۵۲ نتیجه برای دیابت
فاطمه جواد نیا، محمود هاشمی تبار، مسعود حمادی،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۲ )
چکیده
مقدمه: نوزادان مادران دیابتی در مقایسه با نوزادان مادران سالم نقص های مادرزادی، سقط های جنینی و تأخیر رشد داخل رحمی را به طور معنی داری بالاتر نشان می دهند. بیشترتحقیقات در گذشته در مرحله ارگانوژنز صورت گرفته است. در تحقیق حاضر عوارض سوء ناشی از افزایش قند خون و یا اختلالات متابولیکی دیابت در مرحله قبل از لانه گزینی بر روی جنین ها بررسی شد.
مواد و روشها: در این مطالعه موش های صحرایی ماده به دو گروه مساوی(۶۰= n) آزمایش وکنترل تقسیم شدند. در گروه آزمایش داروی استروپتوزوسین به میزان gr/kg ۳۰ به صورت داخل صفاقی به مدت سه روز متوالی تزریق و وضعیت دیابتی ایجاد شد. حیوانات هر دوگروه با موش های نر هم نژاد هم قفس شدند. در صورت مشاهده پلاک واژینال، صبح روز بعد به عنوان روز اول حاملگی درنظر گرفته شد. موش های باردار در روز دوم , سوم و چهارم بارداری به روش قطع نخاعی کشته شدند و با محیط کشت M۲ فلاشینگ لوله و شاخ رحم انجام شد. جنین ها به قطراتµl ۲۵ محیط M۱۶ منتقل شدند و سرعت تقسیمات کلیواژی و تعداد جنین ها با استفاده از آزمون Anova و کیفیت بلاستومر های جنین با آزمونChi-squre بررسی شد.
یافته ها: تعداد تقسیمات کلیواژی در گروه دیابتی نسبت به گروه کنترل به طور معنی دار ی(P<۰,۰۰۱) کاهش یافت. به طوری که در روز دوم فقط ۶۳% جنین های دیابتی در مقایسه با ۸/۹۴% جنین های گروه کنترل به مرحله ۲سلولی رسیدند. در روز سوم۱/۳۸% جنین های گروه دیابتی در مقایسه با ۲/۵۲% گروه کنترل به مرحله ۴ سلولی و در روز چهارم ۵/۸% جنین های گروه دیابتی در مقایسه با ۲/۷۸% گروه کنترل به مرحله مورولایی رسیدند. تعداد جنین ها با کیفیت مطلوب در گروه دیابتی بطور معنی دار ی(P<۰.۰۰۱) کاهش یافت؛ به طوری که در صد فراوانی کیفیت مطلوب (A) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل, در روز دوم (۴۳/۷۴% به ۵/۹۵%), سوم (۵/۴۷% به ۱/۹۴%) و چهارم (۵/۸% به ۹/۸۸%) کاهش داشته است.
نتیجه گیری: به طور کلی دیابت موش های حامله سبب افزایش معنی داری در کیفیت نا مطلوب جنین ها به صورت افزایش تخریب سلولی و کاهش تعداد جنین ها در مقایسه با جنین های گروه کنترل بسته به منظور در روز دوم, سوم و چهارم در مراحل قبل از لانه گزینی شده است.
مجید طوافی، عبدالرحمن حاج دزفولیان، محمد هادی کوچک، حیات ممبینی، اسدالله توکلی، محمد جواد طراحی،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۸۳ )
چکیده
مقدمه: نفروپاتی دیابتی یکی از علل مرحله نهایی بیماری کلیوی است .به علت هیپرگلیسمی در کلیه آنژیوتانسین II بطور موضعی افزایش یافته و موجب القاء ضایعات کلیوی بویژه ضایعات گلومرولی می شود. دراین تحقیق گیرنده نوع۱ آنژیوتانسینII(AT۱)توسط لوزارتان بلوکه وتاثیر این دارو در مهار ضایعات کلیوی بطور کمی ارزیابی گردید.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی ۲۴ رت نر دوماهه نفرکتومی چپ گردیده و بطور تصادفی به سه گروه ۸ تایی تقسیم شدند. سپس با تزریق آلوکسان(mg/Kg ۱۲۰زیرجلدی)در گروههای دوم و سوم دیابت القاء گردید,۵ روز بعد از القاء دیابت به گروه سوم مدت ۸ هفته لوزارتان(mg/Kg/day ۵)از راه دهان داده شد.سپس کلیه حیوانات تمام گروههابرداشته وفیکس گردید. هر کلیه به اسلایسهایی با ضخامت یک میلی متر بریده (نمونه گیری تصادفی سیستماتیک)وبعداز پردازش بافتی از هر اسلایس زوج برش با ضخامت ۵ میکرون تهیه و با روش PAS رنگ آمیزی شدند. با استفاده از روش کاوالیری و دایسکتور فیزیکی حجم کلیه، حجم گلومرولهاو تعداد گلومرولها در هر کلیه برآورد گردید. تفاوت میانگینهای متغیرهادربین گروهها بانرم افزار SPSS۱۲و روش آماری Mann withneyدر P<۰.۰۵ ارزیابی گردید.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان دادند درمان با لوزارتان در گروه درمانی نسبت به گروه دیابتی بدون درمان در هر سه متغیر حجم کلیه،حجم گلومرولها وتعداد گلومرولها تفاوت معنی داری داشته است (۰۵/۰p<) وتوانسته است در مهار ضایعات مؤثر باشد.
نتیجه گیری: مصرف لوزارتان در دز پایین و دراز مدت در رتهای دیابتی –نفرکتومی یکطرفه توانسته است بطور معنی داری در جلوگیری از افزایش حجم کلیه (حدود ۸۴%) تأثیر داشته و افزایش حجم گلومرولی را ۶۷% مهار ودر جلوگیری از کاهش تعداد گلومرولها حدود ۶۸% مؤثر باشد.برای حصول نتایج بهتر ترکیب درمانی با داروهای دیگر پیشنهاد می گردد.
مجید رمضانی، علی اکبر کریمی زارچی،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: رتینوپاتی یکی از عوارض مزمن دیابت است که شایعترین علت نابینایی درسنین ۷۴ـ۲۰ سالگی در کشورهای پیشرفته است.گرچه عامل اصلی ایجاد رتینوپاتی، هیپرگلیسمی است؛ اما عوامل دیگری نیز در بروز آن نقش دارد. هدف از انجام این مطالعه تعیین میزان شیوع رتینوپاتی در بیماران دیابتی وشناسایی عوامل مؤثر بر آن در یک جمعیت ایرانی بود.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی به روش مقطعی (Cross-sectional) بود. جامعه مطالعه شامل بیماران دیابتی مراجعه کننده به بیمارستان بقیه ا...(عج) بود که به دلایل مختلف در بخش داخلی بستری شده بودند.
۳۰۰ بیمار با استفاده از فرمول برآورد اندازه نمونه برای نسبتها به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند ونتایج با آزمونهای و مجذور کای و آزمون دقیق فیشر تحلیل گردید.نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه توصیه می گردد بررسی شبکیه چشم در ارزیابی بیماران دیابتی همیشه مدنظر باشد و همچنین سطح سرمی قند در حد طبیعی نگهداری شود. به دلیل وجود ارتباط بین هایپر لیپیدمی ، استعمال سیگار و فشار خون با رتینوپاتی پیشنهاد می گردد که این سه عامل نیز در بیماران دیابتی مورد توجه جدی قرار گیرند.
یافته ها: میزان شیوع رتینوپاتی ۶/۵۶ درصد تعیین شد. میانگین سن افراد مبتلا به رتینوپاتی ۳/۶۰ سال(انحراف معیار=۱۰) و میانگین سابقه ابتلا به دیابت ۱۵ سال(انحراف معیار=۱/۷) بود.
فراوانی نسبی رتینوپاتی غیرتزایدی Non prolifrative diabetic retinopathy (NPDR) و تزایدی
(PDR) Prolifrative diabetic retiropathy به ترتیب ۸/۵۲ درصد و ۲/۴۷ درصد بود. این مطالعه نشان داد که ارتباط بین رتینوپاتی و طول مدت ابتلا به دیابت ، سن بیماران، سطح بالای قند خون ناشتا، سوابق هایپرلیپدمی، سیگار کشیدن و بیماری ایسکمیک قلبی از نظر آماری معنی دار است. (۰۰۱/۰P<). ارتباط بین رتینوپاتی وسابقه پرفشاری خون نیز از نظر آماری معنی داربود (۰۵/۰P<) . دراین مطالعه ارتباط بین رتینوپاتی و جنس،نوع داروی مصرفی و نیزسابقه سکته مغزی از نظرآماری معنی دارنبود.
اسدالله توکلی، بهرام دلفان، منصور اسماعیلی دهج،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۵ )
چکیده
مقدمه: نوروپاتی یکی از عوارض دیابت است که از اهمیت خاصی برخوردار است . کاهش سرعت هدایت عصب که هم در نوروپاتی های دیابتی در انسان و هم در مدلهای حیوانی دیابت بوجود می آید به عنوان یک شاخص مهم نوروپاتی دیابتی در نظر گرفته می شود. در این تحقیق اثر داروی انالاپریل بر کاهش سرعت هدایت عصب، تعداد مویرگهای اندونوریوم و ضخامت غشای پایه مویرگها در عصب سیاتیک حرکتی در موش صحرائی دیابتیک بررسی شده است.
مواد و روش ها: این تحقیق یک مطالعه تجربی است که در آن از ۵۰ سر موش صحرائی نر (gr۴۵۰-۳۰۰)استفاده شد. موشها به پنج گروه ۱۰تائی (کنترل، شم، دیابتی، پیشگیری و درمان) تقسیم شدند. القای دیابت بوسیله تزریق زیر جلدی آلوکسان (mg/kg۱۴۰) انجام گرفت. وزن بدن و گلوکز خون حیوانات در روز شروع آزمایشات و در پایان هر هفته اندازه گیری شد. به گروههای شم و پیشگیری از روز شروع آزمایشات وبه گروه درمان ازپایان هفته پنجم به بعد به مدت چهار هفتهروزانه mg/kg ۵ انالاپریل به صورت خوراکی تجویز شد. سرعت هدایت عصب درعصب سیاتیک حرکتی در روزپایان آزمایشات اندازهگیری شد ، سپس تعداد مویرگهای داخل عصب و وضعیت ضخامت غشای پایه مویرگها در گروههای مختلف بررسی گردید.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد که تجویز خوراکی داروی انالاپریل که یک مهار کننده آنزیم مبدل آنژیوتانسین می باشد ، می تواند نقش مؤثری در پیشگیری و درمان نوروپاتی دیابتی داشته باشد.
یافته ها: دیابت به مدت ۵ هفته باعث کاهش سرعت هدایت عصب به میزان ۴۵% گردید (۰۵/۰p<). در گروه پیشگیری تجویز خوراکی وروزانه انالاپریل به مدت ۵ هفته توانست از کاهش سرعت هدایت عصب در موشهای دیابتی شده به میزان ۶۲% جلوگیری کند (۰۵/۰ p<) . تجویز روزانه انالاپریل به موشهای گروه درمان باعث بهبود کاهش سرعت هدایت عصب به میزان ۶۶% (۰۵/۰p<) و همچنین افزایش تعداد مویرگهای اندونوریوم به میزان ۶۷% نسبت به گروه دیابتیک گردید(۰۵/۰p<). داروی انالاپریل بر سرعت هدایت عصب و تعداد مویرگهای اندونوریوم در موشهای غیر دیابتی اثری نداشت.
