجر به عوارضی همچون بیماریهای کلیوی میشود. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر چهار هفته تمرین هوازی همراه با مکملدهی بیتروت بر برخی شاخص های آسیب کلیوی موش های صحرایی سالمند مبتلا به دیابت بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی-بنیادی تعداد ۳۲ موش صحرایی دیابتی شده به گروه های (۱) کنترل، (۲) تمرین هوازی، (۳) مصرف مکمل بیتروت، (۴) تمرین هوازی و مصرف مکمل بیتروت تقسیم شدند. همچنین تعداد ۸ سر موش سالم به عنوان گروه کنترل سالم در نظر گرفته شدند. گروه های ۲ و ۴ به مدت چهار هفته با سرعت بیشینه تمرین نمودند و موش های صحرایی گروه های ۳ و ۴ به مدت چهار هفته روزانه ۱۰ mg/kg آب چغندر قرمز (بیتروت) دریافت نمودند. تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی جهت بررسی تفاوت بین و درون گروهی بکار رفتند. داده های تحقیق حاضر با استفاده از نرم افزار SPSS و سطح معنی داری ۰۵/۰ تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد، مقادیر BUN، کراتینین و آلبومین در گروه کنترل دیابتی به طور معنی داری بالاتر از گروه کنترل سالم بود (۰۰۱/۰=P) و مقادیر BUN، کراتینین و آلبومین در گروه تمرین + بیتروت به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل دیابتی بود (۰۵/۰=P). تست BUN، کراتینین و آلبومین دارای ارزش تشخیصی مطلوبی در تشخیص بیماری کلیوی متعاقب مصرف بیتروت و تمرین هوازی در موش های صحرایی مبتلا به دیابت می باشد (۰۵/۰=P).
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین و مکمل بیتروت هر کدام به تنهایی اثر بهبود دهنده شاخص های آسیب کلیوی دارند. |
سعید نعیمی، وحید ولی پور ده نو، مسعود معینی،
دوره ۲۵، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: اختلال عملکردی دستگاه عصبی یکی از پیامدهای دیابت نوع دو است. احتمالاً پروتئینهای Aβ-۴۰ و IGF-۱ در این سازوکار نقش دارند. ازاینرو هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین هوازی بر سطوح پروتئینهای Aβ-۴۰ و IGF-۱ بافت هایپوکمپ موشهای دارای دیابت نوع دو بود.
مواد و روشها: ۳۲ سر موش نر ویستار ۱۰ هفته ای در گروه های کنترل، دیابت، دیابت تمرین و تمرین قرار گرفتند. دیابت با تزریق استرپتوزوتوسین ایجاد گردید. تمرین هوازی بر روی نوارگردان به مدت ۶ هفته انجام شد. برای سنجش پروتئین ها از روش الایزا استفاده شد. از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه جهت تحلیل دادها استفاده شد.
یافته ها: میزان Aβ-۴۰ گروه دیابت به طور معنی داری از گروه های دیابت تمرین، تمرین و کنترل بیشتر بود (۰۵/۰>p). اختلاف گروه دیابت تمرین با گروههای کنترل و تمرین معنی دار بود (۰۵/۰>p). اما سطوح Aβ-۴۰ بین گروه تمرین و کنترل تفاوت معنی داری نداشت (۶۰۴/۰P=). میزان IGF-۱ گروه دیابت در مقایسه با تمام گروه ها کمتر بود (۰۰۱/۰P=). اما گروه دیابت تمرین با گروه های کنترل و تمرین اختلاف نداشت (۰۵/۰<p). از طرفی، میزانIGF-۱ در گروه تمرین فقط با گروه دیابت تفاوت معنی دار داشت (۰۰۱/۰P=). بین سطوح سرمی گلوکز با Aβ-۴۰ و IGF-۱ به ترتیب همبستگی مثبت و منفی معناداری وجود داشت (۰۰۱/۰=p، ۸۵۰/۰=r و ۰۰۱/۰=p، ۸۱۴/۰-=r).
بحث و نتیجه گیری: دیابت موجب افزایش Aβ-۴۰ و کاهش IGF-۱ می شود. اما ورزش اثر دیابت بر آنها را تعدیل میکند. باتوجه به مدت زمان مناسب تمرین در مطالعه حاضر، همچنین همبستگی معنادار این دو پروتئین با سطوح گلوکز، ممکن است افزایش شدت تمرین هوازی اثر منفی دیابت روی این دو پروتئین را بیشتر تنظیم کند. |