جستجو در مقالات منتشر شده


۱۳ نتیجه برای چاقی

فرشاد امیرخیزی، فریدون سیاسی، سارا مینایی، محمود جلالی، احمدرضا درستی مطلق، مریم چمری،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۸۷ )
چکیده

مقدمه: فشار خون بالا یکی از عوامل خطرساز در بروز بیماریهای قلبی- عروقی است. از طرفی، نمایه های تن سنجی مانند نمایه توده بدن ( BMI )، محیط دور کمر و نسبت دور کمر به دور باسن ( WHR ) بطور مستقل باعث تغییرات فشار خون می شوند. هدف از مطالعه حاضر بررسی وضعیت فشار خون در زنان روستایی استان کرمان و تعیین ارتباط آن با نمایه های تن سنجی بود.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه مقطعی ۳۷۰ نفر از زنان سنین باروری (۴۵-۲۰ سال) ساکن روستاهای استان کرمان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. اطلاعات عمومی افراد مورد بررسی با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه مستقیم جمع آوری شد. اندازه های تن سنجی شامل قد، وزن، محیط دور کمر و دور باسن اندازه گیری و نمایه توده بدن ( BMI ) و نسبت دورکمر به دور باسن ( WHR ) برای هر یک از افراد مورد بررسی محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمونهای آماری آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) ، آزمون t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد.

یافته‌ه ا: ۹/۱۵ درصد و ۸/۲۲ درصد زنان مورد بررسی به ترتیب مبتلا به چاقی و چاقی شکمی (۸/۰< WHR ) بودند. همچنین، ۳/۱۴ درصد از زنان، مبتلا به پرفشاری خون بودند. فشار خون زنان با افزایش وزن، BMI ، WHR ، محیط دور کمر و تعداد بارداریها بطور معنی داری افزایش یافته بود. علاوه بر این، بین BMI با فشارخون سیستولی ( SBP ) و فشار خون دیاستولی ( DBP ) همبستگی مثبت معنی داری وجود داشت ( به ترتیب ۰۰۰۱/۰> p ، ۳۲/۰= r و۰۰۲/۰> p ، ۲۶/۰= r ). همچنین، WHR با SBP (۰۰۳/۰> p ، ۲۲/۰= r ) و DBP (۰۰۲/۰> p ، ۲۴/۰= r ) همبستگی مثبت معنی دار داشت. محیط دور کمر نیز با DBP همبستگی مثبت معنی دار داشت (۰۵/۰> p ، ۱۸/۰= r ).

بحث و نتیجه‌گیری: بین نمایه های تن سنجی با تغییرات فشار خون در زنان سنین باروری ارتباط مستقیم معنی دار وجود دارد. بطور کلی کنترل وزن و حفظ تناسب اندام در پیشگیری از ابتلای زنان به پرفشاری خون مفید خواهد بود.


ابراهیم فلاحی، الهام خزائلی، فرزاد ابراهیم زاده،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۸۸ )
چکیده

چاقی یکی از مهمترین مشکلات تغذیه ای دنیاست. رژیمهای کم کالری مناسب بهترین راه برای کاهش وزن محسوب می شود. هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر دو نوع رژیم غذایی محدودیت انرژی در کاهش وزن بود مواد و روش ها: ۷۶زن ۵۵-۲۲ ساله سالم به طور تصادفی در دو گروه : ۳۷ نفردریافت کننده رژیم استاندارد (۵۵% کربوهیدرات، ۱۵% پروتئین، ۳۰% چربی) و ۳۹ نفر دریافت کننده رژیم پرپروتئین- کم چربی (۵۵% کربوهیدرات، ۲۵% پروتئین و ۲۰% چربی) به مدت ۳ ماه مورد مطالعه قرار گرفتند. میزان محدودیت کالری در هر دو گروه ۱۰۰۰ کالری کمتر از نیاز روزانه بود. در پایان هر ماه بیماران ویزیت گردیده و انرژی رژیم غذایی تعدیل می گردید. متغیرهای نمایه توده بدنی، دور کمر، دور باسن و وزن در ابتدا و انتهای مطالعه محاسبه و اندازه گیری شد. یافته ها: مقدار BMI در گروه استاندارد و پرپروتئین به ترتیب :۹۶/۰±۴۳/۴ و ۷۶/۰±۱۵/۴ کیلوگرم بر متر مربع کاهش داشت. میزان کاهش وزن در گروه استاندارد ۰۴/۲ ۸۹/۱۰ و در گروه پرپروتئین ۷۳/۱ ۴۸/۱۰ بود. نسبت دور کمر به باسن در دو گروه استاندارد و پرپروتئین به ترتیب ۰۱۴/۰±۰۲۰/۰ و ۰۱۴/۰±۰۱۸/۰ کاهش داشت. این تفاوتها بین دو گروه معنی دار نبود. بحث و نتیجه گیری: هر دو نوع رژیم غذایی در کاهش نمایه توده بدنی، وزن، دور کمر، دور باسن و نسبت دور کمر به باسن موثر بودند. بنابراین می توان از رژیم پرپروتئین –کم چربی نیز بعنوان جایگزین رژیم استاندارد استفاده نمود.
دکتر عباس صارمی، محمد پرستش،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده

التهاب سیستمیک با کاهش کارکرد ریوی در افراد چاق همراه است. اینکه تمرین هوازی در افراد چاق با بهبود التهاب سیستمیک و کارکرد ریوی همراه است روشن نمی‌باشد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر ۱۲ هفته تمرین هوازی بر سطح سرمی پروتئین واکنشگر C و عملکرد ریوی در افراد چاق بود. بحث و نتیجه گیری: تمرین هوازی منجر به بهبود شاخص‌های چاقی و عملکرد ریوی در مردان چاق می‌شود و این بهبودی با سطوح کاهش یافته پروتئین واکنشگر C همراه است یافته ها: در سطح پایه افراد چاق نسبت به افراد با وزن طبیعی دارای سطوح بالاتر پروتئین واکنشگر C و کارکرد ریوی ضعیف تر بودند (۰۵/۰p<). بعد از ۱۲ هفته تمرین هوازی وزن بدن، دور کمر، چربی احشایی، کل چربی شکمی و پروتئین واکنشگر C کاهش یافت (۰۵/۰ p <). در مقابل، شاخص‌های عملکرد ریوی متعاقب برنامه تمرین هوازی بهبود یافت (۰۵/۰ p <). مواد و روش ها: بیست و سه مرد چاق (سن: ۹/۳±۱۹/۴۶ سال، نمایه توده بدنی: ۸۷/۰±۶۴/۳۱ کیلوگرم بر متر مربع) به طور تصادفی به گروه‌های تمرین هوازی (۱۲ نفر) و کنترل (۱۱ نفر) تقسیم شدند. همچنین یک گروه کنترل با وزن طبیعی (۹ نفر) برای مقایسه در سطح پایه فراخوانده شد (سن: ۱/۴±۳۶/۴۵ سال، نمایه توده بدنی: ۴۵/۰±۶۳/۲۴ کیلوگرم بر متر مربع). برنامه تمرین هوازی سه جلسه در هفته به مدت ۱۲ هفته بود. ترکیب بدنی (سی تی اسکن)، شاخص‌ التهابی و کارکرد ریوی قبل و بعد از مداخله اندازه‌گیری شد.
مرضیه اکبرزاده، فرشته مرادی، دکتر محمدحسین دباغ منش، دکتر پیمان جعفری، دکتر محمدابراهیم پارسانژاد،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده

بیماری تخمدان پلی کیستیک یکی از شایع ترین اختلالات غدد داخلی در بین بیماران قبل از یائسگی است که شیوع بین المللی آن ۴ تا ۱۲ درصد است. ترکیبی از عدم تخمک گذاری مزمن، تخمدان پلی کیستیک، نازایی، اختلال قاعدگی، هیرسوتیسم، هایپرآندروژنیسم و چاقی ممکن است از ویژگی های آن باشد. این بیماری جنبه ژنتیکی دارد و در مطالعات مختلف اختلالات مشابهی در فامیل درجه اول آنها دیده شده است . مواد و روش ها: مطالعه یک پژوهش مورد-شاهدی است که در سال ۸۷ بر روی ۱۰۷ نفر از وابستگان درجه یک افراد مبتلا به این سندرم و ۱۰۷ نفر به عنوان گروه کنترل باروش نمونه گیری تصادفی ساده مبتنی بر هدف انجام گرفته است. پس از شناسایی مبتلایان سندرم تخمدان پلی کیستیک وابستگان درجه اول آنها ( پدر،مادر،خواهر و برادران) مورد مصاحبه قرارگرفته ، شاخص توده بدنی و شاخص دور کمر به باسن افراد در هر دو نمونه خون جهت بررسی سطح سرمی تحمل گلوکز گرفته شد. بحث و نتیجه گیری: وابستگان درجه یک زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک در معرض خطر ابتلاء به افزایش چاقی و چاقی مرکزی و اختلال تحمل گلوکز می باشند یافته ها: گروه آزمایش از نظر ابتلا به چاقی (۳۰≤BMI) و چاقی مرکزی ، میزان اختلال تحمل به گلوکز (IGT) و دیابت با توجه به معیارهای سازمان بهداشت جهانی در گروه ازمایش بالاتر از افراد مشابه در گروه کنترل بود و این تفاوت از نظر آماری معنی دارنبود . میانگین قند خون ناشتا(FBS) درپدر،مادر، برادر و خواهران گروه آزمایش به طور معنی داری بالاتر بود (۰۰۱/۰=p) .با توجه به ازمون کای اسکور ارتباط معنی داری بین چاقی ( ۲kg/m ۳۰BMI≥) ، چاقی مرکزی با عدم تحمل به گلوکز ودیابت تیپ۲ در دو گروه آزمایش وکنترل وجود داشت.


