خشونت علیه زنان یک پدیده جهانی است که روی سلامت و بهداشت روانی خانواده و جامعه تاثیر منفی می گذارد. از طریق شناخت به میزان و نوع خشونت و عوامل مؤثر بر آن می توان در جهت پیشگیری و کاهش آن ، اقدامات درمانی و مداخله جویانه مطلوب را انجام داد. هدف تحقیق ، شناسایی انواع خشونت و میزان شدت آن در خانواده و همچنین شناسایی عوامل زمینه ای موثر بر خشونت علیه زنان در استان لرستان می باشد. مواد و روش ها: این مطالعه یک پژوهش توصیفی است که با استفاده از روش همبستگی انجام گرفته است. حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران و با توجه به جمعیت جامعه 383 نفر در نظر گرفته شد. واحد تحلیل بر اساس ماهیت مسئله ، خانواده و سطح مشاهده زنان متاهل است.جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه صورت گرفت و شامل : 1- سئوالات مربوط به متغیرهای جمعیت شناختی 2- پرسشنامه محقق ساخته در مورد زمینه های خطرساز و تصور از نقش های جنسیتی 3- خشونت علیه زنان حاج یحیی سال 1999 بود. در تحلیل داده ها نیز از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. بحث و نتیجه گیری: به طور کلی نتایج تحقیق نشان داد که سن زنان ، سطح سواد ، جمعیت خانواده و شغل همسر با خشونت علیه زنان رابطه دارد . همچنین رفتار پرخاشگرانه والدین در دوران کودکی در خشونت علیه زنان نقش دارد. ازسوی دیگر تصور سلطه گرایانه مرد نسبت به زن در بروز پرخاشگری مؤثر است. یافته ها: یافته های این بررسی نشان می دهد که در بین انواع خشونت ، خشونت روانی و جسمی بیش از سا یر اشکال آن در زنان تجربه می شود. بین خشونت خانگی و متغیر سن ، سطح سواد ، تعداد فرزندان و شغل همسر رابطه معناداری دیده شد اما نوع ازدواج ،درآمد همسر و سن همسر رابطه معناداری با خشونت خانگی نشان نداد. همچنین میزان خشونت در خانواده های گسسته بیشتر مشاهده شد و بین وجود الگوی پرخاشگری در خانواده پدری در دوران کودکی و بروز خشونت رابطه وجود داشت . از سوی دیگر رابطه معناداری بین تصور سلطه گرایانه مرد و خشونت خانگی دیده شد .
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |