جستجو در مقالات منتشر شده


۱۳ نتیجه برای موحدی

قربان عسگری، حسین موحدیان، بیژن بینا،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۲ )
چکیده

مقدمه : امروزه آزمایش های زیست آزمون در اقدامات کنترل آلودگی آب جایگاه ویژه ای به دارد. لذا با تعیین سمیت پساب و بررسی اثرات آن بر منابع آبی با استفاده ازروش زیست آزمونی می توان میزان ونوع تصفیه لازم برای رسیدن به شرایط مطلوب را برای آبزیان تعیین کرد. در این تحقیق شاخص سمیت فاضلاب تصفیه خانه جنوب اصفهان با استفاده از دافنیا مگنا مطالعه قرار گردیده است. مواد و روشها: در این مطالعه، آزمایش ها با استفاده از نمونه های فاضلاب برداشته شده از چهار محل شامل فاضلاب خام ورودی، قبل و بعد از حوض ته نشینی اولیه و بعد ازحوض ته نشینی ثانویه انجام گردید. دافنیای اولیه برای کشت از محیط زندگی طبیعی آنها به تعداد لازم صید گردید؛ سپس یکی از دافنیاهای صید شده، به تنهایی کشت داده شد. پس از آن نوزادهای دافنیای اولیه برای کشت انبوه استفاده گردید. پس از تهیه رقتهای لازم از نمونه های فاضلاب با انجام آزمایش های لازم غلظت کشنده ۴۸ ساعته، یکای سمیت و بازده واحدهای مختلف و کل تصفیه خانه تعیین گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که LC۵۰-۴۸h برای فاضلاب خام ورودی۳۰ درصد حجمی وبرابر ATU۳۳/۳ بود. به همین ترتیب LC۵۰-۴۸h برای فاضلاب بعداز تصفیه مقدماتی، اولیه و ثانویه ۳۲، ۸۵ و ۵۲ درصدحجمی و براساس یکای سمیت حاد به ترتیب ۱۲۵/۳، ۹۲/۱و۷۶/۱بود. بازده تصفیه مقدماتی در کاهش سمیت ۶% محاسبه گردید. به همین ترتیب بازده تصفیه اولیه، ثانویه وکل تصفیه خانه در کاهش سمیت ۴/۳۸%،۸ % و۵۰ % به دست آمد. نتیجه گیری: اطلاعات حاصل از این تحقیق در مجموع مشخص می سازد که زیست آزمونی برای ارزیابی سمیت فاضلاب و کنترل آلودگی آب لازم است. بنابراین می توان زیست آزمونی را به عنوان یک روش مناسب برای ارزیابی اثر و کارایی فرایندهای مختلف تصفیه و کنترل سمیت به عنوان اطلاعات پایه برای پایش پسابها به کار برد. با توجه به گسترش روز افزون سیستم های تصفیه فاضلاب در ایران، ضروری است که در کشور یک استراتژی مناسب برای پایش پساب در کشور ضروری است و که نتایج این تحقیق و تحقیقات مشابه می تواند راهگشا باشد.
محمد موحدی، تیم پیشاب، جیمی بارت،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۵ )
چکیده

مقدمه: سرطان روده بزرگ چهارمین سرطان شایع از لحاظ میزان وقوع در جهان است. بعضی تفاوت ها بین وقوع سرطان در سه زیر قسمت آناتومیک روده بزرگ از نظر ارتباط با عوامل خطرزا برای سرطان وجود دارد؛ اما اکثر تحقیقات رابطه بین عوامل غذایی به عنوان عوامل خطر و سرطان در زیر قسمتهای آناتومیک روده بزرگ را (روده راست، روده چپ و رکتال) بررسی نکرده اند. بنابراین مطالعه اکولوژیک حاضر رابطه بالقوه بین بعضی عوامل غذایی و وقوع سرطان در این زیر قسمتهای اناتومیک را بررسی می کند. مواد و روش ها: اطلاعات موجود درباره میزان وقوع سرطان روده بزرگ به تفکیک زیر قسمتهای آناتومیک و همچنین سرانه مصرف سالانه بعضی عوامل غذایی مشکوک و الکل در ایجاد این نوع سرطان برای ۳۲ کشور مختلف دنیا طی سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۲ میلادی به دست آمد. رابطه بین الکل و عوامل غذایی و سرطان در زیر قسمتهای آناتومیک روده بزرگ توسط روش آماری رگرسیون خطی مورد آنالیز قرار گرفت. نتیجه گیری: تحقیق و بررسی بروز سرطان در زیر قسمتهای آناتومیک روده بزرگ به طور جداگانه می تواند ما را در شناخت علل این سرطان و در نتیجه راههای پیشگیری از آن کمک نماید. یافته ها: بعد از انجام مدل رگرسیون چند متغیره مشخص گردید که مصرف گوشت رابطه معنی داری با بروز سرطان روده راست در مردان دارد) ۰۲/۰ = p). بر عکس مصرف الکل یک عامل مهم و معنی دار برای بروز سرطان روده چپ در مردان (۰۳/۰= p ) و برای سرطان رکتال در زنان (۰۴/۰ = p) و مردان (۰۱/۰ = p) است.
هدایت نظری، ماندانا ساکی، پریسا سهرابی، محمد جواد طراحی، محمد موحدی، افسانه بدری زاده، خیراله باقری،
دوره ۹، شماره ۳ - ( یافته ۱۳۸۶ )
چکیده

مقدمه: افسردگی اساسی یکی از شایعترین اختلالات روانی در تمام دنیا می باشد. درمان موثر این بیماری موجب حفظ عملکرد بیمار در سطح قابل قبول می گردد. داروهای مختلفی در درمان افسردگی اساسی به کار برده می شود. که هرکدام از این داروها تاثیر درمانی و عوارض جانبی خاص خود را دارد. از آنجا که داروهای SSRI اخیراً برای درمان این اختلال به کار برده می شوند و هنوز مطالعات زیادی در خصوص آنها به عمل نیامده است، بر آن شدیم مطالعه ای در خصوص مقایسه تاثیر درمانی نور تریپتیلین و سیتالوپرام در درمان اختلال افسردگی و مقایسه عوارض جانبی آنها انجام دهیم.

مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور می باشد. نمونه ها شامل ۸۰ بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی (طبق معیارهای DSMIV T-R ) بوده که سابقه قبلی اختلال خلقی یا هر بیماری روانپزشکی شناخته شده قبلی یا سابقه بیماری های جسمی مزمن و سوءمصرف مواد نداشتند. نمونه ها به صورت تصادفی در دو گروه تحت درمان با سیتالوپرام و نورتریپتیلین قرار داده شدند. کلیه نمونه ها در هفته های ۲، ۴، ۶، ۸، ۱۰ و ۱۲ پس از شروع درمان از نظر عوارض دارویی و تاثیر درمانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات پس از جمع آوری از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها: نتایج نشانگر تاثیر داروهای سیتالوپرام و نورتریپتیلین در درمان افسردگی اساسی به یک اندازه بود. همچنین تفاوت معنی داری در میانگین نمرات وجود نداشت.در مقایسه عوارض دارویی نتایج نشان داد که بین بروز عارضه های پرخوابی، خشکی دهان، بی اشتهایی و تهوع تفاوت معنی دار بود. در حالی که بین بروز عوارض دیگر مثل اختلالات جنسی، کم خوابی، سردرد، لرزش ناشی از دارو، سرگیجه، چاقی، اسهال، درد شکم و استفراغ تفاوت معنی داری مشاهده نشد.

بحث و نتیجه‌گیری: با توجه به یافته های فوق و نتایج مطالعات مشابه داروهای سه حلقه ای به اندازه داروهای SSRI در درمان افسردگی اساسی موثرند اما از نظر پروفایل عوارض جانبی با هم متفاوتند لذا با توجه به کم بودن داروها می توان نسبت به تجویز آنها اقدام نمود
افشین نظری، حسین نوروزی، محمد موحدی، مجتبی خاکساریان،
دوره ۹، شماره ۳ - ( یافته ۱۳۸۶ )
چکیده

مقدمه: آفلاتوکسین فرم هیدروکسیله آفلاتوکسین سمی است از قارچ آسپرژیلوس فلاووس که از طریق علوفه و نان کپک زده آلوده به این قارچ وارد بدن گاو یا سایر حیوانات علفخوار می شود و سپس در شیر ترشح می شود و دارای قدرت کارسینوژنیک قوی در کبد و کلیه می باشد. شیر که از پر مصرف ترین مواد غذایی در انسانها می باشد در معرض آلودگی زیادی به آن قرار دارد.