عبدالرحمن حاج دزفولیان، مجید طوافی، اسدالله توکلی، محمد جواد طراحی،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۸۵ )
چکیده
مقدمه: نفروپاتی دیابتی یکی از علل مرحله نهایی بیماری کلیوی است. در دیابت قندی افزایش IGF-۱ (فاکتور رشد شبه انسولینی –۱) موضعی و افزایش هورمون رشد موجب القاء ضایعات کلیوی بویژه افزایش مزانژیوم داخل گلومرولی ودرنهایت اسکلروز گلومرولی میگردد. در این تحقیق تولید IGF-۱ و هورمون رشد توسط اکتروتید مهار و تأثیر آن بر مهار اسکلروز گلومرولی بطور کمی بررسی گردید.
مواد و روش ها: در این بررسی تجربی۲۱ راس رت نر دوماهه نفرکتومی چپ گردیده و بطور تصادفی به سه گروه ۷ تایی تقسیم شدند. با تزریق آلوکسان(mg/Kg ۱۲۰ زیرجلدی) در گروههای دوم و سوم دیابت القاء گردید,۵ روز بعد از القاء دیابت به گروه سوم مدت ۸ هفته اکتروتید(۱۰ میکروگرم در روز)بصورت زیر پوستی تزریق گردید، سپس تمام حیوانات نفرکتومی شده و کلیه برداشته شده و فیکس گردید. هر کلیه را به اسلایسهایی با ضخامت یک میلی متر بریده وبعداز پردازش بافتی از هر اسلایس برشی با ضخامت ۵ میکرون تهیه و با روش PAS رنگ آمیزی شدند. با استفاده از روش کاوالیری و شمارش نقطه، حجم کورتکس کلیه، حجم گلومرولهاو حجم مزانژیوم برآورد گردید. تفاوت میانگین متغیرها با
نرم افزار SPSS ۱۲ و تست آماری Mann Withney در P<۰.۰۵ ارزیابی گردید.
نتیجه گیری: مهار افزایش حجم کورتکس و مهار افزایش مزانژیوم درمان با اکتروتید بطور معنی داری نسبت به دیابتی بدون درمان مؤثرمی باشد.ولی این درمان نتوانسته است در مهار هیپرتروفی گلومرولی در رتهای دیابتی اثر معنی داری نشان دهد.
یافته ها: مصرف اکتروتید با مقدار پایین و دراز مدت در رتهای دیابتی توانسته است نسبت به دیابتی های بدون درمان در جلوگیری از افزایش حجم کورتکس کلیه حدود ۶۷% و در جلوگیری از افزایش حجم مزانژیوم حدود ۵۳% بطور معنی دار مؤثر باشد. این درمان افزایش حجم گلومرولی را ۲۶% مهار می کند.
مرضیه اکبرزاده، راحله مجربیان، محمد ابراهیم پارسانژاد، طاهره کشاورز، نجف زارع،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۷ )
چکیده
. مقدمه: سندرم تخمدان پلی سیستیک شایعترین اختلال هیپرآندروژنیک در سنین باروری میباشد. میزان شیوع آن تقریباً ۱۰-۵ درصد خانمها در سنین باروری است. هدف این پژوهش بررسی میزان تحمل غیرطبیعی گلوکز، مقاومت به انسولین عوامل خطرزای مؤثر بر بروز دیابت تیپ ۲ در بیماران مبتلا به سندرم تخمدان پلی سیستیک و بررسی تحمل غیر طبیعی گلوکز ومقاومت به انسولین می باشد. . مواد و روشها: پژوهش یک مطالعه توصیفی – تحلیلی است که به منظوربررسی تحمل غیر طبیعی گلوکز ومقاومت به انسولین و بروز دیابت تیپ در بیماران مبتلا به سندرم تخمدان پلی سیستیک انجام شده است. نمونههای این مطالعه را ۱۵۰ نفر از بیماران واجدشرایط پژوهش تشکیل دادهاند که با روش نمونهگیری آسان مبتنی بر هدف انتخاب شدند. از بین نمونهها ۱۲۵ نفر آزمایشات را انجام دادند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه، ترازو، متر، آزمایش گلوکز ناشتا، انسولین ناشتا و تحمل گلوکز با ۷۵ گرم گلوکز خوراکی بوده است. جواب آزمایشهای قندخون براساس معیارهای ۱۹۹۹ سازمان بهداشت جهانی سنجیده شده است. . یافتهها: ۳/۶۵%جامعه پژوهش در گروه سنی ۲۹-۲۰ سال قرار داشته است. اکثریت واحد ها (۴۲%) دارای تحصیلات ابتدایی و راهنمایی بوده،۲۲% دارای سابقه دیابت و ۳/۷۱% تا کنون حاملگی را تجربه نکرده بودند. میانگین BMI در افراد مورد پژوهش ۳۴/۲۷با انحراف معیار ۶/۵۱ بود.نتایج نشان داد که ۴/۱۴ درصد افراد، اختلال گلوکز ناشتا (IGF) و در ۴درصد، دیابت شیرین دارند(mg/dl ۱۲۶≤FBS). نتایج قند خون دو ساعت بعددر ۲/۷موارد مختل بود(mg/dl ۱۹۹-۱۴۰) همچنین ۸/۰%افراد دیابت شیرین (mg/dl ۱۲۶≤۲۰۰). . بحث و نتیجهگیری: عوارض حاصل از هیپرآندروژنیسم و هیپراسولینیسم در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی سیستیک سلامت بیماران را تحت تأثیر قرار میدهد، آنها را در معرض بیماریهای دیابت وقلبی و عروقی قرار میدهد. لذا غلظت انسولین ناشتا و نسبت گلوکز ناشتا به انسولین ناشتا، مارکرهای مناسب برای تعیین مقاومت به انسولین در سندرم سندرم تخمدان پلی سیستیک است. به همین دلیل انجمن دیابت آمریکا غربالگری اختلال تحمل گلوکز و دیابت تیپ ۲ را در مبتلایان به سندرم تخمدان پلی سیستیک توصیه کرده است. .
غلامرضا شهسواری، عبدالوهاب احسانی زنوز، مسعود هوشمند، قاسم آهنگری، محسن فیروزرای،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۷ )
چکیده
. مقدمه: اثر اسانس روغنی ساتورجا خوزستانیکا جمزاد((SKEO نوع بومی بر فعالیت و بیان ژن برخی آنزیم های تنظیم کننده قند در کبد رتهای نرمال و دیابتی شامل گلوکوکینازGK))، گلیکوژن فسفریلازGP)) و فسفوانول پیرووات کربوکسی کینازPEPCK)) مورد ارزیابی قرار گرفت. . دهان به رتهای دیابتی و نرمال بمدت سه هفته خورانده شد. سطوح mRNA با استفاده از تکنیک Real time-PCRاندازه گیری شد. . یافتهها: غلظت قند خون رتهای دیابتی دریافت کننده SKEO در قیاس با رتهای کنترل دیابتی بطور معنی داری کاهش یافت(p<۰. ۰۰۱). فعالیت و سطوح mRNA آنزیم های GK و GP در رتهای دیابتی تحت تیمار با SKEO در قیاس با کنترل دیابتی بطور متوسط افزایش نشان داد گرچه این تغییرات معنی دار نیست. فعالیت PEPCK کبدی و سطوح mRNA آن در رتهای نرمال تحت تیمار با SKEO در قیاس با گروه کنترل نرمال بطور معنی داری کاهش یافت (۰۵/۰p<). سطوح افزایش یافته mRNA و فعالیت PEPCK رتهای دیابتی دریافت کننده SKEO در قیاس با گروه کنترل دیابتی بطور معنی داری کاهش می یابد (p< ۰. ۰۵). . بحث و نتیجهگیری: یافته ها اشاره دارند که گونه بومی SKEO به واسطه یک افزایش متوسط در مقادیر GK و GP بعلاوه یک کاهش قابل توجه در PEPCK در کبد رتهای دیابتی تحت تیمار ممکن است در عمل پائین آوردن گلوکز پلاسما سهیم باشد به نظر می رسد که این عمل در ارتباط با خواص آنتی اکسیدان SKEO باشد.
اسماعیل یوسفی راد، جواد مهتدی نیا، اکبر علی عسگر زاده،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده
Ø مقدمه: مطالعات نشان داده اند که ممکن است بین میزان کروم موجود در بدن و ریسک فاکتورهای بیماری دیابت ارتباطی وجود داشته باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین دریافت غذایی و سطح سرمی کروم با اجزای لیپیدی، HbA۱c و گلوکز سرمی در افراد مبتلا به دیابت نوع دو می باشد |
Ø مواد و روش ها: این مطالعه بر روی ۳۰ بیمار۶۰- ۳۰ سال مبتلا به دیابت نوع دو (۱۵ زن و ۱۵ مرد) و ۳۰ فرد سالم (۱۵ زن و ۱۵ مرد) صورت گرفت که از نظر سن، جنس و BMI با افراد بیمار جور شده بودند. از تمامی شرکت کنندگان سه روز یادآمد غذایی ۲۴ ساعته گرفته شد و اخذ نمونه خون به منظور اندازهگیری قند خون، HbA۱c ، اجزای لیپیدی و کروم سرمی به عمل آمد . |
Ø یافته ها: میانگین سطح سرمی کروم در گروه دیابتی ( μ gr/dl ۲۸/۰ ± ۸۰/۰) بطور معنی داری پایین تر از گروه کنترل ( μgr/dl ۳۳ /۰ ± ۱۹/۱) بود (۰۰۱/۰ < P ). دریافت غذایی کروم در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت (۵۶۰/۰ = P ). آزمون همبستگی هیچ ارتباط معنی داری را بین سطح سرمی کروم و همچنین دریافت غذایی آن با گلوکز ناشتایی خون، HbA۱c ، تری گلیسرید، کلسترول تام، HDL-C و LDL-C سرمی نشان نداد. |
Ø بحث و نتیجه گیری: ب علیرغم متفاوت نبودن دریافت غذایی، اختلاف معنی داری بین سطح سرمی کروم در دو گروه دیابتی و کنترل وجود داشت. کاهش سطح سرمی کروم در افراد دیابتی احتمالا بدلیل افزایش دفع ادراری این عنصر در این افراد می باشد. |
|
مریم قاسمی پور، وحید قاسمی، احمد رضا زمانی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۸۸ )
چکیده
بیماریهای مزمنی همچون دیابت از بیماری های غیر قابل درمانی است که می توان آن را کنترل کرد، اما بیمار همواره در معرض عوامل تنش زای جسمی، روانی و اجتماعی قرار دارد، لذا در این مطالعه قصد بر آن است ضمن تعیین کیفیت زندگی بیماران دیابتی، ابعاد مختلف آن نیز سنجیده شود. مواد و روش ها: این پژوهش، یک مطالعه توصیفی است که در سال ۱۳۸۷ انجام شد، جامعه آماری، کلیه بیماران مبتلا به دیابت در شهر خرم آباد بودند که جهت پیگیری درمان بیماری خود به بیمارستان مراجعه میکردند که ۱۵۰ نفر از آنان با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامه مشتمل بر دو بخش مشخصات دموگرافیک و کیفیت زندگی به صورت پرسشگری و خودایفا پاسخ دادند. کیفیت زندگی از سه قسمت تشکیل شده است: بعد جسمی، بعد روانی و بعد اجتماعی. برای اعتبار پرسشنامه از روش اعتبار محتوا از نوع اعتبار صوری استفاده شد و برای تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد، میزان کیفیت زندگی بیماران بر اساس نمره به دست آمده به دو قسمت نا مطلوب (نمرات کمتر از ۵۴) و مطلوب (نمرات مساوی یا بیشتر از ۵۴) تعریف شد. یافته ها: نتایج نشان داد کیفیت زندگی ۳/۵۸ درصد آزمودنی ها نامطلوب و ۷/۴۱ درصد مطلوب بوده است، ضمن اینکه ۹/۷۹ درصد در بعد جسمی، ۵/۷۱ درصد در بعد روانی دارای کیفیت زندگی نامطلوب هستند، در حالیکه ۶/۸۰ درصد در بعد اجتماعی از کیفیت زندگی مطلوب برخوردار بودند، همینطور متغیرهای سن، جنس، وضعیت تأهل، وضعیت شغلی، وضعیت تحصیلی و مدت ابتلا به بیماری دیابت از نظر آماری دارای ارتباط معنی دار با کیفیت زندگی می باشد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به اینکه نیمی از بیماران در ابعاد جسمی و روانی دارای کیفیت زندگی نامطلوب بودند توصیه می شود، مسئولین برنامه هایی با محتوای مشاوره ای، آموزشی و مادی اتخاذ نمایند که در ارتقای کیفیت زندگی بیماران تأثیر گذار باشد.
ربابه قرقره چی، ماندانا رفیعی، جعفر مجیدی، سعیده مجیدی،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۸۸ )
چکیده
بیماری سلیاک التهاب مزمن روده می باشد که در اثر ازدیاد حساسیت به پروتئین گلوتن ایجاد می شود. اکثر مطالعات افزایش شیوع بیماری سلیاک را در مبتلایان به دیابت نوع ۱ گزارش کرده اند. هر دو بیماری منشاء اتوایمیون داشته و تحت تاثیر فاکتورهای ژنتیکی و محیطی ایجاد می شوند. هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین شیوع سلیاک و سن ابتلا به دیابت می باشد. مواد و روش ها: در یک مطالعه توصیفی – مقطعی ۱۳۵ کودک مبتلا به دیابت نوع ۱ مراجعه کننده به بخش و درمانگاه غدد بیمارستان کودکان تبریز از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۷ انتخاب شدند. بعد از پر کردن مشخصات فردی بیمار و اندازه گیری قد و وزن، سطح سرمی آنتی تیشوترانس گلوتامیناز IgA آنتی بادی (A-tTG-A-IgA)، آنتی آندومیزیال IgA آنتی بادی (AEA-IgA)، آنتی گلیادین IgG آنتی بادی (AGA-IgG) اندازه گیری شد. در مواردی که مقادیر A-tTG-A یا AEA به تنهایی یا همراه با AGA بالا بود بیوپسی روده کوچک انجام شد. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار spss, ver ۱۶ انجام گردید. یافته ها: ز ۱۳۵ بیمار مبتلا به دیابت نوع ۱، ۲۸ نفر از نظر سلیاک سرولوژی مثبت داشتند. شیوع بیماری سلیاک تائید شده بر اساس بیوپسی ۸/۶ درصد می باشد. از نظر سن شروع دیابت نوع ۱ و ابتلا به بیماری سلیاک رابطه آماری معنی داری مشاهده نشد (۹۹۶/۰=P). بحث و نتیجه گیری: بیماری سلیاک در افراد مبتلا به دیابت نوع ۱ رابطه ای با سن شروع دیابت ندارد و پیگیری بیماران مبتلا به دیابت نوع ۱ از نظر بیماری سلیاک باید در طول دوره درمان و پیشگیری انجام شود.
دکتر مجید طوافی، دکتر حسن احمدوند، احمد تمجیدی پور، دکتر علیرضا خلعتبری، دکتر بهرام دلفان، مهدی بیرجندی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده
نفروپاتی دیابتی علت شایع رسیدن به مرحله نهایی بیماری کلیوی است . اسانس مرزه خوزستانی برای اولین بار بعنوان آنتی اکسیدان ،آنتی دیابت و ضد التهاب در مهار نفروپاتی دیابتی بکار گرفته شد. بحث و نتیجه گیری: اسانس مرزه خوزستانی بطور معنی داری (۰۵/۰ >p) میتواند هیپرتروفی گلومرولی ،گسترش مزانژالی را مهار و حجم مویرگ گلومرولی را در رتهای دیابتی حفظ نماید. یافته ها: هیپرتروفی گلومرولی ، گسترش مزانژالی و کاهش مویرگهای گلومرولی در گروههای درمانی با اسانس مرزه خوزستانی بطور معنی داری در مقایسه با گروه دیابتی بدون درمان مهار شده بود ولی با سطح این متغیرها در گروه کنترل تفاوت معنی داری داشت. سطح سرمی مالون دی آ لدهید در گروههای تحت درمان بطور معنی داری در سطح گروه کنترل حفظ شده بود(۰۵/۰ > p). مواد و روش ها: چهل رت نر مورد جراحی نفرکتومی چپ قرار گرفتند.رتها بطور تصادفی به چهار گروه (هر گروه ۱۰ راس) تقسیم شدند ، گروه یک کنترل، گروه دوم دیابتی بدون درمان ، گروههای سوم و چهارم گروههای درمانی با اسانس مرزه به ترتیب با دوز درمانی ۲۵۰ppm و ۵۰۰ppm در آب خوردن .در گروههای دوم،سوم و چهارم با تزریق زیر جلدی آلوکسان دیابت القا گردید.بعداز۸ هفته درمان مالون دی الدهید سرمی اندازه گیری شد.برشهای پارافینی از کلیه تهیه و بطریقه پاس رنگ امیزی گردید.حجم گلومرول ، حجم مزانژال داخل گلومرولی و حجم مویرگی گلومرولی با روشهای استریولوژیک برآورد گردید.اطلاعات به کمک نرم افزار SPSS۱۳ و تست ناپارا متری من-ویتنی در۰۵/۰ p< مورد مقایسه قرار گرفتند.
دکتر حسن احمدوند، دکتر مجید طوافی، دکتر غلامرضا شهسواری، دکتر علی خسروبیگی، فواد عبدلله پور، شاهرخ باقری، لیلا نعمتی،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده
شیوع دیابت در جهان درحال افزایش است. در حال حاضر بیش از ۱۸۰میلیون نفر مبتلا به دیابت در جهان وجود دارد و تا سال ۲۰۳۰ این تعداد دوبرابر خواهد شد.در دیابت مارکرهای استرس اکسیداتیوافزایش مییابد. کوآنزیم Q۱۰ به عنوان یک آنتیاکسیدان قوی باعث مهار پراکسیداسیون لیپیدها وحذف رادیکالهای آزاد میشود. دراین مطالعه اثرات کوآنزیم Q۱۰ بر میزان لیپیدهای سرم در موشهای صحرایی نر دیابتی بررسی شده است.
بحث و نتیجهگیری: باتوجه به اینکه کوآنزیم Q۱۰ باعث کاهش فاکتورهای لیپیدی سرم میشود میتوان با بررسی بیشتر از آن به عنوان مکمل درمانی دیابت استفاده کرد.
یافتهها: نتایج بدست آمده نشان داد که کوآنزیم Q۱۰ تریگلیسرید، کلسترول،LDL و VLDL نسبت به گروه دیابتی درمان نشده(۰۵/۰>p) کاهش میدهد ولی افزایش HDL سرم معنیدار نبود.
مواد و روشها: بیست و یک عدد موش صحرایی نژاد ویستار(۲۰۰-۲۵۰ گرم) بطور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند(در هرگروه هفت عدد)، گروه اول کنترل، گروه دوم دیابتی و گروه سوم دیابتی درمان شده با کوآنزیم Q۱۰ با دوز ( mg/kg۱۵)؛ گروهای دوم وسوم از طریق تزریق تتراهیدرات آلوکسان ( mg/kg۱۲۰) دیابتی شدند. بعداز شش هفته درمان از آنها خون تهیه شدو میزان لیپیدهای سرم اندازه گیری شد. داده های بدست آمده با نرم افزار SPSS وآزمون Mann Whitney ارزیابی شد.
بهمن حسنوند، کبری کرمی، عبدالله خدادای، مهدی ولیپور،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر تمرینات استقامتی و قدرتی بر میزان هموگلوبین گلکوزیله و قند خون ناشتای بیماران دیابتی نوع دوم در سال ۸۸ در شهر خرم آباد انجام شده است.
بحث و نتیجهگیری: این مطالعه نشان می دهد تمرین استقامتی باعث کاهش سطح هموگلوبین گلیکوزیله شده، درصورتیکه تمرینات قدرتی میزان آن را به طور معنی داری کاهش نداد و به نظر می رسد این تمرینات بیشتر باعث تغییر معنادار این فاکتور شده است.
یافتهها: ۲۹ نفر از آزمودنی ها در سه گروه تمرینات را تا پایان انجام دادند. میانگین سن، وزن، شاخص توده بدنی و میزان مصرف دارو در سه گروه تفاوت معنی دار آماری نشان نداد (۷۶/۰p=).کاهش هموگلوبین گلیکوزیله در گروه استقامتی قبل و پس از آزمون، تفاوت معنی داری نشان داد (۰۲/۰p= ). اما در گروه کنترل و تمرینات قدرتی، تغییرات تفاوت معنی دار نشان نداد . قند خون ناشتا پس آزمون در گروه استقامتی و قدرتی کاهش یافت و این تفاوت معنی دار بود، اما در گروه کنترل تفاوت معنی داری نشان نداد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر مطالعه ای نیمه تجربی است که در بین ۳۰ نفر از مردان مبتلا به دیابت نوع ۲ مراجعه کننده به آزمایشگاههای شهر خرم آباد، پس از غربالگری و مصاحبه حضوری با روش نمونه گیری هدفمند انجام شده است.آزمودنی ها پس از تکمیل پرسشنامه سوابق پزشکی و رضایتنامه به طور تصادفی به سه گروه تمرین استقامتی، قدرتی و گروه کنترل تقسیم شدند.شرایط شرکت در پژوهش سن بالای ۳۰ سال قند خون ۱۵۰-۲۵۰، فقدان هرگونه بیماری مزمن دیگر و سابقه ورزشی طی ۳ ماه گذشته، سکته قلبی ، پرفشاری خون شدید و عوارض دیابت و...بودند. قبل از تمرینات از آزمودنی ها که به مدت ۸-۱۲ ساعت ناشتا بودند نمونه گیری خون انجام شد. تمرینات قدرتی و استقامتی به مدت ۸ هفته و زیر نظر مربی مربوطه اجرا شدند.تمرینات قدرتی شامل ۱۰ حرکت برای عضلات و برای هر حرکت سه تا چهار دور و هر دور، ۱۰ تا ۱۲تکرار در نظر گرفته شد و اصل اضافه بار در طول ۸ هفته رعایت گردید. تمرینات استقامتی شامل دویدن بر روی دستگاه تردمیل با ۶۰ % حداکثر ضربان قلب بود. ۱۰نفردر گروه کنترل قرار داشتند که تا پایان تحقیق به توصیه ها عمل نمودند. پس از اتمام دوره هشت هفته ای تمرینات، پس آزمون (آزمایش خون) انجام شد . ارزیابی اطلاعات توسط نرم افزار آماری SPSS انجام پذیرفت. جهت مقایسه میانگین ها (پیش آزمون، پس آزمون) از تی جفت شده استفاده گردید.
خاطره عنبری، کورش قنادی، مژگان کاویانی، رضوان منتظری،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: خودمراقبتی فرایندی مهم در کنترل بیماری دیابت محسوب میشود. هدف این پژوهش بررسی وضعیت خودمراقبتی و عوامل مؤثر بر آن در بیماران مبتلا به دیابت ساکن شهر خرم آباد بود.
بحث و نتیجهگیری: به منظور ارتقاء سطح سلامت بیماران دیابتی و کنترل مناسب بیماری برنامههای آموزشی با هدف توانمندسازی بیماران در زمینه مراقبت از خود باید مورد توجه واقع شود.
یافتهها: میانگین نمرات خودمراقبتی در بیماران ۶/۱۲±۷/۳۲ و وضعیت خودمراقبتی در حد متوسط بود. کمترین میانگین نمرات رفتارهای خودمراقبتی مربوط به انجام آزمایش قندخون (۸/۳±۴/۳)، انجام فعالیت فیزیکی (۲/۴±۷/۴) و مراقبت عمومی از پاها (۹/۴±۹/۴) بود. میانگین نمرات خودمراقبتی براساس میزان تحصیلات، محل سکونت، نوع درمان دریافتی و شبکه زندگی بیماران به صورت معناداری متفاوت بود (۰۵/۰(P<.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی۸۰ بیمار مبتلا به دیابت نوع ۲ مراجعه کننده به درمانگاههای دیابت بیمارستانها، پایگاههای شهری و یک مطب فوق تخصصی غدد در سطح شهر خرمآباد به روش نمونهگیری در دسترس مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات مقیاس توبرتگلاسکو بود که وضعیت خودمراقبتی بیماران را در زمینههای مختلف طی هفت روز گذشته مورد ارزیابی قرار میداد. داده ها با استفاده از آزمونهای تی مستقل و آنالیز واریانس یکطرفه تجزیه و تحلیل گردید.
سهیلا اکبری، پروین آستی، آذین علوی، نوشین امجدی،
دوره ۱۴، شماره ۵ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: اگرچه تصور میشود که تغییرات هورمونی در بارداری سبب تغییر در سطوح سرمی چربیها میشود اما هنوز مکانیسمی که حاملگی موجب تغییر متابولیسم چربیها میشود ناشناخته است.
بحث و نتیجهگیری: بر اساس ارتباط مثبت بین هیپرتریگلیسیریدمی و هیپرانسولینمی این احتمال وجود دارد که افزایش سطح تری گلیسیرید در موارد دیابت بارداری انعکاسی از تغییرات سطح انسولین در سرم مادر باشد.
یافتهها: سطوح گلوکزسرم،توتال کلسترول، کلسترول با دانسیته پایین (LDL-C ( و کلسترول با دانسیته بالا (HDL-C) در بین دو گروه تفاوت معنیداری نشان نداد. درحالیکه مقادیر انسولین، اندکس مقاومت به انسولین (HOMA-IR) و سطوح تریگلیسیرید در خانمهای مبتلا به دیابت بارداری بخصوص بعد از هفته ۳۲ حاملگی به صوررت معنیداری بالاتر بود (۰۵/۰< P) و بر اساس آزمون آماری اسپیرمن افزایش سطح تریگلیسیرید با افزایش مقاومت به انسولین و افزایش HOMA-IR همراه بود (۰۰۱/۰=P).
مواد و روشها: این مطالعه به صورت آینده نگر، بر روی ۱۱۲ خانم باردار مبتلا به دیابت بارداری و ۱۵۹ خانم باردار سالم دربیمارستان شریعتی درفاصله زمانی اسفند۱۳۸۹ تا اردیبهشت ۱۳۹۱ انجام شد. به منظورتعیین تغییرات لیپید ولیپوپروتئینهادر بارداری سطوح اجزای لیپیدها، گلوکز و انسولین در سرم مادر در سه نوبت در سه ماهه سوم اندازهگیری شد.
مریم سادات میرآقاجانی، احمد اسماعیل زاده، مژگان مرتضوی، مریم میرلوحی، لیلا آزادبخت،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: نفروپاتی یکی از عوارض معمول دیابت است و از علل عمده ناتوانی و مرگ در این بیماران محسوب می شود. هدف این مطالعه بررسی اثرات مصرف شیر سویا بر التهاب، انعقاد و استرس اکسیداتیو در بیماران دیابتی نوع دومبتلا به نفروپاتی است.
مواد و روشها: این کارآزمایی بالینی متقاطع تصادفی کنترل شده، بر روی بیماران دیابتی نوع دو مبتلا به نفروپاتی انجام شد. این مطالعه دو مرحله مداخله هر کدام به مدت چهار هفته و یک مرحله آبگیری به مدت دو هفته داشت. بیماران به صورت تصادفی یک رژیم غذایی حاوی شیر سویا یا رژیم غذایی حاوی شیر گاو را به مدت چهار هفته مصرف نمودند.
بحث و نتیجهگیری: مصرف شیر سویا به مدت چهار هفته می تواند موجب کاهش سطح D-dimer در بیماران دیابتی نوع دو مبتلا به نفروپاتی شود.
یافتهها: مصرف شیر سویا در مقایسه با مصرف شیر گاو در بیماران نفروپاتی دیابتی موجب کاهش معنی داری در سطح D-dimer، شاخص تشکیل و تخریب فیبرین، گردید. این معنی داری حتی پس از تعدیل عامل مخدوشگر (میزان دریافت کربوهیدرات) باقی ماند. مصرف شیر سویا اثر معنی داری بر سطح فاکتورهای التهابی و استرس اکسیداتیو مالون نداشت.
مریم رفیعی راد، سعید ولی پور چهارده چریک،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: عوارض دیابت ممکن است ناشی از تولید رادیکالهای آزاد باشد که سبب بروز مشکلات حافظه میشود و ابتلا به زوال عقل را افزایش میدهد. هم چنین افراد دیابتی در معرض خطر دردهای عصبی هستند. اسیدگالیک دارای خواص آنتیاکسیدانی و ضد رادیکالهای آزاد است. در این مطالعه اثر تجویز اسیدگالیک ، بر حافظه اجتنابی غیرفعال و درد در موشهای دیابتی بررسی گردید. مواد و روشها: حیوانات به گروههای کنترل (سالم)، دیابتی با STZ (mg/kg۶۰)، ۳ گروه سالم و ۳ گروه دیابتی که به مدت دو هفته اسید-گالیک (mg/kg ۱۰، ۵۰ و۱۰۰) را به روش گاواز دریافت کردند ، تقسیم شدند. میزان قندخون با خونگیری از ناحیه دم اندازهگیری شد. بحث و نتیجهگیری: با توجه به یافته های این تحقیق اسیدگالیک احتمالاً با اثر آنتیاکسیدانی قوی منجر به جاروب رادیکالهای آزاد و کاهش عوارض ناشی از دیابت از جمله درد می گردد و احتمالاً بر مسیرهای عصبی حافظه در نواحی خاص مغز اثر می کند و سبب بهبود حافظه در موشهای سالم و دیابتی می شود. یافتهها: یافتهها کاهش معنیدار حافظه (تأخیر در پایین آمدن از سکو) در گروه دیابتی در تمامی روزها به جز روز یادگیری (P≤۰,۰۱) را نشانداد. دوز ۵۰ اسیدگالیک افزایش معنیداری در حافظه موشهای غیردیابتی در روز اول(P≤۰.۰۱)، سوم و هفتم(P≤۰.۰۵) و نیز دوز ۱۰ در روز اول (P≤۰.۰۵) ایجادنمود. هم چنین افزایش معنیدار حافظه روز اول(P≤۰.۰۱)، سوم و هفتم(P≤۰.۰۵) گروههای دیابتی دریافت-کننده دوز ۵۰ و۱۰ اسید گالیک مشاهدهگردید. در رفلکس دورکشیدن دم( تاخیر در پرتاب دم) از کانون درد کاهش معنیداری(P≤۰.۰۱) در گروه دیابتی مشاهده شد و تنها در گروه دریافت کننده دوز ۵۰ اسیدگالیک، افزایش معنیداری(P≤۰.۰۱) در تاخیر در پرتاب دم مشاهده گردید.
هانیه السادات اجتهد، جواد مهتدی نیا، عزیز همایونی راد، میترا نیافر، محمد اصغری جعفرآبادی،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: التهاب در پیشرفت دیابت و بیماریهای قلبی- عروقی ناشی از آن نقش مهمی ایفا میکند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات ماست پروبیوتیک بر قند خون و عامل التهابی پروتئین واکنشی C در بیماران دیابتی نوع دو انجام گرفت.
بحث و نتیجهگیری: مصرف ماست پروبیوتیک به عنوان درمان کمکی به بیماران دیابتی نوع دو قابل توصیه است.
یافتهها: دریافت ماست پروبیوتیک منجر به کاهش معنیدار غلظت سرمی پروتئین واکنشی C شد (۰۵/۰ > P). غلظت قند خون ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله در گروه ماست پروبیو مصرف ماست پروبیوتیک به عنوان درمان کمکی به بیماران دیابتی نوع دو قابل توصیه است. تیک در مقایسه با گروه شاهد بعد از مداخله به طور معنیداری پایینتر بود (۰۵/۰ > P).
مواد و روشها: این کارآزمایی بالینی تصادفی دوسو کور روی ۶۰ بیمار دیابتی نوع دو (۲۳ مرد و ۳۷ زن) در بیمارستان سینای تبریز انجام گرفت. افراد گروه آزمون، روزانه ۳۰۰ گرم ماست پروبیوتیک حاوی لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس LA-۵ و بیفیدوباکتریوم لاکتیس BB-۱۲ و افراد گروه شاهد، روزانه ۳۰۰ گرم ماست معمولی به مدت ۶ هفته دریافت نمودند. دریافتهای غذایی، شاخصهای تن سنجی و شاخصهای بیوشیمیایی در ابتدا و انتهای مطالعه اندازه گیری شدند. تحلیل آماری با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای تی زوجی و تحلیل کوواریانس انجام شد.
مژگان کاویانی، مجید عبداللهیان، وحید الماسی، خاطره عنبری، عطاءا... جفرسته،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده
سهیلا اکبری، مژگان کاویانی، آزاده محمدی پور، مهین عادلی،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: علاوه بر ﺗﻐﺬﻳﻪ ﮐﺎﻓﻲ ﻭ ﺗﻌﺎﺩﻝ ﺑﻴﻦ ﻣﻮﺍﺩ ﻣﻐﺬﻱ ﺩﺭ ﺭﮊﻳﻢ ﻏﺬﺍﻳﻲ ﻣﺎﺩﺭ باردار ﺭﻭﻧﺪ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻭﺯﻥ ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭﻱ ﺑﺮ سلامت مادر و ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻭﺯﻥ ﺩﺭ ﺟﻨﻴﻦ ﺍﺛﺮ ﻋﻤﺪﻩﺍﻱ ﺩﺍﺭﺩ. هدف از این مطالعه مقایسه شاخص توده بدنی قبل از بارداری با میزان اضافهوزن دوره بارداری در بروز دیابت بارداری و ماکروزومی بر اساس تعریف جدید دیابت بارداری است.
مواد و روشها: نوع مطالعه مقطعی توصیفی ـ تحلیلی بود که بر روی زنان باردار ۱۸ تا ۳۵ ساله بدون ابتلا به بیماری زمینهای انجام شد. نمونهگیری بهصورت متوالی در دسترس انجام شد. در اولین ماه از بارداری وزن و قد زنان و فشارخون آنها و همچنین قند خون ناشتای آنها اندازهگیری شد. دومین ارزیابی در هفتههای ۲۸ـ۲۴ بارداری بهصورت اندازهگیری مجدد وزن و انجام تست غربالگری دیابت بارداری (GCT) انجام گرفت. سومین ارزیابی در پایان بارداری بهصورت اندازهگیری وزن مادر و وزن نوزاد انجام شد. دادهها وارد نرمافزار SPSS شده و با استفاده از آزمون t مستقل و Mann-Whitney تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: در این مطالعه ۶۰۰ زن باردار ارزیابی شدند. میانگین شاخص توده بدنی قبل از بارداری در زنان مبتلا به دیابت بارداری و مادران دارای نوزادان ماکروزوم، بهطور معنیداری بیش از زنانی بود که عوارض فوق را نداشتند (۰۰۰۱/۰=P). میانگین میزان اضافهوزن کسبشده در دوره بارداری در زنان مبتلا به دیابت بارداری و نوزادان ماکروزوم به طور معنیداری بیش از زنانی بود که به عوارض فوق دچار نشدند (بترتیب ۰۰۰۱/۰=P و ۰۳۹/۰=P). شاخص توده بدنی قبل بارداری در مقایسه با اضافه وزن کسب شده در دوره بارداری همبستگی بیشتری با دیابت بارداری داشت (۲۷۸/۰ در مقابل ۰۷۷/۰).
بحث و نتیجهگیری: شاخص توده بدنی قبل بارداری در مقایسه با میزان اضافه وزن دوره بارداری همبستگی بیشتری با دیابت بارداری و ماکروزومی دارد.