مسعود کیمیاگر، گلبن سهراب، مهوش همت، بنفشه گلستان،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: بیماریهای قلبی و عروقی از مهمترین عوامل مرگ و میر و از عمده ترین مشکلات بهداشتی در کشورهای پیشرفته و در حال پیشرفت از جمله کشور ما ایران می باشند. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین چاقی و سطح چربی‌های سرم در مردان بالغ ۳۴-۱۸ ساله منطقه ۶ تهران و مقایسه شاخص‌های تعیین کننده چاقی در جمعیت مورد مطالعه انجام شد. بحث و نتیجه‌گیری: BMI احتمالا می‌تواند به عنوان یک عامل پیش بینی کننده بیماریهای قلبی و عروقی در جامعه ایرانی به کار رود. برای رسیدن به نتیجه قطعی تر در مورد WC و WHR باید مطاله‌ای با حجم نمونه بالاتر انجام گیرد. یافته‌ها: در جامعه مورد بررسی ۸/۲۴% افراد مبتلا به هیپرکلسترومی، ۸/۲۹% مبتلا به هیپرتری‌گلیسریدمی، ۸/۶۳ % دارای LDL بالاتر از mg/dL ۱۳۰و ۷/۷۸% دارای HDL کمتر از mg/dL۰ ۴ بودند. BMI افراد مورد بررسی با مقادیر کلسترول تام، تری گلیسرید و LDL سرم همبستگی مثبت و معنی داری داشت. مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر بر روی ۱۴۱ مرد ۳۴-۱۸ ساله، با استفاده از لیست مدارس منطقه ۶ تهران به عنوان سرخوشه و انتخاب نمونه ها از ساکنین اطراف این مدارس انجام گردید. سپس با مراجعه به منزل آنها ارزیابی های لازم (پرسشنامه ای، تن سنجی) انجام و تاریخ جمع آوری نمونه های خون تعیین گردید. نمونه های خون بین ساعت ۸ تا ۳۰/۸ صبح با گرفتن ۵ سی سی خون ( پس از ۱۲ ساعت ناشتا بودن) انجام گرفت. پردازش آماری داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون مجذورکای و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد.
مرتضی سعدی نژاد، اعظم محسن زاده،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: چاقی خود زمینه ساز بیماری‌های قلبی عروقی است. هدف از انجام این مطالعه بررسی وضعیت سرمی C‏RP به عنوان عامل التهابی پیشگویی کننده و سطح سرمی لیپیدهای خون دراطفال مبتلا به چاقی مرضی و اضافه وزن در مقایسه با اطفال نرمال می باشد. بحث و نتیجه‌گیری: بین ابتلا به چاقی ویا اضافه وزن در اطفال ۸ تا ۱۰ سال با CRP مثبت ارتباط معنی‌دار وجود دارد. یافته‌ها: در رابطه با عامل اصلی مورد بررسی در این پژوهش یعنی CRP،پس از تحلیل‌های به عمل آمده مشخص گردید که بین وضعیت سرمی CRPدر دو گروه اختلاف معنی‌دار وجود دارد به طوری که ۳۱ % اطفال گروه بیمار که شامل کودکان مبتلا به چاقی و یا اضافه وزن بود دارای CRPمثبت بودند در حالی که این درصد در گروه کنترل صفر بود(۰۰۱/۰. (P<از بین چربی‌های خون، تنها بین متوسط مقادیر کلسترول در گروه CRPمثبت و CRP منفی اختلاف معنی‌دار وجود داشت به طوری که متوسط سطح سرمی کلسترول در گروه CRP مثبت ( mg/dl۹/۲۰۱ )از متوسط سطح سرمی کلسترول در گروه کنترل(mg/dl ۱/۱۸۳) بیشتر بود(۱/۲- = , T ۰۴/.=P ). مواد و روش‌ها: در این مطالعه که به صورت مقطعی-تحلیلی انجام گردید، یک گروه ۸۰ نفری از اطفال ۸ تا ۱۰ سال که چاق تشخیص داده شدند به عنوان گروه مورد در نظر گرفته شد و در مقابل گروه ۸۰ نفری از اطفال در همان گروه سنی به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. سطح سرمی لیپیدهای خون اعم از LDL_C وHDL_C,TG,Cholestrol و وضعیت سرمی C‏RP به صورت کیفی در حالت ناشتا در هر دو گروه سنجش گردید. در نهایت اطلاعات به دست آمده بااستفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های مجذور کای T و فیشر تحلیل گردیدند.
سمیه صبوری، محمد جواد حسین زاده، مصطفی حسینی، اسماعیل یوسفی راد،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: مطالعات نشان داده اند که غلظت ۲۵- هیدروکسی ویتامین D سرمی که بیانگر وضعیت ویتامین D بدن می باشد، ارتباط معکوسی با وضعیت چاقی داشته و خطر ابتلا به چاقی در افراد با سطوح بالای ۲۵- هیدروکسی ویتامین D کمتر است. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین سطح سرمی ۲۵- هیدروکسی ویتامین D با شاخص های تن سنجی، گلوکز ، اجزای لیپیدی ، انسولین سرمی و شاخص مقاومت انسولینی در زنان مبتلا به چاقی می باشد. بحث و نتیجه‌گیری: هیچ ارتباط معنی داری بین سطح سرمی ۲۵- هیدروکسی ویتامین D با شاخص های تن سنجی (به استثنای وزن بدن)، گلوکز ، اجزای لیپیدی ، انسولین سرمی و شاخص مقاومت انسولینی در زنان چاق مورد مطالعه دیده نشد. یافته‌ها: میانگین سطح سرمی ۲۵- هیدروکسی ویتامین D ، انسولین و همچنین مقاومت انسولینی بر اساس شاخص HOMA-IR در دو گروه چاق و کنترل بترتیب برابر با ۶۶/۱۶ ± ۰۵/۲۸ در مقابل ۰۸/۱۴ ± ۷۲/۲۵ ) ۴۸/۰ (p= ، ۵۳/۷ ± ۹۷/۲۵ در مقابل ۳۲/۹ ± ۹۳/۲۵) ۹۸/۰ (p= و ۶/۲ ± ۳۹/۶ در مقابل ۵/۲ ± ۸۳/۵ ) ۳۰/۰ (p= بود. از بین شاخص‌های تن سنجی ، ۲۵- هیدروکسی ویتامین D تنها ارتباط معنی داری را با وزن افراد در گروه چاق داشت (۳۲۶/۰ , r= ۰۳۳/۰ p=) هیچ ارتباط معنی داری بین سطح سرمی ۲۵- هیدروکسی ویتامین D با قند خون، اجزای لیپیدی، سطح انسولین سرمی و شاخص HOMA-IR در زنان چاق دیده نشد. مواد و روش‌ها: این مطالعه بر روی ۴۳ زن ۵۰- ۲۰ سال مبتلا به چاقی و ۴۳ زن سالم دارای وزن طبیعی صورت گرفت که از نظر سن و فعالیت بدنی با یکدیگر جور شده بودند. از تمامی شرکت کنندگان سه روز یادآمد غذایی ۲۴ ساعته گرفته شد و اخذ نمونه خون به منظور اندازه‌گیری قند خون ، ۲۵- هیدروکسی ویتامین D، اجزای لیپیدی و انسولین سرمی به عمل آمد.
سعیده خرم آبادی، نسیم سعیدی فرد، فرزاد ابراهیم زاده، ابراهیم فلاحی،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: چاقی و اضافه وزن با فاکتورهای بیولوژیکی، عوامل فردی، اجتماعی، اقتصادی و فاکتورهای مختلف فرهنگی و رفتارهای تغذیه‌ای در ارتباط است. شناخت این عوامل می­ تواند راهنمایی در جهت مداخلات مرتبط با پیشگیری و کنترل چاقی در کودکان و نوجوانان باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل تعیین­ کننده اضافه وزن و چاقی در دانش ­آموزان شهر خرم ­آباد انجام شد.