مواد و روش‌ها: ۴۲ نمونه از شیرهای محلی مراکز جمع آوری شیر و ۴۰ نمونه از شیرهای پاستوریزه توزیع شده در شهرستان خرم آباد در سال ۱۳۸۴ در دو فصل تابستان و زمستان، از نظر سم آفلاتوکسین ( AFM۱ ) با روش HPLC و ستونهای ایمنوافینیتی بررسی شدند.

یافته‌ها: ۵ درصد نمونه های محلی در فصل تابستان با محدوده سمی ng/ml ۰۴۶/۰ ۰۱۷/۰ و تمام نمونه های محلی فصل زمستان (۱۰۰ درصد) با محدوده ng/ml ۰۴۱/۰-۰۰۳/۰ آلودگی به سم AFM۱ را نشان دادند. همچنین در نمونه های پاستوریزه، در تابستان، ۵۵ درصد با محدوده سمی ng/ml ۵۳۳/۰-۰۱۷/۰ و تمام نمونه های زمستان با محدوده
ng/ml ۰۵۴/۰-۰۰۵/۰ آلودگی به سم AFM۱ را نشان دادند. ازتمام نمونه ها در ۲ فصل فقط یک نمونه با غلظت ng/ml ۵۳۳/۰ از پاستوریزه ها ی تابستان بیشتر از حد مجاز بود و بقیه نمونه ها کمتر از این حد را نشان دادند. میانگین آلودگی در نمونه های پاستوریزه و محلی در دو فصل تفاوت معنی دار نداشتند.

بحث و نتیجه‌گیری: در نهایت نتایج حاصل از این پژوهش وجود آلودگی به سم AFM۱ را در شیرهای پاستوریزه و محلی شهرستان خرم آباد را مطرح می کند هر چند که لزوم بررسی بیشترتوصیه می شود


محسن محمدی، حسن حسین زادگان، شیرزاد فلاحی، مهدی بیرجندی، مژگان آزادپور، فتح الله موحدی،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( یافته ۱۳۸۸ )
چکیده

مقدمه: شیوع HIV و HCV در کشورهای مختلف با توجه به ریسک فاکتورهای اختصاصی و دیگر فاکتورها متفاوت است. به ویژه زمانی که عفونت همزمان وجود داشته باشد که این خود می تواند تاثیرات خاصی را روی روند عفونت، بقا و نیز میزان شیوع آن ها داشته باشد. هدف از این مطالعه بررسی میزان شیوع این عفونت ها به خصوص عفونت همزمان می باشد.

مواد و روش ها: این مطالعه یک مطالعه توصیفی- مقطعی می باشد که در سال ۱۳۸۶ بر روی مراجعین مشکوک به بیماری های HIV و HCV ‌ انجام گرفت که از نظر وجود آنتی بادی با استفاده از آزمون الایزا مورد بررسی قرار گرفتند و پس از جمع آوری داده ها و وارد کردن آنها در نرم افزار آماری SPSS نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. از آزمون دقیق فیشر و با در نظر گرفتن سطح خطای ۵ ٪ برای تعیین ارتباط بین میزان ابتلا به بیماری ها و جنس استفاده گردید.

یافته ها: دراین مطالعه ۳۰۴ نفر مرد و۱۱۶ نفر زن بودند. نتایج این مطالعه نشان داد که تعداد موارد HIV مثبت ۴۵ نفر ۷/۱۰٪ (۱۰ ٪ مرد، ۷/۰ ٪ زن) و HCV مثبت ۱۱۵ نفر ۸/۲۴٪ (۳/۲۰% مرد و ۵/۴% زن) بودند.میزان ابتلا به عفونت همزمان HCV+/HIV+) ) درکل افراد جامعه مورد مطالعه ۱/۸٪ بودند. که در این میان ۶/۷۵% افرادی که HIV مثبت بودند نیز HCV مثبت بودند.همچنین بین میزان ابتلا به HIV و HCV ارتباط معنی داری مشاهده گردید(۰۰۱/۰ (p< .

