اصغر محمدی، سید رضا حسینی فرد، حسن قاسمی، بهنام علی پور، آمنه یارنظری، پریسا حسن پور، اباذر روستازاده، محمد نجفی، عظیم شمس بیرانوند، عبداله امیرفرهنگی،
دوره ۱۹، شماره ۵ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: تنگی عروق کرونری یکی از عوارض ابتلا به آترواسکلروزیس بوده که میتواند منجر به کاهش اکسیژنرسانی به بافت قلب و سکته قلبی شود. پلیمورفیسم rs۱۰۵۰۴۵۰ یکی از پلیمورفیسمهای مهم آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز-۱ (GPx۱) بوده که میتواند فعالیت آنتیاکسیدانتی آن را تغییر دهد. همچنین دو پلیمورفیسم آنزیم NADPH اکسیداز، پلیمورفیسمهای rs۴۶۷۳ و rs۱۳۳۰۶۲۹۴، پیشنهاد شده است که نقش مهمی در عملکرد این آنزیم دارند. در این مطالعه ما به بررسی پلیمورفیسمهای rs۱۰۵۰۴۵۰، rs۴۶۷۳ و rs۱۳۳۰۶۲۹۴ در بیماران با تنگی عروق کرونری پرداختیم. |
مواد و روش ها: ۱۹۰ نفر از بیماران آنژیوگرافی شده به دو دسته بیمار (۱۱۴=n) و کنترل (۷۶=n) تقسیم شدند. پس از نمونهگیری پروفایل لیپیدی و مکانهای پلیمورفیک به ترتیب با روشهای روتین آزمایشگاهی و تست RFLP-(ARMS) PCR ارزیابی شدند. |
یافته ها: در این مطالعه تفاوت معناداری بین سطوح پلاسمایی LDL و درجه تنگی عروق دیده شد. ما همچنین بین پلیمورفیسم rs۱۳۳۰۶۲۹۴ و تنگی عروق کرونری رابطه معناداری مشاهده کردیم اما زمانی که سن، جنس و BMI لحاظ شد تفاوت معناداری بین پلیمورفیسمهای rs۱۰۵۰۴۵۰، rs۴۶۷۳ و rs۱۳۳۰۶۲۹۴ و تنگی عروق کرونری مشاهده نشد. |
بحث و نتیجه گیری: پلیمورفیسمهای rs۴۶۷۳، rs۱۳۳۰۶۲۹۴ و rs۱۳۳۰۶۲۹۴ نقشی در پیشرفت تنگی عروق کرونری ندارند.
|
طاهره ناجی، احمد ابراهیمی، مرضیه اناری، حجت اله مباشری دمنه،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: بیماری آلزایمر یک اختلال چند عاملی است. ژنهای دخیل در آلزایمر به صورت یک ریسک فاکتور عمل می کنند. هدف از این مطالعه بررسی پلی مورفیسم ژن APOE در بیماران ایرانی مبتلا به آلزایمر می باشد. |
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، ۵۰ بیمار مبتلا به آلزایمر مورد بررسی قرار گرفتند. پلی مورفیسم ژن APOE در افراد سالم و بیماران مبتلا به آلزایمر به روش Tetra Arms PCR مورد برسی قرار گرفت. |
یافته ها: فراوانی ژنوتیپ ۴/ε۴ε و الل ۴ε در افراد بیمار به طور معنا داری از افراد سالم بیشتر بود (به ترتیب ۴/۳۸% و ۷/۵۷% در برابر ۸/۳% و ۸/۲۸% (۰۰۹/۰≥P). |
بحث و نتیجه گیری: در پلی مورفیسم ژن APOE در جمعیت ایرانی، ژنوتیپ ۴/ε۴ε و الل ۴ε دارای نقش ریسک فاکتوری برای بیماری آلزایمر در جمعیت ایران است. |
|
محسن همتی دیناروند، سمیرا ساعدی، اشکان کلانتری، شاهرخ باقری، علی مطاع، محمد ولیلو،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: بیماری پارکینسون (Parkinson’s disease) یک اختلال عصبی است که در آن نورون های تولید کننده دوپامین از بین می روند. این بیماری با کهن سالی ارتباط دارد. هدف ما در این مطالعه اندازه گیری غلظت سرمی آلبومین و اسید اوریک به عنوان بیومارکر برای تشخیص بیماری پارکینسون بود. |
مواد و روش ها: در این مطالعه مورد-شاهدی، ما ۴۰ بیمار مبتلا به پارکینسون و ۴۰ فرد سالم را وارد مطالعه کردیم. خونگیری (۵ میلی لیتر) از هردو گروه انجام گردید و سرم جداسازی شد. غلظت سرمی آلبومین و اسید اوریک اندازه گیری شد و آنالیز داده ها با نرم افزار SPSS,۱۶ و رسم شکل ها با graphpad prism انجام شد. |
یافتهها: نتایج ما نشان داد که غلظت سرمی آلبومین در گروه کنترل ۵۱/۲±۶۹/۵ گرم بر دسی لیتر در مقایسه با گروه بیمار ۶۰/۱±۱۲/۴ گرم بر دسی لیتر بطور معنی داری بالاتر بود) ۰۰۱/۰ >(P. از طرف دیگر غلظت سرمی اسید اوریک در گروه کنترل ۲۸/۱±۱۸/۵ میلی گرم بر دسی لیتردر مقایسه با گروه بیمار ۳۴/۱±۰۱/۵ میلی گرم بر دسی لیتر از لحاظ آماری معنی دار نبود (۵۶/۰ =P). برای ارزیابی ارزش تشخیصی بیومارکرها در بیماری پارکینسون از آنالیز منحنی ROC (receiver operating characteristic) استفاده شد. نشان داده شد که آلبومین با سطح زیر نمودار ۸۵/۰، حساسیت ۶۰ درصد و اختصاصیت ۹۷ درصد توانایی بالایی برای جداسازی افراد بیمار از سالم را دارد. |
بحث و نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان می دهد که غلظت سرمی آلبومین در بیماران مبتلا به پارکینسون پایینتر از افراد سالم هست و شاید در آینده بتوان از آن به عنوان یک معیار تشخیصی استفاده کرد.