مواد و روش­ ها: در این مطالعه مقطعی،۳۳۸۷ دانش ­آموز ۶ تا ۱۹ ساله با روش نمونه ­گیری تلفیقی طبقه­ ای و خوشه ­ای چند مرحله ­ای انتخاب شدند. قد و وزن دانش­ آموزان اندازه­گیری شد. همچنین شاخص توده بدنی (BMI) محاسبه گردید. جهت تعیین شیوع، از شاخص BMI استفاده شد و صدک بالای ۹۵، به‌عنوان «چاق» و بین ۸۵ تا ۹۵، به‌عنوان «دارای اضافه وزن» در نظر گرفته شدند.

یافته­ ها: ارتباط اضافه وزن و چاقی در دانش­ آموزان با نوع مدرسه، بعد خانوار، تحصیلات والدین و درآمد خانواده بسیار معنادار بود (۰۰۱/۰>P). چاقی و اضافه وزن در مدارس غیرانتفاعی و در خانواده ­های با درآمد بیشتر، شیوع بیشتری داشت. در دانش ­آموزانی که والدین آن­ها تحصیلات بالاتر داشتند، شیوع اضافه وزن و چاقی بیشتر بود. بین اضافه وزن و چاقی با وضعیت بلوغ ارتباط معناداری دیده نشد.

بحث و نتیجه­ گیری: اضافه وزن و چاقی در دانش آموزان مورد بررسی با برخی عوامل فردی و بیرونی ارتباط معناداری داشت. از این عوامل می‌توان به جنسیت، رتبه تولد، بعد خانوار و میزان تحصیلات والدین اشاره کرد.


زهرا زارع دمیرچی، جبار بشیری، محمد نریمانی راد، حمداله هادی،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: چاقی بزرگ­ترین چالش بهداشت عمومی در قرن حاضر است و بخش سلامت اکثر کشورهای دنیا درگیر مسائل و عوارض ناشی از بروز فزاینده چاقی و شناخت سازوکارهای درگیر هستند. از این رو هدف از انجام این تحقیق تعیین تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی و مکمل‌سازی روغن زیتون بر مقدار IL-۱ و NLRP۳ در موش‌های صحرایی نر چاق بود.
مواد و روش­ ها: در تحقیقی تجربی، ۲۴ سر موش صحرایی نر دو ماهه به مدت ۸ هفته با غذای پرچرب تغذیه شدند تا به میانگین وزنی ۳۰±۳۲۰ رسیدند. سپس به صورت تصادفی به چهار گروه ۶ تایی (گروه کنترل، گروه تمرین استقامتی، گروه مکمل‌سازی روغن زیتون و گروه تمرین استقامتی همراه با مکمل‌سازی روغن زیتون) تقسیم شدند. مکمل‌گیری روغن زیتون و تمرین استقامتی به مدت هشت هفته (با شدت ۸۰% اکسیژن مصرفی بیشینه) انجام شد. مقدار ßIL-۱ و NLRP۳ با استفاده از روش الایزا بررسی گردید. تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه در سطح معنی­داری p< ۰,۰۵ انجام شد.
یافته ­ها: نتایج نشان داد تمرین استقامتی، مصرف روغن زیتون و اثر توأم تمرین استقامتی و مصرف روغن زیتون باعت کاهش IL-۱ß شدند و مقدار اثر گروه تمرین و گروه تمرین همراه با مصرف روغن زیتون بهتر از مصرف روغن زیتون بود (P<۰,۰۵). به علاوه فقط در گروه ترکیبی تمرین و روغن زیتون NLRP۳ کاهش یافت (P<۰,۰۵) و مصرف مکمل روغن زیتون و تمرین به تنهایی اثری بر کاهش NLRP۳ نداشتند.
بحث و نتیجه­ گیری: تمرین توأم با مصرف روغن زیتون می‌تواند در کاهش التهاب افراد چاق مفید باشند، ولی به دلیل کمبود شواهد و محدودیت‌های تحقیق هم­چنان نیاز به تحقیقات بیشتر است.

محمد مهدی مدنی، بهرام عابدی،
دوره ۲۳، شماره ۰ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: چاقی با یک التهاب مزمن همراه است که در بروز اختلالات متابولیک یا مقاومت انسولینی نقش اساسی دارد. هدف این تحقیق، بررسی تأثیر ۸ هفته تمرین هوازی به همراه مکمل کورکومین بر عوامل پیش التهابی در مردان چاق بود.
مواد و روش ­ها: ۲۰ مرد چاق در محدوده سنی ۳۰ تا ۴۰ سال به صورت هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه مساوی تجربی (مکمل) و کنترل (دارونما) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته در یک برنامه تمرینات هوازی با شدت متوسط (۷۰-۶۰ درصد حداکثر ضربان قلب)، سه جلسه در هفته و هر جلسه حدود ۶۰ دقیقه شرکت کردند. همزمان روزانه ۵۰۰ میلی گرم کورکومین به صورت کپسول و گروه دارونما مصرف کردند. گروه کنترل نیز، دارونما (آرد برنج) مصرف کردند. قبل و پس از مداخله تمرین و مکمل گیری، از کلیه آزمودنی ها در شرایط ۱۰ ساعت ناشتایی خونگیری به عمل آمد. شاخص های التهابی شامل TNFα، IL-۱β و BDNF به روش الایزا مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد (۰۵/۰>P).
یافته ­ها: نتایج نشان داد هشت هفته تمرینات هوازی همراه با مکمل گیری کورکومین علاوه بر بهبود ترکیب بدنی، باعث کاهش معنادار در مقادیر TNFα (۰۰۰۱/۰=P) و IL-۱β (۰۰۰۱/۰=P) و نیز افزایش معنادار در مقادیر BDNF (۰۰۰۱/۰=P) در مردان چاق می شود.
بحث و نتیجه ­گیری: یافته های این مطالعه نشان می دهد مکمل­گیری کورکومین همراه با انجام تمرینات هوازی با شدت متوسط می تواند منجر به بهبود شرایط التهابی در مردان چاق گردد.

زهرا اسلامی، یحیی محمدنژاد پناه کندی، مهبانو قادری، عبدالرضا اقبال مغانلو، شهره شریفیان، قیصر بیشمی، سید جواد میرغنی،
دوره ۲۵، شماره ۳ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: استراتژی­های افزایش مصرف انرژی یک رویکرد جذاب برای کاهش ذخیره چربی اضافی و وزن بدن برای بهبود سلامت متابولیک است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین هوازی و آدنوزین بر بیان ژن­های UCP-۱ و MAPK p۳۸ بافت چربی زیرپوستی در رت­های نر تغذیه‌ شده با رژیم غذایی پرچرب می­ باشد.
مواد و روش ­ها: در مطالعه تجربی حاضر ۴۰ سر رت به‌طور تصادفی در چهار گروه ۱-کنترل سالم، ۲-کنترل پرچرب، ۳- رژیم غذایی پرچرب+ ­آدنوزین و ۴-­رژیم غذایی پرچرب+ تمرین استقامتی+ آدنوزین تقسیم شدند. پس از ۱۳ هفته مصرف رژیم غذایی پرچرب، ۱۲ هفته تمرین استقامتی با شدت متوسط (MIT) اجرا شد. بیان mRNA UCP-۱ و MAPK p۳۸ با استفاده از روش RT-PCR اندازه­گیری شد.
یافته­ ها: در گروه رژیم غذایی پرچرب+­تمرین استقامتی­+ ­آدنوزین و گروه رژیم غذایی پرچرب­+ ­آدنوزین افزایش معناداری در میزان ­UCP-۱ نسبت به گروه­های کنترل سالم و کنترل پرچرب مشاهده شد. همچنین بیان MAPK p۳۸ در گروه­های رژیم غذایی پرچرب­+­ تمرین استقامتی+ ­آدنوزین و رژیم غذایی پرچرب­+ ­آدنوزین کاهش معناداری نسبت به گروه کنترل پرچرب داشت.
بحث و نتیجه­ گیری: تمرین استقامتی و آدنوزین ممکن است به‌ عنوان فعال‌کننده‌های بیان ژن UCP-۱ عمل کرده و از عوامل لیپولیتیک مؤثر در چاقی به کار گرفته شوند. MAPK p۳۸  می­تواند باعث افزایش جذب گلوکز توسط انسولین شود و فسفوریلاسیون اکسیداتیو میتوکندری به دنبال رژیم غذایی سالم و فعالیت هوازی را به دنبال داشته باشد.