بحث و نتیجه گیری : با توجه به بالا بودن میزان ابتلا به HCV در افرادی که HIV مثبت هستند و ارتباط معنا داری که وجود دارد به نظر می رسد افرادی که HIV مثبت هستند بیشترین احتمال و خطر را برای کسب و یا انتقال HCV را داشته و دارند. در ضمن تفاوت قابل ملاحظه ای بین میزان ابتلا به عفونت همزمان در کشور ما با دیگر کشور ها وجود دارد.


علی فرهادی، معصومه موحدی، یزدان موحدی،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: از مسائل مهمی که بیماران قلبی با آن روبرو هستند مشکلات روحی و روانی همچون اضطراب می باشد، که تقریباً ۶۵ درصد بیماران آن را تجربه می کنند و به همین سبب موجب تأخیر در بازگشت به کار، کاهش کیفیت زندگی و افزایش خطر مرگ می شود. هدف از این پژوهش تعیین و مقایسه میانگین اضطراب مبتلایان قبل، بعد و دو ماه بعد از مداخله در دو گروه (کنترل و آزمایش) بود. بحث و نتیجه‌گیری: با توجه به تأثیر درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن بر میزان اضطراب مبتلایان و تداوم اثر آن، به کارگیری این روش در همه‌ سطوح پیشگیری و درمان مبتلایان به بیماریهای جسمی ضروری بنظر می رسد. یافته‌ها: با توجه به یافته ها ملاحظه شد که اضطراب مبتلایان بعد و دو ماه بعد از مداخله کاهش قابل توجهی در مقایسه با قبل از مداخله داشته است و با سطح ۰۱/۰< P در گروه آزمایش تفاوت آماری معنی داری مشاهده گردید. مواد و روش‌ها: این پژوهش، مطالعه ای آزمایشی، دو گروهی و سه مرحله ای است که بر روی ۴۰ مرد مبتلا به بیماری کرونر قلب که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه‌ اضطراب بک بود و به منظور دستیابی به نتایج از نرم افزار۱۹ SPSS و تحلیل کوواریانس استفاده شد. شرکت کنندگان در این پژوهش قبل، بعد و در دوره پیگیری مداخله به کمک پرسشنامه‌ اضطراب بک مورد بررسی قرار گرفتند.
علی فرهادی، یزدان موحدی، معصومه موحدی،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: امید از عوامل بسیار مهم و از عناصر ضروری در بیماران سرطانی است که اثرات زیادی در سازگاری بیماران با شرایط زندگی، به خصوص در زمان درد و محرومیت دارد. امید در افزایش کیفیت زندگی بیمار سهم به سزایی داشته و در مراحل مختلف بیماری تاثیرگذار می باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی مداخلات ارتقاء دهنده امید در بیماران مبتلا به سرطان بود. بحث و نتیجه‌گیری: مداخلات ارتقاء دهنده امید در افزایش امید بیماران می باشد. بنابراین بجاست که به منظور افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان، ارائه خدمات آموزشی و برنامه های ارتقاء دهنده امید با روشهای مناسب مانند یادگیری بر اساس حل مسئله یا مشارکت فعال بیمار در فرایند بحث با برنامه ریزی مدون انجام گیرد. یافته‌ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین نمره های پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت(۰۱/۰< P)، به نحوی که آموزش روان درمانی گروهی امید محور موجب بهبود ابعاد کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در گروه آزمایش شده است. مواد و روش‌ها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی بود که در سال ۱۳۹۰، در بیمارستان شفای اهواز بر روی ۳۰ نفر از بیماران مبتلا به سرطان انجام شد. قبل و بعد از مداخله برای هر دو گروه آزمایش و کنترل پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت تکمیل شد (هر گروه ۱۵ بیمار). مداخلات ارتقاء دهنده امید برای بیماران گروه آزمایش به صورت مباحثه عمیق و چهره به چهره و با روش یادگیری بر اساس حل مسئله انجام شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
پرویز بهرامی، علی فرهادی، یزدان موحدی،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: هدف اصلی مطالعه حاضر توصیف فراوانی علل تشنج در بیماران تشنجی مراجعه کننده به طور سرپایی به درمانگاه مغز و اعصاب شهرستان خرم آباد بود مواد و روش‌ها: این مطالعه در شهرستان خرم آباد انجام شد و پرونده بیماران مراجعه کننده در طی ۱۵ ماه از اول فروردین ۱۳۹۰ تا آخر خرداد ۱۳۹۱ مورد بررسی قرار گرفت. از میان متغیرهایی که بررسی شده شیوع سنی و جنسی تشنج، وجود سابقه خانوادگی، وجود اختلال در سطح کلسیم خون، سدیم خون، قند خون، وجود سابقه عفونت مغزی، وجود سابقه تروما و تومور اهمیت ویژه ای داشت. یافته‌ها: از ۲۲۱ بیمار مورد مطالعه ۵۴% مرد و ۴۶% زن بودند، شایع ترین گروه سنی درگیر، گروه ۱۹-۱۰ سال بودند که ۳۴% موارد را شامل می شد، ۷/۷% بیماران سابقه خانوادگی مثبت داشتند، ۴۵% بیماران اختلال در سطح کلسیم خون داشتند، ۹۰% بیماران اختلال در سطح قند خون داشتند، هیچ بیماری اختلال در سطح سدیم خون نداشت، ۹۰% موارد دارای سابقه عفونت مغزی داشتند، ۷/۷% بیماران سابقه ای از تروما داشتند، ۶/۷۵% بیماران صرع ایدیوپاتیک داشتند، ۴۵% بیماران سابقه تومور داشتند و در ۳۵/۱% موارد علت تشنج در پرونده آنها ذکر نشده بود. بحث و نتیجه‌گیری: گرچه تشنج در بیشتر موارد اختلال خوش خیمی محسوب می شود، ولی فراوانی آن دسته از تشنج ها که نیازمند بررسی، تشخیص و برنامه ریزی درمانی ویژه هستند، آن قدر هست که در هر مورد شرح حال کامل، معاینه دقیق و ارزیابی پاراکلینیک انجام شود، زیرا ارزیابی تشخیصی روی تصمیمات درمانی، مشاوره خانوادگی، نیاز به پیگیری شدن و پیگیری خاص این بیماران تأثیر می گذارد.

علی فرهادی، ضیاء عبیداوی، یزدان موحدی، مهدی رحیمی، عاطفه مبشر،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: سالمندی یک مسئله جهانی است که در آینده ای نزدیک به عنوان یکی از مهم ترین چالش های اجتماعی و رفاهی کشورهای در حال توسعه مطرح خواهد گردید. در این پژوهش حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی در سالمندان ساکن در خانه سالمندان و همراه خانواده مقایسه شد. بحث و نتیجه‌گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، افزایش سطح حمایت های اجتماعی به ویژه حمایت خانوداگی و مقابله با عوامل استرس زا، باعث افزایش سطح رضایت مندی سالمندان از زندگی می شود. یافته‌ها: نتایج این پژوهش، حاکی از وجود رابطه معناداری (با ضریب همبستگی۷۴۶/۰)، بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی در سالمندان بود. استرس نیز رابطه معنادار و معکوسی (با ضریب همبستگی۳۸۳/۰-) با رضایت از زندگی در سالمندان داشت (۰۱/۰< P). نتایج همچنین نشان داد که بین شاخص های رضایت از زندگی، استرس و حمایت اجتماعی در میان سالمندان با خانواده و سالمندان ساکن در خانه سالمندان تفاوت معناداری وجود دارد(۰۱/۰< P).  مواد و روش‌ها: این مطالعه اپیدمیولوژیک - تحلیلی بر روی نمونه ای ۱۲۰ نفری از سالمندان زن و مرد ساکن شهر خرم آباد شامل ۶۰ نفر سالمند با خانواده و ۶۰ نفر سالمند دور از خانواده (زندگی در خانه سالمندان) که به روش تصادفی نظامدار و خوشه ای انتخاب شده بودند، انجام شد. برای سنجش رضایت از زندگی سالمندان، از پرسشنامه رضایت از زندگی نوگارتن و هوایرست (با پایایی ۸۹/۰) و برای سنجش حمایت و استرس از مقیاس حمایت و استرس اجتماعی دوک (با پایایی۷۸/۰) استفاده شد. داده های حاصل با استفاده از همبستگی پیرسون و یو من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تمامی تحلیل ها در نرم افزار SPSS انجام شد.


معصومه موحدی، محمد عبادی راد، کلثوم کریمی نژاد، سیده فایزه مروج،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: تحقیقات دو دهه اخیر بیانگر اهمیت و توجه خاص کشورهای مختلف به مسئله تعلل بوده است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و مدیریت-رفتار بر تعلل ورزی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی لرستان صورت گرفته است.
مواد و روش­ ها: در این پژوهش روش آزمایشی به کار رفته است که در آن از طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه‌های آزمایش و گواه استفاده شده است. از میان دانشجویان دختر و پسر در سال تحصیلی ۹۴-۹۳، ۳۹۳ نفر به‌عنوان نمونه آماری پژوهش به‌صورت در دسترس انتخاب شدند. برای انتخاب دانشجویان گروه‌های پژوهشی، ابتدا پرسشنامه تعلل تاکمن برای نمونه‌ای به حجم ۳۹۳ نفر از دانشجویان اجرا شد و از این میان، تعداد ۷۶ نفر از دانشجویان با توجه به نمرات کسب شده در پرسشنامه تعلل تاکمن به‌عنوان دانشجویان دارای تعلل شناسایی و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند.
  یافته ­ها: یافته‌های این پژوهش نشان داد که میزان شیوع تعلل در کل دانشجویان ۳۳/۱۹ درصد بود. ۴۱/۲۹ درصد از پسران جامعه مورد بررسی، تعللی بودند در حالی که این میزان در دختران ۹۶/۱۴ درصد بود. همچنین نتایج حاکی از تأثیر گذاری دو روش درمان شناختی - رفتاری و مدیریت رفتار بر کاهش تعلل بود. علاوه بر این تفاوت معناداری بین جنسیت و نوع درمان در این پژوهش مشاهده شد.
بحث و نتیجه­ گیری: با توجه به نتایج حاصله از این پژوهش، به نظر می‌رسد که تعلل از سازه‌های شناختی تأثیرپذیر است و با توجه به همین مسئله، این دو روش درمانی با تأکید بر سازه‌های شناختی توانستند میزان تعلل را در گروه آزمایش کاهش دهند. همچنین تفاوت روش‌های درمانی در بین دختران و پسران، نشان از تفاوت سازه‌های شناختی متناسب با جنسیت است که به نظر می‌رسد بی‌ارتباط با نقش‌های جنسیتی نباشد.

معصومه موحدی، شهرام محمد خانی، جعفر حسنی، مریم مقدسین،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده

 مقدمه: بر اساس آمارهای جهانی، سرطان سینه شایع ترین سرطان تشخیص داده شده در زنان سراسر جهان محسوب می شود. یکی از پیامدهای بارز ابتلا به سرطان سینه؛ مشکلات روانشناختی مانند استرس در مبتلایان است که به کاهش کیفیت زندگی منجر می شود. با توجه به این نکته مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط استرس ادراک شده با کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شده است.
مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان سینه بودند که به بیمارستان شهید رحیمی خرم آباد (بخش سرطان) مراجعه کرده بودند. ۳۰۰ نفر از بیماران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه استرس ادراک شده DASS و کیفیت زندگی بیماران سرطانی (آرنسون، احمد زایی، برگمن، بولینگر، فیلبرتی، فلچنر و دیگران،)۱۹۹۳ ) استفاده شد. دادها با استفاده از تحلیل همبستگی، تحلیل رگرسیون و با توجه به سطح اطمینان ۹۵% و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: : نتایج نشان داد بین استرس ادراک شده و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه رابطه معنادار و منفی وجود دارد.
بحث و نتیجه گیری: نشان می­دهد در سطح اطمینان ۹۹% بین استرس ادراک شده با کیفیت زندگی در تمامی  زیر مولفه های آن  رابطه   منفی و  معنی‌داری وجود دارد؛ و فرضیه فوق تائید می‌گردد.
واژه های کلیدی: استرس ادراک شده، کیفیت زندگی، سرطان

معصومه موحدی، شهرام محمد خانی، جعفر حسنی، مریم مقدسین،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: سرطان یکی از بیماری­ های مخرب و معمولاً پیش‌رونده است که فشار زیادی را بر بیمار، خانواده او و جامعه تحمیل می‌کند. از این ‌رو، شناخت عواملی که در بهزیستی روان‌شناختی این بیماران مؤثر هستند در کمک به کاهش تنشی که این بیماران تجربه می­ کنند بسیار مهم و تأثیرگذار است. این مطالعه با هدف تعیین رابطه راهبردهای مقابله‌ای با بهزیستی روان‌شناختی زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شد.
مواد و روش ­ها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان سینه بودند که به بیمارستان شهید رحیمی شهر خرم­آباد (بخش سرطان) مراجعه کرده بودند. ۳۰۰ نفر از بیماران با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه‌گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های راهبردهای مقابله‌ای لازاروس و بهزیستی روان‌شناختی ریف استفاده شد. داده ها با روش تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون و با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۴ در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه ‌و تحلیل شدند.
یافته­ ها: نتایج نشان داد بین راهبردهای مقابله‌ای با بهزیستی روان‌شناختی زنان مبتلا به سرطان سینه رابطه وجود دارد. اما بین راهبرد مقابله هیجان مدار و بهزیستی روان‌شناختی بیماران مبتلا به سرطان رابطه معنی‌دار وجود نداشت.
بحث و نتیجه­ گیری: از یافته­ های پژوهش چنین استنباط می­شود که بین راهبردهای مقابله ای و بهزیستی روانشناختی رابطه وجود دارد. نوع راهبرد مقابله‌ای مورد استفاده در شرایط استرس‌زا، بهزیستی روان‌شناختی بیماری سرطان سینه را تحت تأثیر قرار می­دهد. با توجه به این نتایج طراحی برنامه ­های درمانی و آموزشی در زمینه شناسایی و به ‌کارگیری راهبردهای مقابله ­ای سازگارانه می‌تواند در افزایش بهزیستی روان‌شناختی این بیماران مفید باشد.


منیره منفردی، محسن قیاسی، منیره موحدی، پروین تراب زاده،
دوره ۲۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: فنوباربیتال از داروهای آرامبخش و جزء دسته‌ی باربیتورات می‌باشد. باربیتورات‌ها با اثر برروی نورون‌ها تحریک‌پذیری آن‌ها را کاهش می‌دهد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثرات ناهنجاری‌زایی فنوباربیتال، بر روی جنین‌های موش ماده بالغ BALB/c انجام پذیرفت.
مواد و روش ­ها: در این بررسی ۶۰ سر موش ماده بالغ BALB/c با وزن تقریبی ۲۴ تا ۲۶ گرم در شش گروه کنترل، شاهد و تحت درمان طبقه بندی شدند. برای انجام بررسی از آمپول فنوباربیتال استفاده شد و دوز کشنده (LD۵۰) در شرایط درون تنی معادل ml/kg.bw ۸۴/۳ محاسبه گردید. تزریق درون صفاقی در روزهای ۳، ۴، ۵ و ۶ بارداری انجام گردید، روز ۷ بارداری (پس از آخرین تزریق) موش‌ها پس از توزین، تشریح شدند؛ رحم و تخمدان آن‌ها با سرم فیزیولوژی استریل شست­و­شو داده شد و ارزیابی ماکروسکوپی و میکروسکوپی بر روی نمونه‌ها انجام گردید. نتایج بدست آمده با استفاده از نرم افزارSPSS  و با آزمون ANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ­ها: نتایج نشان داد فنوباربیتال موجب سین‌داکتیلی، اگزوهپاتیک، اگزانسفال، اسپینابیفیدا، عدم تشکیل اندام حرکتی، عدم تقارن در جهت‌یابی اندام حرکتی، بزرگ شدن کبد، کاهش وزن، کاهش اندازه فرق سری-نشیمنگاهی، خونریزی‌های زیر پوست، بدن C شکل و فتق نافی می‌شود. علاوه براین کاهش معنادار وزن جنین و جفت و قطر جفت و CR گزارش گردید(۰۵/۰< P).
بحث و نتیجه­ گیری: بررسی حاضر نشان داد که احتمالا داروی فنوباربیتال بر روی جنین در مرحله اندام‌زایی تاثیر منفی گذاشته و سبب سقط، ناهنجاری‌زایی و عدم باروری می‌گردد، لذا باید از مصرف این دارو در دوران بارداری اجتناب جدی کرد.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به یافته می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Yafteh

Designed & Developed by : Yektaweb