|
مریم آشوری، معصومه نژادعلی، مریم شیعه مرتضی،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: ویسفاتین پروتئینی است که توسط چربی احشایی ترشح می شود و نقش مهمی در پاتوژنز دیابت نوع ۲ دارد. ویسفاتین همچنین به عنوان، فاکتور افزایش دهنده سنتز کلونی سلول های پیش ساز بتا و نیکوتین آمید فسفوریبوزیل ترانسفراز شناخته شده است. ویسفاتین به طور گسترده در بافت چربی احشایی بیان می شود و عملکرد شبه انسولینی دارد، با این وجود نقش پاتوفیزیولوژیکال آن در انسان هنوز ناشناخته است. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط ویسفاتین پلاسما با چاقی و بیماری دیابت تیپ ۲ انجام شد. |
مواد و روش ها: این مطالعه مورد شاهدی بر روی ۵۰ زن مبتلا به پره دیابت و دیابت نوع ۲ و۵۰ زن سالم انجام شد. میزان ویسفاتین و انسولین با کیت الایزا مرکودیا اندازه گیری شد و میزان گلوکز ناشتا، وزن، قد و اندازه دورکمر با روش استاندارد اندازه گیری گردید. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه ۱۹ مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. |
یافته ها: باتوجه به نتایج، ویسفاتین پلاسما در افراد مبتلا به پره دیابت و دیابت نسبت به گروه کنترل افزایش یافته است (۰۵/۰p<). بین ویسفاتین و نمایه توده بدنی، وزن، دور کمر و مقاومت به انسولین ارتباط معنی دار یافت شد. هیچ ارتباطی بین ویسفاتین و قندخون ناشتا و انسولین در افراد بیمار مشاهده نشد. |
بحث و نتیجه گیری: بنظر میرسد که ویسفاتین با نمایه توده بدنی، وزن و اندازه دور کمر ارتباط دارد و میتواند به عنوان مارکری برای تشخیص و پیگیری درمان در دیابت تیپ ۲ استفاده شود. |
مریم هرمزی، پرستو بهاروند،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: ترکیبات آنتی اکسیدان مشتق از گیاهان در کاهش شیوع بسیاری از بیماریهای مزمن و استرس اکسیداتیو ناشی از رادیکالهای آزاد نقش بسزائی دارند. هدف از این بررسی تعیین و مقایسه خواص آنتی اکسیدانی عصاره اتانولی و متانولی بومادران منطقه الیگودرز لرستان بود. |
مواد و روش ها: پس از تهیه عصاره اتانولی و متانولی سرشاخه های گل دار بومادران، توان حذف رادیکالهای آزاد از طریق روش ۲و۲ دی فنیل-۱-پیکریل هیدرازیل (DPPH)، ظرفیت تام آنتی اکسیدانی با استفاده از روش فسفو مولیبدینوم و میزان ترکیبات فنلی و فلاونوئیدی عصارهها با استفاده از روش فولین سیوکالتو و زیشن بررسی شد. |
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که ظرفیت تام آنتی اکسیدانی، محتوی فنلی تام و ترکیبات فلاونوئیدی عصارههای اتانولی و متانولی مشابه بوده، میزان IC۵۰ عصارههای اتانولی، متانولی بومادران و بوتیلیتد هیدروکسی تولوئن به ترتیب برابر ۱۶/۵±۴۳/۶۷، ۹۳/۴±۹۶/۶۴ و ۱±۸۸/۳ میکروگرم بر میلی لیتر بود (۰۵/۰P<). |
بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عصاره های اتانولی و متانولی بومادران از لحاظ خواص آنتی اکسیدانی مشابه بوده و استفاده از حلال اتانول یا متانول در فرایند استخراج عصاره بر خواص آنتی اکسیدانی این گیاه تاثیری ندارد، به نظر می رسد این گیاه منبع خوب و قابل دسترسی از ترکیبات آنتی اکسیدان طبیعی بوده و می توان از آن در فرآورده های غذایی، دارویی و صنعتی استفاده نمود. |
حسین جعفری، حسین هنری، جمیل زرگان، سعید تمدنی جهرمی،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: خلیج فارس یکی از مکانهای زیست گونه های مختلف عروس دریایی میباشد. اکثر گونه های عروس دریایی، سمی هستند. زهر عروس دریایی Rhopilema nomadica (ازگونه های خلیج فارس) ترکیبی پروتئینی و با اثرات نورتوکسین، سیتولیزین و همولیزین می باشد. هدف از این تحقیق جداسازی و بررسی زهر R.nomadicaو مطالعه اثرات همولیتیکی آن روی سلولهای خونی میباشد. |
مواد و روش ها: R.nomadica از ناحیه جزر و مدی ساحل شمالی جزیره قشم نمونه برداری شد و پس از انتقال به آزمایشگاه بندرعباس با روش بهینه شده ای، زهر آن استخراج و با استفاده از ژل کروماتوگرافی سفادکسG۲۰۰ جداسازی شد. برای بررسی وزن ملکولی ترکیبات آن از ژل الکتروفورز SDS-PAGE استفاده شد. میزان کشندگی زهر استخراج شده، با تزریق زیر جلدی به موش نژاد سوری بررسی شد و سپس فعالیت لیزکنندگی زهر روی سلولهای قرمز گونه های مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. |
یافته ها: زهر R.nomadica با روش بهینه شده ای از نماتوسیتها جداسازی شد و پس از تعیین غلظت پروتئین به مقدار ۷/۱ میلی گرم در میلی لیتر و عبور از ستون ژل کروماتوگرافی ، دو پیک بدست آمد. وزنهای ملکولی ۴۵، ۶۵ و ۹۵ کیلودالتون پس از عبور از ژل الکتروفورز SDS-PAGE مشخص گردید. مقدار کشندگی زهر ( LD۵۰) تعیین شد. سپس میزان فعالیت لیزکنندگی زهر مورد ارزیابی قرار گرفت. |
بحث و نتیجه گیری: وجود ترکیبات فعال در زهر R.nomadica موجب آسیب به شناگران میشود ، اثر لیزکنندگی زهر به غلظت زهر و نوع سلول های خونی بستگی دارد و در گونه های مختلف ، متفاوت می باشد . گلبولهای قرمز موش نسبت به انسان و گوسفند قابلیت لیز شوندگی بیشتری دارند. |
منیره محمدپناه، الهام موجودی، بی بی فاطمه حقیرالسادات، راحله احسانی،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: با توجه به پیشرفت روند استفاده از گیاهان دارویی در علم پزشکی، خواص متعددی برای اسانس گیاه اسطوخودوس از جمله خواص آنتیاکسیدان، ضدباکتری، ضدسرطان و ضدالتهابی به اثبات رسیده است. نانولیپوزوم ها قادرند تا عملکرد عوامل زیستی را از طریق بهبود حلالیت، پایدار نمودن دارو در شرایط آزمایشگاهی و محیط فیزیولوژیک، افزایش دهند. هدف از این مطالعه، سنتز نانوسامانه های لیپوزومی حامل اسانس گیاه اسطوخودوس، افزایش کارایی نانوحامل ها در دارورسانی و بهبود عملکرد درمانی سرطان بود. |
مواد و روش ها: اسانس گیاه اسطوخودوس با استفاده از تکنیک تقطیر آبی و توسط دستگاه کلونجر استخراج و سپس توسط کروماتوگرافی گازی آنالیز گردید. لیپوزوم ها نیز با تکنیک فیلم لایهی نازک سنتز شدند. بعد از بارگذاری اسانس در نانوحامل ها تکنیکهای متعددی از جمله کارایی جذب دارو، اندازه، پتانسیل زتا، پروفایل رهایش دارو و مورفولوژی سطحی، بر روی نانولیپوزوم ها انجام گرفت. |
یافته ها: نانولیپوزوم ها تحت شرایط تعیین شده بازده بالایی از انکپسولاسیون و بارگذاری اسانس (۴/۳ ± ۶۰) %، اندازهی کم (۲۸/۷ ± ۳/۶۸) نانومتر و بار سطحی تقریباً خنثی (۲- تا ۵/۴- میلیولت) را نشان دادند. میزان رهایش اسانس از نانوذرات در مدت زمان ۷۲ ساعت در شرایط فیزیولوژیک و شرایط سلول سرطانی، به ترتیب برابر با %۹۸/۶۳ و %۶۳/۸۷ بود. نانولیپوزوم ها دارای مورفولوژی کروی بوده و اسانس هیچ گونه میانکنش نابه جایی با سامانه ایجاد نکرد. |
بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایح به دست آمده، نانوحامل های لیپوزومی می توانند حامل هایی مناسب برای اسانس روغنی گیاه اسطوخودوس در شرایط سلول سرطانی باشند. با این وجود مطالعات بیشتر جهت تشخیص سمیت سلولی بر روی رده های سلول های سرطانی و نرمال انسانی باید انجام گیرد. |
سجاد پاپی، حسن احمدوند، فتاح ستوده نژاد نعمت الهی، دکتر پریچهره یغمایی،
دوره ۲۳، شماره ۰ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: ایسکمی-رپرفیوژن کلیوی میتواند منجر به نارسایی حاد کلیه شود. استفاده از آنتیاکسیدانها راهکار مناسبی برای کاهش آسیبهای ناشی از ایسکمی-رپرفیوژن کلیوی میباشد. از این رو هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر حفاظتی ایندول-۳ استیک اسید در آسیب ایسکمی- رپرفیوژن کلیوی از طریق خواص آنتیاکسیدانی در مدل موش صحرایی بود.
مواد و روش ها: ۴۰ سر موش صحرایی نر در چهار گروه شامل: گروه کنترل، گروه کنترل ایسکمی-رپرفیوژن، گروه ایسکمی-رپرفیوژن با تیمار ۴۰ میلی گرم/کیلوگرم اندول استیک اسید و گروه ایسکمی-رپرفیوژن با تیمار ۶۰ میلی گرم/کیلوگرم اندول استیک اسید، تقسیم و به مدت ۲ هفته تیمار شدند. سپس، نمونه خون از قلب گرفته شد. سطح اوره و کراتینین سرم با استفاده از کیتهای بیوشیمیایی و سطح آنزیم سوپر اکسید دیس موتاز با استفاده از روشهای فوتومتریک سنجش شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که ایسکمی-رپرفیوژن سبب افزایش معنادار سطح اوره (۰۵/۰P≤ ) و کراتینین(۰۵/۰P≤ ) و کاهش معنادار سطح آنزیم سوپراکسید دیس موتاز(۰۵/۰P≤ ) در موشهای صحرایی تحت ایسکمی-رپرفیوژن نسبت به گروه کنترل شد. این در حالی است که اندول استیک اسید سبب کاهش معنادار سطح اوره و کراتینین سرم و افزایش غیر معنادار آنزیم سوپراکسید دیس موتاز گردید(۰۵/۰P> ) نسبت به گروه کنترل ایسکمی-رپرفیوژن گردید.
بحث و نتیجه گیری: استفاده از اندول استیک اسید در کاهش پارامترهای بیوشیمیایی کلیوی اوره و کراتینین که در اثر آسیب ناشی از ایسکمی-رپرفیوژن دچار افزایش شده بودند نقش داشت و موجب گردید سطح آنزیم سوپر اکسید دیس موتاز بطور غیرمعناداری افزایش یابد.
محمدحسین حبیب الهی، آرزو عبدالهی گنبج، علیرضا انصاری مقدم، امیر ریگی، علی سنجرانی، مریم طالب روحی،
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: ترمیم استخوان های شکسته شده ناشی از عوامل فیزیولوژیک و یا عوامل پاتولوژیک از اهداف مورد توجه محققان از گذشته بوده است. هدف از این مطالعه ارزیابی تاثیر عصاره های ترکیبی بر روند استخوان سازی در شکستگی تجربی ایجاد شده در استخوان فمور موش صحرایی به عنوان الگوی آزمایشگاهی می باشد. |
مواد و روش ها: مطالعه تجربی آزمایشگاهی حاضر بر روی ۲۱ سر موش صحرایی انجام شد. پس از بیهوشی، برش ۳ سانتیمتری در ناحیه استخوان فمور ایجاد و با چکش مخصوص شکسته شد. پس از جراحی، گروه شاهد بدون عصاره و سه گروه آزمون به ترتیب دوز ۲۰۰ ، ۵۰۰ ، ۱۰۰۰ میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن عصاره را دریافت کردند. ۲۱ روز پس از جراحی، آسانکشی انجام شد و از محل شکستگی مقاطع تهیه و رنگ آمیزی شدند و مورد ارزیابی هیستوپاتولوژی و هیستومورفومتری قرار گرفتند. جهت آنالیز داده ها از نرم افزار SPSS ویرایش ۲۱ استفاده شد. |
یافته ها: با توجه به آزمون مقایسه زوجی، اختلاف میانگین متغیرهای مغز استخوان، استخوان نابالغ و استخوان لاملار در گروه سوم آزمون با بقیه گروه ها تفاوت معناداری داشت (۰۵/۰P<) که نشان داد دریافت عصاره در گروه های آزمون با افزایش دوز منجر به کاهش میانگین مغز استخوان و استخوان نابالغ شده و در نتیجه باعث افزایش میانگین استخوان لاملار گردیده است. |
بحث و نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان می دهد که مصرف عصاره ترکیبی مومیایی، پنیر باد و زردچوبه قادر به تحریک ترمیم استخوان در موش صحرایی بوده و میتواند به عنوان کاندیدی برای درمان شکستگی مطرح شود. |
مریم موسوی، مجتبی فتحی، محمد تقی گودرزی، سید مهرداد کسائی، علی جعفری حیدرلو،
دوره ۲۳، شماره ۴ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: سرطان کلورکتال یکی از شایع ترین سرطانهای دستگاه گوارش در جهان است که شیوع بالایی در افراد میانسال دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی و مقایسه ی تغییرات در سطح سرمی CEA و CA۱۹-۹، به عنوان دو تومور مارکر مهم، در تشخیص مراحل مختلف سرطان کلورکتال بود. |
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مطالعات علوم پایه بود، که در آن ۶۷ بیمار بستری مبتلا به سرطان کلورکتال مورد بررسی قرار گرفتند. در ابتدا نمونههای بافتی و نمونههای خون سیاهرگی بیماران جمع آوری شد. سپس تومورمارکرهای CEA و CA۱۹-۹ به روش سنجش فلورسانس وابسته به آنزیم (ELFA)اندازه گیری شد و تغییرات سلولی با رنگ آمیزی H&E مطالعه شد. |
یافته ها: از ۶۷ بیمار مبتلا، به ترتیب ۶/۵۷ % مرد و ۳/۴۳% زن بودند که ۷/۵۹% آنها ( ۴۰ نفر) بالای ۶۱ سال سن داشتند. شایع ترین محل درگیری بافتی، رکتوم و سیگموئید بود. در فاز حاد بیماری، تعداد گلبولهای قرمز (۰۰۹۱/۰P=) و سطح هموگلوبین (۱۴۱/۰P=) کاهش یافت، در حالی که تعداد پلاکتها بدون تغییر باقی ماند (۲۱۲/۰P=). همچنین مقادیر لنفوسیت و نوتروفیل در ابتدا افزایش و سپس کاهش نشان دادند. یافتهها نشان داد که ارتباط معناداری بین این دو تومورمارکر و سطوح بیماری وجود دارد. |
بحث و نتیجه گیری: نتایج ما نشان داد که اگرچه این مارکرهای توموری، فاکتورهای مناسبی برای تشخیص سرطان کلورکتال در مراحل اولیه ی این بیماری نیستند، ولی از آنها میتوان به عنوان دو مارکر مهم برای تشخیص پیشرفت بیماری استفاده کرد. |
مهسا کوکائیان، رحیم احمدی، محمدعلی نیلفروش زاده، سونا زارع،
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: روش سلول درمانی در ترمیم زخمهای سوختگی از چالش برانگیزترین روشها در دنیا میباشد. هدف از این تحقیق تعیین اثر هیدروژل کلاژن همراه با سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی بر ترمیم زخم سوختگی در مدل حیوانی بود.
مواد و روشها: این پژوهش بهصورت تجربی با استفاده از ۲۴ سر موش صحرایی نژاد ویستار انجام شد. زخم سوختگی در پوست موشها ایجاد و موشها به دو گروه کنترل (تحت تیمار با نرمالسالین) و گروه تیمار با هیدروژل کلاژن همراه با سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی تقسیم شدند. روند بهبود زخم سوختگی بهصورت کمّی و کیفی در فواصل هر هفت روز یکبار در یک دوره زمانی بیست و یک روزه مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. دادههای بدست آمده در قالب پارامترهای بهبود زخم سوختگی و با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یکطرفه مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج مطالعه ما نشان داد که مساحت زخم در روزهای ۷، ۱۴ و ۲۱ در گروه تیمار نسبت به گروه کنترل به طور معنا داری کمتر بود (۰۵/۰>P) که این امر نشانگر سرعت بیشتر ترمیم زخم در گروه تیمار نسبت به گروه کنترل بود.
بحث و نتیجه گیری: سلولهای بنیادی مزانشیمی انتقال یافته توسط هیدروژل کلاژن به محل زخم، باعث ترمیم سریعتر زخم سوختگی شده و بر این اساس ارزیابی استفاده از این پانسمان در ترمیم زخمهای سوختگی در موارد کلینیکی حائز اهمیت است. |
محمدرضا باتوانی، سمیرا عمادی، سید رسول موسوی، حسن آَشنا،
دوره ۲۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: در سالهای اخیر جستجو برای شناخت اختلافات ژنتیکی موثر در عملکرد ورزشی به امر چالش برانگیزی تبدیل شدهاست. وزنه برداران و کاراته کاران ایرانی از طلایه داران المپیک می باشند، هدف از پژوهش حاضر مقایسه نیمرخ چندشکلی تکنوکلئوتیدیrs۴۶۴۶۹۹۴ ژنACE کاراتهکاران با وزنهبرداران نخبه ایرانی بود.
مواد و روش ها: پژوهش مقطعی تحلیلی حاضر بر روی قهرمانان نخبه وزنه برداری (۳۰ نفر)، کاراته کا (۴۷ نفر) و غیر ورزشکار (۴۳ نفر) انجام شد. با تکمیل فرم جمعیت شناختی و بررسی وضعیت سلامتی و امضاء رضایت نامه کتبی توسط شرکت کنندگان، ۵ میلی لیتر نمونه های بزاقی از شرکت کنندگان جمع آوری شد. ژنوتیپ هایACE با استفاده از تکنیکPCR و الکتروفورز بر روی ژل آگارز ۱درصد تعیین شدند. تجریه و تحلیل داده ها با آزمون های آماری تحلیل واریانس یک طرفه و مجذور کای انجام شد. در کلیه مقایسات سطح معنی داری کمتر از ۰۵/۰ در نظر گرفته شد.
یافته ها: نتایج مطالعه ما نشان داد که درصد شیوع آللD در گروه های وزنه بردار، کاراته کار و غیر ورزشکاران به ترتیب ۳/۵۸، ۴/۷۳ و ۱/۶۵ می باشد. همچنین مشخص شد که ژنوتیپID در گروههای وزنه بردار نخبه و غیر ورزشکاران و ژنوتیپDD در گروه کاراته کاری نخبه به طور معنی داری شایع تر بود(۰۵/۰> P). در مقایسه بین گروههای کاراته کار و وزنه بردار نیز مشخص شد تفاوت معنی داری در توزیع ژنوتیپ ها وجود دارد (۴۷۱/۷= χ۲، ۰۲۴/۰= P).
بحث و نتیجه گیری: در بررسی ژن ACE I/D، ژنوتیپID در گروه وزنه برداران و ژنوتیپ DD در گروه کاراته کاران شایع ترین بود که احتمالاً این نتیجه برای علاقمندان از منظر استعدادیابی ورزشی جهت انتخاب و شرکت در یکی از این دو رشته یاری دهنده است. |
حمیدرضا زلفی، امیر شکیب، عادل ولیپور،
دوره ۲۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: پیشدیابت یک عامل خطر مهم برای دیابت نوع ۲ بوده و زمینه ساز بیماریهای قلبی عروقی نیز میباشد. لذا تحقیق حاضر با هدف بررسی تغییرات miR-۲۰۴ و گلوکز سرمی متعاقب هشت هفته تمرین HIIT در مردان پیش دیابتی انجام شد.
مواد و روش ها: در یک مطالعه نیمه تجربی پیش آزمون-پس آزمون، ۲۴ مرد میانسال پیشدیابتی (گلوکز خون ناشتایی ۱۲۵-۱۰۰ mg/dl و دامنه سنی ۴۰-۵۰ سال) بصورت تصادفی به دو گروه تمرین و کنترل تخصیص داده شدند. گروه تمرینی هشت هفته تمرینات HIIT را بصورت دایرهای (زانو بلند، پروانه، بورپی، کتل بلاسنچ و اسکات گابلت)، با شدت ۹۰-۸۰% ضربان قلب اجرا کردند (چهار هفته اول: سه جلسه و چهار هفته دوم: چهار جلسه در هفته). نمونههای خونی ۴۸ ساعت قبل و ۴۸ ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی به منظور تحلیل شاخصهای miR-۲۰۴، نیمرخ چربی و گلوکز سرمی از آزمودنیها دریافت شد. دادهها با استفاده از آزمونهای t زوجی و تحلیل کوواریانس در سطح معناداری ۰۵/۰˂P در نرم افزارSPSS نسخه ۲۵ تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: مطالعه نشان داد که هشت هفته تمرین HIIT در مقایسه با گروه کنترل باعث کاهش معنیدار سطوح miR-۲۰۴ (۰۰۱/۰P=)، تریگلیسرید(۰۰۱/۰˂P)، کلسترول (۰۰۱/۰˂P)، LDL (۰۰۱/۰˂P)، گلوکز سرمی (۰۳۱/۰P=) شد. همچنین، متعاقب تمریناتHIIT، افزایش معنیداری در HDL سرمی مشاهده شد (۰۰۱/۰˂P).
بحث و نتیجه گیری: به نظر میرسد miR-۲۰۴ یک نقطه کنترلی مناسب برای گلوکز خون در افراد دیابتی و پیشدیابتی بوده و تمرینات HIIT می تواند باعث بهبود نیمرخهای چربی خون شده و احتمالاً با کاهش میزان بیان miR-۲۰۴، باعث کاهش مقادیر گلوکز سرمی گردد. |
سمیه بهرامی، بهروز عبدلی، علیرضا فارسی، مهین عقدایی،
دوره ۲۴، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: تحقیقات اثربخشی توهم بینایی بزرگ و تمرکز توجه بیرونی را بر یادگیری حرکتی در افراد مبتدی نشان داده است. با این حال، شواهد پژوهشی در مورد اثر ترکیبی این متغیرها وجود ندارد. هدف از این مطالعه بررسی اثر ترکیبی توهم بینایی بزرگ و تمرکز بیرونی بر یادگیری مهارت پرتاب دارت در افراد مبتدی بود.
مواد و روشها: در این مطالعه ۴۰ شرکتکننده مبتدی ۱۸ تا ۴۰ سال به طور داوطلبانه شرکت کرده و به طور تصادفی در ۴ گروه توهم بینایی بزرگ، تمرکز توجه بیرونی، ترکیبی و گروه کنترل قرار گرفتند. تحقیق شامل پیشآزمون، مرحله تمرین، پسآزمون و آزمون یادداری بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل واریانس یکطرفه و تحلیل واریانس اندازههای تکراری و نرمافزار SPSS نسخه ۲۰ تحت سطح معناداری ۰۵/۰ استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس برای اکتساب عملکرد پرتاب دارت نشان داد که هر سه اثر مرحله، گروه و متقابل معنیدار میباشد (۰۵/۰≥ P). دقت عملکرد در همه گروهها از پیشآزمون تا پسآزمون افزایش یافت. در پسآزمون و یادداری دقت عملکرد گروههای آزمایشی نسبت به گروه کنترل بیشتر بود، اما تفاوت معنیداری بین آنها وجود نداشت (۰۵/۰<P).
بحث و نتیجه گیری: استفاده از دستورالعملهای تمرکز بیرونی و دستکاریهایی که فرآیندهای ادراکی موثرتر را تقویت میکند، ممکن است به عملکرد و یادگیری بهینه منجر شود. یافتههای مطالعه حاضر پیشنهاد میکند که ترکیب توهم بینایی بزرگ و تمرکز توجه بیرونی میتواند به طور مستقل یادگیری حرکتی را بهبود بخشد، اما ترکیب این دستکاریها مزایای افزایشی ندارد. |
رها محمدی، لطفعلی بلبلی، محمدجواد پوروقار، رقیه افرونده،
دوره ۲۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: شایعترین عارضه ی عصبی هایپرگلایسمی نوروپاتی است که به تغییراتی در سیستم اعصاب مرکزی منجر می شود. از اینرو، هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر ۶ هفته تمرین هوازی همراه با مصرف مکل کوئرستین بر بیان ژنهای Ampk و Nrf-۱ میتوکندریایی هیپوکامپ رتهای نر دیابتی بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع تجربی بوده که به روش آزمایشگاهی انجام شد. بدین ترتیب تعداد ۳۵ رت نر نژاد ویستار به ۵ گروه (۷= n): کنترل سالم، کنترل دیابت، تمرین دیابت، تمرین دیابت مکمل کوئرستین و مکمل کوئرستین تقسیم شدند. در طول دوره، به گروه های مکمل و دیابتی مکمل بعد از القای دیابت، mg/kg۱۵ کوئرستین در روز تزریق شد. برای گروه های تمرینی ۶ هفته تمرین هوازی با شدت متوسط روی نوار گردان به اجرا درآمد. جهت بررسی بیان ژنهای Ampk و Nrf-۱ میتوکندریایی، ۲۴ ساعت پس از آخرین جلسه تمرین بافت هیپوکامپ جدا شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS ۲۳ و آزمون آماری تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی با سطح معناداری ۰۵/۰ استفاده گردید.
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که پس از ۶ هفته تمرین هوازی میزان بیان ژن AmpkوNrf-۱ میتوکندریایی در گروه دیابت تمرین مکمل نسبت به کنترل دیابت، دیابت تمرین و مکمل کوئرستین افزایش معنادار (۰۵/۰ > P) داشته و تنها برای Ampk در گروه دیابت تمرین نسبت به گروه دیابت کنترل و کوئرستین افزایش معنادار وجود داشت (۰۵/۰ > P).
بحث و نتیجه گیری: به نظر میرسد که ۶ هفته تمرین هوازی همراه با مکمل کوئرستین میتواند بر بیان ژن Ampk و Nrf-۱ میتوکندریایی بافت هیپوکامپ اثر مثبتی داشته و باعث افزایش آن در شرایط بیماری دیابت شود. |
محمد نژادرکابی، سیده ام البنین قاسمیان،
دوره ۲۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: دیابت کنترل نشده اغلب منجر به عوارضی همچون بیماریهای کلیوی میشود. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر چهار هفته تمرین هوازی همراه با مکملدهی بیتروت بر برخی شاخص های آسیب کلیوی موش های صحرایی سالمند مبتلا به دیابت بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی-بنیادی تعداد ۳۲ موش صحرایی دیابتی شده به گروه های (۱) کنترل، (۲) تمرین هوازی، (۳) مصرف مکمل بیتروت، (۴) تمرین هوازی و مصرف مکمل بیتروت تقسیم شدند. همچنین تعداد ۸ سر موش سالم به عنوان گروه کنترل سالم در نظر گرفته شدند. گروه های ۲ و ۴ به مدت چهار هفته با سرعت بیشینه تمرین نمودند و موش های صحرایی گروه های ۳ و ۴ به مدت چهار هفته روزانه ۱۰ mg/kg آب چغندر قرمز (بیتروت) دریافت نمودند. تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی جهت بررسی تفاوت بین و درون گروهی بکار رفتند. داده های تحقیق حاضر با استفاده از نرم افزار SPSS و سطح معنی داری ۰۵/۰ تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد، مقادیر BUN، کراتینین و آلبومین در گروه کنترل دیابتی به طور معنی داری بالاتر از گروه کنترل سالم بود (۰۰۱/۰=P) و مقادیر BUN، کراتینین و آلبومین در گروه تمرین + بیتروت به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل دیابتی بود (۰۵/۰=P). تست BUN، کراتینین و آلبومین دارای ارزش تشخیصی مطلوبی در تشخیص بیماری کلیوی متعاقب مصرف بیتروت و تمرین هوازی در موش های صحرایی مبتلا به دیابت می باشد (۰۵/۰=P).
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین و مکمل بیتروت هر کدام به تنهایی اثر بهبود دهنده شاخص های آسیب کلیوی دارند. |
غلامرضا شهسواری، علیرضا موید کاظمی، نگار نوری یزدان،
دوره ۲۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع ۲ یکی از اصلی ترین دلایل مرگ و میر و درمان آن یکی از اولویت های بالینی می باشد. هدف مطالعه ارزیابی اثر اسانس روغنی مرزه خوزستانی( SKEO) و کارواکرول بر شاخص پراکسیداسیون لیپیدی (MDA) ، ظرفیت تام آنتی اکسیدانی پلاسما (TAC) و همینطور فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی می باشد.
مواد و روش ها: مطالعه از نوع تجربی می باشد. القای دیابت در موش های صحرایی نر ویستار با تزریق mg/kg ۷۰ آلوکسان بصورت داخل صفاقی صورت گرفت. رتها بصورت تصادفی به ۵ گروه ده تایی تقسیم شدند. پس از دوره تیمار (۲۰ روز) شاخص های پراکسیداسیون لیپیدی و هم چنین فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی در همولیزات تمامی گروه ها مورد سنجش قرار گرفت. SKEO با روش GC-Mass آنالیز گردید. آنالیز داده ها با استفاده از SPSS ۲۳ و آزمون های ANOVA یکطرفه و Tukeyانجام شد.
یافته ها: نتایج مطالعه ما نشان داد که میانگین مقادیر گلوتاتیون و TAC گروه های دیابتی تحت تیمار در هر دو دوز در مقایسه با گروه کنترل دیابتی افزایش ومیزانMDA در مقایسه با گروه کنترل دیابتی کاهش یافت (۰۵/۰>P). از طرف دیگر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی در گروه های تحت درمان نسبت به گروه رت های دیابتی افزایش معنا داری را نشان داد (۰۵/۰>P). آنالیز SKEO با روش GC-Mass نشان داد که کارواکرول (درصد) عمده ترین ترکیب این عصاره را تشکیل می دهد.
بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج عمده ترین ترکیب SKEO ، کارواکرول بوده و دارای خواص آنتی اکسیدانی می باشد. گروه های تیمار شده با SKEO و کارواکرول هر دو کاهش معناداری در میزان MDA و افزایش شاخص های دفاع آنتی اکسیدانش نشان دادند. |
ماندانا بیگی بروجنی، آتنا صالحی مرزیجرانی، نسیم بیگی بروجنی، حسن احمدوند، مریم هرمزی،
دوره ۲۵، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: شواهد زیادی مبنی بر اثر ضد سرطانی آنتی اکسیدانها وجود دارد. دی هیدروکسی فنیل اتانول یک آنتیاکسیدان قوی است که دارای چندین فعالیت نظیر کنترل استرس اکسیداتیو، مهار تکثیر سلولی و القای آپوپتوز است. در این مطالعه اثر دی هیدروکسی فنیل اتانول بر میزان مالون دی آلدئید و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی در رده سلولی HCT-۱۱۶ سرطان کولورکتال انسانی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها: در این مطالعه، رده سلولی سرطان کولورکتال انسانی HCT-۱۱۶ به مدت ۲۴ ساعت تحت تیمار با غلظتهای مختلف دی هیدروکسی فنیل اتانول (۱۰۰،۱۵۰،۲۰۰ و ۵۰ میکرومولار) قرار گرفتند سپس میزان مالون دی آلدئید و فعالیت آنزیمهای کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز با روشهای کالریمتریک سنجیده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تیمار با ۳ و ۴ دی هیدروکسی فنیل اتانول منجر به کاهش معنیدار غلظت مالون دی آلدئید و نیز افزایش معنیدار فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان (کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز) در گروههای تیمار در مقایسه با گروه کنترل گردید (P< ۰,۰۵).
بحث و نتیجه گیری: احتمالاً دی هیدروکسی فنیل اتانول با تغییرات ایجادشده در میزان مالون دی آلدئید و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان باعث کاهش استرس اکسیداتیو در رده سلولی HCT-۱۱۶ میشود. |
قاسم رحیمی کلاته شاه محمد، علیرضا متولی زاده کاخکی، مجید دررودی، راحله ژیانی، جمشید مهرزاد،
دوره ۲۵، شماره ۳ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: سرطان مغز یکی از انواع سرطان است که با رشد سلولهای سرطانی در مغز پدیدار می شود. در این مطالعه تجربی ما به بررسی و مقایسه اثر نانوذرات اکسید سریم سنتز شده به روش سبز از گیاه آلوئه ورا به همراه یورولیتین B بر سلولهای سرطانی U۸۷MG پرداختیم.
مواد و روش ها: نانوذرات اکسید سریم به روش سنتز سبز از گیاه آلوئه ورا تولید و توسط تست های کرکترایز نانو پارتیکل سایز و میکروسکوپ FESEM تایید شد. سلول های U۸۷MG از انستیتو پاستور تهران تهیه و پس از پاساژ، به مدت ۷۲ ساعت و کلونیهای سلولی به مدت ۱۵ روز تحت تیمار با نانوذرات اکسید سریم و داروی یورولیتین B قرار گرفتند.
یافته ها: IC۵۰ سلولهای سرطانی در تست MTT برای یورولیتین B و نانوذرات اکسید سریم سنتز شده به روش سبز از گیاه آلوئه ورا به همراه یورولیتین B به ترتیب شامل ۱۷۰ μM و ۱۳۵ μM بود. همچنین نتایج درصد زنده مانی حاصل از تست کلونوژنیک در غلظت ۳۰ μM برای نانوذرات اکسید سریم، یورولیتین B و نانوذرات اکسید سریم به همراه یورولیتینB به ترتیب ۷۸، ۶۱ و ۳۰ درصد و برای غلظت ۶۰μM؛ ۶۰، ۴۲ و ۱۶ درصد بود.
بحث و نتیجه گیری: یورولیتین B نسبت به نانوذرات اکسید سریم سنتز شده به روش سبز از گیاه آلوئه ورا اثر سیتوتوکسیک بالاتری دارد (۱۷۰μM) و درصورت ترکیب با نانوذرات اکسید سریم، این اثر سیتوتوکسیک افزایش بیشتری یافت (۱۳۵μM). همچنین درصد زنده مانی کلونیها در تیمار ۱۵ روز را کاهش داد. |
زهرا اسلامی، یحیی محمدنژاد پناه کندی، مهبانو قادری، عبدالرضا اقبال مغانلو، شهره شریفیان، قیصر بیشمی، سید جواد میرغنی،
دوره ۲۵، شماره ۳ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: استراتژیهای افزایش مصرف انرژی یک رویکرد جذاب برای کاهش ذخیره چربی اضافی و وزن بدن برای بهبود سلامت متابولیک است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین هوازی و آدنوزین بر بیان ژنهای UCP-۱ و MAPK p۳۸ بافت چربی زیرپوستی در رتهای نر تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب می باشد.
مواد و روش ها: در مطالعه تجربی حاضر ۴۰ سر رت بهطور تصادفی در چهار گروه ۱-کنترل سالم، ۲-کنترل پرچرب، ۳- رژیم غذایی پرچرب+ آدنوزین و ۴-رژیم غذایی پرچرب+ تمرین استقامتی+ آدنوزین تقسیم شدند. پس از ۱۳ هفته مصرف رژیم غذایی پرچرب، ۱۲ هفته تمرین استقامتی با شدت متوسط (MIT) اجرا شد. بیان mRNA UCP-۱ و MAPK p۳۸ با استفاده از روش RT-PCR اندازهگیری شد.
یافته ها: در گروه رژیم غذایی پرچرب+تمرین استقامتی+ آدنوزین و گروه رژیم غذایی پرچرب+ آدنوزین افزایش معناداری در میزان UCP-۱ نسبت به گروههای کنترل سالم و کنترل پرچرب مشاهده شد. همچنین بیان MAPK p۳۸ در گروههای رژیم غذایی پرچرب+ تمرین استقامتی+ آدنوزین و رژیم غذایی پرچرب+ آدنوزین کاهش معناداری نسبت به گروه کنترل پرچرب داشت.
بحث و نتیجه گیری: تمرین استقامتی و آدنوزین ممکن است به عنوان فعالکنندههای بیان ژن UCP-۱ عمل کرده و از عوامل لیپولیتیک مؤثر در چاقی به کار گرفته شوند. MAPK p۳۸ میتواند باعث افزایش جذب گلوکز توسط انسولین شود و فسفوریلاسیون اکسیداتیو میتوکندری به دنبال رژیم غذایی سالم و فعالیت هوازی را به دنبال داشته باشد. |