امین قنبریانی گندم بانی، محمد فتحی، رحیم میرنصوری، الهام گودرزی،
دوره ۲۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: فعالیت­ بدنی با اثرات ضدالتهابی و آنتی‌اکسیدان می‌تواند نقش مهمی در سلامتی این افراد داشته باشد؛ بنابراین هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرین مقاومتی و مصرف کورکومین بر شاخص‌های التهابی و استرس اکسیداتیو در مردان چاق بود.
مواد و روش­ ها: مطالعه حاضر یک مطالعه نیمه‌تجربی است. جامعه مورد مطالعه مردان چاق در دامنه سنی ۳۸ تا ۴۳ سال است. حجم نمونه مورد ­مطالعه ۴۰ نفر برآورد شد که افراد به‌صورت تصادفی بلوکی با استفاده از جدول اعداد تصادفی در ۴ گروه ۱۰ نفره طبقه‌بندی شدند. برنامه تمرینی به مدت ۸ هفته و هر هفته ۳ جلسه اجرا شد. مکمل کورکومین به میزان ۸۰ میلی‌گرم مصرف شد. نمونه‌گیری خونی قبل و بعد از آخرین جلسه از آزمودنی‌ها به عمل آمد. جهت آنالیز داده‌ها از آزمون آنالیز واریانس یک‌طرفه، آزمون t زوجی و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی‌داری ۰۵/۰ استفاده شد.
یافته­ ها: میزان آنزیم کاتالاز در گروه‌های تمرین مقاومتی (۰۱۲/۰=P)، مکمل کورکومین (۰۳۲/۰=P) و گروه تمرین مقاومتی به همراه مصرف کورکومین (۰۰۱/۰> P) با افزایش معنی‌دار همراه بود؛ ولی در گروه کنترل معنی‌دار نبود (۹۹۱/۰=P). همچنین میزان مالوندی‌آلدئید، اینترلوکین ۶، پروتئین واکنشگر C  و فاکتور نکروزدهنده تومور-آلفا در گروه‌های تجربی نیز با کاهش معنی‌دار همراه شد (۰۵/۰> P) که این تغییرات در گروه کنترل معنی‌دار نبود (۰۵/۰<P).
بحث و نتیجه ­گیری: با توجه ‌به نتایج به‌ دست‌ آمده می‌توان گفت احتمالاً مصرف کورکومین به دلیل اثرات آنتی‌اکسیدانی قوی که دارد و ترکیب آن با تمرین مقاومتی می‌تواند در جهت سرکوب التهاب ناشی از چاقی مؤثر واقع شود.

وحید ساری صرّاف، جواد وکیلی، مرجان فخری کلیبر،
دوره ۲۷، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۴۰۴ )
چکیده

مقدمه: نقش پیش‌بینی‌کننده شاخص‌های خونی میانگین حجم پلاکت (MPV) و پهنای توزیع گلبول‌های قرمز (RDW) در بیماری‌های قلبی_عروقی ثابت شده است. تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT) یک روش پایدار و مؤثر برای بهبود آمادگی قلبی_تنفسی است؛ لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر ۸ هفته HIIT بر MPV ، RDWدر زنان غیرفعال دارای وزن طبیعی و چاق بود.
مواد و روش­ ها: در تحقیق نیمه‌تجربی از میان جامعه زنان چاق و با وزن طبیعی سالم غیرفعال در دامنه سنی ۳۰ تا ۴۵ سال، ۲۴ نفر انتخاب و در دو گروه آزمایشی ۱۲ نفری (با وزن طبیعی و چاق) قرار گرفتند. هر دو گروه به مدت ۸ هفته در یک پروتکل HIIT ایستگاهی، سه جلسه در هفته با شدت ۹۰%Hrmax  شرکت کردند. خونگیری در پیش و پس‌آزمون پس از ۱۲ ساعت ناشتایی، ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی انجام شد. از آزمون آماری تحلیل کوواریانس (ANCOVA) برای تحلیل متغیرها در سطح معناداری ۰۵/۰> P استفاده گردید.
یافته­ ها: نتایج این مطالعه نشان داد که بین دو گروه چاق و با وزن طبیعی از نظر متوسط کاهش MPV (۰۴۵/۰P=)، متوسط کاهش RDW (۰۰۱/۰P=) و متوسط افزایش HDL (۰۴۵/۰P=) اختلاف آماری معناداری وجود دارد.
بحث و نتیجه ­گیری: تمرینات با شدت بالا احتمالاً باعث تعدیل شاخص‌ MPV و دیگر شاخص‌های خطر بیماری‌های قلبی_عروقی مانند شاخص توده بدنی بالا و درصد چربی بدن بالا در زنان میان‌سال شده و به عنوان یک روش غیردارویی کارآمد، ارزان و در دسترس برای کاهش خطر بیماری‌های قلبی_عروقی پیشنهاد گردد.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به یافته می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Yafteh

Designed & Developed by : Yektaweb