مقدمه: از آنجایی که بنیان حالات روان شناختی مثبت به عنوان متمم رویکرد های کمبود مدار در سالهای اخیر مطرح شده است بر آن شدیم تا این شاخه جدید روان شناسی را که به مطالعه علمی نیرومندی های انسان نظر دارد بیشتر مورد توجه قرار داده و به بررسی سهم مولفه های هوش هیجانی و سبک های فرزند پروری در پیش بینی حالات روان شناختی مثبت بپردازیم. مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی 200 نفر از دانشجویان روان شناسی مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن با استفاده از نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. سپس با استفاده از پرسش نامه های هوش هیجانی برادبری و گریورز، سبک های فرزندپروری بامریند و پرسش نامه حالات روان شناختی مثبت رجایی و همکاران مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده ازآمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (رگرسیون چندگانه) به کمک نرم افزار SPSS بررسی شدند. بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر و اهمیت حالات روان شناختی مثبت پیشنهاد می شود که به پرورش هوش هیجانی از سنین کودکی و آموزش آن به والدین و متوجه ساختن والدین در نحوه فرزندپروری توجه بیشتری شود تا با افزایش سطح رضایتمندی افراد میزان بهداشت روانی جامعه نیز ارتقا یابد. یافتهها: از بین مولفه های هوش هیجانی، مولفه خودآگاهی هیجانی(464/0=β) بیشترین مقدار پیش بینی کننده را دارا بود و مدیریت رابطه پیش بینی کنندگی معنا داری را در این تحقیق نشان نمی داد. همچنین از میان سبک های فرزند پروری، سبک فرزندپروری مقتدر نیز رابطه مثبت معناداری با حالات روان شناختی مثبت داشت و نیز هیچ رابطه معناداری بین سبک فرزندپروری مستبد با حالات روان شناختی مثبت یافت نشد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |